كتاب برگزيده:
جستجو در کتابخانه مهدوی:
بازدیده ترینها
کتاب ها داستانهایی از امام زمان (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۹۶,۶۶۴) کتاب ها شگفتی ها و عجایب دنیا در بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام) (نمایش ها: ۹۶,۵۴۵) کتاب ها نشانه هایی از دولت موعود (نمایش ها: ۷۳,۴۳۶) کتاب ها میر مهر - جلوه های محبت امام زمان (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۵۹,۹۲۰) کتاب ها یکصد پرسش وپاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام) (نمایش ها: ۵۴,۶۴۶) کتاب ها سیمای مهدی موعود (عجل الله فرجه) در آیینه شعر فارسی (نمایش ها: ۵۳,۷۹۷) کتاب ها زمينه سازان انقلاب جهانى حضرت مهدى (نمایش ها: ۴۵,۲۷۴) کتاب ها تأملی در نشانه های حتمی ظهور (نمایش ها: ۴۴,۵۳۸) کتاب ها موعود شناسی و پاسخ به شبهات (نمایش ها: ۴۱,۰۴۷) کتاب ها مهدی منتظر (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۳۸,۶۱۷)
 صفحه اصلى » كتابخانه مهدوى » مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (عجل الله فرجه)
كتابخانه مهدوى

کتاب ها مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (عجل الله فرجه)

بخش بخش: كتابخانه مهدوى الشخص نویسنده: سید جعفر میرعظیمی تاريخ تاريخ: ۳ / ۵ / ۱۳۹۳ هـ.ش نمایش ها نمایش ها: ۱۹۶۸۷ نظرات نظرات: ۰

مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (عجل الله فرجه)

نویسنده: سید جعفر میر عظیمی

فهرست

مقدمه ناشر
پیشگوئی امیر مؤمنان (علیه السلام) پیرامون مسجد مقدس جمکران
پیام حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) پیرامون مسجد مقدس جمکران
نماز مسجد مقدس جمکران
مقدمه
بخش اول: پیشگوئی امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از مسجد مقدس جمکران
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از مسجد مقدس جمکران خبر می دهد
صاحب الزمان (علیه السلام) مسجد جمکران
بخش دوم: تاریخچه مسجد مقدس جمکران
مسجد مقدس جمکران
تاریخچه مسجد صاحب الزمان (علیه السلام)
نماز امام زمان (علیه السلام) در مسجد جمکران
فضیلت خواندن نماز در مسجد جمکران
معجزاتی از تاسیس مسجد جمکران
بخش سوم: اهمیت مسجد مقدس جمکران از دیدگاه فقهای اسلام وعلماء اعلام وآیات عظام
آیة الله العظمی آقای شیخ عبدالکریم حائری
آیت الله العظمی خوانساری پیاده به مسجد جمکران می رود
آیة الله آقای حاج شیخ مرتضی حائری ومسجد جمکران
آیة الله حجت ومسجد جمکران
آیت الله العظمی آقای حجت در مسجد مقدس جمکران
نظر آیة الله العظمی بروجردی درباره مسجد مقدس جمکران
سخنان حضرت آیة الله العظمی آقای بروجردی
حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مسجد مقدس جمکران
آیة الله العظمی گلپایگانی به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوند
پیدایش مسجد مقدس جمکران از دیدگاه مرحوم آیة الله العظمی نجفی مرعشی
چهل شب بیتوته در مسجد مقدس جمکران
آیة الله شیخ محمد تقی بافقی در مسجد جمکران
سخنان حضرت آیة الله فاضل لنکرانی درباره مسجد جمکران
یک قربانی به مسجد جمکران بفرستید
بیشتر از پانصد مرتبه به مسجد شریف جمکران مشرف شدم
روحانیت مسجد جمکران
چند سؤال ضروری درباره مسجد جمکران واعمال آن:
سخنان حضرت آیة الله حاج شیخ محمد تقی بهجت
نظر حضرت آیة الله صافی درباره مسجد جمکران
سخنان حضرت آیة الله حاج شیخ حسین نوری درباره مسجد جمکران
نظر حضرت آیة الله سید محمد علی علوی گرگانی درباره مسجد جمکران
نظر آیة الله محسنی ملایری درباره مسجد مقدس جمکران
سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی
ما بین قم ومسجد جمکران تمام چمنزار است
سخنان آیت الله حاج میرزا علی احمدی میانجی
حضرات آیات پیاده به مسجد مقدس جمکران می روند
سخنان آیة الله بنی فضل
نظر آیت الله حاج شیخ علی پناه الاشتهاردی
بخش چهارم: کراماتی چند از مسجد مقدس جمکران
امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
او با امام زمان روحی له الفداء به مسجد جمکران می رفت
نتیجه توسل به امام زمان (علیه السلام) در مسجد جمکران
سخنان آیت الله بدلا درباره مسجد جمکران:
نیاز به عمل نشد
برو به مسجد جمکران
دیدار با امام زمان (علیه السلام)
جریان تشرف شیخ محمد کمال فر یزدی به خدمت امام زمان (عجل الله فرجه)
عنایت صاحب الزمان (علیه السلام)
امام زمان (علیه السلام) کمک کرد
حجه الاسلام والمسلمین واعظ شهیر آقای نظری نقل کردند:
مسجد جمکران
اگر شفائی هست در مسجد مقدس جمکران است
از مسجد مقدس جمکران نتیجه گرفتم
توسل به صاحب الزمان در مسجد مقدس جمکران قم
آیة الله العظمی آقای بروجردی ومسجد جمکران
امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
چهار سال است شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرف می شوم
آقا راه مسجد مقدس جمکران را به ما نشان دادند
به حاج رضا بگوئید خداوند به ایشان بچه خواهد داد
سفارشات امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
مرحوم آیة الله قاضی در مسجد مقدس جمکران
از کدام راه به مسجد مقدس جمکران می آئی
از امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران شفا گرفتم
عنایت حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - به کودک ۱۳ ساله زاهدانی در مسجد مقدس جمکران
امام زمان به من شفا داد
کراماتی که از مسجد مقدس جمکران دیدم
مشکل من حل شد
با امام زمان (عجل الله فرجه) مسجد مقدس جمکران را تعمیر می کردیم
هر پولی خرج مصرف مسجد مقدس جمکران نمی شود
صاحب الزمان شفا داد
پیرزن باصفایی در مسجد مقدس جمکران
شش ماه در مسجد مقدس جمکران ماند تا امام زمان (علیه السلام) را ملاقات کرد
شفای مفلوج، سفارش به دعای فرج
عنایت فرزند
حل مشکل ازدواج
شفای مجروح ومعلول جنگ
زنده کردن دختر مرده
شفای ضایعه نخاع کمر
حل مشکل خانوادگی
شفای ناراحتی کلیه مادرزاد
شفای بیمار قلبی مادرزاد
شفای ناراحتی اعصاب وروان
مشکل خرید خانه
شفای سرطانی
شفای پیوند انگشتان
خانه را از امام زمان (علیه السلام) می گیرم
نذر به مسجد مقدس جمکران
مسجد جمکران نیایشگاه فقهای اسلام
زبان حال همه شیفتگان امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
از توجهات امام زمان (علیه السلام) استخوان سیاه سفید می شود
هر چه دارم از امام زمان (علیه السلام) ومسجد مقدس جمکران است
بخش پنجم: اشعاری در تکریم مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (علیه السلام)
جمکران
مسجد جمکران
کعبه جان
شمه ای در فضیلت مسجد جمکران
بنای رفیع
مسجد جمکران، پایگاه مسلمین
به یاد مسجد جمکران
رباعیات
مسجد جمکران سرزمین دیدار
یا صاحب الزمان (عجل الله فرجه)
مسجد جمکران
مسجد مقدس جمکران
قصیده
امید امیدواران
گل نرگس
گل شاداب
در استغاثه بحضرت مهدی (عجل الله فرجه)
یوسف گمگشته
طبیب دردمندان
توسل به حضرت ولی عصر
غزل
غزل
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
حجت ثانی عشر
مهدی جان
صاحب زمان (علیه السلام)
یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
در مدح حضرت حجت (ع)
در استغاثه به حضرت مهدی (عجل الله فرجه)
بخش ششم: حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) از دیدگاه قرآن وعترت
تاریخ ولادت امام زمان قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله)
حسب ونسب حضرت مهدی موعود (علیه السلام)
ده شمائل
غیبت صاحب الزمان (علیه السلام)
مهدی موعود در آیات قرآنی
مهدی موعود در احادیث
مصلح جهان خواهد آمد
بالای سر حضرت مهدی (علیه السلام) فرشته ای است
ابر بر سر حضرت مهدی (علیه السلام) سایه می افکند
مهدی فرزند فاطمه (علیها السلام) است
چند نمونه از وظایف شیعیان وعاشقان امام زمان (علیه السلام)
چند نمونه از شباهت امام زمان (علیه السلام) به پیغمبران (علیهم السلام)
صاحب الزمان با شما سخن می گوید
من بقیه الله هستم
هیچ چیز از شما بر ما پوشیده نیست
من قائم آل محمد هستم
من امام اهل زمینم
حق با ما است
بخش هفتم: عریضه ودعاهایی درباره امام زمان (علیه السلام)
طریقه نامه نوشتن وعریضه دادن به امام زمان (علیه السلام)
دعای توسل
فضیلت دعای حضرت حجت (علیه السلام)
دعای عهد
زیارت مبارکه آل یاسین
دعای بعد از زیارت آل یس
دعای حضرت مهدی (علیه السلام)
تسبیح امام زمان (عجل الله فرجه) از روز هیجدهم تا آخر ماه
حرز امام زمان (عجل الله فرجه)
دعا جهت سلامتی امام زمان (علیه السلام)

مقدمه ناشر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا صاحب الزمان ادرکنا

مرجع عالیقدر جهان تشیع فقیه اهل بیت عصمت وطهارت حضرت آیت الله العظمی آقای مرعشی نجفی قدس سره درباره مولف کتاب چنین می فرماید:

بسمه تعالی

جناب مستطاب حجه الاسلام آقای آقا سید جعفر عظیمی دامت برکاته از جمله فضلا در حوزه مقدسه می باشند وسالیان دراز مشغول تحصیل علوم دینیه وخدمت به شرع انور داشته ودارند وعده زیادی از برادران دینی را بقرآن شریف وتفسیر آن وعقاید حقه ومسائل شرعه فرعیه آشنا نمودند امید است که مومنین بقیت وجود ایشان را مغتنم شمرده از بیانات وبرکات ایشان مستفیض بوده باشند.

۱۳ رجب ۱۴۰۰ ق.
شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی

مسجد مقدس جمکران
جلوه گاه عنایات امام زمان (علیه السلام)، تجلی گاه کرامات ومعجزات حضرت مهدی (علیه السلام)، میعادگاه منتظران وشیفتگان قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) است.
مسجد مقدس جمکران
پایگاه عشق ودلسوختگان فراق، منزلگاه کاروانیان اشتیاق، خلوتگاه مبتلایان درد وداغ غیبت حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) است.
مسجد مقدس جمکران
دار الشفای دردمندان، دارالامان گمشدگان وبی پناهان، پناهگاه بلا دیدگان ومصیبت زدگان دوران نهایی زاده زهرا (علیها السلام) است.
مسجد مقدس جمکران حریم امن الهی، کعبه اهل ولایت، عبادتگاه فناشدگان راه مهر وجه الله وبقیه الله است.
مسجد مقدس جمکران
سرچشمه جوشان نور وهدایت است.
در این مسجد می توان عطر ناب حضور حضرت مهدی (علیه السلام) را حس کرد.
این مسجد را می توان خانه صاحب الزمان (علیه السلام) شمرد.
بسیارند آنان که در این مسجد شرافت دیدار یافته اند ودست عنایت موعود را بر سر خود لمس کرده اند وبه کرامت مولا به هر چه خواستنی است، رسیده اند. علمایی که در گذر تاریخ همواره به این مکان مقدس اهتمام ورزیده اند، ارادتمندانی که در سالیان درازی از عمر خویش هرگز از زیارت آن غافل نمانده اند، مردمانی که در هر شب چهارشنبه وجمعه راه های طولانی را به شوق جمکران درنوردیده اند به یقین از توجهات صاحب این مسجد بهره ها برده اند وکرامت ها دیده اند.
آیا می شود این همه معنویت وصفا وآمادگی روحی، در زائران مسجد جمکران، بدون عنایت مولا حاصل آید؟
آیا می شود این همه شور واشتیاق والتهاب، در جستجوگران صاحب الزمان (علیه السلام) بدون توجه خود آن حضرت صورت پذیرد؟
آیا می شود این همه آرامش روحی ورشد ایمانی وکمالات معنوی برای نمازگزاران مسجد جمکران، بدون امدادهای مشفقانه ودعاهای خالصانه حضرت مهدی (علیه السلام) تحقق یابد؟
هر چه هست از مدد رحمت اوست!
کتاب (مسجد مقدس جمکران تجلی گاه صاحب الزمان (علیه السلام)) با ذکر روایات معصومین (علیه السلام) ونقل اقوال وخاطرات علما وصالحین وبیان سرگذشت های شیرین از دیدارها وکرامات های حاصله در این سرزمین، مجموعه ای کم نظیر وپر تاثیر درباره این مسجد مقدس به شمار می آید.
چاپ اول این کتاب در نیمه شعبان ۱۴۱۵ با استقبال بی نظیر عاشقان بقیه الله روبرو گردید ودر طی کمتر از پنج سال بارها وبارها تجدید چاپ گردید وبیش از صد وبیست هزار نسخه از آن چاپ ومنتشر وبه سرعت نایاب گردیده است.
مولف محترم آن جناب حجه الاسلام والمسلمین آقای سید جعفر میر عظیمی از ارادتمندان با اخلاص وعلاقمندان ایثارگر ساحت مقدس بقیه الله الاعظم حضرت مهدی (علیه السلام) می باشند که در راه جمع آوری مطالب مختلف آن سعی بلیغ وتلاشی وافر داشته اند.
(واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران) برای مولف محترم توفیقات روز افزون وبرای مطالعه کنندگان گرامی رستگاری وفوز دیدار را آرزو دارد.

واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران
تابستان ۱۳۷۸

پیشگوئی امیر مؤمنان (علیه السلام) پیرامون مسجد مقدس جمکران
محمد بن محمد بن هاشم رضوی - از علمای قرن دوازدهم - در کتاب (خلاصه البدان) از کتاب (مونس الحزین) شیخ صدوق نقل کرده که امیر مؤمنان (علیه السلام) در یک روایت طولانی از تشریف فرمائی حضرت بقیه الله - ارواحنا فداء - به شهر قم، وتجلی آن حضرت در کنار مسجدی در نزدیکی دهی کهن به نام (جمکران) خبر داده است.
متن کامل این حدیث را صاحب (انوار المشعشیعین) از کتاب (خلاصه البدان) نقل کرده است. (۱)
خوانندگان گرامی می توانند متن آن را در بخش اول کتاب ملاحظه فرمایند.(۲)
پیام حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) پیرامون مسجد مقدس جمکران
حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - خطاب به حسن بن مثله فرمود:
(به مردم بگو به این موضع (مسجد مقدس جمکران) رغبت کنند وآن را عزیز دارند...)
آنگاه نماز تحیت مسجد ونماز امام زمان (علیه السلام) را تعلیم دادند، سپس فرمودند:
(فمن صلیهما فکانما صلی فی البیت العتیق):
(هر کس این دو نماز را بخواند همانند این است که در خانه کعبه نماز گزارده باشد.) (۳)
نماز مسجد مقدس جمکران
حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - هنگامی که به تاسیس مسجد مقدس جمکران فرمان داد، کیفیت نماز مسجد جمکران را به شرح زیر بیان فرمود:
۱ - دو رکعت نماز به نیت نماز تحیت مسجد، در هر رکعت بعد از حمد، سوره قل هو الله احد هفت مرتبه، ذکر رکوع وسجده هر کدام هفت مرتبه.
۲ - سپس دو رکعت به نیت امام زمان (علیه السلام)، در هر رکعت بعد از حمد، قل هو الله احد یکمرتبه، ذکر رکوع وسجده هر کدام هفت مرتبه.
در رکعت اول ودوم آیه ایاک نعبد وایاک نستعین صد مرتبه تکرار می شود.
۳ - بعد از نماز: لا اله الا الله یکمرتبه، سپس تسبیح حضرت فاطمه زهرا - (سلام الله علیها) - (الله اکبر ۳۴، الحمدلله ۳۳ وسبحان الله ۳۳ مرتبه).
۴ - اللهم صل علی محمد وآل محمد یکصد مرتبه در حال سجده. (۴)
مقدمه
مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. اعتبار واهمیتی که اسلام به مسجد داده است به هیچ نهادی نداده ومسجد را خانه ای برای خدای لامکان معرفی کرده، خانه ای از آن خدا که برای مردم است.
ولذا می بینیم پس از هجرت پیامبر خدا به مدینه، اولین بنیادی که نهاده شد، مسجد بود، ورسول گرامی اسلام نخست در قبا وسپس در مدینه مسجدی را پایه گذاری کرد که کانونی برای انجام عبادات ومرکزی برای تجمع مسلمانان وپایگاهی برای تصمیم گیری های مهم باشد.
داستان شورانگیز ساختن اولین مسجد در مدینه واشتیاق مسلمانان برای انجام این کار واینکه شخص پیامبر در ساختن مسجد فعالیت می کرد، در کتب تاریخ بطور مبسوط آمده وهمچنین سرودهائی که مسلمانان در حال ساختن مسجد زمزمه می کردند، در این کتابها نقل شده است، از جمله این سرود:

لئن قعدنا والنبی یعمل

 

فذاک من العمل المضلل

اگر ما بنشینیم وپیامبر کار کند این عمل برای ما باعث گمراهی خواهد بود.
با این سرود که پیامبر ومسلمانان بطور دسته جمعی می خواندند:

لا عیش الا عیش الاخره

 

اللهم ارحم الانصار والمهاجره (۵)

زندگی نیست مگر زندگی آخرت، خداوندا به انصار ومهاجرین رحمت فرما.
اهمیت ساختن مسجد ورفت وآمد وحضور در آن آنچنان زیاد است که در قرآن وحدیث تاکیدهای فراوانی بر آن شده است. خداوندا در قرآن کریم درباره تعمیر مسجد وحضور در آن چنین فرموده است:
﴿انما یعمر مساجد الله من آمن بالله والیوم الاخر﴾ (۶)
همانا مساجد خدا را کسانی تعمیر می کنند که ایمان به خدا وروز قیامت داشته باشند.
﴿لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه﴾ (۷)
مسجدی که از نخستین روز بر اساس تقوی ساخته شده، سزاوار است که در آن مقیم باشی.
همچنین در روایات از معصومین (علیهم السلام) سفارشهای بسیاری درباره مسجد شده است که ما به عنوان نمونه به چند حدیث اکتفا می کنیم:
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم):
کونوا فی الدنیا ضیافا واتخذوا المساجد بیوتا(۸)
پیامبر خدا فرمود: در دنیا میهمان باشید ومساجد را خانه خود قرار دهید.
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم): بشر المشائین الی المساجد فی ظلم اللیل بنور ساطع یوم القیمه (۹)
پیامبر خدا فرمود: مژده بده به کسانی که در تاریکی های شب به مساجد می روند به نوری که در روز قیامت می درخشد.
قال الصادق (ع): من بنی مسجدا بنی الله له بیتا فی الجنه (۱۰)
امام صادق فرمود: هر کس مسجدی را بنا کند، خداوند برای او در بهشت خانه ای را بنا می کند.
به خاطر همین سفارش ها وتاکیدهاست که مسلمانان در تمام بلاد اسلامی در هر محله وروستائی، مسجد بنا کردند وهیچ محله ای نیست مگر اینکه یک یا چند مسجد در آنجا وجود دارد. انبوهی مساجد مسلمانان، دلیل روشنی بر اهتمام فوق العاده آنان بر تاسیس مسجد است به گفته یعقوبی، در بصره هفت هزار مسجد وجود داشت. (۱۱)
ونیز او می گوید: بغداد دارای سی هزار مسجد است. (۱۲)
در قرون اولیه اسلامی بخصوص در عهد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) مسجد مرکز همه گونه فعالیتهای فرهنگی واجتماعی وحتی نظامی بشمار می رفت، ومی توان گفت که مسجد قلب تپنده جامعه اسلامی بود.
از یک سو دادگاهها ومحکمه های قضائی در مسجد تشکیل می شد ومسائل حقوقی وکیفری مردم در مسجد به داوری گذاشته می شد واز دیگر سو به عنوان یک مرکز نظامی در امور مربوط به جنگ وسازماندهی سپاه وطراحی نقشه های نظامی مورد استفاده قرار می گرفت ومسلمانان از طریق مسجد بسیج می شدند واز سوی دیگر مسجد مرکز دید وبازدیدها وملاقاتها ومحل تجمع مومنان وجائی برای مشورتها وتصمیم گیریها بود. همچنین مسجد جایگاهی بود برای فراگیری علوم وآموزشهای گوناگونی که جامعه اسلامی به آن نیازمند بود. در مسجد علاوه بر بیان احکام ومسائل فقهی وتفسیر قرآن، اصول عقاید اسلامی وحتی بحثهای ادبی وعقلی مورد مذاکره قرار می گرفت.
مسلمانان در طول تاریخ به ساختمان مساجد نیز اهمیت خاصی داده اند وگاهی با ساختن یک مسجد شاهکار بزرگ معماری عصر را به وجود آورده اند.
در مساجد، تجلی انواع هنرهای اسلامی را می توان دید، مسجد نموداری از هنر معماری وکاشی کاری ونقاشی وخطاطی وگچ بری وآئینه کاری ومنبت کاری وصنایع دستی ودیگر انواع هنرها که در قندیل ها وفرشها وپرده ها وظرفها وشمعدانی ها بکار رفته است می باشد، ومی توان گفت: مسجد گالری هنرهای اسلامی است.
بعضی از مساجد از لحاظ معنوی خصوصیاتی دارند که مساجد دیگر فاقد آن هستند، مثلا خاطره مهمی را به یاد می آورند ویا به وسیله ویا دستور عزیزی وولیی از اولیاء خدا ساخته شده اند که همین امر موجب عظمت آن مسجد وتوجه ویژه مسلمانان به آن شده است مانند مسجد الحرام که پایگاه توحید ومحل انجام مناسک عظیم حج است ویا مسجد پیامبر در مدینه که یادآور خاطره خطیر پیامبر بزرگوار اسلام وهم محل دفن پیکر پاک آن بزرگوار است. وهمچنین مسجد الاقصی ویا مسجد کوفه ومسجد سهله ویا مسجد براثا که هر کدام دارای خاطره ها وسوابق درخشان تاریخی است.
یکی از مساجدی که نام آن همواره یادآور نام گرامی حضرت بقیه الله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) الشریف است، مسجد مقدس (جمکران) در شش کیلومتری شهر قم می باشد که حدود یکهزار سال پیش به دستور خود آن حضرت ساخته شده واز آن زمان به بعد مطمح نظر ومورد توجه عاشقان ودلباختگان وارادتمندان آن حضرت قرار گرفته است.
در طول تاریخ این مسجد کرامات ومعجزات بسیاری در آنجا دیده شده وشیعیان وعلاقمندان حضرت مهدی (ع) از هر سو بار سفر بسته وبرای خواندن نماز در این مسجد مسافرت می کنند واین مسجد همواره از احترام وقداست خاصی برخوردار است. از بعضی از علماء ومراجع تقلید وبزرگان، معجزات وعنایاتی درباره این مسجد نقل شده که نشان می دهد آنان چگونه به این محل مقدس احترام می گذاشتند، از جمله آنها مرحوم آیة الله العظمی حائری موسس حوزه علمیه قم، ومرحوم آیة الله العظمی حجت کوه کمری، آیة الله العظمی امام خمینی، مرحوم آیة الله العظمی سید محمد تقی خوانساری ومرحوم آیة الله العظمی بروجردی، ومرحوم آیة الله العظمی گلپایگانی، ومرحوم آیة الله العظمی نجفی مرعشی، مرحوم آیة الله العظمی اراکی وغیر آنها را می توان نام برد. عنایت وعلاقه مقام معظم رهبری به این مسجد مقدس جمکران آنقدر زیاد است که طبق گفته مسئولین محترم بارها به این مسجد شریف جمکران تشریف آورده اند، نظر آنان را درباره مسجد جمکران در همین کتاب نقل خواهیم کرد.
همچنین از علماء واساتید حوزه علمیه ومراجع فعلی نیز که در حال حیات هستند نمونه هائی در ذکر معجزات وکرامات این مسجد خواهیم آورد.
ما در این کتاب تاریخچه احداث مسجد مقدس جمکران را با تکیه بر منابع فراوانی از کتب علماء گذشته ذکر خواهیم کرد وآنگاه نظرات علماء واساتید ومراجع را خواهیم آورد ونمونه های اندکی از معجزات بسیاری که در این مکان شریف به وقوع پیوسته است نقل خواهیم کرد، ودر پایان مطالب مختصری در پیرامون حضرت مهدی ارواحنا فداه خواهیم آورد.
این کتاب ارمغانی است برای شیفتگان امام زمان وعاشقان مسجد مقدس جمکران که همواره وبخصوص در شبهای چهارشنبه از اطراف واکناف ودور ونزدیک آهنگ سفر به مسجد جمکران می کنند ودر گوشه ای از آن با خدای خود با راز ونیاز مشغول می شوند، وپس از ادای نماز مخصوص مسجد، به دنبال گمشده خود هستند وآن دردانه یکتا وعزیز سفر کرده را می خوانند وراز دل خود را با او در میان می گذارند.

تا تو ز کسی روی نهان کرده ای * * * خون به دل پیر وجوان کرده ای

در آخرین فراز از این پیشگفتار توجه خوانندگان گرامی را به این نکته جلب می نمایم که فرمان لازم الاطاعه حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - به شیخ حسن به مثله جمکرانی در بیداری بوده، چنانچه از متن داستان وتاکید مرحوم آیت الله حائری به روشنی ثابت می شود، وبنای فعلی مسجد مقدس جمکران نیز به فرمان آن حضرت است، چنانچه در منابع ومآخذ بر آن تاکید شده است.
بر شیفتگان حضرت صاحب الزمان - (عجل الله تعالی فرجه) الشریف - است که این مکان مقدس را قدر بدانند ودر هر فرصتی به این مکان مقدس بشتابند ومشکلات خود را با آن امام روف در میان بگذارند، وخدای را به نام او بخوانند وسریع الاجابه بیابند، ما نیز عاجزانه از شیفتگان کویش تقاضا می کنیم که به هنگام تشرف نخست برای تعجیل در امر فرج دعا کنند وحوائج آن حضرت را بر حوائج خویش مقدم بدارند.
ای عاشقان امام زمان وعلاقمندان مسجد مقدس جمکران، قدر خودتان را بیشتر بدانید که خداوند این توفیق را به شما داده است، در این مکان مقدس (مسجد جمکران) مشغول عبادت وراز ونیاز باشید، مسجدی که به امر مبارک حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) بنا گردیده.
امام زمان فرموده: من صلی فیه کمن صلی فی البیت العتیق.
مسجدی که آیات عظام وعلماء اعلام پیاده به آن مکان مقدس مشرف می شدند.
مسجدی که رفت وآمد حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان (علیه السلام) به آن می باشد، که در این مدت عده ای زیاد محضر آن بزرگوار رسیده واز برکات آن حضرت به فیض رسیده اند.

اگر کسی دارد به میل درد وفغان * * * بایدش رو آورد بر جمکران
جمکران دارالشفای مومن است * * * چون طبیب آن بود صاحب زمان

در خاتمه:
امیدوارم که این اثر ناچیز مورد عنایت حضرت رب الارباب وارواح طیبه حضرات معصومین (علیه السلام) قرار گیرد وخوانندگان محترم را مفید فایده ومثمر ثمر باشد وبرایم باقیات الصالحات باشد، برای یوم لا ینفع مال ولابنون، والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا وخیر اقلا.
در اینجا فرصت را مغتنم شمرده، از آیات عظام وعلماء اعلام وحجج اسلام وبزرگان ودوستان عزیزی که از تالیفات قبلی اینجانب استقبال کردند ومرا مورد تشویق قرار دادند صمیمانه سپاسگزاری می کنم وثوابی از آن به ارواح مقدسه علماء وشهداء وصالحین از مومنین وبانیان خیر واموات دوستانی که ما را در چاپ این کتاب پر ارزش مسجد جمکران تجلی گاه صاحب الزمان (علیه السلام) یاری نمودند ووالدین اینجانب واخوی محترم مرحوم مغفور آیت الله حاج سید قادر میر عظیمی قرار دهد، آمین یا رب العالمین بحق محمد وآله الطاهرین.

حوزه علمیه قم
سید جعفر میر عظیمی

بخش اول: پیشگوئی امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از مسجد مقدس جمکران

امیر مؤمنان علی (علیه السلام) از مسجد مقدس جمکران خبر می دهد
محمد بن محمد بن هاشم حسینی رضوی قمی به تقاضای مولی محمد صالح قمی به سال ۱۱۷۹ ه‍ در پیرامون فضیلت شهر قم وبیان تاریخچه تاسیس مسجد مقدس جمکران به فرمان حضرت صاحب الزمان - (عجل الله تعالی فرجه) - کتاب ارزشمندی تالیف کرده وآن را (خلاصه البلدان) نام نهاده است.
شیخ آقا بزرگ تهرانی این کتاب را مشاهده کرده وانگیزه نگارش آن را بیان فرموده است. (۱۳)
صاحب کتاب (انوار المشعشعین) فرازهائی از این کتاب را در کتاب خود آورده است.
وی در نور مشعشع سوم حدیثی را از وجود مقدس امیر مؤمنان (علیه السلام) در رابطه با مسجد مقدس جمکران خطاب به فرزند یمانی آورده است که متن کامل آن حدیث شریف را در اینجا می آوریم:
در خلاصه البلدان این حدیث مذکور است از کتاب مونس الحزین از تالیفات شیخ صدوق، با اسناد صحیح ومعتبر از امیرالمؤ منین (علیه السلام) که فرمود:
(ای پسر یمانی در اول ظهور خروج نماید قائم آل محمد از شهری که آن را قم می گویند ومردم را دعوت کند به حق وهمه خلایق از شرق وغرب به آن شهر قصد کنند واسلام تازه گردد وهر که از خوف اعداء پوشیده ومخفی باشد بیرون آید وحوش وطیور در مساکن واوطان خود ایمن بخوابد وچشمه آب حیات از آن شهر ظاهر شود وآبی که هر کس بخورد نمیرد واز آب چشمه ها منفجر شود واز آن موضع رایت حق ظاهر شود ومیراث جمله انبیاء بر پشت زمین به آن باشد، ای پسر یمانی این زمین مقدسه است که پاک است از تمام لوثها واز خدای تعالی درخواسته که بهترین خلق خود را ساکن او گرداند ودعایش مستجاب شده وحشر ونشر مردم در این زمین باشد وبر این زمین اساس وبنیاد قصری عظیم نمایند، بعد از اینکه بنای قصر مجوس بوده باشد وآن قصر از صاحب شهرت ملک روم باشد واز این زمین گوسفند ابراهیم خلیل را آورند وقربان کنند وبر این زمین هزار صنم وبت از اصنام اهل روم بشکنند وبر این زمین اثر نور حق ساطع شود واز این زمین رائحه وبوی مشک شنوند، حق تعالی بیت العتیق را به این شهر فرستد وبناها وآسیابها بر این زمین شود ومنازل ومواضع زمینهای اینجا عالی وگرانبها گردد که چندان زمین که پوست گاوی باشد ورایت وی بر این کوه سفید بزنند، به نزد دهی کهن که در جنب مسجد است وقصری کهن که قصر مجوس است وآن را جمکران خوانند از زیر یک مناره آن مسجد بیرون آید نزدیک آنجا که آتشخانه گبران بوده وحضرت امام سفطی از زر بسته باشد وبر براق سوار شده وبا ملائکه مقرب وحاملان عرش گردش نماید ومنطق آدم با او باشد وحلم خلیل الله وحکمت حضرت داود وعصای موسی وخاتم حضرت سلیمان وتاج طالوت وبر سر آن نوشته است نام هر پیغمبری ووصی ونام هر مومنی وموحدی.
توضیح وبیان: حضرت امیر(ع) می فرماید در این حدیث شریف که چشمه آب حیات در شهر قم ظاهر می شود که هر کس بنوشد نمیرد شاید مراد آن باشد که دلش نمیرد وهمیشه منور باشد به نور ایمان یا آنکه کنایه باشد از طول عمر که روایت است که در زمان ظهور حضرت حجت در زمان رجعت ائمه مردم زیاد عمر می کنند واحتمال اولی انسب است.
وایضا حضرت امیر (علیه السلام) خبر از این مسجد جمکران داده وفرموده که کوه سفید به نزدیک دهی کهن در جنب مسجد است والحال همین طریق است که جمکران نزدیک مسجد است وقصری کهن که قصر مجوس است که در زمان صاحب تاریخ قم قصر موجود بوده، همین بس است که در فضیلت این مسجد که حضرت امیر(ع) خبر داده از او وحال آنکه در آن زمان آثار مسجد نبوده.
وایضا حضرت امیر(ع) در اول این حدیث فرمودند: ای پسر یمانی اول ظهور خروج نماید از شهری که آن را قم گویند ودر آخر همین حدیث تعیین می کند حضرت امیر(ع) که از کدام قطعه زمین قم بیرون آید قائم آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید از زیر یک مناره آن مسجد که مراد مسجد جمکران باشد.
الحاصل آنکه از این حدیث چنین مستفاد می شود که حضرت حجه از قم ظهور نماید یا از زیر یک مناره آن مسجد یا آنکه بگوئیم از نزدیک مناره آن مسجد بیرون آید، هر سه را احتمال می رود لکن روایتی وارد شده از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) که ابتدای ظهورش از کرعه می باشد هم چنانی که در نجم الثاقب مذکور است ودر روایات معتبره وارد شده که از مکه ظهور خواهد نمود، لکن جمع مابین این روایات سهل وآسان است بعد از اینکه ابتدا بر سه قسم می باشد ابتدای حقیقی واضافی وعرفی می توان گفت حضرت این شهر را بقدوم خود منور می سازد.
همچنانی که کلام فرزندش حضرت حجت دال بر همین مطلب است که فرمودند: به حسن بن مثله که به حسن بن مسلم بگو این زمین شریفی است وخدای تعالی این زمین را برگزیده از زمینهای دیگر وشریفش نموده پس آنچه مستفاد می شود از کلام حضرت آن است که این زمین را خدا محترما خلق نموده وبرگزیده از سایر زمینها که جایز نیست تصرف وحیازت او به خلاف وخداوند عالم زمین را خلق نمود از برای نبی نوع انسانی که جایز است تصرف وحیازت نماید یا که تصرف مالکانه نماید بلکه او را محترما وشریفش خلق کرد وخانه خود را بر روی او قرار داد که بندگانش بروند در آن موضع شریف عبادت کنند او را واگر مثل سایر زمینها بود هر آینه حضرت حجت نمی فرمود که چرا حسن بن مسلم این زمین را تصرف گرفته وزراعت می کنند پس معلوم می شود که این قطعه زمین به مثل کعبه وبیت الله الحرام می باشد که شریک است با موضع کعبه ومسجد الحرام در این شرافت وفضیلت که ابتداء خلقتشان مسجد ومحترما خلق نموده که این از برای احدی جایز نبوده ونخواهد بود حیازت وتصرف مالکانه نمودن هم چنانی که موضع کعبه ومسجد الحرام امتیاز دارد بر سایر مساجدی که مخلوق آن را مسجد می نامند، این مسجد جمکران هم امتیاز دارد از سایر مساجد به جهت آنکه این موضع را خدا مسجد خلقش کرده پس امتیاز دارد از مساجدی که آن را مخلوق مسجد نمایند. (۱۴)

اگر چه کعبه حریم خدای لم یزلی است * * * بناء مسجد صاحب زمان به قم ازلی است
بناء کعبه حریم خدای سبحان است * * * نگر که مژده مسجد روایتش ز علی است (۱۵)

صاحب الزمان (علیه السلام) مسجد جمکران
اماکنی که به قدوم مبارک حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) زینت یافته اند ودعا برای تعجیل فرج آقا امام زمان (علیه السلام) در آنجاها تاکید شده است از جمله: مسجد الحرام، عرفات، سرداب مبارک در شهر سامره، حرم حضرت سد الشهداء(ع)، حرم مولایمان حضرت رضا(ع)، حرم عسکریین (علیهما السلام)، حرم هر یک از امامان (علیهم السلام)، مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه ومسجد مقدس جمکران قم وغیر اینها از مواضعی که بعضی از علماء اعلام ومراجع عالیقدر وصلحا آن حضرت را در آنجاها دیده اند یا در روایات آمده که آن جناب در آنجا توقف دارد مانند مسجد الحرام وتعظیم واحترام سایر چیزهائی که به آن حضرت اختصاص دارد. (۱۶)

بخش دوم: تاریخچه مسجد مقدس جمکران

مسجد مقدس جمکران
مسجد صاحب الزمان - (عجل الله تعالی فرجه) الشریف - در ۶ کیلومتری شهر مقدس قم واقع شده وهمواره پذیرای زائرینی از نقاط مختلف ایران وجهان می باشد. این مکان مقدس، تحت توجهات وعنایات خاصه حضرت بقیه الله قرار دارد وخود آقا از شیعیانشان خواسته اند که به این مکان مقدس روی آورند، زیرا این مکان مقدس دارای زمین شریفی است وحق تعالی آن را از زمین های دیگر برگزیده است. لذا سزاوار است که زائرین عزیز از برکات این مکان مقدس، حداکثر استفاده را ببرند ومراقب باشند که مسائل فرعی توجهشان را به خود جلب نکند وخود را در برابر حضرت مهدی (ارواحنا فداه) حاضر ببینند واز انجام اعمالی که قلب مبارک آن حضرت را آزرده می سازد خودداری کنند. متذکر می گردد که علماء وشیفتگان آقا استفاده های فراوان از این مسجد مقدس برده اند. سعی کنید در این مکان مقدس، لحظاتی را با آقای خود خلوت کرده وخالصانه برای ظهور مقدس حضرتش دعا کنید. زیرا بهبود همه چیز، تنها در سایه قیام شکوهمند آقا امکان پذیر است.
فراموش نکنیم که حق امام زمان ما غصب شده وآقا در نهایت غریبی زندگی می کند وحقیقتا دل آقا خون است. آقا شاهد تمام مصیبت هائی است که بر شیعیانش وارد می شود. پس ظهور آقا را از درگاه احدیت سبحانه وتعالی بخواهید وچه مکانی بهتر از مسجد شریف جمکران برای دعا کردن جهت ظهور آقا امام زمان (علیه السلام).
تاریخچه مسجد صاحب الزمان (علیه السلام)
شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید: من شب سه شنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ قمری در خانه خود خوابیده بودم ناگاه، جماعتی از مردم به در خانه من آمدند ومرا از خواب بیدار کردند وگفتند برخیز وطلب امام مهدی (علیه السلام) را اجابت کن که تو را می خواند.
آنها مرا به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. چون نیک نگاه کردم، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده وجوانی سی ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده وپیری هم پیش او نشسته است، آن پیر حضرت خضر (علیه السلام) بود. پس آن پیر مرا بنشاند.
حضرت مهدی (علیه السلام) مرا به نام خود خواند وفرمود: برو به حسن مسلم، که در این زمین کشاورزی می کرد، بگو که این زمین شریفی است وحق تعالی آن را از زمینهای دیگر برگزیده است ودیگر نباید در آن کشاورزی کنند.
حسن بن مثله گفت: یا سیدی ومولای، لازم است که من دلیل ونشانه ای داشته باشم والا مردم حرف مرا قبول نمی کنند، آقا فرمود: تو برو وآن رسالت را انجام بده، ما خودمان نشانه هائی برای آن قرار می دهیم وپیش سید ابوالحسن برو وبه او بگو حسن مسلم را احضار کند وسود چند ساله را که از زمین بدست آورده است وصول کند وبا آن پول مسجد را بنا کند.
نماز امام زمان (علیه السلام) در مسجد جمکران
امام زمان (علیه السلام) به حسن بن مثله جمکرانی فرمود: وبه مرد بگو: بدین مکان رغبت کنند وآنرا عزیز دارند. وچهار رکعت نماز در آن گذارند. دو رکعت اول به نیت نماز تحیت مسجد است که در هر رکعت آن یک حمد وهفت قل هو الله احد خوانده می شود ودر حالت رکوع وسجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند. دو رکعت دوم به نیت نماز صاحب الزمان (علیه السلام) خوانده می شود، بدین صورت که سوره حمد را شروع می کنیم وچون به آیه ایاک نعبد وایاک نستعین می رسیم این آیة شریفه را صد مرتبه تکرار می کنیم وبعد از آن بقیه سوره حمد را می خوانیم، بعد از پایان حمد سوره قل هو الله احد را فقط یکبار می خوانیم وبه رکوع می رویم وذکر سبحان ربی العظیم وبحمده را هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار می کنیم وذکر هر کدام از سجده ها نیز، هفت مرتبه است. رکعت دوم نیز به همین گونه است. چون نماز به پایان برسد وسلام داده شود، یکبار گفته می شود: لااله الا الله وبه دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا (علیهما السلام) خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته وصد بار بگوید: اللهم صل علی محمد وآل محمد.
فضیلت خواندن نماز در مسجد جمکران
آنگاه امام مهدی (ع) فرمودند: هر کس این دو رکعت نماز (نماز امام صاحب الزمان) را در این مکان (مسجد مقدس جمکران) بخواند، مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.
حسن بن مثله می گوید: چون من پاره ای را آمدم، دوباره مرا بازخواندند وفرمودند: بزی در گله جعفر کاشانی است، آن را خریداری کن وبدین موضع آور وآن را بکش وبر بیماران انفاق کن، هر بیمار ومریضی که از گوشت آن بخورد، حق تعالی او را شفا دهد.
وی می گوید: من سپس به خانه بازگشتم وتمام شب را در اندیشه بودم تا اینکه نماز صبح خوانده وسپس سراغ علی المنذر رفتم وماجرای شب گذشته را برای او نقل کردم وبا او به همان موضع شب گذشته رفتم. وقتی رسیدیم، زنجیرهائی را دیدیم که طبق فرموده امام (علیه السلام) حدود بنای مسجد را نشان می داد، سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم وچون به در خانه او رسیدیم، خادمان او گفتند که سید از سحر در انتظار تست وتو از جمکران هستی، به او گفتم: بلی، به درون خانه رفتم وسید مرا گرامی داشت وگفت: ای حسن بن مثله، من در خواب بودم که شخصی به من گفت که حسن بن مثله نام از جمکران پیش تو می آید، هر چه گوید تصدیق کن وبر قول او اعتماد کن که سخن او سخن ماست، وقول او را رد نکن واز هنگام بیدار شدن از خواب تا این ساعت منتظر تو بودم وآنگاه بود که ماجرای شب گذشته را بر وی تعریف کرد.
سید بلافاصله فرمود تا اسبها را زین نهادند وبیرون آوردند وسوار شدند. چون به نزدیک روستای جمکران رسیدند گله جعفر کاشانی را دیدند، حسن بن مثله به میان گله رفت وآن بز که از پس همه گوسفندان می آمد پیش حسن به مثله دوید، جعفر سوگند یاد کرد این بز در گله من نبوده وتاکنون آن را ندیده بودم، به هر حال آن بز را به مسجد آورده وآن را ذبح کرده وهر بیماری که از گوشت آن خورد با عنایت خداوند تبارک وتعالی وحضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) شفا یافت. حسن مسلم را احضار کرده ومنافع زمین را از او گرفتند ومسجد جمکران را با چوب ودیوار پوشاندند، سید زنجیرها ومیخ ‌ها را با خود به قم برد ودر خانه خود گذاشت، هر بیمار ودردمندی که خود را بدان زنجیر می مالید، خدای تعالی او را شفای عاجل عنایت می فرمود. ولی پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها پنهان گشته ودیگر کسی آن را ندید.
این بود مختصری از مسجد مقدس جمکران وچگونگی بنای آن ونماز حضرت صاحب الزمان (علیه السلام).
مشروح فرمان مقدس حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - برای تاسیس مسجد مقدس جمکران را علامه نوری در کتاب شریف نجم ثاقب، صفحه ۲۹۴ وجنه الماوی، صفحه ۲۳۰ از کتاب گرانقدر (مونس الحزین) تالیف شیخ صدوق نقل کرده است.
در این رابطه در منابع فراوانی به اجمال وتفصیل سخن رفته است که از آن جمله است:
معجزاتی از تاسیس مسجد جمکران
بعضی آیات ومعجزات وکراماتی که از این مسجد مقدس جمکران قم واقع شده که چه بسیار فوائد وآیات که به واسطه این موضع شریف جمکران به ظهور رسیده که باعث حیرت می باشد، هم چنانی که خانه کعبه آیتی از آیات الهی می باشد این موضع مسجد هم همین گونه است زیرا تاسیس این مسجد بر اساس معجزاتی است.
اول آنکه حضرت امیرالمؤ منین امام علی (علیه السلام) خبر داده بود به پسر یمانی به مسجد بودن این زمین.
دوم آنکه در زمان حضرت حجه (علیه السلام) شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید من شب سه شنبه ۱۷ ماه مبارک رمضان خفته بودم در سرای خود که ناگاه جماعتی مردم به در سرای من آمدند وگفتند برخیز وطلب امام مهدی (علیه السلام) را اجابت کن که ترا می طلبد، آنگاه خواست سراویل بپوشد، او را گفتند از بیرون خانه که از آن تو نیست این سراویل از خود را بپوش.
سوم: تمام اینها در بیداری بوده است چون شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید من خواب بودم بیدارم کردند.
چهارم آنکه خواست پیراهن بپوشد آواز رسید از بیرون خانه که این پیراهن از تو نیست از خود را بپوش.
پنجم آنکه از پی کلید در خانه می گشت، به او گفتند در خانه باز است.
ششم آنکه از خانه بیرون آمد به او گفتند که امام صاحب الزمان (علیه السلام) ترا می طلبد واو را بردند در این مسجد جمکران.
هفتم آنکه دید زیاده از شصت نفر مرد در این زمین گرد آمده اند ونماز می کردند، بعضی جامه های سبز داشتند وبعضی سفید.
هشتم آنکه دید حضرت حجه (علیه السلام) را که به روی تخت نشسته وبر بالها تکیه داده.
نهم آنکه حضرت خضر (علیه السلام) را دید که نزد حضرت حجه (علیه السلام) نشسته وکتابی در دست دارد واز برای حضرت می خواند.
دهم هلاک دو جوان حسن به مسلم به واسطه کشت وزرع این موضع مسجد مقدس جمکران.
یازدهم خبر دادن حضرت از زراعت حسن به مسلم در مدت پنج سال.
دوازدهم خبر دادن حضرت به حسن به مثله که علامتی از برای تو قرار خواهیم داد فردا که آمدی حسن بن مثله دید که زنجیری به حدود مسجد کشیده شده.
سیزدهم خواب دیدن سید ابوالحسن رضا که به او گفتند فردا حسن بن مثله هر چه می گوید تصدیق کن که قول او قول ما می باشد.
چهاردهم خبر دادن حضرت که فردا بزی هست در گله جعفر شعبان کاشی به این نشان وعلامت.
پانزدهم آمدن خود بز در نزد حسن بن مثله جمکرانی بدون آنکه کسی او را بیاورد.
شانزدهم معلوم نبود که آن بز از کجا آمده بود، احتمال دارد که بهشتی بوده.
هفدهم شفا بودن گوشت آن بز برای هر مریض به همان طریقی که امام زمان (علیه السلام) فرموده بود.
هیجدهم آن زنجیری که از برای تعیین حدود مسجد کشیده بود هر صاحب علتی که بر بدن خود مالید شفا می یافت.
نوزدهم آن زنجیر در میان صندوق بوده در خانه سید ابوالحسن الرضاء، لکن بعد از فوت او مفقود شد یکی از اولادهای او مریض شد رفتند بر سر صندوق نیافتند آن زنجیر را.
این آیات ومعجزات وفوایدی بوده که در آن زمان در مقام ظهور وبروز رسیده، (۱۷) اما کرامات دیگر هم زیاد دیده وشنیده شده است، ما در اینجا مختصری از آن معجزات وکرامات که از آیات عظام وعلماء اعلام ومراجع بزرگوار شیعه ومومنین وعلاقمندان حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) دیده ویا شنیده اند نقل می کنیم.

بخش سوم: اهمیت مسجد مقدس جمکران از دیدگاه فقهای اسلام وعلماء اعلام وآیات عظام

آیة الله العظمی آقای شیخ عبدالکریم حائری
مرحوم حضرت آیة الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی طاب ثراه در نماز جمعه قم فرمودند چند روز به اول ماه مانده عالم ربانی آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی محضر مبارک آیة الله العظمی آقای شیخ عبدالکریم حائری متوفای ۱۳۵۵ ه‍ق می رسیدند جهت شهریه طلاب حوزه، سوال می کردند وضع شهریه چطور است؟ مرحوم حائری می فرمودند جز سرمایه توکل چیزی در دست نیست، ایشان (آقای بافقی) راهی مسجد مقدس جمکران می شدند، از توجهات صاحب الزمان (علیه السلام) مشکل شهریه حل می شد. (۱۸)
آیت الله العظمی خوانساری پیاده به مسجد جمکران می رود
آیة الله احمدی میانجی فرمودند: از جمله بزرگان که به مسجد مقدس جمکران خیلی علاقه داشتند حضرت آیة الله العظمی آقای سید محمد تقی خوانساری رحمه الله علیه متوفای ۱۳۷۲ ه‍ق که با مرحوم حضرت آیة الله العظمی آقای اراکی متوفای ۱۴۱۵ ه‍ق پیاده به مسجد شریف جمکران می رفتند.
آیة الله آقای حاج شیخ مرتضی حائری ومسجد جمکران
ایشان می نوسند: مسجد جمکران یکی از آیات باهرات عنایت آن حضرت است، وتوضیح این مطلب در ضمن چند جهت - که شاید خیلی ها از آن غافل باشند - مذکور می شود:
(۱) داستان مسجد جمکران که در بیداری واقع شده، در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبری است، از صدوق علیه الرحمه نقل شده است.
مرحوم آقای بروجردی که مرد دقیق وملائی بود، می فرمود: این داستان در زمان صدوق علیه الرحمه واقع شده، واو نقل کرده است، دلالت بر کمال صحت آن دارد.
(۲) داستان مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست، برای این که صبح که مردم بیدار می شوند می بینند با زنجیر علامت گذاشته شده است که مردم باور کنند. واین زنجیر مدتی در منزل سید محترمی ظاهرا به نام سید ابوالحسن الرضا بوده است، ومردم استشفاء به آن می نموده اند. وبعدا بدون هیچ جهت طبیعی مفقود می شود.
(۳) جای دور از شهر ودر وسط بیابان جائی نیست که مورد جعل یک فرد جمکرانی بشود، آن هم دست تنها در یک شب ماه رمضان.
(۴) نوعا مردم عادی به واسطه ی خواب یک امامزاده را معین می کنند، ومسجد از تصور مردم عادی دور است.
(۵) اگر پیدایش این مسجد روی احساسات مذهبی وعلاقه مفرط به حضرت صاحب الامر(ع) بود، می بایست سراسر توسل به آن بزرگوار باشد، چنانکه در این عصر مردم بیشتر زیارت حضرتش در آن مسجد می خوانند ومتوسل به آن حضرت می شوند، در صورتی که در این دستور معنوی اصلا اسمی از آن حضرت نیست، حتی تا به حال هم بیشتر معروف به مسجد جمکران است، نه مسجد صاحب الزمان.
(۶) متن دو داستان که نقل شد، مشهود ویا مثل مشهود خودم بود، وهر داستانی دیگری هست که فعلا تمام خصوصیات آن را در نظر ندارم، بعدا انشاء الله تحقیق نموده در این دفتر - باذنه تعالی - ذکر می کنم.
(۸) در آن موقع که زمین این قدر بی ارزش بوده است، فقط یک مساحت کوچکی را مورد این دستور قرار داده اند، که ظاهرا حدود سه چشمه از مسجد فعلی است، که در زمان ما خیلی بزرگ شده است (ظاهرا آن چشمه ای که در آن محراب هست، ودو چشمه طرفین باشد).
نگارنده که خالی از وسوسه نیستم، وخیلی به نقلیات مردم خوش بین نیستم، از این امارات به صحت این مسجد مبارک قطع دارم، والحمدلله علی ذلک، وعلی غیره من النعم التی لا تحصی. (۱۹)
آیة الله حجت ومسجد جمکران
آیة الله العظمی آقا سید محمد حجت کوه کمری قدس سره متوفی ۱۳۷۲ هجری قمری چهل نفر از فضلا حوزه علمیه قم را انتخاب نمودند ودستور فرمودند به مسجد مقدس جمکران بروند ودر آنجا بعد از نماز صاحب الزمان زیارت عاشورا بخواند ودعا کنند که از عنایت حضرت ولی عصر خداوند متعال باران بفرستد.
طلاب محترم صبح پیاده عازم مسجد جمکران شدند وبعد از نماز وزیارت عاشورا ودعا جهت باران که مدتی بود باران نیامده بود از مسجد مقدس جمکران بیرون آمدند به طرف شهر مذهبی قم وسط راه باران چنان گرفت که قابل تحمل نبود وقتی وارد منزل شدند جهت نماز که خود آقا دستور داده بود که گوسفندی بکشند وآبگوشت درست کنند تمام لباسهای آقایان خیس شده بود به طوری که فشار می دادند واز لباس وعمامه ها آب جاری می شد.
از برکات مسجد مقدس جمکران وعنایت حضرت صاحب الزمان نسبت به سربازان خود در آن روز بارندگی مفصلی شد. (۲۰)
آیت الله العظمی آقای حجت در مسجد مقدس جمکران
حضرت آیت الله العظمی آقای حجت رحمت الله علیه که برای طلاب حوزه علمیه شهریه می دادند روز آخر ماه بود برای فردا که اول ماه باشد زمینه برای شهریه نداشتند، به خادم می فرماید مرکب را آماده کن تا بروم به مسجد مقدس جمکران معظم له عازم مسجد می شوند بعد از نماز صاحب الزمان (علیه السلام) ودعا عرض می کنند آقا امام زمان (علیه السلام) این حوزه علمیه مال شما است این طلبه ها سربازان حضرتعالی هستند آبروی ما مربوط به شما است راجع به شهریه حوزه عنایتی فرمائید وقتی به منزل تشریف می آورند خادم عرض می کند آقا بعد از شما دو نفر آمدند ومنتظر شما هستند معلوم می شود جهت دادن وجوه شرعیه آمده اند ومبلغی پول خدمت آیت الله العظمی آقای حجت می دهند وقتی می شمارند می بینند به اندازه شهریه همین ماه است. (۲۱)
نظریه آیة الله العظمی بروجردی درباره مسجد مقدس جمکران
حضرت آیة الله العظمی آقای بروجردی (قدس سره الشریف) متوفی ۱۳۸۰ هجری قمری فرمودند: اگر موفق بشوم در قم دو کار انجام خواهم داد، یکی راه مسجد مقدس جمکران را باز خواهم کرد دومی بیمارستانی در شهر قم بنا خواهم نمود. (۲۲)
سخنان حضرت آیة الله العظمی آقای بروجردی
متن نامه حضرت حجه الاسلام واعظ شهیر آقای حاج سید صادق شمس الدینی (معروف به شمس)
حجه الاسلام جناب آقای عظیمی زید توفیقانه، پس از عرض سلام حسب الامر دو خاطر جهت کتاب ارزشمندی که در تعظیم مسجد مقدس جمکران در دست تالیف دارید تقدیم می گردد اول اینکه اینجانب شاهد تشرف مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی طباطبائی رحمه الله علیه بودم که چون محل پدری ما نزدیک به دروازه کاشان قم بود وراه نزدیک جمکران از آنجا می گذشت آن مرجع جهانی به وسیله درشکه تشرف به مسجد مقدس جمکران پیدا کردند واهالی محل بخصوص ائمه جماعات اطراف آن محل آماده شدند که در مراجعت آن مرحوم نماز مغرب وعشاء را به امامت آن مرجع در مسجد کیهانی برقرار سازند حقیر هم که حدود ۱۸ سال داشتم یعنی حدودا سال ۱۳۳۰ بود حضور داشتم ودیدم که بعد از نماز مغرب به عالمی امر کردند که به مردم توصیه نمایند که به مسجد مقدس جمکران رغبت نمایند وفرمودند اگر برای من مقدور بود نمازهای واجب روزانه را در مسجد مقدس جمکران ادا می کردم. (۲۳)
حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مسجد مقدس جمکران
حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای شیخ علی اصغر احمدی خمینی فرمودند: اینجانب از زمانی که وارد حوزه علمیه قم شدم وروزهای جمعه به مسجد مقدس جمکران می آمدم ونمازهای این مسجد را انجام می دادم ومی دیدم زوار بسیار در این مسجد می آمدند وطلب حاجت می کردند حتی در اوائل هم یک روز اهالی جمکران از امام دعوت کردند وایشان هم قبول کردند ومن هم با آقایان دیگر در خدمتشان به جمکران رفتیم ودر آن مسجد مقدس جمکران نماز بجا آوردند امید است مومنین این مکان را بیشتر مورد توجه قرار دهند.
آیة الله العظمی گلپایگانی به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوند
علماء ومراجع بزرگوار ما در مواقع حساس وبحرانهای شدید با نوشتن عریضه وتوسل به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان روحی له الفداء از آن حضرت کمک گرفته ومی گیرند.
از جمله حضرت آیة الله العظمی آقای گلپایگانی قدس سره متوفی ۱۴۱۴ هجری قمری که در گرفتاریهای مهم عریضه نوشته ودر گل نهاده وبه طرف مسجد مقدس جمکران قم روان می شدند وعنایت خاصی به مسجد مقدس جمکران داشتند واز این راه از حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) کمک می گرفتند.
حجه الاسلام والمسلمین آقای ابطحی فرمودند:
در اواخر سال جنگ تحمیلی بین ایران وعراق در حالی که مرتب آتش وبمب بر سر مردم می بارید ومردم بی پناه به اطراف ودهات به سر می بردند وجمعی نیز به مسجد مقدس جمکران واطراف آن پناه برده بودند حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی با جمعی از علماء ونزدیکان مشرشف به مسجد مقدس جمکران شدند تا با توسل وعرض ادب به ساحت مقدس صاحب الزمان (علیه السلام) ودعا برای رفع گرفتاری مسلمانان مخصوصا ایران اسلامی حقیر هم افتخار نصیبم شد لذا معظم له عریضه نوشته بودند برای آن حضرت به اینجانب دادند که طبق دستور رسیده گل بگیرم وبا دعای مخصوص خدمت حضرت حسین بن روح میان آب بیندازم حقیر طبق دستور انجام دادم وعرض کردم آقاجان امام زمان این نامه از طرف مرجع عالیقدر حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی است ومردم در حالی که اطراف آقا را گرفته بودند می گفتند یا صاحب الزمان حاجت آقا را امشب بر آورده فرما وهمه گریه می کردند ودعا می کردند فردا صبح شخص مومن وصالح وعالم منزل آمد وفرمود من خوابی دیدم ولی مفهوم او را ندانستم تصمیم گرفتم پیش شما بیایم وجواب بگیرم فرمود در عالم رویا دیدم شخصی فرمود به آقا بگویید جواب شما را حضرت سه روز دیگر می دهند.
من از خوشحالی گریه می کردم همانطور که نامه وعریضه آن مرجع بزرگ به وسیله من بود حضرت فرموده بودند پیش حقیر آمدند تا من به آقا عرض کنم حضرت فرموده جواب عریضه سه روز دیگر داده می شود ومنتظر نتیجه بودیم که روز سوم از طرف عراق اعلان آتش بس یک طرفه شد وجنگ تخفیف پیدا کرد وسرانجام جنگ تمام شد.
حجه الاسلام والمسلمین آقای ابطحی فرمودند یکی از علما وارسته ومتدین به منزل حقیر آمدند وفرمودند چه خبر دیروز بعد از ظهر منزل آقا بود که شخصی حرفی ومطلبی را دو روز قبل می زد وپیش بینی می نمود؟
حقیر عرض کردم مرحوم آیة الله امامی از اصفهان وجهی سهم مبارک امام (علیه السلام) فرستاده بود، رفتم خدمت آقا بدهم جمعی از علما محضر مبارک آقا بودند معظم له صدا زدند باقر (حجه الاسلام آقای حاج سید محمد باقر آیة الله زاده گلپایگانی) معلوم شد آقا نجم الثاقب را می خواهند وخودشان بنا دارند عریضه بنویسند بنده کتاب نجم الثاقب را آوردم وجلو معظم له گذاشتم فورا حرکت فرمودند وبه افرادی که در خدمتشان بودند فرمودند فردا بیائید بلند شدند به طرف اطاق مخصوص خود نزدیک درب اطاق عرض کردم آقای امامی این مبلغ را فرستاده اند تا خدمت شما بدهم فرمودند بماند برای افطاری ائمه جماعات اصفهان جهت ماه مبارک رمضان درب اطاق را بستند گویا مشغول نوشتن عریضه خدمت حضرت حجه (علیه السلام) شدند تا بعدا مشرشف به مسجد مقدس جمکران شوند اول غروب دکتر طالقانی تلفن زدند که به اتفاق آیة الله آقای حاج سید مرتضی قصد زیارت آقا را دارند عرض کردم آقا مشرف شدند به مسجد مقدس جمکران وپس از مراجعت که به طول هم کشید تا ساعت ۱۰ شب بود که موفق به زیارت ودیدار آقا گردیدند وجای شما خالی چه حالی آقا داشتند وآن چند نفر که در مجلس حضور داشتند عالمی بنا کرد کلمه لا اله الا الله را تکرار کردن وگفتند دو روز قبل آن عالم وارسته چه فرمودند؟ گفتند فرمودند من تا به حال منزل آیة الله العظمی آقای گلپایگانی وشخص ایشان را ندیدم لکن چه خبر است مشاهده می کنم فردا بعد از ظهر منزل ایشان وساعتی چه نوری وچه حالی وچه رابطه ای وچه عنایتی به به ومرتب تکرار می کرد وغبطه می خورد ودر شگفت می بودند.
معلوم می شود این نوشتن عریضه ومشرف شدن به مسجد مقدس جمکران مورد قبول حضرت حق وعنایت امام زمان (علیه السلام) قرار گرفته است.
پیدایش مسجد مقدس جمکران از دیدگاه مرحوم آیة الله العظمی نجفی مرعشی
مسجد جمکران از اوایل غیبت صغرای حضرت بقیه الله روحی له الفداء است.
ودر نوشتجات قدیمه سه اسم دارد:
۱ - مسجد جمکران
۲ - مسجد حسن بن مثله
۳ - مسجد صاحب الزمان
وهر کدام از این سه اسم به مناسبتی گفته شده.
مسجد جمکران می گویند! چون متصل است به قریه جمکران که یکی از قراء شهر مذهبی قم است.
مسجد شیخ حسن بن مثله می گویند! نظر به اینکه در زمان او وبه همت او این مسجد ساخته شده است.
مسجد صاحب الزمان می گویند! نظر به اینکه وجود مبارک امام زمان در آنجا مکرر دیده شده.
واین مسجد شریف مورد احترام کافه شیعه بوده است از غیبت صغراء (از شب سه شنبه ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۹۳ که امام زمان دستور تاسیس آن را به شیخ حسن بن مثله داده) تا به امروز که حدود یکهزار وبیست ودو سال می شود وهمینطور که شیخ بزرگوار محدث عالیمقدار مرحوم آیة الله صدوق رحمه الله علیه کتابی به نام مونس الحزین دارند که حقیر آن نسخه را ندیده ام ولی مرحوم آقای حاج میرزا حسین نوری استاد، استاد حقیر از آن کتاب نقل می فرماید ودر آن کتاب مفصلا قضیه این مسجد جمکران وتاریخ حدوث آن را نقل نموده وبالجمله این مسجد مقدس جمکران مورد احترام علماء اعلام ومحدثین کرام شیعه بوده وکرامات متعدد از این مسجد جمکران دیده شده است.
ونیز چند مرتبه تعمیر وبنا شده، بناء اول در زمان حسن بن مثله بوده، بناء دوم او در زمان شیخ صدوق، سپس در زمان صفویه هم چند مرتبه تعمیراتی صورت گرفته، ودر زمان ریاست مرحوم آیت الله حائری مرحوم حجه الاسلام آقای شیخ محمد تقی یزدی بافقی هم تعمیراتی کرده اند وبعد از او آقای حاج آقا محمد معروف به آقازاده که از تجار محترم قم هستند وهنوز در قید حیاتند، ایشان نیز تعمیراتی انجام داده اند.
در این مسجد شریف مکرر کراماتی دیده شده است که مرحوم شیخ محمد علی کجوئی معروف به قمی در کتاب تاریخ قم در جلد اول ودوم اشاره کرده به کراماتی که در آنجا اتفاق افتاده است واشخاصی که شرفیاب حضور مبارک حضرت ولی عصر (علیه السلام) شده اند.
خلاصه این جای تردیدی نیست که مورد اهمیت ومورد احترام شیعه بوده است ونمازی هم در آن جا نقل شده است، البته بهتر این است که آن نماز را به قصد رجاء بجا بیاورند واین مسجد موقوفاتی هم داشته، اراضی متعدده در اطراف داشته ودر خود شهر مقدس قم رقباتی وقف این مسجد داشته که اکثر اینها از حال وقفیت بیرون رفته وملک شده است وراجع به این مسجد کتابچه های مختصری نوشته شده، ولی آنچه که باید وشاید در خصوصیات او نقل نشده.
چهل شب بیتوته در مسجد مقدس جمکران
حضرت آیة الله العظمی نجفی مرعشی (قدس سره الشریف) فرمودند: حقیر خودم مکرر کراماتی در آن جا (مسجد جمکران) مشاهده کرده ام، چهل شب چهارشنبه مکرر موفق شدم که در آن مسجد بیتوته کنم وجای تردید نیست که از امکنه ای که مورد توجه ومنزول برکات الهی می باشد وبعد از مسجد سهله که از مساجدی است که منتسب به وجود مبارک ولی عصر می باشد که شبهای چهارشنبه اهالی نجف اشرف آنجا مشرف می شوند، بعد از مسجد سهله این بهترین مقام وبهترین جائی است که منتسب به حضرت ولی عصر می باشد.
این مسجد محترم (مسجد جمکران)، اصل مسجد، مسجد کوچکی است بعد از او مقداری افزوده کرده اند وبر او اخیرا در این دو سال باز پیش از آن مقدار افزوده شده، به استدعاء حقیر از بانیان خیر آن قطعه که از مسجد اصلی است موزائیک زمین او رنگش فرق دارد.
با زیادتهائی که بعدا افزوده شده برای اینکه اگر کسی خواست در مسجد اصلی عبادت کند ونمازی بخواند ودرک فیض کند این علامت مشخصه را حقیر گذارده ام در آنجا وامیدوارم انشاء الله به برکت صاحب نیمه شعبان وجود مبارک امام عصر (علیه السلام) که تمام عالم انتظار قدم شریف ایشان دارند، تنها یک اشتباهاتی بین خودشان دارند، یکی می گوید آینده عیسی، دیگر می گوید عزیر است، یکی می گوید زرتشت است، ولی در اینکه شخصی بیاید که اصلاح کند عالم را در این عقاید این عالم تمام ملیین عالم است.
مولف گوید: این قسمت از فرمایشات مرحوم آیة الله العظمی آقای نجفی مرعشی قدس سره است که خود از عاشقان حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) بودند ومکرر کراماتی از مسجد مقدس جمکران دیده است از روی نوار پیاده شده وصدای معظم (نوار) در واحد فرهنگی کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (علیه السلام) موجود می باشد.
آیة الله شیخ محمد تقی بافقی در مسجد جمکران
عالم ربانی حضرت آیة الله حاج شیخ محمد تقی بافقی که بارها خدمت امام زمان (علیه السلام) مشرف شدند وسهم بسازائی در رونق دادن به مسجد مقدس جمکران قم دادند.
یکی از علماء حوزه از حضرت آیة الله العظمی آقای حاج سید محمد رضا گلپایگانی نقل کرد که ایشان فرمودند: در عصر آیة الله العظمی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری که عده محصلین حوزه علمیه قم به چهارصد نفر رسیده بود، در زمستانی طلاب از حاج شیخ محمد تقی بافقی که مقسم شهریه مرحوم حاج شیخ بود عباء زمستانی خواستند وایشان از مرحوم حائری خواستند آیة الله حائری فرمودند چهارصد عبا از کجا بیاورم، گفت از حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) بگیر.
فرمود: من راهی ندارم، گفت: پس من انشاء الله می گیرم وشب جمعه به مسجد مقدس جمکران رفته وروز جمعه به مرحوم حاج شیخ حائری گفت: آقا صاحب الزمان (علیه السلام) وعده فرمودند فردا که شنبه است چهارصد عبا را مرحمت کنند.
وروز شنبه به وسیله مردی از تجار عباء رسید وبین طلاب تقسیم کردند. (۲۴)
سخنان حضرت آیة الله فاضل لنکرانی درباره مسجد جمکران
حضرت آیة الله فاضل فرمودند (مرحوم والد به مسجد جمکران خیلی معتقد بود) فرمودند: من قبل از آمدن آیة الله بروجردی به قم خواب دیدم که در مسجد جمکران هستم.
آن موقع مسجد جمکران یک حیاطی داشت ودر وسط آن حیاط یک انباری بود که سقف آن یک متر مرتفع تر از حیاط مسجد بود، روی همین سقف آب انبار، منبری گذاشته اند وشیخ طوسی رحمه الله علیه روی آن نشسته وتمام روی آن سقف وکف حیاط مملو از طلبه است.
پدرم فرمود: تعبیرم از این خواب این بود که شخصیتی به قم خواهد آمد وطلاب گرد او جمع خواهند شد وحوزه رونق خواهد گرفت، طولی نکشید که آیت الله بروجردی به قم آمدند. این که چرا شیخ طوسی را خواب دیده وآن هم مسجد جمکران؟ تعبیر آن بعدها مشخص شد، زیرا مرحوم آیة الله بروجردی به شیخ طوسی وآثار او بسیار اهمیت می داد، وقتی عبارات شیخ را از کتاب خلاف یا مبسوط می خواند مثل این که روایتی از امام معصوم (ع) دارد می خواند با احترام ودقت در جزئیات کلمات آن همانند کلمات معصومین (ع)، مسجد جمکران هم شاید کاشف از این باشد که اصل آمدن ایشان به قم ورسیدن به مقام مرجعیت مطلقه با عنایت امام زمان (علیه السلام) بوده است. (۲۵)
یک قربانی به مسجد جمکران بفرستید
حضرت آیة الله آقای فاضل لنکرانی فرمودند: هر وقت برای حضرت آیة الله العظمی آقای بروجردی مشکلی پیش می آمد مرحوم پدرم که خود از عاشقان امام زمان وعلاقه زیادی به مسجد مقدس جمکران داشت به محضر آقا عرض می کردند یک قربانی برای مسجد جمکران بفرستید تا رفع مشکل شود.
بیشتر از پانصد مرتبه به مسجد شریف جمکران مشرف شدم
حضرت آیت الله فاضل فرمودند: در دوران طلبگی من خیلی به مسجد جمکران می رفتم، شاید بیشتر از پانصد مرتبه باشد وکرامات زیاد در این مسجد مقدس جمکران دیده وشنیده ام ودر پایان فرمودند: امیدوارم از توجهات امام زمان (علیه السلام) شما هم در تالیف این کتاب موفق باشید.
روحانیت مسجد جمکران
سخنان حضرت آیت الله مکارم شیرازی
در روایتی آمده است که هر جا مسجدی ساخته شده در آنجا خون شهیدی به خاک ریخته است، از این روایت پر معنی به خوبی استفاده می شود که هر زمینی شایستگی مسجد شدن ندارد، بلکه باید قبلا بر اثر خون شهدا وایثارگران راه خدا قداست وارزشی پیدا کند وبعد قرای بنای مسجد آماده شود.
وچنین است که از آغاز، مساجد با خون شهیدان گره خورده ودر ادامه راه نیز حفظ ونگهداری آن با خون شهیدان پیوند دارد.
از سوی دیگر مسجد از دیدگاه اسلام تنها مرکز سجود نیست، هر چند به خاطر این عبادت بزرگ به این نام نامیده شده است ونیز تنها مرکز عبادت نیست، هر جند معبدش می نامند، مسجد پایگاهی است برای خودسازی وتهذیب نفس، دانشگاهی است برای تحصیل معارف اسلامی، ستاد ارتشی است برای جهاد اصغر واکبر ومبارزه با دشمن داخل وخارج، ودر یک کلمه مسجد ومحراب، میدان جنگ با شیطان بزرگ وکوچک وشیاطین انس وجن است.
واگر تاریخ اسلام را دقیقا مشاهده کنیم می بینیم آن روز که نخستین مسجد در سرزمین مدینه به دست توانای پیامبر ودر ظاهر بسیار ساده وابتدائی ودر باطن بسیار عمیق وریشه دار بیان شد، مسجد تمام این مفاهیم را در خود جای داده بود.
از سوی سوم مساجد هر چند همه خانه خداست ولی در میان این که خانه ها تفاوت بسیار است از مسجد الحرام گرفته تا مساجد کوچک وبزرگ که در تمام اطراف جهان پراکنده اند وبا انگیزه های مختلف ونیات متفاوت ساخته شده است ومخصوصا نقش انگیزه ها ونیتها تاثیر کلی در آن دارد ونیز اینکه به دستور چه کسی ساخته شده است.
مسجد جمکران مطابق روایت موجود به فرمان حضرت مهدی مولانا صاحب العصر وزمان برای هدف بزرگی در این منطقه خاص از شهر تاریخی، مذهبی قم ساخته شده وحسن بن مثله جمکرانی که مردی پاکدل وپاک سرشت بود، در بیداری (ونه در خواب) این دستور را دریافت کرده وبا تشریفات خاصی این مسجد را بنا نمود.
به همین دلیل هر کس در فضای ملکوتی آن قرار می گیرد احساس روحانیتی عجیب وجاذبه معنوی فوق العاده می کند.
این جاذبه نیرومند معنوی به اضافه قضاء حوائج وحل مشکلات فراوانی که مردم از عبادت در آن وتوسل به حضرت مهدی ارواحنا فداه دیده اند، سبب شده که روز به روز بر شکوه دامنه آن افزوده شود وخیل مشتاقان مختلف به سوی آن بشتابند واز این چشمه کوثر ومنبع خیر وبرکت هر کدام به مقدار استعداد خود بهره گیرند.
علمای بزرگ همواره برای مسجد احترام خاصی قائل بوده اند ودر آن راز ونیاز فراوان داشته اند وهم اکنون نیز مورد توجه علما وفضلا ومراجع بزرگ است.
در اینجا مناسب است به چند سوال درباره این مسجد پاسخ داده شود:
چند سؤال ضروری درباره مسجد جمکران واعمال آن:
۱ - آیا دستوری که از طرف حضرت ولی عصر - ارواحنا فداه - طبق بعضی روایات اسلامی - درباره ساختن این مسجد صادر شده در خواب بوده است یا بیداری؟
جواب: ظاهر روایت - آن گونه که قبلا نیز اشاره شده - این است که این تشرف در حال بیداری واقع شده واین دستور نیز در حال بیداری بوده است
۲ - آیا اضافات مسجد جمکران حکم آن را دارد، یا باید اعمال مسجد در همان مسجد قدیم انجام گردد؟
جواب: ظاهر این است که آنچه در مسجد توسعه داده شده ومی شود جزء مسجد است واعمال مزبور را در تمام مسجد می توان انجام داد، همان گونه که توسعه مسجد الحرام ومسجد النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) ومسجد کوفه نیز در حکم این مسجد است.
۳ - آیا اعمال مسجد که در روایات وارد شده برای مسافر وغیر مسافر یکسان است؟
جواب: آری، درباره همه یکسان است.
۴ - کسانی که نتوانند تمام اعمال آن را بجا آورند آیا می توانند فقط نماز امام زمان (سلام الله علیه) را انجام داده ونماز تحیت را ترک کنند؟ ویا صلوات را به جای اینکه در سجده بجا آورند در اثناء راه بفرستند؟
جواب: مانعی ندارد ولی در این گونه موارد اعمال را به قصد قربت مطلقه انجام دهند، بلکه در موارد اختیار که اعمال به طور کامل انجام می شود احتیاط آن است که قصد قربت مطلقه شود.
۵ - کسانی که قصد اقامت ده روز در قم کرده اند آیا می توانند به مسجد جمکران رفته واعمال را به جای آورند وباز گردند؟
جواب: اگر نماز چهار رکعتی خوانده باشند ضرری به قصد اقامه آنها نمی زند، ولی اگر از اول چنین قصدی داشته باشند مشکل است، وبهتر آن است که چنین افرادی که از اول قصد تشرف داشته باشند مشکل است، وبهتر آن است که چنین افرادی که از اول قصد تشرف به مسجد را دارند قصد اقامه ده روز نکنند ونمازهای خود را شکسته انجام دهند.
۶ - کسانی که همه هفته برای گرفتن حاجتی یا برای عرض ارادت به محضر مبارک آن حضرت (ع) به این مسجد تشرف حاصل می کنند، ویا مثلا در طول یکسال یا چندین ماه متوالی همه هفته به مسجد مشرف می شوند کثیر السفر محسوب می شوند یا نه؟
جواب: ظاهر این است که این افراد به حکم کثیرالسفر نیستند وباید نماز خود را شکسته بخوانند.
۷ - آیا ایام هفته وشبهای آن تفاوتی در اعمال مسجد دارد وآیا شب چهارشنبه خصوصیتی دارد؟
جواب: ظاهر این است که تفاوتی میان ایام هفته نیست، ولی از آنجا که شب وروز جمعه ذاتا دارای اهمیت فوق العاده ای نسبت به سایر ایام است هر عمل خیری در آن انجام داده شود ارزش بیشتری خواهد داشت، ولی شبهای چهارشنبه با سایر شبهای هفته مساوی است.
خداوند همه را موفق به استفاده از معنویت های این مسجد وتوسل به ذیل عنایت حضرت بقیه الله مهدی ارواحنا فداه بدارد.
سخنان حضرت آیة الله حاج شیخ محمد تقی بهجت
حجه الاسلام والمسلمین سید صادق شمس فرمودند: روزی در محضر آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت دامت برکاته بودم، حدود سال ۱۳۶۲ فرمودند طلبه مبتدی به نام سید حسین یزدی در مسجد جمکران توفیق زیارت حضرت حجت ارواحنا فداه را پیدا کردند که حضرت مطالبی فرمودند بهتر است از حضرت آیت الله العظمی بهجت سوال فرمائید از جمله اینکه خانه ای می خواستند حضرت به او مرحمت کردند واینکه سفارش فرمودند در مجلس دعای ندبه ای که آن سید طلبه می رفتند بروند وترک ننمایند.
وباز امر فرمودند مصائب عمه بزرگوارم حضرت زینب (سلام الله علیها) را هم در آن مجلس وجای دیگر تذکر دهید.
نظر حضرت آیة الله صافی درباره مسجد جمکران
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه فی هذه الساعه وفی کل ساعه ولیا وحافظا وقائدا وناصرا.
حقیر از طفولیت که در خدمت مرحوم آیة الله والد اعلی الله مقامه مشرف به قم می شدم به سعادت تشرف به مسجد مقدس جمکران نایل می گشتم، آن مرحوم که ارادت وچاکری به آستان ملائک پاسبان حضرت بقیه الله ارواح العالمین له الفدا مشار بالبنان بودند ومصدر خدماتی به آن حضرت شده بودند وتوجهاتی مشاهده کرده بودند اصرار داشتند که مهما امکن پیاده به مسجد مشرف شوند وبه فیض نماز وعبادت در آن مکان مبارک نائل می گشتند.
از اشعار بسیار ایشان در عرض اشتیاق ومدح آن قطب عالم امکان این چند شعر را که تضمینی از شعر حافظ است در اینجا یادآور می شوم.

ای زیب دو عالم مجموعه زیبائی * * * سر حلقه جن وانس سر دفتر دانائی
در پرده غیبت چند ای مهر جان باقی * * * ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آئی * * * امید وصال تو ای دوست جوانم کرد
عشق تو مرا فارغ از هر دو جهانم کرد * * * بازآ که فراق تو بی تاب وتوانم کرد
مشتاقی ومهجوری دور از تو چنانم کرد * * * کز دست بخواهد شد پایان شکیبائی

از جمله بزرگانی که حسن عقیده خود را به مسجد جمکران اظهار می فرمودند در اینجا به نام نامی بزرگ فقیه عالم اسلام مرحوم آیة الله العظمی استاد اعظم آقای بروجردی ومرحوم مرجع عالیقدر حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی قدس الله سرهما اشاره می نمایم. امید است که خداوند متعال ما را از فیض تشرف به این مسجد تا حیاتی باقی است محروم نفرماید.(۲۶)
سخنان حضرت آیة الله حاج شیخ حسین نوری درباره مسجد جمکران
کرامات بسیاری از مسجد جمکران مشاهده وبرای آن نقل شده است که دو نمونه از آنها را ذکر می کنیم:
۱ - یکی از دوستان بنده که اهل گرگان است وآدرس وشماره تلفن او را دارم ومرد بسیار متدین است واز لحاظ علاقه وعشق به عبادت ممتاز است که گاهی چهل شب متوالی اصلا نمی خوابد وبه احیای آن شبها وتهجد می پردازد وروزهایش را نیز روزه می گیرد وهمیشه خیلی با حال نماز می خواند، چند سال پیش درد پای شدیدی او را عارض شد، بطوری که از چند قدم راه رفتن عاجز شده بود وبعضی از اطباء گفته بودند باید برای مداوا ومعالجه عمل جراحی روی پای او انجام بگیرد وتازه معلوم نیست عمل جراحی هم نتیجه بخش باشد، ایشان در حالی که با زحمت زیاد حرکت می کرد روزی عصر سه شنبه به منزل بنده به قصد اینکه شب چهارشنبه به مسجد جمکران برود آمد وپس از توقف مختصری به مسجد جمکران رفت.
هنگام صبح در حالی که خوشحال بود وپاهایش کاملا خوب شده بود مراجعت کرد ودر رابطه با شفا یافتن خود بطور خلاصه اینطور می گفت:
من در داخل مسجد مشغول نماز وعبادت بودم که پس از نصف شب چند نفر را با قیافه های نورانی دیدم که وارد مسجد شدند وآمدند در نقطه ای در نزدیکی من مشغول نماز ودعا خواندن شدند ومن به آنها نزدیکتر شدم، به من اظهار لطف نمودند، نزدیک اذان صبح هنگامی که خواستند از مسجد خارج شوند جاذبه اخلاق ومعنویت آنها مرا هم به دنبال آنها می کشید که در این بین یکی از آنها با دست خود به طرف پای من اشاره کرد وگفت: پاهای تو خوب شد، من از آن لحظه دیگر در پاهای خود ناراحتی ندیدم، واز مسجد جمکران حرکت کرده به محضر مبارک آیة الله العظمی آقای مرعشی نجفی - رضوان الله علیه - مشرف شدم وجریان را برای ایشان شرح دادم، آن مرحوم از نقل تفضیل قضیه مرا منع کردند.
این مرد وارسته ومتدین پس از آن تاریخ مکررا از گرگان به قصد تشرف به آستان مقدس حضرت معصومه (علیها السلام) ورفتن به مسجد جمکران شب چهارشنبه به قم می آید وبه منزل بنده وارد می شود.
۲ - بنده که در اواخر سال ۱۳۶۲ قمری به حوزه مقدسه قم آمدم، پس از چند روزی سخت مریض شدم وچون در مضیقه اقتصادی بودم از مراجعه به طبیب هم ناتوان بودم، با زحمت زیاد به مسجد جمکران به قصد استشفاء رفتم، پس از انجام اعمال مسجد وتوسل به حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء از مسجد خارج شدم وچند دقیقه ای - چون آن روز غیر از یک مسجد کوچک با چند اطاقی که در جوار مسجد بود چیز دیگری نبود - نشستم که خوابم گرفت، وچون بیدار شدم اثری از آن بیماری در خود ندیدم. (۲۷)
نظر حضرت آیة الله سید محمد علی علوی گرگانی درباره مسجد جمکران
بهتر آن است که مقداری درباره مسجد جمکران توضیح داده شود تا مومنین اهمیت بیشتری بدهند، لذا رقیمه را متبرک می سازم به حدیث نبوی (صلی الله علیه وآله وسلم) قال: احب البقاع الی الله المساجد، محبوبترین زمین نزد خدا مسجد است (۲۸) به ویژه مسجدی که خبر گرفتن حاجات ورفع مشکلات در آن مکان به حد تواتر رسیده چرا چنین نباشد، در صورتی که مرحوم صدوق المحدثین در کتاب مونس الحزین به سند معتبر از امیرالمومنین علیه صلواة المصلین از جمکران ومسجد آن خبر داده وفرموده که این زمین از زمینهای دیگر خداست ومقدس می باشد. (۲۹)
چه گویم در حق مسجدی که حضرت بقیه الله ارواح من سواه فداه بر حسب نقل محدث نوری وغیره درباره اش چنین فرمودند: من صلی فیه کمن صلی فی البیت العتیق. یعنی خواندن نماز در این مسجد همانند خواندن نماز در کعبه است.
وچه مناسبت خوبی است بین مسجد جمکران در کنار حرم اهل البیت وعش آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین که شیعیان شبهای چهارشنبه در آنجا جمع شوند ومشغول به ذکر ودعا ونماز برای آن حضرت باشند، وبین مسجد سهله در کنار حرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) وکوفه که شیعیان آنجا هم نیز در شبهای چهارشنبه مشغول به زیارت هستند گر چه بسیاری از مردم از عظمت وفضیلت این مکان مقدس غافلند وبه آن توجهی که باید داشته باشند ندارند، ودر پیام حضرت حجت (عجل الله فرجه) آمده است که به مردم بگوئید قدر این مسجد را بدانند ودر همین راستا است که مراجع بزرگ وآیات عظام مانند آیة الله حائری موسس حوزه علمیه قم وبروجردی وحجت وگلپایگانی ومرعشی نجفی وشیخ مرتضی حائری قدس الله اسرارهم به این مسجد اهمیت زیادی قائل بودند وبه دوستان توصیه می کردند فضائل وناقب وبرکات این مسجد بیش از این است که بتوان در این مختصر گنجاند.
در پایان از مومنین ومتدینین محترم می خواهم از رفتن به مسجد جمکران وخواندن نماز وزیارت در آن مکان مقدس غفلت نکنند واین جانب را یاد نمایند واز همه التماس دعا دارم. والسلام علی من اتبع الهدی. (۳۰)
نظر آیة الله محسنی ملایری درباره مسجد مقدس جمکران
مسجد مقدس جمکران که بیش از یکهزار سال تاسیس آن می گذرد، همواره مورد توجه بزرگان بود، ودر شدائد به آن مکان مقدس پناه می بردند وحل مشکل خود را از پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه می خواستند ونتیجه می یافتند، اینجانب در دوران جوانی مکرر به این مسجد مقدس شرفیاب می شدم، ویکبار عهد کردم که ده روز پیاده به آن مسجد مقدس مشرف شوم، وانجام دادم.
یکبار هم به درد پای بسیار شدیدی مبتلا شدم به مسجد مقدس جمکران شرفیاب شده به حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - متوسل شدم واز عنایات بیکران آن حضرت به هنگام مراجعت کلا درد پا برطرف شده بود. واین چیزی است که خودم دیدم وبه اصطلاح درایت است واما آنچه از دیگران روایت شده بسیار فراوان است، بزرگانی مانند مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری ومرحوم آیة الله بروجردی ومرحوم آیة الله حجت ومرحوم آیة الله گلپایگانی توجه خاصی به مسجد مقدس جمکران داشتند، وهمواره در مشکلات حوزه به آن مکان مقدس ملتجی می شدند وحل مشکل خود را می یافتند.
واما بنای فعلی مسجد به طوری که مباشرین توسعه وتجدید بنای مسجد مقدس جمکران شخصا به این جانب بیان کردند به امر حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - می باشد وانشاء الله مورد توجه آن حضرت بوده وخواهد بود.
امید است مومنین از هر فرصتی برای تشرف به این مسجد وتقرب به حضرت ولی عصر - ارواحنا فداه - استفاده کنند وقدر موقف را بدانند.(۳۱)
سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی
مسجد شریف جمکران که از یکهزار سال پیش به دستور امام زمان (علیه السلام) به وسیله شیخ حسن بن مثله جمکرانی ساخته شده از اول تاسیس مسجد تا به امروز معجزات وکرامات زیادی دیده وشنیده شده، همینطوری که مرحوم نوری در نجم الثاقب نوشته علماء اعلام وآیات عظام چه در زمان گذشته وچه در زمان ما علاقه زیادی به این مسجد داشته ودارند، حقیر هم بارها پیاده با رفقا ودوستان مشرف شده ام که یک بار هم ۱۸ نفر از طلاب علوم دینیه وسربازان امام زمان (علیه السلام) ۲۵ رجب بود شب تا صبح با چراغ زیتونی مشغول دعا بودیم.
ما بین قم ومسجد جمکران تمام چمنزار است
آیة الله سید محمد باقر ابطحی اصفهانی فرمودند: شبی در عالم رویا دیدم فضای مابین قم ومسجد جمکران گویا تمام چمنزار است ودارای درختهای سبز که مهتاب بر آن می تابید ونهرهای آب در آن جریان داشت، درختی را دیدم که دارای شاخه های بسیار جذاب وسر سبز وصدای روح بخشی از میان آن به گوش می رسید که به ذهنم خطور کرد صدای حضرت داود است ودر وسط آن درخت جایگاهی بود که در آنجا آقائی نشسته وبه نظرم آمد آقا حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان (علیه السلام) است، صحبتی را به میان آوردم که از ذکر آن معذورم، زیرا اشاره به عهد وپیمانی بود وسپس عرض کردم: (چه کنم که به شما قرب پیدا کنم؟) به زبان فارسی فرمود: (عملت را عمل امام زمان قرار بده). من به خاطرم این معنی رسید یعنی آنچه را به ذهنت می آید اگر امام زمان بود عمل می کرد تو هم همان را عمل کن. به عربی به حضرت عرض کردم: وهو الامل، یعنی این آرزوی من است. گفتم: چه کنم که در این امر موفق باشم؟ به عربی فرمود: (الاخلاص فی العمل) از خواب بیدار شدم، چراغ خاموش بود، قلم ودفتر حاضر کردم وآن دو جمله سوال وجواب را نوشتم، فردا درباره این دو جمله سوال وجواب او فکر کردم، به نظرم آمد در جمله اول حقیقت تشیع ودر جمله دوم راه موفقیت را که همان توحید ذاتی وعملی باشد یافتم، این دو جمله توصیه حضرت بود.(۳۲)
سخنان آیت الله حاج میرزا علی احمدی میانجی
شخصی به نام مشهدی سبز علی نزد من آمدند که گرفتاری ومشکلاتی داشتند، عرض کردم برو به مسجد جمکران، ایشان گفتند: حکایتی از مسجد جمکران دارم که از عنایات امام زمان (علیه السلام) ومسجد جمکران مریض ما خوب شد. نقل کردند: پسرم مبتلا به سل شده بود، من پول نداشتم که وی را به دکتر ببرم، به پسرم گفتم خودت یک عریضه بنویس با هم به مسجد جمکران برویم، ایشان نوشتند، با هم می رفتیم، یک نفر آمد گفت اجل دو قسم است: حتمی وغیر حتمی، گفت مریض شما اجلش حتمی نیست، خلاصه مسجد جمکران رسیدیم نماز ودعا خواندیم وبرگشتیم، دو روز بعد به تهران جهت معاینه دکتر رفتیم، وقتی دکتر معاینه کرد گفت بچه ات را برای چه آورده اید، گفتم: آقا ایشان سل دارد، گفت: نه ایشان سالم است، من فهمیدم از برکت امام زمان ومسجد جمکران پسرم الحمدلله خوب شده است.
حضرات آیات پیاده به مسجد مقدس جمکران می روند
آیت الله پایانی فرمودند اعضاء تفسیر که عبارتند از آیات عظام آقا سید مهدی روحانی وآقا سید ابوالفضل میر محمدی وآقای احمدی میانجی وآقای حاج میر آقا موسوی زنجانی ورفقای دیگر که با هم پیاده به مسجد مقدس جمکران می رفتیم، آیت الله سید ابوالفضل میر محمدی گفت: من حاجتی دارم از امام زمان (علیه السلام) که عنایت فرماید پدرم مریض است حال ایشان خوب شد، آیت الله موسوی زنجانی فرمودند من هم خانه ندارم، حضرت یک خانه به ما مرحمت فرماید، چند روز نگذشت که پدر آقای میر محمدی با یک قرص که دکتر نوشته بود خوب شد ودر مدت کوتاه آقای موسوی نیز صاحب خانه شد.
سخنان آیة الله بنی فضل
حضور جناب مستطاب حجه الاسلام آقای حاج سید جعفر میر عظیمی دامت افاضاته
با اهداء سلام وابراز علاقه طبق اظهارات جنابعالی در نظر دارید راجع به مسجد مقدس جمکران کتابی تالیف نمائید وکراماتی که برای مومنین وشیعیان از مسجد مزبور حاصل شده ذکر کنید، از باب یادآوری در پیوست همین نامه حاجتی که در سی ودو سال قبل از آن مسجد گرفته ام متذکر می شوم، از خداوند سبحان توفیقات روز افزون جنابعالی را خواهانم.

والسلام علیکم ورحمه الله - مرتضی بنی فضل
۲۰ جمادی الثانیه ۱۴۱۵

در سال ۱۳۴۰ شمسی یک حاجت مهم شرعی داشتم که یکی از علماء محترم تبریز رابط بود بین من وشخصی که برآورده شدن حاجتم در ظاهر به دست او بود چندین بار آن عالم بزرگوار اصرار وتاکید نمود تا آن شخص در آن مطلب مهم اقدام نماید، بالاخره بعد للتی والتی دست رد به سینه آن عالم جلیل القدر زده شد ومن در صد درصد از او قطع امید نمودم ومتوجه شدم که در رسیدن به مقصد راه را اشتباه رفته ام، تا اینکه یک شب بعد از اقامه نماز مغرب وعشاء در حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) با یکی از دوستان در انتهای صفائیه از کنار خط راه آهن پیاده به طرف مسجد جمکران رهسپار شدم وتوجه نداشتم که از حرم تا مسجد جمکران از طریق صفائیه حدود ده کیلومتر راه است، بعد از آنکه حدود سه کیلومتر راه رفته بودیم خسته شدیم، چند دقیقه ای نشستیم ورفع خستگی نمودیم، تازه راه افتاده بودیم از پشت سر ما صدای ماشین آمد، در کنار جاده خاکی ایستادیم ماشین رد شد، بلافاصله ترمز کرد، راننده ماشین مرا با نامم صدا کرد، جلو رفتم دیدم صاحب عکاسی مهتاب (واقع در خیابان آیت الله نجفی مرعشی (ارم سابق) به من گفت کجا می روید، گفتم: به مسجد جمکران، گفت بفرمائید، سوار شویم، جالب اینجا است که عکاس به من گفت آقای بنی فضل من ورفیقم از اراک داشتیم می آمدیم، سر این جاده که رسیدیم به رفیقم گفتم برویم به جمکران سری بزنیم، رفیقم در جواب گفت اولا ما کاری در جمکران نداریم، وثانیا امشب شب جمکران نیست (البته شبهای متداول جمکران شبهای چهارشنبه وجمعه است) خلاصه بعد از کشمکش ماشین را وارد این جاده کردم ومعلوم می شود که ما ماموریت داریم تا شما را برسانیم به مسجد جمکران، بالاخره ما را رساندند ودر جلو مسجد پیاده کردند وخودشان برگشتند، آن شب مسجد جمکران خیلی خلوت بود، غیر از ما، دو نفر دیگری در آنجا بودند، یکی از آن دو نفر را خیلی با حال دیدم، بعد از اقامه نماز مسجد واستغاثه از حضرت نصف شب گذشته بود رفتم پسش آن شخص با حال، سلام کردم، جواب سلام گفت، بعد از احوالپرسی سوال کردم اهل کجا هستید؟ خود را معرفی ننمود، گفت من به اینجا وکوه خضر می آیم، او تا صبح مشغول نماز وذکر بود، واول صبح با صدای بسیار دلنشین اذان گفت، خلاصه اینکه ما آن شب را بیتوته نمودیم، بعد از نماز صبح راهی قم شدیم ومنتظر برآورده شدن حاجت بودم که سه روز بعد همان شخص که حل مشکل ما به دست او بود می رود پیش آن عالم محترم، ابتدا از ایشان عذرخواهی می کند وبعد با امتنان واقدام جدی مشکل مهم را حل می نماید، وحل آن مشکل عنایت خداوند سبحان وتوجه حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه بود، جعلنا الله من اعوانه وانصاره بحق محمد وآله الطاهرین صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین ولعنه الله علی اعدائهم ومنکری فضائلهم الی یوم الدین. (۳۳)
نظر آیت الله حاج شیخ علی پناه الاشتهاردی
بعد الحمد والصلاه علی النبی وآله: در مجلسی حضور سلاله السادات والمسلمین آقای حاج سید جعفر میرعظیمی دامت برکاته بود نوشتجات متفرقه ارائه دادند به قصد تالیف کتابی به نام (کتاب صاحب الزمان (عجل الله فرجه) ومسجد جمکران) وچون این عالم بزرگوار غالبا تلاشش در ترویج امور دینیه وجهات مذهبی است حقیر هم خواستم از این فیض عظیم بی بهره نباشم، لذا چند جمله عرضه بدارم:
(این مسجد) مبارک (مسجد جمکران) که در بیش از یک فرسخی شهرستان قم واقع شده، از اول تاسیس مورد توجه علاقمندان به حضرت بقیه الله (روحی له الفداء) بوده وهست انشاء الله واز آنجا بعضی کراماتی هم مشاهده شده بالخصوص از زمانی که تاسیس حوزه در این بلده طیبه (قم) با همت موسس آن (مرحوم آیة الله العظمی الحاج الشیخ عبدالکریم الحائری الیزدی (قدس سره) شده از آن جمله:
نقل شده: یک ماهی شهریه طلاب در اوائل تاسیس آن (که بعد از ۱۳۴۰ هجری قمری بوده برای مرحوم موسس (ره) نرسیده بود ومجموع شهریه هفتصد وپنجاه تومان بیش نبوده.(۳۴)
مرحوم آشیخ محمد تقی بافقی یزدی رحمه الله علیه که از حواریین موسس رضوان الله علیه بود شب جمعه به مسجد مقدس جمکران (با وضع بناء قدیمی که داشت) می رود بعد از نماز معروف مسجد جمکران خطاب به حضرت (روحی له الفداء) عرضه می دارد: یا صاحب الزمان مگر اینها شاگردان شما نیستند چرا نمی فرستی؟ بین الطلوعین همان روز کسی درب خانه موسس را می زند، خود موسس می آید دم درب می بیند یکی از اهل بازار تهران است عرضه می دارد: این وجه را آوردم خدمت شما باز می کند می بیند همان هفتصد وپنجاه تومان است.
چند مطلب از این داستان استفاده می شود که ذکرش به طول می انجامد.
به هر حال از زمان ساخت این مسجد شریف بالخصوص از زمان تاسیس حوزه مقدسه در بلده طیبه قم مورد توجه علماء بزرگ از آن جمله خود موسس (قدس سره) بوده، وبعد از رحلت موسس محترم مرحوم آیة الله العظمی السید محمد کوه کمری حجت (قدس سره) (که بناء مدرسه حجتیه از آثار ایشان است) بوده تا زمان مرحوم آیة الله العظمی بروجردی آن مرجع عظیم الشان جهانی قدس سره در اوائل ورودشان به قم به آن مسجد شریف عزیمت می نمودند ومرحوم حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج میرزا مهدی بروجردی که از معاونین حوزه ومقدسه موسس بود کرارا آمد وشد داشتند وبعد از رحلت مرجع عالیقدر آیة الله العظمی بروجردی (رحمت الله علیه) مرحوم آیة الله العظمی نجفی موعشی کرارا می رفت، حتی آیة الله نجفی داستانی دارد که ذکرش به طول می انجامد.
وهمچنین مرحوم آیة الله العظمی گلپایگانی توجه خاصی به آن مسجد شریف داشت وکرارا حوادث غیر مترقبه که پیش می آمد حقیر به بیت آیة الله گلپایگانی می رفتم، می گفتند آقا جمکران رفته که متوسل به حضرت شود.
ویکی از طلاب محترم اصفهانی (که فعلا قم نیست) نقل می کرد: حادثه ای برای مرحوم آیة الله نجفی رخ داده بود با عده ای از اهل علم در جمکران بودیم، دیدیم آیة الله نجفی با حال اندوه بلکه گریه وارد مجلس ما شد، پرسیدیم این موقع چرا به اینجا تشریف آوردید؟ جواب داد برای توسل به حضرت وخود حقیر هم زمان تجرد واقامت در مدرسه مبارکه فیضیه توفیق تشرف به مسجد جمکران یکسال شبهای جمعه پیدا کردم، الحمدلله ومنه نتیجه جای شبهه وتردید نیست که ذهاب الی هذا المسجد الشریف له خواص وآثار.
تا بناشد چیزکی مردم نگویند چیزها
وایضا یکی از شواهد بر این مدعا کثرت توجهات عامه علاقمندان به حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) به آن مکان شریف است وتوسعه عظیمی که از حیث بنا وساختمان پیدا کرده است وبه نظر می رسد بیش از انتظار هست والله العالم.
وباید مسئولین محترم حفاظت این مسجد مقدس از آلودگیهای تفریحی (که موجب نارضایتی حضرت می گردد) ولازم است خدای نکرده تفریح گاه ملی نشود وباید برنامه ریزی های آن مسجد طوری باشد که غیر از عبادت وتوسل به آن حضرت عنوان دیگری به خود نگیرد. (۳۵)

بخش چهارم: کراماتی چند از مسجد مقدس جمکران

امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
آقای سید مرتضی حسینی که یکی از سادات متدین قم بوده است می گوید: شبهای پنجشنبه در خدمت مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی به مسجد جمکران می رفتم.
در یکی از شبهای زمستان برف سنگینی آمده بود من در منزل نشسته بودم، ناگهان به یادم آمد که شب پنجشنبه است، ممکن است آیة الله بافقی به مسجد بروند ولی از طرفی چون آن وقتها مسجد جمکران راه ماشین رو نداشت ومردم مجبور بودند آن راه را پیاده بروند وبه قدری برف روی زمین نشسته بود که ممکن نبود کسی بتواند آن راه را راحت بپیماید، با خود فکر می کردم که معظم له به مسجد نمی روند.
به هر حال دلم طاقت نیاورد، از منزل بیرون آمدم، بیشتر می خواستم آیة الله بافقی را پیدا کنم ونگذارم به مسجد جمکران بروند.
به منزلشان رفتم، در منزل نبودند، به هر طرف سراسیمه سراغ ایشان را می گرفتم تا آنکه به میدان میر که سر راه جمکران است رسیدم، در آنجا دوست نانوائی داشتم که وقتی دید من این طرف، آن طرف نگاه می کنم از من پرسید چرا مضطربی وچه می خواهی؟
گفتم: نمی دانم که آیا آیة الله بافقی به مسجد جمکران رفته اند یا امشب در قم مانده اند؟
نانوا گفت: من او را با چند نفر طلاب دیدم که به طرف مسجد جمکران می رفتند.
با شنیدن این جمله خواستم پشت سر آنها بروم که آن دوست نانوایم گفت: آنها خیلی وقت است رفته اند، شاید الان نزدیک مسجد جمکران باشند.
از شنیدن این جمله بیشتر پریشان شدم وناراحت بودم که مبادا در این برف وکولاک آنها به خطر بیافتند، به هر حال چاره ای نداشتم، به منزل برگشتم ولی فوق العاده پریشان ومضطرب بودم، خوابم نمی برد.
تا آن که نزدیک صبح مرا مختصر خوابی ربود، در عالم رویا حضرت ولی عصر (علیه السلام) را دیدم که وارد منزل ما شدند وبه من فرمودند: سید مرتضی چرا ناراحتی؟ گفتم: ای مولای من ناراحتیم برای آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی است. زیرا او امشب به مسجد رفته ونمی دانم به سر او چه آمده است؟
فرمود: سید مرتضی گمان می کنی ما از حاج شیخ دوریم، همین الان به مسجد رفته بودم ووسائل استراحت او وهمراهانش را فراهم کردم، از خواب بیدار شدم، به اهل منزل این بشارت را دادم وگفتم در خواب دیده ام که حضرت ولی عصر (علیه السلام) وسائل راحتی آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی را فراهم کرده اند.
اهل بیتم هم چون به همین خاطر مضطرب بود خوشحال شد ومن فردای آن شب که از منزل بیرون رفتم به یکی از همراهان آیة الله بافقی برخوردم، گفتم: دیشب بر شما چه گذشت؟ گفت: جایت خالی بود، دیشب اول شب آیة الله بافقی ما را به طرف مسجد جمکران برد، ما یا به خاطر شوقی که در دلمان بود ویا کرامتی شد مثل آنکه ابدا برفی نیامده وزمین خشک است به طرف مسجد جمکران رفتیم وخیلی زود هم به مسجد رسیدیم ولی وقتی به آنجا رسیدیم ودر آنجا کسی را ندیدیم وسرما به ما فشار آورده بود متحیر بودیم که چه باید بکنیم.
(آخر آن زمانها مسجد جمکران ساختمانی نداشت وفقط یک مسجد بسیار غریبی بود که در وسط بیابان افتاده بود، وتنها خواص به آن مسجد می رفتند واز بهره های معنوی آن استفاده می کردند).
ناگهان دیدیم سیدی وارد مسجد شد وبه حاج شیخ گفت می خواهید برای شما لحاف وکرسی وآتش بیاورم. آیة الله بافقی با کمال ادب گفتند اختیار با شما است، آن سید از مسجد بیرون رفت، پس از چند دقیقه لحاف وکرسی ومنقل وآتش آورد وبا آنکه در آن نزدیکی ما کسی نبود وسائل راحتی ما را فراهم فرمود.
وقتی می خواست از ما جدا شود یکی از همراهان به او گفت ما باید صبح زود به قم برگردیم، این وسائل را به که بسپاریم، آن سید فرمود: هر کسی آورده خودش می برد واو رفت، ما در فکر رفته بودیم که این آقا این وسائل را از کجا به این زودی آورده، زیرا آن اطراف کسی زندگی نمی کند واگر می خواست آنها را از ده جمکران بیاورد اولا در آن شب سرد وکولاک برف کار مشکلی بود وثانیا مدتی طول می کشید.
بالاخره شب را با راحتی به سر بردیم وصبح هم که از آنجا بیرون آمدیم آن وسائل را همانجا گذاشتیم.
من به او جریان خوابم را گفتم ومعلوم شد که حضرت بقیه الله روحی فداه هیچگاه دوستانش را وا نمی گذارد وبه آنها کمک می کند وبرای مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی جریانات دیگری هم از این قبیل اتفاق افتاده است که در بین دوستانش معروف است. (۳۶)
او با امام زمان روحی له الفداء به مسجد جمکران می رفت
سابقا راه قم به مسجد جمکران از طرف مرقد حضرت علی بن جعفر (علیها السلام) بود.
در خارج شهر آسیایی بود که اطرافش چند درخت وجود داشت وجای نسبتا با صفایی بود، آنجا میعادگاه عشاق حضرت بقیه الله (علیه السلام) بود، صبح پنجشنبه هر هفته جمعی از دوستان مرحوم حاج ملا آقا جان در آنجا جمع می شدند تا به اتفاق به مسجد جمکران بروند.
یک روز صبح پنجشنبه اول کسی که به میعادگاه می رسد مرحوم حجه الاسلام والمسلمین آقای میرزا تقی تبریزی زرگری است، می بیند که حال توجه خوبی دارد، با خود می گوید اگر بمانم تا رفقا برسند شاید نتوانم حال توجهم را حفظ کنم، لذا تنها به طرف مسجد حرکت می کند وآنقدر توجه وحالش خوب بوده که جمعی از طلاب، پس از زیارت مسجد جمکران که به قم بر می گشتند با او برخورد می کنند ولی او متوجه نمی شود.
رفقای ایشان که بعد سر آسیا می آیند گمان می کنند که آقای میرزا تقی نیامده، از طلائی که از مسجد جمکران مراجعت می کنند می پرسند شما آقای میرزا تقی را ندیدید؟ می گویند: چرا او را با یک سید بزرگواری به طرف مسجد جمکران می رفت وآنها آنچنان گرم صحبت بودند که به ما توجه نکردند.
رفقای ایشان به طرف مسجد جمکران می روند، وقتی وارد مسجد می شوند می بینند او در مقابل محراب افتاده وبیهوش است، او را به هوش می آورند واز او سوال می کنند چرا بیهوش افتاده بودی؟ آن سیدی که همراهت بود چه شد؟ می گوید: من وقتی به آسیا رسیدم، دیدم حال خوشی دارم، تنها با حضرت بقیه الله ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء صحبت می کردم، با آن حضرت مناجات می نمودم، تا رسیدم به مقابل محراب، این اشعار را می خواندم واشک می ریختم.

با خداجویان بی حاصل مها تا کی نشینم * * * باش یکساعت خد را تا خدا را با تو ببینم

تا اینجا رسیدم که:

ای نسیم کوی جانان بر سر خاکم گذر کن * * * آب چشم اشکبارم بین وآه آتشینم

ناگهان صدائی از طرف محراب بلند شد وپاسخ مرا داد، من طاقت نیاوردم واز هوش رفتم. معلوم شد که تمام راه را در خدمت حضرت بقیه الله (ع) بوده، ولی کسی که صدای آن حضرت را می شنود از هوش می رود چگونه طاقت دارد که خود آن حضرت را ببیند، لذا مردمی که آقا را نمی شناختند حضرت را در راه می دیدند.
ولی خود او تنها از لذت مناجات با حضرت حجه بن الحسن (علیهما السلام) برخوردار بود.(۳۷)
نتیجه توسل به امام زمان (علیه السلام) در مسجد جمکران
حضرت حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسن ابطحی فرمودند:
آن وقتها در قم وقتی طلبه ای ازدواج می کرد، دیگر به او در مدرسه جا نمی دادند وطبعا می خواست برای خود وهمسرش خانه ای تهیه کند که هم در آن زندگی نماید وهم یک اطاق لااقل برای مطالعه وپذیرایی وکتابخانه داشته باشد.
ما که از نظر مادی وضعمان خوب نبود، مجبور بودیم که با یکی از دوستان که نسبتی هم با ما داشت یک خانه سه اطاقه دربست، اجاره کنیم ویک اطاق آن برای پذیرایی ومطالعه وکتابخانه قرار دهیم وهر کدام یک اطاق هم برای زندگی داشته باشیم.
یک روز جمعه ای من در اطاق کتابخانه نشسته بودم ومطالعه می کردم، دیدم صاحبخانه (که زنی بود) در زد ووارد منزل شد واز اهل بیت ما ایرادهائی موذیانه که به بهانه گیری بیشتر شبیه بود گرفت وزیاد او را اذیت کرد.
من دلم شکست. همان ساعت حرکت کردم واز قم پیاده با دوستم به مسجد جمکران برای توسل به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه رفتیم تا نزدیک غروب به مسجد متوسل بودیم، ناگهان حالتی به من دست داد که نمی توانم کیفیتش را وصف کنم در آن حال حضرت بقیه الله (علیه السلام) به من فرمودند: به منزل که بروید آن کسی که باید برای شما منزل بخرد در اطاق پذیرایی تان نشسته است.
من این مطلب را به دوستم گفتم وبا هم حرکت کردیم وبه قم آمدیم ویکسره به منزل رفتیم، وقتی در منزل را باز کردند دیدم چراغ اطاق پذیرایی روشن است.
سوال کردم که آیا مهمان داریم؟
اهل بیت گفتند: بله فلانی است (ایشان یکی از دوستان بازاری تهرانمان بود که هر وقت به قم می آمد وارد منزل ما می شد ودر آن زمان او زیاد ثروتمند نبود که بتواند یک منزل برای ما از پول خودش بخرد.)
به هر حال وارد اطاق شدیم وسفره شام را پهن کردیم، وقتی مشغول شام خوردن شدیم میهمانمان گفت: من شنیده ام در قم مقبره هایی می سازند ومی فروشند ومن هم امروز آمده ام تا برای فامیل خودمان در قبرستان یک مقبره بخرم.
من گفتم: مانعی ندارد ودیگر موضوع به سکوت گذشت.
ولی آن شب به حضرت بقیه الله (علیه السلام) متوسل شدم وعرض کردم: معلوم می شود که عمر ما تمام شده که ایشان قصد مقبره خریدن دارد وطبعا چون ما با او رفیق هستیم حتما ما را هم در آن دفن خواهد کرد.
ولی صبح که برای میهانمان صبحانه آوردیم. دیدیم رایش تغییر کرده ومی گوید: انسان هر کجا دفن شود. باید عملش صالح باشد تا عالم برزخ را راحت بگذارند، حالا می خواهد بالای قبرش ساختمان داشته باشد یا نداشته باشد.
ما هم چیزی نگفتیم.
سپس بدون آنکه ما قضیه را برای او بگوییم خود او اضافه کرد وگفت: به شما در این منزل سخت می گذرد من فکر کرده ام که یک خانه در قم بخرم که لااقل چهار اطاق داشته باشد دو اطاق آن برای شما ودو اطاق دیگر برای من که هر وقت خودم یا دوستانم به قم آمدیم در آن سکونت کنیم.
من به ایشان گفتم: شما خانه را بخرید ولی ما در آنجا نخواهیم ماند (وعلت این نحوه پاسخ به آن میهمان این بود که معمولا بعضی از اهالی تهران در قم منزل می خریدند ودر حقیقت وقتی به دست یک طلبه می سپردند، عملا از او توقع داشتند هر موقع از شبانه روز در بزنند ووارد شوند آن روحانی از آنها پذیرایی کند واین برنامه تقریبا همه روزه در دوره هفته ادامه داشت.)
به هر حال میهمانمان سفارش کرد که ما برای او منزلی بخریم وگفت: هر زمان خانه خوبی تهیه شد، در تهران به من اطلاع دهید تا من بیایم واو به تهران رفت.
چند روز از این جریان گذشت. من فوق العاده ناراحت بودم چون به خیال خودم به من وعده منزل داده بودند وحالا اول اسم مقبره را می برند، بعد هم که منزل حواله می شود، به عنوان سرایداری وبه نام دیگر می خواهد خریداری شود وسخت از حضرت بقیه الله ارواحنا فداه گله مند بودم، تا آنکه در این بین شبی در خواب دیدم که شخصی به لباس تجار که عرقچین بر سر دارد وعبائی بر دوش انداخته با ما ملاقات کرد وگفت:
بیائید برویم منزل را ببینید اگر پسندیدید برایتان بخریم ما با او رفتیم منزلی بود شش اطاق داشت ویکی از پایه هایش شکستی خورده بود ومن آنرا پسندیدم واو آن منزل را از طرف میهمان فوق الذکرمان برای ما خرید.
من وقتی از خواب بیدار شدم به دست هم منزلم جریان خواب را گفتم: او هم تعبیر کرد که انشاء الله ما صاحب منزل خواهیم شد.
ولی همان روز، نامه ای از طرف آن میهمان از تهران آمد که فلانی با این آدرس منزلی سراغ دارد. شما بروید اگر منزل را پسندیدید بگوئید ایشان به من خبر دهد تا من به قم بیایم وآن را بخرم.
ما با آن آدرس به منزل همان کس که معرفی شده بود رفتیم. با کمال تعجب دیدم این همان کسی است که من او را شب گذشته در خواب دیده بودم، حتی همان عرقچین را بسر وهمان عبا را به دوش دارد؟
من به دوستم گفتم: اگر منزل هم همان منزلی باشد که من در خواب دیده ام، منزل برای ما خریداری می شود.
اتفاقا وقتی آقای معرفی شده ما را به منزل مورد نظرش برد با کمال تعجب آن منزل شش اطاق داشت ویکی از پایه هایش شکست خورده بود ولی صاحب منزل قیمت را بالا گفت وما را رد کرد.
شخص معرفی شده گفت: این منزل آن ارزش را ندارد ومن برای شما منزل دیگری تهیه می کنم.
من به دوستم گفتم: این منزل را ما می خریم وبه ما هم تعلق پیدا می کند، حال چگونه انجام می شود خدا بهتر می داند.
فردای آن روز صاحب منزل مرا در صحن حضرت معصومه (علیها السلام) دید وگفت: من از صبح دنبال شما می گردم، عیالم خواب دیده که چرا ما شما را از در منزلمان رد کرده ایم وخلاصه اگر مایل باشید حاضریم به هر قیمتی که شما بخواهید منزل را تقدیم کنیم.
من به او گفتم: ایشان منزل را برای ما نمی خواهد بلکه برای یکی از محترمین تهران می خرند وچون او با ما رفیق است، به ایشان سفارش کرده که با نظارت ما خریداری شود.
صاحب منزل گفت: اگر این طور است من منزل را به او نمی دهم چون عیالم گفته در خواب به من گفتند: چرا آن سیدها را از خانه ات برگردانیده ای؟
خلاصه من به منزل شخص معرفی شده رفتم وجریان گفتگویم را با صاحب خانه برای او شرح دادم، شخص معرفی شده گفت: این طور نیست دوست مشترک تهرانیمان می خواهد منزل را برای شما بخرد.
فورا نامه ای برای او نوشت واو به قم آمد وخانه را برای ما خریدند وچون من عفت نفس عجیبی داشتم ونمی خواستم پول منزل را از او قبول کنم، به من گفت: این را بدان که پول منزل را من نمی دهم وکسی که داده شما او را نمی شناسید واو هم شما را نمی شناسد!
بنا بر این زیربار منت کسی نیستید وتنها از امام زمان (علیه السلام) تشکر کنید من وقتی دوباره به مسجد جمکران شاید هم برای تشکر رفتم باز همان حالت مخصوص به من دست داده از آقا سوال کردم که چرا همان شب اول به وسیله فلانی برای ما خریداری نشد؟ یعنی اول اسم مقبره وسپس منزل برای دیگری برده شد وپس از دو ماه سرگردانی به وعده وفا فرمودید وبه ما منزلی عنایت کردید؟
فرمودند: که اگر همان روز اول داده می شد قدرش را نمی دانستید وخوشحالی زیادی پیدا می کردید.
سخنان آیت الله بدلا درباره مسجد جمکران:
روزی با اتوبوس عازم مسجد جمکران شدم، عده زیادی از جوانها در ماشین بودند، با هم به مسجد جمکران می رفتیم، بعد از نماز ودعا موقع برگشتن باز هم بودیم، یکی از جوانها که از نظر اخلاق وادب ولباس خوب نبود به جوان دیگر گفت: من چهل شب چهارشنبه آمدم چیزی ندیدم.
من خیلی ناراحت شده، گریه ام گرفت، گفتم: یا صاحب الزمان، به من کمک کن یک حرفی بزنم که به دل این جوان اثر کند، یک مرتبه این شعر به دلم افتاد وبه آن جوان گفتم:

پاک کن دیده وآنگاه سوی آن پاک نگر * * * چشم ناپاک کجا دیدن آن پاک کجا

بعد از مدتی آن جوان آمد وگفت: چشمم را پاک کردم وآن عادت را ترک نمودم، باز به مسجد جمکران چهل شب چهارشنبه رفتم ونتیجه نگرفتم.
سوال کردم.
برای رفتن مسجد یک حاجت مبتذلی ذکر کرد، گفتم: دلت را پاک کن واخلاص داشته باش تا نتیجه بگیری.
بعد از مدتی دوباره آمد وگفت: چهل شب دیگر رفتم، همانطور که فرموده بودید عمل کردم، با قلب پاک واخلاص عمل، الحمدلله از مسجد مقدس جمکران وعنایت آقا امام زمان (علیه السلام) حاجتم را گرفتم. (۳۸)
نیاز به عمل نشد
آیة الله دیباجی فرمودند:
هر وقت برای خودم یا یکی از دوستان مشکلی پیش آمد تند راهی مسجد مقدس جمکران می شوم.
بارها از این مسجد شریف جمکران کراماتی دیده وشنیده ام، یک جریان راجع به خودم است وچندی پیش مریض شدم بسیار ناراحت ونگران بودم، خدمت دکتر فیض رفتم، ایشان دستوراتی دادند وفرمودند چند روز دیگر بیایید اگر بر طرف نشد باید عمل کنیم، من رفتم مسجد جمکران نماز صاحب الزمان (علیه السلام) را خواندم ودعا کردم، از حضرت خواستم که عنایت فرماید حالم بهتر شود ونیاز به عمل نداشته باشم، چند روز گذشت، خدمت دکتر فیض رسیدم، ایشان آن دستگاه را برداشتند الحمدلله تا به امروز احتیاج به عمل نشدم، این از برکات مسجد جمکران وعنایت حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) بود.
حجه الاسلام والمسلمین حاج آقای فاضلی سرپرست سازمان اوقاف قم در مسجد جمکران شب چهارشنبه در حضور حضرت حجه الاسلام والمسلمین استاد گرانقدر آقای حاج سید مختار میر عظیمی نقل فرمودند.
برو به مسجد جمکران
آیت الله دیباجی فرمودند: یکی از دوستان از اصفهان به منزل ما آمده بود، گرفتاری داشت، وقتی به بنده گفتند حقیر عرض کردم: از دست من خارج است، من نمی توانم برای رفع مشکل شما قدم بردارم، ایشان به من گفتند: پس من چه کنم؟ کجا بروم، یک مرتبه عرض کردم: برو به مسجد جمکران، ایشان گفتند: حضرتعالی هم تشریف بیاورید با هم برویم، من هم قبول کردم با هم به مسجد جمکران رفتیم نماز امام زمان (علیه السلام) را خواندیم، بعد از نماز بنده به حضرت عرض کردم آقا جان ایشان مهمان من است از راه دور آمده وبه جز در خانه خدا وشما پناه ندارد بحق مادرت حضرت زهراء (سلام الله علیها) در حق او احسان بفرمائید، آن دوست ما رفت اصفهان، بعد از چند روز تلفن کرد وگفت حاج آقا از کرامت امام زمان ومسجد جمکران ودعای شما در آن مسجد الحمدلله گرفتاری ما حل شد. (۳۹)
دیدار با امام زمان (علیه السلام)
بنا به تقاضای مولف عظیم الشان وبزرگوار کتاب مسجد جمکران، تجلیگاه صاحب الزمان (عجل الله فرجه)، یک تشرفی که در جمکران رخ داده است به رشته تحریر در می آورم.

قبل از بیان واقعه تشرف به خدمت ولی زمان وقطب عالم امکان ولنگر زمین وزمان آیة الله الکبری وحجه الله العظمی حضرت حجه بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) الشریف، خوب است که مقداری درباره کسی که تشرف حاصل نموده است بحث شود.
شخصی که تشرف حاصل نمود، جوانی است در حدود سی ودو ساله از محصلین حوزه علیمه قم، این جوان عزیز بسیار متقی وپارسا وبا احتیاط بود، در سال ۱۳۶۹ با وی ملاقاتی به عمل آمد واز نزدیک تا اندازه ای او را شناختم، نام شریفش شیخ محمد وفامیلی او کمال فر بود، از اهل یزد ولهجه یزدی سخن می گفت،
این جوان به قدری احتیاط کار بود، در عین بی بضاعتی وتنگدستی به هیچ وجه حاضر نمی شد که از سهم مبارک امام (علیه السلام) تصرف نماید، در هفته دو روز پنجشنبه وجمعه را کار می کرد (گچکاری) وبا مزد این دو روز مابقی روزها را مشغول به تحصیل شده وامرار معاش می نمود، عیالوار هم بود، خیلی به سختی زندگی می کرد، در خانه اجاره ای سکونت داشت، صاحبخانه به او زیاد زور می گفت، گاهی در فصل زمستان به او می گفت باید خانه را خالی کنی، گاهی می گفت شما آبریزی داری، گاهی می گفت: چرا دو تا فرزند داری وامثال اینگونه زورگوئی ها.
در اولین ملاقاتی که با او داشتم، چنین اظهار داشت که در مدت چند سال پیش در قم به خدمت یکی از اولیاء خدا رسیدم وبا جان ودل حاضر شدم که خریدهای خانه اش را انجام دهم، از قبیل خرید نان وگوشت وچیزهای دیگر، به امید اینکه او دستوری به من بدهد تا به وسیله آن به خدمت آقا امام زمان روحی له الفداء نائل شوم.
پس از گذشت سالیانی چند، دستور که نداد به جای خود، از وی تخلفی سر زد که باعث تنفر اینجانب گردید وبطور کلی او را ترک نمودم، ولی باز در جستجوی شخصی بودم که از او دستوری بگیرم، یکسال هم به این طور گذشت تا اینکه مبتلا به درد گوش شدید شدم، به دکترهای متخصص قم مراجعه نمودم، اثر بخش نشد، شخصی به من گفت: طبیبی است گیاهی در قم، خیابان نیروگاه، نرسیده به میدان توحید به نام علی آقا حیکم زاده، او با داروهای گیاهی شما را درمان خواهد کرد، به وی مراجعه نمودم، با داروهای گیاهی درد گوشم به طور کلی مرتفع گردیده، سالم شدم، به همین وسیله با آقای حکیم زاده مراوده ما زیاد شد، واز دوستان صمیمی همدیگر شدیم، یک روز به او گفتم: آیا شخصی را می توانی به من معرفی کنی تا به وسیله او دستوری گرفته به خدمت آقا ولی عصر (عجل الله فرجه) مشرف شوم؟ آقای حکیم زاده شما را به من معرفی نمود (یعنی اینجانب سید محمد مهدی لنگرودی را معرفی نمود). اکنون از شما تقاضا می شود دستوری بدهید که به خدمت آقایم امام زمان روحی له الفداء مشرف شوم.
اینجانب دستوری چهل روزه به او دادم وتوصیه نمودم که این دستور باید در مکانی شریف ومقدس مانند مسجد جمکران انجام شود.
وی چهل روز به مسجد جمکران رفت، پس از اعمال مسجد، به دستور اینجانب عمل نمود، روز چهل ویکم به نزد اینجانب آمده، با روئی باز وخوشحال وبشاش، واظهار داشت که تشرف حاصل نموده است، از وی خواستم که اصل جریان واقعه را برایم تعریف نماید، از بیان واقعه خودداری می نمود.
به او گفتم: رسیدن به خدمت مولی الکونین امام العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه) الشریف از نعمتهای بزرگ الهی است وخدا در قرآن مجیدش می فرماید: واما بنعمه ربک فحدث. وی همین که این مطلب را از من شنید فورا اصل جریان واقعه را برایم نقل نمود:
جریان تشرف شیخ محمد کمال فر یزدی به خدمت امام زمان (عجل الله فرجه)
آقای کمال فر جریان واقعه را چنین نقل نمود:
روز چهلم پس از اعمال مسجد جمکران وانجام دستور، ظهر شد، موذن اذان گفت، نماز جماعت بر پا شد، پس از ادای نماز ظهر وعصر، شخصی به نزد من آمد وگفت: آیا نمی خواهی امام زمان خود را زیارت کنی؟
در جواب گفتم: تمام ایده وآرزوی من دیدن جمال مبارک آقا امام زمان روحی له الفداء است، آمدنم در این مکان برای رسیدن به خدمت آقا حجه بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) الشریف است.
وی گفت: پس بیا با هم برویم، به دنبال آن شخص رفتم، از مسجد خارج شدیم، وارد بیابان شدیم، ولی دیدم آن بیابان، بیابان جمکران نیست، بیابان دیگری است، در یک طرف بیابان خیمه هایی زده شده است، آن شخص مرا به یکی از خیمه ها راهنمائی نمود، وارد خیمه شدم، دیدم سفره غذا گسترده است ودر آن انواع اغذیه چیده شده واشخاصی دور سفره نشسته اند، وشخصی با چهره جذاب ونورانی وزیبا ودر عین حال هیبت انگیز، در یک طرف سفره نشسته اند، سلام کردم، جواب شنیدم، آن آقای بزرگوار فرمودند: بیا بر سر سفره بنشین، ولی من از خود بیخود شده، مات ومبهوت جمال دل آرای آن شخص نورانی شدم، چشم از او بر نمی داشتم، به قدری هیبت او مرا به خودش جذب کرده بود که همه چیز از یادم رفت، حتی نمی دانستم برای چه در در این خیمه وارد شدم، با تبسمی ملیحانه فرمودند: غذا بخور.
من به امر او سر به زیر انداخته مشغول غذا خوردن شدم، ولی گاهی به آن جمال دل آرا نظر می افکندم، دیدم آقا یک خیار ومقداری نان برداشته اند ومی خواهند میل نمایند، عرض کردم: آقا رسم ما ایرانیان این است که میوه را یا جلوی غذا ویا بعد از غذا به نحو استقلال مصرف می نمائیم. شما چرا از این اغذیه، چیزی مصرف نمی نمائید؟
آقا در جواب فرمودند: ما تفکه نمی کنیم، هر میوه ای که باشد آن را خورشت قرار داده با نان مصرف می کنیم، هرگز به استقلال میوه ای را نمی خوریم، شما کاری به ما نداشته باشید به رسم خود عمل کنید.
پس از صرف غذا وبر چیدن سفره، آقای بزرگوار فرمودند: آقای محمد یزدی شما باید به اهواز بروید، ما دستور داده ایم برای شما خانه ای مناسب تهیه نموده اند وکار شما در آنجا بالا می گیرد، در آنجا با سران قوم ملاقات خواهید کرد. با شما کاری را می خواهند انجام دهند، در آن کار بدون مشورت وصلاحدید آن کسی که به شما دستور داده که به نزد ما توانستید بیائید (یعنی اینجانب لنگرودی) وارد نشوید، اگر او صلاح دید مانعی ندارد.
یک مرتبه آقا خیمه وآن افراد وآن مکان از نظرم ناپدید شد، خود را در بیابان جمکران دیدم.
آقای کمال فر پس از چند روز طبق فرمایش آقا به اهواز رفت، وپس از مدتی به قم آمد وبا بنده ملاقات نمود وراجع به انجام کاری از من صلاحدید کرد، من صلاح ندیدم، وی زیاد پافشاری کرد وگفت: خطری ندارد، در جواب گفتم: به نظر من خطر بزرگی در این کار هست، اگر می گویی خطری نیست وواقعا اطمینان داری مانعی ندارد.
وی باز به اهواز رفت، پس از یک سال به قم آمد، ولی هراسان بود وگفت: حرف شما صحیح بود، در خطر عظیمی قرار گرفتم، ولی امید است که به یاری خدا وخواست امام زمان روحی له الفداء بر طرف شود. ومن برای اطمینان خواطر شما فردا ساعت ده به منزل شما می آیم، ولی رفت ودیگر بازنگشت. واکنون چندین سال است که او را ملاقات نکرده ام، اما از گوشه وکنار شنیده شده است که او در یک گوشه ایران زندگی می کند. وهو العالم. (۴۰)
عنایت صاحب الزمان (علیه السلام)
خطیب توانا حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا سعید اشراقی فرمودند:
در چند سال قبل خاطرات فراموش نشدنی ملاقات با یکی از روحانیون بنام که اهل شمال بود در صحن مطهر حضرت معصومه علیهاسلام شد، در ضمن مذاکرات سخن از مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ ابوالقاسم قمی که یکی از بزرگان وعلماء قم بود به میان آمد، عالم جلیل شمالی به حقیر گفت: قدر این عالم را بدانید، گفتم: نزد ما بسیار محترم است، گفت: پدرم با آیة الله شیخ ابوالقاسم قمی دوست بود وقتی به قم آمد به خانه معظم له می رفت، گفتند: آقا به مسجد جمکران رفته است، پدرم رفت برای مسجد جمکران. وقتی به مسجد رسید آنجا مقداری برای استراحت نزدیک مسجد توقف کرد، ناگهان دیده بود آقایی بسیار معظم ومکرم از مسجد جمکران بیرون آمد، مرحوم آیة الله شیخ ابوالقاسم قمی در معیت آن آقا بود مثل یک خدمتگزار، چند قدمی تشریف بردند فورا در نظر پنهان شدند، پدرم سوال کرده بود این آقا که بود، ایشان اظهار کرده بودند چه کار دارید، اصرار زیاد شده بود، مرحوم شیخ ابوالقاسم قمی گفتند بودند آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) الشریف بودند که خدمتشان شرفیاب بودم.
آفرین ومرحبا به توفیقاتشان که چنین سعادتی نصیبشان می شد. (۴۱)
امام زمان (علیه السلام) کمک کرد
آقای مهندس سید حسین حسینی که در حال حاضر از مدیران عالی رتبه سازمان تحقیق، آموزش وترویج (تات) وزارت کشاورزی است در دوران تحصیل، دانشجوی دانشکده کشاورزی کرج بود، او که خاله زاده اینجانب است وبدین جهت شناخت کاملی از اعتقادات مذهبی وتعهد نسبت به اسلام وگرایشهای شدید اسلامی او دارم، در دانشکده مواجه بود با سیل تبلیغات بهائی ها که با عناوین مختلف جوانان دانشجو را به مسلک ساختگی خود جذب وآنان را به گمراهی می کشانیدند.
او برای مقابله با این تهاجم، روزهای تعطیل هفته که قم می آمد کتابهای رد بهائی ها را از گوشه وکنار تهیه وبین دانشجویان پخش می کرد.
در یکی از هفته ها که قم آمده بود بیش از حد غمگین وافسرده بود واظهار داشت: فشار تبلیغات وسمپاشی های بهائی ها از حد گذشته وموج گمراهی، بچه های دانشجو را تهدید می کند ومن هر چه فکر می کنم راه چاره ای به نظرم نمی رسد، بالاخره پس از گفتگوهای زیاد بنابراین شد که به مسجد جمکران رفته وبحضرت ولی عصر ارواحنا فداه توسل جوید واز آن حضرت استمداد نماید.
نتیجه توسل به آن حضرت ودعا ونماز در مسجد شریف جمکران خیلی زودتر از آنچه تصور می رفت به نتیجه رسید ودر جریان همان ساعات، وسیله یکی از روحانیون قم با هیئتی از جوانان مومن تهرانی آشنائی حاصل شد وآنها اظهار داشتند که کار ما همین است که به مجامع ومجالس بهائی ها می رویم وبا آنها بحث وگفتگو می کنیم وبا نقل مطالبی از کتابهای خودشان جلو انحراف جوانان را می گیریم.
آدرس دانشکده را یادداشت کردند وهفته بعد به دانشکده آمدند وفعالیتهای خود را که بسیار دقیق وحسابشده بود آغاز کردند.
هنوز چند هفته ای از فعالیت آنها نگذشته بود که خط تبلیغات بهائی ها در دانشکده کرج کور شد وجوانان دانشجوی مسلمان از خطر انحراف وگمراهی نجات یافتند.
این ماجرا یکی از صدها برکاتی بود که از مسجد جمکران قم وتوسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) الشریف بدست آمد.
از خداوند متعال مسئلت داریم که توفیق استفاده از این مکان مقدس وبهره مند شدن از وجود مبارک امام عصر ارواحنا فداه را به همه ما عطا فرماید. (۴۲)
حجه الاسلام والمسلمین واعظ شهیر آقای نظری نقل کردند:
در رابطه با مسجد مقدس جمکران قم از نوشته های مرحوم آیة الله حاج شیخ مرتضی حائری چند مورد بود که عینا برای اینکه حتی تصرف در عبارات ایشان نشده باشد نقل کردیم.
شیخ عبدالله مهرجردی در زمان رضاشاه پهلوی در این اواخر که وضع اهل علم سخت بود ومطالبه جواز عمامه می کردند به مرحوم حاج شیخ حسنعلی مراجعه می نماید که چه کنم؟ حاج شیخ حسنعلی اصفهانی که به راهنمایی معنوی مشهور بودند، ایشان پس از اعمال قدرت خاص به ایشان می گوید باید قم بروی وبه مسجد یا حیاط آن هستند، خادمه ای با ایشان می گوید حضرت در همین مجاورت مسجد تشریف دارند، حاج شیخ مزبور را دلالت می کند، خدمت امام (ع) می رسد وسلام می کند، می گوید در همان حالت خواب مسئله شرب توتون وحلیت آن را طرح کردیم، حضرت توجهی نکرد فقط فرمود: ما آن را درست کردیم.
از خواب بیدار شدم یک معافیت یک ساله مریضی داشتم، در هر موقع نیاز می افتاد همان را نشان می دادم ورفع گرفتاریها می شد، این اعجاز است چون برگه ها که مامورین می دیدند تاریخ داشت ولی نمی فهمیدند.
مسجد جمکران
در زمستان با آقای سید حسین قاضی عصر بود در ماه رمضان مشرف به مسجد مذکور شدیم، در مسجد بوی عطر مخصوص به مشامم خورد، مثل اینکه کسی سابقا در محل بوده ورفته وبوی آن هنوز باقی است، آن سنخ عطر هنوز یاد ندارم حس کرده باشم، موقعی که برگشتم ورفتم به مسجد امام برای نماز مغرب در اول وقت در موقع مراجعه به خانه همان بو را در دکان مرد قدیمی کنار بازار کفاشها دریافت وحس کردم، این کاسب مرد عجیبی است، غرض جریان یک سنخ بودن بوی جا خالی مسجد جمکران وجا خالی این دکان را برایش گفتم، وگفتم معلوم می شود ما بیگانه نیستیم، مطلب را به من بگو، گفت انشاء الله خیر است، گفتم آقا اینجا تشریف می آورند؟ گفت: ممکن است بعضی از اصحاب ایشان اینجا تشریف بیاورند، دیگر نه من به او مراجعه کردم ونه او از این آشنایی استقبال کرد وفعلا این مرد مشغول کار است وصورت مقدسی هم ندارد، بعدا دیدم که بعضی اشخاص ناشناس که در مسجد جمکران دیده بودم در دکان او می آیند، من خیلی دنبال مردم خوب یا بد نمی روم، مرحوم آقای فکور که اهل معنی بود جریان را به او گفتم رفته بود ودر حالش دقت کرده بود، می گفت: خیلی مخفی وغیر معلوم مشغول ذکر است، اسم آن آقا میرزا علی اصغر می باشد. (۴۳)
اگر شفائی هست در مسجد مقدس جمکران است
شخصی که در اثر عمل لال شده بود ودکترها جواب کرده بودند آقای علوی فرمودند: چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران بروی، اگر شفائی هست در آنجاست.
تصمیم جدی می گیرد برای چهل هفته بلیط هواپیما از مشهد مقدس به طرف تهران گرفته وشب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران قم می آید، در هفته سی وهشتم در حال سجده برای صلوات یک وقت می فهمد که همه جا نورانی شده است ویک آقایی وارد ومردم به دنبالش می گویند حضرت حجت (ع) است، خیلی ناراحت که نمی تواند سلام بدهد، لذا کناره گرفته ولی حضرت نزدیک او می آید ومی فرماید: سلام کن.
اشاره به زبان می کند که من لالم والا بی ادب نیستم.
حضرت بار دوم با تشر می فرماید سلام کن، بلافاصله زبانش باز می شود وسلام می گوید واز برکات مسجد جمکران حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) شفا می دهد. (۴۴)
از مسجد مقدس جمکران نتیجه گرفتم
آقای حاج حبیب الله بیگدلی فرمودند: در ۵۰ سال قبل روزی از روزها محضر مرحوم حاج شیخ مرتضی محدث اخوی محترم مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ عباس محدث انتظار درس حضرت آیة الله العظمی امام خمینی رحمت الله علیه را داشتیم، آقای حاج شیخ مرتضی فرمودند: سکینه بزرگ شده بود، مادرش به من اصرار می کرد جهیزیه برای ایشان تهیه کنم، گفتم خانم به من خیلی اصرار نکن، موقع اش که شد به من بگو، ما با رفتن به مسجد جمکران نتیجه می گیرم.
روزی از روزها به من گفتند موقع ازدواج سکینه است، من هم همان شب به مسجد مقدس جمکران رفتم ونماز ودعاء صاحب الزمان خواندم وصبح برگشتم تا وارد خانه شدم، دیدم مرحوم آیة الله العظمی آقای حاج صدرالدین در منزل با یک آقای شیخ نشسته اند، فرمودند آقای حاج شیخ کجا هستید، صبح تا به حال صدرالدین منتظر شماست.
گفتم در مسجد جمکران بودم، فرمودند: شب در مسجد بودی، صبح تا به حال کجا بودی؟ عرض کردم رفتم باغ توت بخورم. فرمودند: من این آقا شیخ را آورده ام دختر شما را به عقد ایشان در بیاورم، اجازه می دهید عقد بخوانم؟ هفته آینده هم می برند، وهر چه خرج دارد به عهده اینجانب باشد وایشان هم قبول کردند.
توسل به صاحب الزمان در مسجد مقدس جمکران قم
آقای علی اکبر رضا بابائی خاوه ای نقل کرد: حدود سال ۱۳۵۷ شمسی یکشب از خواب بیدار شدم واحساس درد زیاد در پهلو نمودم، به نحوی که از فشار درد پهلویم نزدیک بود تلف شوم، به وسیله همسایگان به دکتر مراجعه کردم، چون مربوط به ناراحتی کلیه تشخیص دادند به طبیب متخصص آقای دکتر چهراسن (میدان سعیدی) مراجعه نمودم، پس از معاینه ها گفتند کلیه شما محتاج عمل جراحی است، الان مبلغ ۲۰ هزار تومان بدهید تا نوبت بزنم ۹ دیگر عملت نمایم وتا این مدت هم تحت کنترل خودم هستی، ناراحت مباش وچاره ای نیست جز عمل.
از مطب ایشان بیرون آمدم وچون درد اذیت می کرد نزد سایر دکترها رفتم وهر کدام نسخه ودارو می دادند ولی نتیجه نگرفتم، مایوس از اطباء به مسجد جمکران رفتم وبا دلی شکسته خیلی ساده به آقا امام زمان (علیه السلام) عرض کردم: آقا دکترها که کارم نکردند من هم نمی خواهم عمل کنم واز این طرف بچه های من به من احتیاج دارند که زحمت بکشم ونانی تهیه کنم، خودت از خدا شفای مرا بگیر. من هم پنچ نماز در این مسجد جمکران می آیم ومی خوانم، بعد از توسل روز به روز حالم بهتر ورو به بهبودی تا رفع مریضی ام شد. (۴۵)
آیة الله العظمی آقای بروجردی ومسجد جمکران
آقای سید حبیب الله حسینی قمی که اهل منبر قم است وآقای حسن بقال که فعلا در تهران است با هم قرار می گذارند که یک سال شبهای جمعه به مسجد مقدس جمکران بروند وحوائج خود را از حضرت بقیه الله ارواحنا فداه بگیرند، این عمل را یکسال انجام می دهند وتشرفی برایشان حاصل نمی شود.
شب جمعه ای که بعد از یکسال بوده، آقا حسن به آقای سید حبیب الله می گوید بیا با هم امشب به مسجد مقدس جمکران برویم.
آقای سید حبیب الله می گویند که چون من یکسال به مسجد مقدس جمکران رفته ام وچیزی ندیده ام دیگر به آنجا نمی روم.
آقا حسن زیاد اصرار می کند که امشب را هم هر طور هست بیا با هم برویم، شاید نتیجه ای داشته باشد.
بالاخره حرکت می کنند وپیاده به طرف مسجد مقدس جمکران می روند، در بین راه سید مجللی را می بینند که مانند کشاورزان (سه شاخ خرمن) روی شانه گرفته واز دور می رود، آنها مطمئن می شوند که او حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است.
آقای سید حبیب الله می گوید من وقتی چشمم به آن حضرت افتاد قضیه سید رشتی که در مفاتیح نقل شده به یادم آمد.
به آقا حسن گفتم برو واز آن حضرت چیزی بخواه.
آقا حسن جلو رفت وسلام کرد وگفت: آقا خواهش دارم با دست مبارک خودتان دشتی به من بدهید.
حضرت به او سکه ای می دهند، سپس رو کردند به من وفرمودند حاجت تو هم نزد آقای بروجردی است، وقتی به قم رفتی نزد آقای بروجردی برو وبگو چرا از حال فلان کس که در مصر است غافلی، وچند جمله دیگر که سری بود به من فرمودند که به آیة الله بروجردی بگویم وبعد آن حضرت تشریف بردند.
آقا حسن وقتی به سکه نگاه کرد دید تنها روی آن خطی ضربدر زده اند وچیزی بر آن نوشته نشده است.
بالاخره وقتی به مسجد مقدس جمکران رفتیم وقضیه را برای مردم نقل کردیم آنها سکه را در میان آب انداختند واز آن آب به قصد استشفاء آشامیدند وبه سر وصورت خود مالیدند، من هم پس از آنکه از مسجد جمکران به قم برگشتم به منزل آیة الله بروجردی رفتم ولی تا سه روز موفق به ملاقات حضرت آیة الله بروجردی در جلسه خصوصی نشدم.
روز سوم که خدمت آن مرحوم رسیدم بدون مقدمه فرمودند سه روز است که من منتظر تو هستم کجائی؟
عرض کردم: آقا موانعی بود که موفق به ملاقات خصوصی نمی شدم.
آیة الله بروجردی فرمودند حاجت تو این است که می خواهی به کربلا بروی، لذا مبلغی پول به من دادند ومن مطالبی که حضرت بقیه الله ارواحنا فداه فرموده بودند به آیة الله بروجردی عرض کردم وآیة الله بروجردی به آقا حسن گفتند چرا آن سکه را به افراد معصیت کار وناپاک نشان می دهی؟
ضمنا من به آقای بروجردی عرض کردم که آقا شما چیزی بنویسید که من گذرنامه بگیرم وبه کربلا بروم.
آیة الله بروجردی فرمودند تو گذرنامه نمی خواهی، فلان دعا را بخوان واز مرز عبور کن وبه کربلا برو.
من هم همان روزها حرکت کردم وبه طرف عراق رفتم، وقتی به مرز عراق رسیدم با آنکه همراهان من همه گذرنامه داشتند بیشتر از من که گذرنامه نداشتم معطل شدند واحدی از من مطالبه گذرنامه نکرد.
امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
حضرت آیة الله آقای لطف الله صافی در کتاب پاسخ به ده پرسش پیرامون امامت وخصایص حضرت مهدی (ع) حکایت ذیل را راجع به مسجد امام حسن مجتبی (ع) آورده است که شخصا این داستان را از کسی که مربوط به او بوده جناب آقای عسکری کرمانشاهی نقل می کند که ایشان فرمود:
حدود هفده سال پیش بود، مشغول تعقیب نماز صبح بودم، در زدند، دیدم سه نفر از شاگردان جلسه ای من که شغل هر سه آنها مکانیکی بود با ماشین آمدند، گفتند: تقاضا داریم با ما به مسجد مقدس جمکران مشرف شوید، در آنجا دعا کنیم حاجتی شرعی داریم، موافقت کردم وبه سوی قم حرکت نمودیم در جاده تهران (نزدیک قم) چند قدم بالاتر از همین جا که فعلا حاج آقا رجبیان مسجدی به نام مسجد امام حسن مجتبی (ع) بنا کرده است ماشین خاموش شد.
رفقا هر سه مشغول تعمیر ماشین شدند، من برای قضای حاجت خواستم بروم توی زمینهای مسجد فعلی، دیدم سیدی زیبا وسفید وابروهایش کشیده ودندانهایش سفید وخالی بر صورت مبارکش بود ایستاده وبا نیزه بلندی زمین را خط کشی می نماید، رفتم برای قضای حاجت نشستم، صدا زد آقای عسکری آنجا ننشین، اینجا را من خط کشیده ام، مسجد است، من متوجه نشدم که از کجا مرا می شناسد، مانند بچه ای که از بزرگتر اطاعت کند گفتم چشم. فرمود: یکی از عزیزان حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در اینجا بر زمین افتاده وشهید شده است، من مربع مستطیل خط کشیده ام، اینجا اینجا می شود محراب، اینجا که می بینی قطرات خون است که مومنین می ایستند اینجا که می بینی مستراح می شود واینجا دشمنان خدا ورسول خدا به زمین افتاده اند؟ همانطور که ایستاده بود برگشت ومرا هم برگرداند، فرمود: اینجا می شود حسینیه واشک از چشمانش جاری شد ومن هم بی اختیار گریه کردم. فرمود: پشت اینجا می شود کتابخانه، تو کتابهایش را می دهی، گفتم: اینجا را کی می سازد؟
فرمود: ﴿ید الله فوق ایدیهم﴾
بعد من آمدم سر جاده، دیدم ماشین راه افتاده، گفتند: با کی حرف می زدی؟ گفتم: من با آن سید حرف می زدم، گفتند: کدام سید؟ خودم برگشتم دیدم سید نیست وزمین مثل کف دست صاف بود، وهیچ کس هم نبود، من یک تکانی خوردم، به راه افتادیم به حرم حضرت معصومه (ع) مشرف شدیم، بعد به مسجد مقدس جمکران آمدیم، نماز مسجد مقدس جمکران را خواندم، هنگامی که می خواستم به سجده روم وصلوات بخوانم دیدم سید بزرگواری که بوی عطر می داد فرمود: آقای عسکری، سلام علیکم، نشست پهلوی من، تن صدایش همان تن صدای صبحی بود، رفتم به سجده، ذکر صلوات را گفتم، چون سرم را بلند کردم دیدم آقا تشریف بردند.
از پیرمرد وجوانی که در اطراف من بودند پرسیدم این آقا کجا رفت، گفتند ندیدند، یک دفعه مثل اینکه زمین لرزه شود تکان خوردم وفهمیدم که امام زمان (علیه السلام) بوده است.
به تهران برگشتیم، جریان را برای مرحوم شیخ جواد خراسانی تعریف کردم، خصوصیات را از من پرسید، گفت خود حضرت بوده است.
حالا صبر کن اگر آنجا را مسجد ساختند درست است.
پس از مدتی روزی یکی از دوستان فوت کرده بود، به اتفاق رفقا او را برای دفن به قم آوردیم، به همان محل که رسیدیم دیدم دو پایه از مسجد بالا رفته است. پرسیدم این مسجد را چه کسی می سازد؟ گفتند: این مسجدی است به نام امام حسن مجتبی (ع)، پسرهای حاج حسین آقا سوهانی می سازند.
رفتم سوهان فروشی پسرهای حاج حسین آقا گفتم: شما مسجد امام حسن مجتبی (ع) را می سازید؟ گفتند: نه حاج یدالله رجبیان می سازد، تا گفت: یدالله قلبم به ضربان افتاد با خود گفتم یدالله فوق ایدیهم وفهمیدم حاج یدالله است. من بعدا چهارصد جلد کتاب خریداری کردم ووقف آن مسجد مبارک نمودم. (۴۶)
توضیح اینکه آقای حاج محمد شجاعی فرد داماد محترم آقای رجبیان که در خدمتشان بودیم فرمودند: ایشان آمدند نزد من، گفتند می خواهم حاج یدالله را ببینم، تلفن کردم وایشان را فرستادم منزل حاج آقا نهار هم در منزل مرحوم رجبیان بودیم، گفتار ایشان را در نوار ضبط کردیم وآقای عسکری این قضایا را محضر مبارک آیة الله العظمی گلپایگانی نقل کردند. (۴۷)
چهار سال است شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرف می شوم
احمد پهلوانی (ساکن حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: من چهار سال است شبهای چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوم، در یکی از از سالها شب چهارشنبه ای بود که به واسطه مجلس عروسی یکی از بستگان نزدیک در تهران نتوانستم به مسجد مشرف شوم، به منزل رفته، خوابیدم، نیمه شب از خواب بیدار شدم، تشنه بودم، خواستم برخیزم، دیدم پایم قدرت حرکت ندارد، هر چه تلاش کردم پایم را حرکت بدهم نتوانستم، دکتری حاضر نمودند، دکتر پس از معاینه در غیاب من به رفیقم گفته بود خوب نمی شود سکته کرده است، ساعت ۹ صبح بود متوسل به حضرت (ع) شده عرض کردم: ای امام زمان من هر شب چهارشنبه در مسجد مقدس جمکران قم خدمت شما می رسیدم ولی دیشب نتوانستم بیایم وگناهی نکرده ام توجهی بفرمائید، گریه ام گرفت ودر آن حال خوابیدم. در عالم رویا دیدم آقایی آمدند، عصایی به دستم دادند. دستم را گرفتند واز جا حرکت دادند، در این اثنا از خواب برخاستم، دیدم می توانم پایم را حرکت دهم. (۴۸)
آقا راه مسجد مقدس جمکران را به ما نشان دادند
حجه الاسلام والمسلمین آقای شریفی مقسم شهریه مرحوم حضرت آیة الله العظمی آقای اراکی طاب ثراه فرمودند: مادرم نقل می کرد که حدود هفت ساله بودم، با عده ای از خانمها جهت زیارت مسجد مقدس جمکران می رفتیم، راه را گم کردیم (چون آن زمان مسجد مقدس جمکران راه ماشین رو نداشت، عاشقان امام زمان پیاده به مسجد می رفتند).
در حال وحشت بودیم ومی ترسیدیم، یک وقت دیدم آقائی به من فرمود راه جمکران از این طرف است، من هم به خانمها گفتم آقا می فرماید راه مسجد مقدس جمکران از این طرف است، آنها نگاه کردند ولی آقا را ندیدند، من دوباره نگاه کردم دیدم آقا بار دوم فرمودند از اینطرف به مسجد مقدس جمکران می روید، با دست مبارک اشاره به مسجد نمودند.
به حاج رضا بگوئید خداوند به ایشان بچه خواهد داد
در سال ۱۳۶۲ بود برای دیدن آقای حاج رضا شفائی که از مکه معظمه آمده بودند با دوست محترم آقای ملا حسینی رفتیم، بعد از صرف نهار که جمعیت هم زیاد بودند آقای ملا حسینی پیشنهاد کردند که دعا کنیم، بلکه خداوند به ایشان بچه عنایت فرماید (ایشان حدود ۷ سال بود ازدواج کرده بودند، ولی بچه دار نمی شدند) حقیر سر سفره دعا کردم وآقایان محترم آمین گفتند.
بعد از ظهر همین روز به مسجد مقدس جمکران رفتم، نماز آقا امام زمان (علیه السلام) خواندم، آقا را به حق مادرش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) قسم دادم که عنایت فرماید تا خداوند بچه ای به این دوست محترم عطا فرماید، همین شب در خواب دیدم سید بزرگواری وارد خانه شد، حضرت فرمودند به حاج رضا بگوئید نگران نباشد، امسال خداوند به ایشان بچه خواهد داد وآن بچه دختر است، از برکات مسجد مقدس جمکران وعنایت صاحب الزمان همینطور هم شد، فعلا ایشان سه تا دختر دارد.
سفارشات امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
حجه الاسلام واعظ شهیر، مرحوم کافی رحمت الله علیه نقل کردند:
یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته، آدم دینی خوبی است، از عاشقان امام زمان (علیه السلام) است، از رفقای من است، در نامه نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده، گر چه این پیغام خیلی به علماء رسید، (به مرحوم مجلسی گفته، به شیخ مرتضی انصاری گفته، به مرحوم شیخ عبدالکریم حائری گفته، به مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی گفته، به بعضی از اوتاد دیگر گفته) این بنده خدا نوشته من چهل شب چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد مقدس جمکران، توسلی وحاجتی داشتم، نوشته شب چهارشنبه چهلمی دو هفته قبل بود، در مسجد مقدس جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد مقدس جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم: چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده، گفت من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم، اما نتوانستم جلو بروم، گفتم آقا آمده اند که آمده باشند، خودش فرمودند برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهاتان اثر دارد. ناله هاتان اثر دارد، خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده، مجلسی به شیعه ها بگو برام دعا کنند، هی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است، آقا مصلحت در این است که فعلا پسر فاطمه در پس پرده غیبت باشد با کی؟ نمی دانم؟ حالا می خواهم دعا کنم، الهی به پهلوی شکسته زهرا، خدایا به صورت سیلی خورده زهرا، الهی به جگر پاره پاره امام حسن، الهی به سر بریده حسین، قسمت می دهم که دیگه فرجش را نزدیک کن.(۴۹)

بار الها رهبر اسلامیان کی خواهد آمد * * * شیعیان را غمگسار مهربان کی خواهد آمد
انتظار مصلحی دارد جهان، اما نداند * * * مصلح کل رهنمای انس وجان کی خواهد آمد

شاعر دیگر در جواب می گوید:

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد * * * غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم * * * که شفا بخش دل امیدواران خواهد آمد
دردمندان، مستمندان، بی پناهان را بگوئید * * * منجی عالم، پناه بی پناهان خواهد آمد
صبر کن یا فاطمه، ای بانوی پهلو شکسته * * * مهدیت با شیشه دارو ودرمان خواهد آمد

مرحوم آیة الله قاضی در مسجد مقدس جمکران
آقای حاج جواد رحیمی نقل کردند: مرحوم آیة الله آقای حاج سید حسین قاضی رحمت الله علیه فرمودند: شب تولد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یعنی شب بیستم جمادی الثانی سال ۱۳۴۸ در مسجد جمکران بودم، ناگهان مشاهده شد که انواری از آسمان به زمین وبخصوص روی آسمان مسجد مقدس جمکران فرو می ریزند (در اینجا آقای رحیمی فرمودند من هم اتفاقا آن شب در مسجد مقدس جمکران بودم وآن انوار را دیدم، بلکه همه مردم آنها را می دیدند، در همان شب شخصی که مورد وثوق آقای قاضی بود برای ایشان نقل کرده بود که من در مسکر آباد تهران بودم، یکی از اولیاء خدا مرا با طی الارض به مسجد مقدس جمکران آورد با او در مسجد مقدس جمکران به مجلس روضه ئی که در گوشه ای تشکیل شده بود رفتیم، از همان اول مجلس حضرت بقیه الله ارواحنا فداه در روضه شرکت فرمودند، روضه خوان اشعاری از کتاب گلزار آل طه که مرحوم آیة الله حاج سید علی رضوی سروده است می خواند وحضرت ولی عصر (علیه السلام) گوش می دادند وگریه می کردند، پس از خاتمه مجلس حضرت حجه بن الحسن (ع) دعا کردند واز مجلس برخاستند وتشریف بردند، جمعی که در مجلس بودند به شخصی که از دیگران به حضرت ولی عصر (علیه السلام) نزدیکتر بود اصرار می کردند که شما هم دعائی بکنید، او می گفت حضرت ولی عصر (علیه السلام) دعا فرمودند، بالاخره با اصرار زیاد او را به دعا کردند، او هم چند جمله درباره فرج کرد ومجلس خاتمه یافت.
(احتمالا دعا کننده خود مرحوم قاضی بوده ولی نمی خواست اسمش را ببرد) (۵۰)
از کدام راه به مسجد مقدس جمکران می آئی
حاج علی محمد فرزند مرحوم حاج ابوالقاسم پاینده قمی چنین بیان کردند: مرحوم والد گفتند من نذر کرده بودم چهل شب جمعه یا چهارشنبه (تردید از گوینده) به خاطر جنبه اقتصادی وآفاتی که به زراعت رسیده بود و... مسجد مقدس جمکران مشرف شوم، سی ونه شب رفتم، شب جمعه یا چهارشنبه آخر بود که به مسجد رفتم واعمال مسجد ونماز ولی عصر (علیه السلام) را خوانده بودم، هوس چائی کردم، گشتم تا آشنایی پیدا کنم ویک چائی بخورم، برخورد کردم به عده ای از آشنایان که اسباب چائی داشتند، لکن آب نداشتند، ظرف آب را گرفتم تا بروم از آب انبار نزدیک مسجد وآب بیاورم. نصف پله ها را رفتم، وسط آنجا چراغ نفتی نصب کرده بودند، یک وقت متوجه شدم آقائی دارد بالا می آید، سلام کردم با محبت جواب داد واز من احوالپرسی کرد مثل کسی که سالهاست با من رفیق وآشناست، فرمودند: مسجد آمدی؟ گفتم: آری، پرسید چند هفته است؟ گفتم: هفته چهلم است، پرسید حاجتی داری؟ گفتم: آری، گفت: برآورده شده؟ گفتم: نه. فرمود از کدام راه می آئی؟ عرض کردم از جاده قدیم (آسیاب لتون) فرمود بین باغ آقا وآسیاب دو سه پل است شما وقتی از پل اول که بالا می روی شیخ محمد تقی بافقی را می بینی که می آید در حالی که عبایش را زیر بغل گذاشته وسنگها را از جاده به کنار می ریزد، این برخورد را به او بگو وسلام مرا به او برسان وبگو از آنچه ما نزد تو داریم یک مقدار به تو بدهد.
وقت بازگشت من از همان راه که بر می گشتم در همان مکان برخورد به شیخ محمد تقی بافقی یزدی نمودم که عبا زیر بغل گذاشته، خم می شد سنگها را از جاده به کناری می ریخت، چون به او برخورد کردم وجریان را تعریف نمودم وگفتم آقا ترا سلام رسانید، نشست آنقدر گریه کرد، بعد گفت: آقا دگر چه فرمود؟ گفتم فرمود از آنچه که از نزد شماست مقداری به من بدهید، کیسه ای در آورد ومقداری پول خرد که داخل کیسه بود کف دست ریخت وچند قرانی به من داد وگفتند دیگر آقا مطلبی نفرمود، گفتم نه، گفت خدا به شما خیر وبرکت دهد ورفت، بعد از این جریان من وضعم خوب شد واوضاع کارم روبراه شد.
از امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران شفا گرفتم
آقای حسین آقای شوفر می گفت در زمان طفولیت مادرم فوت شده بود وپدرم زن دیگری گرفته بود، من ناراحت بودم واز اراک وطن اصلی ام فرار کردم ومشغول رانندگی شدم وکم کم شغل میکانیکی را یاد گرفتم ودر کارخانه ای که مال یهودی ها بود مشغول میکانیکی شدم، در این بین مبتلا به کمر درد شدیدی گردیدم که فوق العاده مرا ناراحت کرده بود. برای معالجه به اطباء زیادی مراجعه کردم وعکسهای بسیاری از کمر من برداشتند حتی به خارج از کشور رفتم ومرا عمل جراحی کردند. ولی همچنان کمردرد مرا اذیت می کرد ونتیجه ای از آن همه معالجات حاصلم نشد، یعنی اطباء به من گفتند که عصب موضع درد ضعیف شده وعلاجی ندارد.
لذا من به مسجد مقدس جمکران رفتم وبه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه متوسل شدم وچند روز در قهوه خانه جمکران ماندم ولی نتیجه ای نگرفته وبه قم برگشتم. شبی در خواب دیدم که به من می گویند از ماندن در قهوه خانه که انسان نتیجه ای حاصلش نمی شود، بلکه باید در خود مسجد بیتوته کنی تا به مقصد برسی. من مجددا به مسجد جمکران برگشتم وقصد داشتم در ایام البیض ماه رجب عمل ام داود را بجا بیاورم. شبی در مسجد تنها بودم، هیچکس در آنجا نبود، اعمال مسجد را انجام داده بودم، ناگهان دیدم سید جلیل القدری که تمام لباسهایش سبز بود ونور غیر زننده ای آن سبزی را احاطه کرده بود در کنار من در میان مسجد نشسته، من هم در آن موقع در نهایت ناراحتی بودم، کمرم در آن لحظه به شدت درد می کرد.
آن آقا رو به من کرد وفرمود: چه دردی داری؟
گفتم: مدتی است که کمرم سخت درد می کند.
آن آقا نزدیک من آمدند ودست روی مهره های پشت من کشیدند ویک یک مهره ها را زیر دست گذاردند تا آنکه دستشان به مهره ای که درد می کرد رسید، موضع درد را با کف دست مالش دادند وآیه شریفه اواخر سوره حشر را می خواندند که می فرماید:
(لو انزلنا هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله وتلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون هو الله الذی لا اله هو عالم الغیب والشهاده هو الرحمن الرحیم هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السموات والارض وهو العزیز الحکیم.
وبعد فرمود: خوب شدی، من حرکتی به خودم دادم، دیدم کمرم درد نمی کند، سپس بدن خود را به طرف راست وچپ حرکت دادم، احساس دردی نکردم، از جا برخاستم، دیدم راحت می توانم برخیزم وحال آنکه قبلا نمی توانستم حرکت کنم. چند قدمی راه رفتم ودر ایوان مسجد مقدس جمکران مقداری دویدم، دیدم اثری از درد در بدنم وجود ندارد.
سنگ سنگینی بیرون مسجد افتاده بود، روی دست بلند کردم، دیدم ناراحتم نمی کند، وبالاخره هر چه توانستم خود را امتحان نمودم دیدم به هیچ وجه اثری از کسالتم وجود ندارد، برگشتم به مسجد که از حضرت بقیه الله ارواحنا فداه تشکر کنم. آن حضرت در مسجد نبودند وبلکه در هیچ کجای مسجد جمکران وبیابانهای اطراف کسی غیر از من وجود نداشت. (۵۱)
عنایت حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - به کودک ۱۳ ساله زاهدانی در مسجد مقدس جمکران

کرامات، معجزات وعنایاتی که از ائمه اطهار (علیه السلام) صادر گشته وتوسط راویان مورد اعتماد روایت شده، ودر کتابهای مورد استناد ثبت گردیده، منحصر به صدر اسلام وقرون اولیه اسلام نمی باشد، بلکه هر روز در گوشه وکنار جهان، به ویژه در حرم ائمه هدی، (علیهم السلام) معجزات وکرمات تازه ای تحقق می یابد که دلیل حقانیت پیشوایان شیعه، ومابه دلگرمی شیعیان می باشد.
هر یک از شما یک یا چند معجزه در حرم مطهر ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا - (علیه السلام) - دیده ویا شنیده اید.
اکنون که دوران فرمانروائی حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - می باشد، همه روزه دهها نفر در اقطار واکناف جهان با توسل به ذیل عنایت آن حضرت از امراض صعب العلاج ودیگر گرفتاریهای خانمانسوز به طور معجزه آسا رهائی می یابند، وبرای همیشه خود را رهین عنایات آن حضرت می دانند.
در اینجا یکی از این کرامتها را که در شب دوازدهم جمادی الاولی ۱۴۱۴ ه‍ در مسجد مقدس جمکران در مورد یک کودک ۱۳ ساله زاهدانی انجام یافته برای نورانیت قلب خوانندگان گرامی می آوریم:
این کودک (سعید چندانی) دانش آموز کلاس پنجم ابتدائی است که در دبستان محمد علی فائق، در زاهدان متولد شده وبر شیوه عقاید اهل تسنن تربیت یافته است.
مادر سعید اگر چه از لحاظ نسب به خاندان عصمت وطهارت منسوب است ولی او نیز سنی وحنفی است.
سعید یک سال وهشت ماه پیش در یک تعمیرگاه ماشین پایش می لغزد وبه چاهی که روغن وفاضلاب تعمیرگاه در آن می ریخته می افتد، وجراحتهای مختلفی بر بدنش وارد می شود، این جراحتها بهبودی می یابد ولی غده ای در ناحیه شکم پدید می آید، نخست خیال می کنند که فتق است، ولی با گذشت چند ماه پزشکان معالج اظهار می کنند که غده سرطانی است وباید او را برای معالجه به تهران ببرند.
او را به تهران می آورند ودر بیمارستان هزار تختخوابی بستری می کنند، پس از نمونه برداری واحراز غده بدخیم سرطانی، او را به بیمارستان الوند منتقل می کنند، وغده ای به وزن یک کیلو ونیم از شکم او بیرون می آورند ولی در مدت کوتاهی جای غده پر می شود، وپزشکان اظهار می کنند که با این رشد سریع غده، دیگر کاری از ما ساخته نیست.
مادر سعید شبی در خواب می بیند که به او می گویند: (سعید را ببرید به مسجد مقدس جمکران).
طبعا یک زن سنی نمی داند که مسجد جمکران یعنی چه؟ ولی هنگامی که خوابش را برای دیگران نقل می کند، او را به مسجد جمکران قم راهنمائی می کنند.
وی سعید را با دیگر فرزندش (محمد نعیم) به قم می آورد، وبلافاصله به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوند.
سعید روز سه شنبه ۱۱ جمادی الاولی ۱۴۱۴ ه‍یک ساعت ونیم بعد از ظهر وارد مسجد جمکران می شود، خدام مسجد وضع او را که به این منوال می بینند او را در اطاق شماره هشت زائر سرای مسجد اسکان می دهند.
مادر سعید اعمال مسجد را فرا می گیرد، با پسرش محمد نعیم اعمال مسجد را انجام می دهد، آنگاه عریضه ای تهیه می کند وآن را در چاه می اندازد، وبا دلی سرشار از امید به ذیل عنایت حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - متوسل می شود.
شب فرا می رسد وعاشقان حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - طبق رسم سنواتی (که شبهای چهارشنبه از راههای دور ونزدیک به مسجد مقدس صاحب الزمان در جمکران مشرف می شوند) دسته دسته می آیند، ودر مسجد به عبادت ونیایش می پردازند.
مشاهده این شور وهیجان مردم در دل مادر سعید طوفانی ایجاد می کند، او نیز همراه دهها هزار زائر به عبادت ودعا وتضرع می پردازد وشفای فرزندش را از حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - با اصرار والحاح مسئلت می کند.
هنگامی که به اطاق مسکونی اش در زائر سرای مسجد می آید، دو نفر از خادمان با اخلاص به اطاق او می آیند ودر آنجا عزاداری می کنند وبرای شفای سعید به طور دسته جمعی دست به دعا بر می دارند.
سعید می گوید:
(درست ساعت ۳ نیمه شب بود که در عالم رویا دیدم نوری از پشت دیواری ساطع شد وبه طرف من به راه افتاد.
او یک انسان بود، ولی من از او فقط نور خیره کننده ای می دیدم که آهسته آهسته به من نزدیک می شد.
من اول مضطرب شدم، ولی سعی کردم که بر خودم مسلط شوم.
هنگامی که نور به من رسید به ناحیه سینه وشکم من اصابت کرد وبرگشت.
من از خواب بیدار شدم وچیزی متوجه نشدم وباز هم خوابیدم.
صبح که از خواب بیدار برخاستم، سعی کردم که خودم را به عصایم نزدیک کنم وعصا را بردارم، ناگاه متوجه شدم که بدنم سبک شده وآن حالت درد شدید به کلی از من رفع شده است.
در آن وقت متوجه شدم که شفا یافته ام وآن نور وجود مقدس حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) بوده است.)
این معجزه باهره وکرامت ظاهره، در شب چهارشنبه ۱۲ جمادی الاولی ۱۴۱۴ هجری، برابر با ۵ آبان ۱۳۷۲ شمسی صادر گردید.
سعید با مادر وبرادر خود سه شب در زائر سرای مسجد اقامت کردند، شب سوم که شب جمعه بود عنایت دیگری شد، که این بار در بیداری انجام پذیرفت، واینک متن آن واقع از زبان سعید:
(شب جمعه در اطاق شماره هشت نشسته بودم، مادرم مشغول تلاوت قرآن بود، احساس کردم که شخصی در کنار من نشست، وبرای من رهنمودها ودستورالعمل هایی را بیان فرمود.
چون سخنانش تمام شد برگشتم وکسی را ندیدم، از مادرم پرسیدم که: مادر با من بودی؟ گفت: من قرآن می خوانم باتو نیستم.
پرسیدم: پس این کی بود که با من سخن می گفت؟ مادرم گفت: کسی در اینجا نیست.
در آن موقع پتو را بر سرم کشیدم وهر چه بر مغز خود فشار آوردم که مطالب آن شخص را به خاطر بیاورم چیزی به یادم نیامد.)
روز جمعه سعید ومادرش به تهران باز می گردند وبه بیمارستان الوند مراجعه می کنند، پس از عکسبرداری معلوم می شود که سعید صحیح وسالم است واز غده بدخیم سرطانی هیچ خبری نیست.
وبدین گونه این کودک سعادتمند که به حق (سعید) نامگذاری شده از معجزات باهره حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - بهبودی کامل خود را در می یابد.
دو هفته بعد (شب چهارشنبه ۲۵ جمادی الاولی، برابر با ۱۹/۸/۷۲ سعید با مادرش وبرادرش محمد نعیم به جمکران آمده بود تا پیشانی ادب بر آستان مسجد حضرت صاحب الزمان بساید، واز محضر مولا ومقتدایش تشکر نماید. خوشبختانه حقیر هم در مسجد بودم، واز داستان شفا یافتن او آگاه بودم، با او در دفتر مسجد رفتم ودر حضور دهها نفر از دوستان، مطالب بالا را از زبان سعید بدون واسطه شنیدم.
مادرش از خوشحالی در پوست نمی گنجید، وبرای حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - پیوسته درود می فرستاد، وسخنانی می گفت که از یک فرد سنی مذهب بسیار جالب بود، مثلا می گفت: (من نمی دانم الان امام زمان - (علیه السلام) - کجاست؟ آیا در دریاها کشتی ها را نجات می دهد، ویا در آسمانها هواپیماها را نجات می دهد!). سعید در این سفر با کوله باری از پرونده های پزشکی، عکسها وآزمایشها آمده بود، که آنها را به مشتاقان ارائه دهد، از اسناد پزشکی او توسط مسئولین مسجد فیلمبرداری شد، از خود سعید ومادرش فیلمبرداری شد وسخنانشان ضبط گردید. بی گمان خانواده (چندانی) در میان خانواده های معتقد اهل سنت، مبلغ صمیمی وبی قرار حضرت بقیه الله - (عجل الله تعالی فرجه) الشریف - خواهند بود. (۵۲)
امام زمان به من شفا داد
حجه الاسلام والمسلمین آقای فقیهی سرپرست درمانگاه قرآن وعترت فرمودند:
من مریض شدم وزبانم گرفته شد، بسیار ناراحت بودم، رفتم به مسجد مقدس جمکران نماز صاحب الزمان (علیه السلام) را خواندم به محضر آقا عرض کردم که من چهل سال است خدمتگزار حضرتعالی هستم، به این سربازت عنایتی بفرما، از برکات مسجد مقدس جمکران وعنایت آقا صاحب الزمان (علیه السلام) زبانم باز شد، توضیح اینکه معظم له از علاقمندان صاحب الزمان (علیه السلام) ومسجد مقدس جمکران می باشد.
کراماتی که از مسجد مقدس جمکران دیدم
حقیر وقتی وارد شهر مذهبی قم شدم یکسال در منزل حضرت آیة الله حاج سید قادر میرعظیمی اخوی بزرگوار بودم که بعد از آن آمدم به مدرسه فیضیه حجره ۱۲ مشغول به تحصیل علوم دینی شدم تا اینکه رفقای ما برای عمامه گذاری از آقایان مراجع دعوت می کردند به مدرسه فیضیه وجشن می گرفتند، بنده عصر رفتم به مسجد مقدس جمکران بعد از نماز تحیت مسجد ونماز امام زمان (علیه السلام) خواندم، عرض کردم یا صاحب الزمان (علیه السلام) من مهمان تو هستم، نوکر وسرباز شما هستم، پناه به شما آورده ام وکسی غیر از خدا وشما ندارم، به حق پدرت وبه حق مادرت فاطمه زهرا (علیها السلام) وجدت امام حسین (علیه السلام) به من کمک کن، حاجت مرا روا کن.
آن شب در عالم خواب دیدم سید بزرگواری فرمودند فردا صبح در حرم حضرت معصومه خودت عمامه به سرت می گذاری، عصر یک نفر از اطراف قم می آید شما را برای منبر می برد، بنده همین دستور آقا را انجام دادم، عصر آن روز یک نفر به نام حاج اصغر ریاضی آمد ما را برد به نزدیکی امامزاده جعفر جهت منبر که حدود بیست خانوار بودند ومسجد نداشتند، در منزل خود اصغر ریاضی نماز جماعت ومنبر بود وقتی بنده به منزل ایشان رسیدم گفتند آقا می خواهم خمس مالم را بدهم، حساب کردیم بیست وپنج هزار تومان بدهکار شدند، ده هزار تومان دادند بابت سهمین، چون مقلد آیت الله العظمی نجفی مرعشی بودند حقیر ده هزار تومان به محضر معظم له بردم، آقا فرمودند کجا هستید وکی عمامه گذاشتید؟
داستان مسجد مقدس جمکران را نقل کردم در حالی که آن مرجع بزرگ جهان شیعه گریه می کردند فرمودند برو قدر امام زمان (علیه السلام) را بدان وپنجهزار تومان پول به من دادند وبا خط مبارک خودشان برای حقیر اجازه نامه نوشتند.
وفرمودند مسجد مقدس جمکران معجزات وکرامات زیادی دارد دست از این مسجد شریف ومقدس بر ندارید وبه دوستان ورفقای خود بگوئید به این مسجد مقدس جمکران بیشتر بروند چون رفت وآمد امام زمان در این مسجد زیاد است.
خلاصه از عنایت امام زمان (علیه السلام) واز برکات دعای حضرت آیة الله العظمی آقای نجفی مرعشی وکرامات مسجد مقدس جمکران حقیر در همین محل واطراف آن چندین مسجد ومدرسه ومکتب قرآن وکتابخانه عمومی وامانی تاسیس نمودم، امیدوارم مورد رضای حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) قرار گیرد.
مشکل من حل شد
آقای حاج غلامرضا مسبح فرمودند(۵۳): حدود ۳۵ سال پیش بود که وضع زندگی ما از نظر اقتصادی خوب نبود، گرفتاری زیاد داشتم، هر دری زدیم که نجات پیدا کنیم نشد، عاقبت به مسجد مقدس جمکران رفتیم وبعد از نماز صاحب الزمان دعائی که در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی نوشته معروف به دعای امام سجاد(ع) که شیخ کفعمی در بلد الامین دعائی از حضرت امام زین العابدین (ع) نقل کرده وفرموده این دعا را مقاتل بن سلیمان از آن حضرت روایت کرده وهم گفته هر که صد مرتبه آن را بخواند ودعایش مستجاب نگردد لعنت کند مقاتل را، این است دعا:
الهی کیف ادعوک وانا انا وکیف اقطع رجائی منک وانت انت الهی اذا لم اسئلک فتعطینی ممن ذا الذی اسئله فیعطینی الهی اذا لم اتضرع الیک فترحمنی فمن ذا الذی اتضرع الیه فیرحمنی الهی فکما فلقت البحر لموسی (علیه السلام) ونجیته اسئلک ان تصلی علی محمد واله وان تنجینی مما انا فیه وتفرج علی فرجا عاجلا غیر اجل بفضلک ورحمتک یا ارحم الراحمین (۵۴)
ایشان فرمودند از برکت امام زمان ومسجد مقدس جمکران واین دعا که در آنجا خواندم تمام مشکل من حل شد وپروردگار عالم عنایتی در حق من فرمودند.
با امام زمان (عجل الله فرجه) مسجد مقدس جمکران را تعمیر می کردیم
سید عبدالرحیم خادم مسجد مقدس جمکران نقل می کند: بعد از آنکه مسجد مخروبه شده بود تا آنکه حاجی علیقلی جمکرانی مریض شده بود به او گفتم نذر کن خدا شفا بدهد ترا قدری تعمیر این مسجد کن تا آنکه شفا یافت به مقدار سیصد تومان خرج نمود، یک طرف مسجد را بساخت، اما گفت وقت زدن طاقهای مسجد از مسجد باید گوسفندی کشت، می گوید رفتم وگوسفندی کشتم وگوشت او را به فقرا دادم ومحزون بودم از برای خرابی باقی مسجد تا که روزی در خواب دیدم که درب مسجد امام حسن جمعیت زیادی می باشد وملا آقا رضا که خویش بود با ما او را دیدم وگفتم بیا برویم میان حرم حضرت معصومه (س) او به من گفت کجا برویم وحال آنکه حضرت حجه در این جا می باشد، اشاره نمود به سوی جلو جانب درب مسجد، دیدم که در جلو خان درب مسجد امام حسن سجاده افتاده وحضرت نماز کرده بود وتعقیب نماز می خواندند چون که پیش حضرت را خواب دیده بودم ومنتظر فرصت بودم که عرض خود را بکنم آخرالامر حضرت از نظرم غائب شد ونشد که عرض خود را خدمت حضرت نمایم، از باب خرابی مسجد تا آنکه در این دفعه پیش خود خیال نمودم که حال مثل آن روز نشود که من عرض خود نکرده غایب شوند لهذا افتاده به روی زانوی حضرت وعرض کردم که مسجد مقدس جمکران خراب شده چرا یک مرحمتی نمی فرمائید که تعمیر شود به یک مرتبه دیدم که من خودم وحضرت میان مسجد مقدس جمکران می باشم دیدم آب گل گرفته وقدری آب به روی آن گلها ریخت وفرمودند وقتی که نمای مسجد را می ساختید من در اینجا بودم می دیدم واز گوشت آن گوسفند به ما رسید به یک مرتبه صبیه ام مرا از خواب بیدار کرد من به او دعوی کردم، عیالم گفت چرا دعوی می کنی گفتم الحال خواب دیدم ونگذاشت که خواب خود را تمام ببینم. (۵۵)
سید عبدالرحیم نقل کرد که بعد از آنکه حاجی علیقلی فوت شد، استاد رضای نجار ابن حاجی اسماعیل نجار قمی حاجی مذکور را خواب دیده بود واین حقیر مولف از استاد رضا سوال کردم از کیفیت خوابی که دیده بود نقل کرد که در خواب دیدم یک باغ بسیار بزرگ را ودر میان باغ قصری عالی وبسیار بلندی بود ودیدم حاجی علی قلی را در بالای آن قصر بود وسر خود را از میان قصر بیرون آورده بود، به او گفتم کی این باغ وقصر رابه تو داده، گفت صاحب الزمان تا سه مرتبه الی آخر، معلوم می شود که حضرت حجه آن باغ وآن قصر را به او مرحمت کرده در عوض آن مقداری که تعمیر نموده بود، از این مسجد شریف پس از خواب وهمچنین از خواب سابق معلوم می شود وکشف از این کند که عمل او مقبول حضرت حجه گردیده، هنیئا له بهذه الکرامه. (۵۶)
هر پولی خرج مصرف مسجد مقدس جمکران نمی شود
سید عبدالرحیم خادم مسجد مقدس جمکران نقل می کند: از حاجی علی قلی جمکرانی که می خواستم بروم از جمکران طرف شهر یک زنی اهل جمکران یک ده شاهی به من داد که این پول را از برای من شمع بخر وبیاور که می خواهم در مسجد مقدس جمکران روشن کنم می گوید رفتم وشمع خریدم ودستمالی که پول او در میان او بود بیرون آوردم که پول شمع را بدهم، دیدم که پول نیست، به خود گفتم یقین جایی افتاده، شمع را پس دادم وگفتم پول نیست ورفتم قدری از راه را طی کردم ودستمال را از جیب بیرون آوردم دیدم که پولش هست، سر جای خود برگشتم که شمع بخرم، دو مرتبه رفتم که پول بدهم دیدم که پول نیست شمع را پس دادم، برگشتم در بین راه دیدم که پول به همان دستمال بسته، فهمیدم پول جهتی دارد که نباید خرج این راه خیر شود، لهذا پولش را آوردم وپس آن ضعیفه دادم. (۵۷)
صاحب الزمان شفا داد
آیت الله کاشانی فرمودند: شخصی به نام نوروزی به من نقل کرد پسرم مریض شد وقتی دکتر بردم گفتند سرطان است، چندین دکتر مراجعه کردم، همه گفتند درد ایشان درمان ندارد، ناچار پسرم را به انگلستان بردم، تا آنجا هم بعد از چند روز آزمایش وعکسبرداری همین تشخیص را دادند وگفتند اگر عمل هم بکنید فایده ندارد، بارها به خدا عرض کردم که خدایا این همه ثروت را که به من عنایت فرموده اید از من بگیر، فقط این یک پسر را برای من نگهدار، عاقبت پسرم را از بیمارستان انگلستان مرخص کردم، سوار هواپیما شدیم به طرف تهران، در حالی که سرم دستش بود واز شدت درد ضعیف ورنجور شده بود، یک نفر در هواپیما به من گفت این مریض را چرا اینجا آوردی، گفتم کجا ببرم، گفت: مسجد مقدس جمکران، این جور مریضها را باید صاحب الزمان شفا بدهد، من در همان هواپیما نذر کردم که اگر خداوند پسرم را شفا دهد یک بیمارستان به نام مسجد مقدس جمکران بنا کنم، شروع کردم در هواپیما با امام زمان (علیه السلام) راز ونیاز کردن، عرض کردم ای پسر فاطمه به حق فاطمه زهرا(ع) به این پسر شفا عنایت فرما، در همین حال بودم که یک مرتبه پسرم از خواب بیدار شد وگفت بابا به من انار بده، گفتم چشم تهران برای شما انار می دهم، بار دوم از خواب بیدار شد وگفت بابا به من بیسکویت بده، معلوم شد که در خواب دیده سید بزرگواری برای ایشان انار آورده وفرموده شما خوب شدید سرم را بیرون بیاورید چون تهران رسیدیم سرم را از دست ایشان بیرون آوردم دیدم حالش خیلی خوب است چند روز در تهران ماندیم، به دکترها مراجعه کردم آزمایش وعکسبرداری گفتند پسر شما سالم است، چون قبلا دیده بودند گفتند این فقط معجزه بود که خداوند از صاحب الزمان ومسجد مقدس جمکران ایشان را شفا داده.
توضیح اینکه آقای نوروزی هر هفته شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران می آید.
پیرزن باصفایی در مسجد مقدس جمکران
در قدیم ساختمان مسجد مقدس جمکران در شهر مذهبی قم آنقدر وسعت نداشت که جمعیت زیادی در آن جمع شود، علاوه راه ماشینی خوبی هم نداشت که مردم به سهولت بتوانند به آنجا بروند، لذا مسجد مقدس جمکران تنها برای چند نفر عاشقان پرحرارت آن حضرت باقی می ماند که آنها به هر نحوی که ممکن بود شبهای جمعه خود را به آنجا می رسانند، ولی بقیه شبها مسجد خالی بود که طبعا درش را خادم مسجد می بست ومی رفت.
پیرزن با صفائی که شاید مکرر خدمت حضرت ولی عصر (علیه السلام) در خواب وبیداری رسیده بود، پس از آنکه مسجد مقدس جمکران را توسعه داده بودند شب جمعه ای به مسجد مقدس جمکران می رود وصدها وبلکه هزارها نفر را می بیند که در مسجد واطاقها وحتی در فضای باز اطراف مسجد برای عبادت وتوسل به آن حضرت جمع شده اند وهمه نسبت به آن حضرت عرض ارادت می کنند.
خودش می گفت: من وقتی این جمعیت را دیدم وبا جمعیت قبل از توسعه مسجد مقایسه کردم خیلی خوشحال شدم که بحمدالله مردم اطراف مولایم حضرت حجه بن الحسن (ع) جمع شده اند وبه آن حضرت اظهار علاقه می کنند، با این خوشحالی وارد مسجد شدم واعمال مسجد را انجام دادم وسپس زیارت آل یاسین را خواندم ومقداری با زبان خودم با آن حضرت حرف زدم، ضمنا به آن وجود مقدس عرض کردم آقا خیلی خوشحالم که مردم زیاد به شما علاقه پیدا کرده اند وشبها جمعیت زیادی به دور مسجد جمع می شوند وبه شما اظهار علاقه می کنند.
سپس از مسجد بیرون آمدم وغذای مختصری از همان غذاهایی که در مسجد به همه می دادند خوردم وبه یکی از حجرات مسجد که قبلا برای استراحتم آن را آماده کرده بودم رفتم وخوابیدم، در عالم خواب ویا در عالم معنی دیدم حضرت بقیه الله (ع) به مسجد مقدس جمکران تشریف آورده اند ودر میان مردم راه می روند ولی کسی به آن حضرت توجهی نمی کند، من از اطاقم بیرون دویدم وسلام کردم، آقا با کمال ملاطفت جواب فرمودند.
کلماتم را که در بیداری خدمتشان عرض کرده بودم تکرار کردم وگفتم آقا جان قربان خاک پای شما گردم، خوشحالم که بحمدالله مردم به شما علاقه ومحبت زیادی پیدا کرده اند وبه اینجا این همه برای شما آمده اند.
آن حضرت آهی کشیدند وفرمودند: همه اینها برای من به اینجا نیامده اند. بیا با هم برویم از آنها سوال کنیم که چرا به اینجا آمده اند.
گفتم: قربانتان گردم در خدمتتان هستم.
در همان عالم در خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه به میان جمعیت آمدیم، آن حضرت از یک یک مردم سوال می فرمود شما چرا اینجا آمده اید؟
یکی می گفت: آقا مریضی دارم که اطباء جوابش گفته اند. دیگری می گفت: مستاجرم خانه ملکی می خواهم، سومی می گفت: مقروضم، فشار طلبکار مرا به در خانه شما دوانده است. چهارمی از شوهرش می نالید وپنجمی از دست زنش شکایت داشت وبالاخره هر یک حاجتی داشتند که در واقع خودخواهی وحب نفس، آنها را وادار کرده بود که به اینجا بیایند.
حضرت فرمودند: فلانی دیدی اینها برای من به این جا نیامده اند، اینها تازه افراد خوب این جمعیت هستند که به من اعتقاد دارند وحاجتشان را از من می خواهند ومرا واسطه فیض می دانند واگر از اینها بگذریم جمع زیادی هستند که تنها برای تفریح به اینجا آمده اند حتی بعضی از اینها یقین به وجود من ندارند. سپس در همان حال دیدم که یک نفر در قسمتی از این مسجد نشسته که او برای آقا ولی عصر (علیه السلام) آمده است، حضرت فرمودند بیا تا احوال او را هم بپرسیم.
در خدمت آقا در همان عالم خواب نزد سید معممی که فکر می کنم از علماء بود رفتیم، او زانوهایش را در بغل گرفته بود ودر گوشه ای نشسته بود وچشمش به اطراف می گردید، دنبال گمشده اش می گشت، وقتی چشمش به آقا افتاد از جا پرید وبه دست وپای آقا افتاد وگفت: پدر ومادرم وجانم به قربانتان کجا بودی که به انتظارتان نزدیک بود قالب تهی کنم. حضرت دست او گرفتند واو به دست آن حضرت بوسه می زد وگریه می کرد.
آقا از او سوال کردند که شما چرا اینجا آمده اید، او چیزی نگفت وبر شدت گریه اش افزود، حضرت دوباره سوال را تکرار کردند، او گفت: آقا من کی از شما غیر وصل شما را خواسته ام؟ من شما را می خواهم؟ بهشتم شمائید، دنیا وآخرتم شمائید، من یک لحظه ملاقات شما را به ما سوی الله نمی دهم، جان چه باشد که نثار قدم دوست کنم. این متاعی است که هر بی سر وپایی دارد.
آقا رو به من کردند وفرمودند: مثل این شخص که فقط برای من به اینجا آمده باشد چند نفری بیشتر نیستند که آنها به مقصد می رسند. (۵۸)
ای برادران وخواهران عزیز، ای عاشقان امام زمان، شما هم غسل کرده، وضو گرفته با قلب پاک ونیت خالص فقط برای دیدار یوسف زهراء حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) به مسجد مقدس جمکران تشریف بیاورید تا اینکه مورد نظر وعنایت حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) قرار بگیرید، مانند هزاران نفر که در شبهای چهارشنبه از تهران، اصفهان، کاشان، شیراز، همدان، مشهد، تبریز ودیگر استانها وشهرستانها، حتی از کشورهای خارج برای دیدار با امام زمان (علیه السلام) به این مکان مقدس، مسجد مقدس جمکران قم می آیند، خداوند متعال از همه قبول بفرماید وما را از یاوران امام زمان (علیه السلام) قرار بدهد ودست خالی برنگرداند.
شش ماه در مسجد مقدس جمکران ماند تا امام زمان (علیه السلام) را ملاقات کرد
سید عبدالرحیم خادم مسجد مقدس جمکران نقل می کند که در سال ۱۳۲۳ که مرض وبا شایع شده بود روزی به مسجد مقدس جمکران رفتم، دیدم مرد غریبی در مسجد نشسته وحال توجه خوبی دارد، از او پرسیدم تو که هستی وچه می کنی؟
گفت: اهل تهرانم واسمم علی اکبر وکاسبم، چون به مردم نسیه می دادم وآنها دچار مرض وبا شدند ومردند تمام اموال من از بین رفت ومن ناچار به مسجد مقدس جمکران آمده ام شاید حضرت حجه بن الحسن (ع) نظر لطفی به من بفرماید.
این شخص سه ماه در مسجد مقدس جمکران ماند وگرسنگی وعبادت صبر کرد، پس از این مدت یک روز به من گفت قدری کارم اصلاح شده، می خواهم به کربلا بروم وپیاده به کربلا رفت، پس از شش ماه برگشت وگفت: برایم معلوم شد که باید کارم در مسجد مقدس جمکران درست شود.
باری، این دفعه هم سه ماه ماند ومشغول عبادت وتوسل به اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) بود.
روز ششم ماه مبارک رمضان ۱۳۲۳ وقتی می خواست به طرف قم وتهران برود ومی گفت حاجتم برآورده شده است من از او تقاضا کردم که شب را به منزل ما بیاید وفردای آن روز به تهران برود، قبول کرد.
شب که در منزل نشسته بودیم ومن با اصرار از او تقاضا می کردم که قضیه خود را برای من بگوید، گفت چون تو مدتهاست به من محبت کرده ای وخادم مسجد جمکرانی، تنها برای تو از این قضیه را نقل می کنم.
در مدتی که من در مسجد مقدس جمکران بودم که با یکی از اهالی ده جمکران قرار گذاشته بودم که هر روز یک نان برای من بیاورد ومن پولش را یکجا به او بدهم، یک روز به ده جمکران رفتم که نان بگیرم، آن شخص به من گفت که دیگر به تو نان نمی دهم چون حسابت زیاد شده است.
مدتی من چیزی نداشتم که بخورم، حتی یک روز از گرسنگی مقداری از این علفهایی که کنار جوی آب بیرون آمده بود خوردم، کم کم مریض شدم، شبی در یکی از حجرات مسجد مقدس جمکران احساس کردم که دیگر قدرت بر حرکت ندارم، ولی نصفه های شب بود که از پنجره طرف (کوه دو برادران) دیدم نور عجیبی ساطع است واین نور به قدری وسیع بود که تمام آن کوه با عظمت را روشن نموده واین نور همچنان شدت کرد تا آنکه من ناگهان متوجه شدم که کسی پشت در حجره ام ایستاد وآن نور از اوست.
من هر طور بود برخاستم ودر را باز کردم، دیدم سیدی با عظمت وجلالت عجیبی وارد اطاق شد وسلام کرد، من جواب دادم وابهت او مرا گرفت که نتوانستم چیزی بگویم، ولی من متوجه شدم که او حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است.
آن حضرت به من فرمودند چون تو متوسل به حضرت فاطمه زهرا شده ای جده ام حضرت صدیقه کبرا (علیها السلام) شفیعه شده اند نزد رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) وآن حضرت به من حواله فرموده اند که من حاجتت را بدهم وسپس فرمود هر چه زودتر حرکت کن وبه وطنت برگرد که زن وبچه ات منتظرت می باشند وبه آنها سخت می گذرد ودر آنجا کارت اصلاح شده است.
گفتم: آقا خادم مسجد چشمش نابینا شده، اگر ممکن است او را شفا بدهید.
فرمودند: نه، صلاح او در این است که او نابینا باشد، سپس به من فرمودند: بیا با هم به مسجد برویم ونماز بخوانیم.
گفتم: چشم قربانت گردم، وبا آن حضرت حرکت کردیم وبه طرف مسجد رفتیم، تا آنکه به لب چاهی که دم در مسجد است رسیدیم.
(البته آن زمانها چاهی دم در مسجد کنده بودند که مردم نامه های خود را در آن می ریختند).
شخصی از چاه بیرون آمد وحضرت به او کلماتی فرمودند که من نفهمیدم چه گفتند.
بعد شخصی از داخل مسجد بیرون آمد وظرف آبی در دستش بود وآن را به آن حضرت داد، آقا با آن آب وضو گرفتند وبقیه آب را به من دادند وفرمودند تو هم با این آب وضو بگیر، من هم اطاعت کردم وبا آن آب وضو گرفتم. سپس با آن حضرت داخل مسجد شدیم.
ضمنا به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه عرض کردم شما چه وقت ظهور می کنید؟ آن حضرت با تغییر به من فرمودند تو را نمی رسد که از این سوالها بکنی.
گفتم: آقا من می خواهم از یاران شما باشم، فرمودند: هستی ولی تو را نمی رسد که از این گونه مطالب سوال کنی.
پس از این دو سوال ناگهان دیدم حضرت بقیه الله ارواحنا فداه در مسجد تشریف ندارند واز نظرم غائب شدند، ولی صدای آن حضرت را می شنیدم که می فرمودند اهل وعیالت منتظرت می باشند، زود برو، ضمنا او می گفت زن من علویه است. (۵۹)
حقیر عرص می کنم برادر وخواهر گرانقدر تو که عاشق دیدار یگانه منجی عالم بشریت بقیه الله الاعظم امام زمان ارواحنا فداه هستی پس باید رنج وزحمت بیشتر بکشید که به قول شاعر:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود * * * مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

از چند بار مسجد مقدس جمکران قم آمدن خسته نشوید، از این مرد خدا یاد بگیریم شش ماه در مسجد جمکران می ماند با آن وضع عجیب، آخر محضر مبارک امام زمان در مسجد مقدس جمکران می رسد ومشکلات خود را با دست مبارک آقا حل می کند.
شفای مفلوج، سفارش به دعای فرج
یکی از خدمه جمکران می گوید: یک روز قبل از عاشورای حسینی در مسجد جمکران در حال قدم زدن بودم، مسجد خلوت بود. ناگاه متوجه مردی شدم که بسیار هیجان زده بود وخدام مسجد که می رسید آنها را می بوسید وبغل می کرد، جلو رفتم ببینم جریان چیست؟ آن مرد مرا هم در آغوش کشید وبوسید واشک می ریخت. از او جریان را پرسیدم. گفت:
چند وقت قبل، با اتومبیل تصادف کردم وفلج شدم، پاهایم از کار افتاد، هر شب متوسل به خدا وائمه معصومین (ع) می شدم. امروز همراه خانواده ام به مسجد مقدس جمکران آمدم. از ظهر به بعد حال خوشی داشتم. متوسل به آقا شدم واز ایشان تقاضای شفای خود را می کردم. نیم ساعت قبل ناگاه دیدم مسجد نور عجیب وبوی خوشی دارد، به اطراف نگاه کردم، دیدم مولا امیرمؤ منین وامام حسین وقمر بنی هاشم وامام زمان ((علیهم السلام)) در مسجد حضور دارند، با دیدن آنها دست وپای خود را گم کردم، نمی دانستم چه کنم که ناگاه آقا امام زمان (علیه السلام) به طرف من نگاه کردند ولطف ایشان شامل حال من شد.
به من فرمودند: شما خوب شدید، بروید به دیگران بگوئید برای ظهورم دعا کنند، که ظهور انشاء الله نزدیک است. وباز فرمودند: امشب عزاداری خوب ومفصلی در این مکان برقرار می شود که ما در اینجا می باشیم.
خادم می گوید: مرد شفا یافته یک انگشتری طلا به دفتر هدایا داد وخوشحال رفت. مسجد خلوت بود، آخر شب هیئتی از تبریز به جمکران آمد وبه عزاداری ونوحه خوانی پرداختند ومجلس بسیار با حال وانقلاب وسوزناک بود، در اینجا من به یاد حرف آن برادر افتادم. (۶۰)
عنایت فرزند
آقای امیری می گوید: شانزده سال بود که ازدواج کرده بودم ولی صاحب فرزند نمی شدم، متوسل به همه دکترها، داروها وپزشکان جسمی شده بودم، اما نتیجه نگرفته بودم، همه اطباء بر این عقیده بودند که زن وشوهر سلامتیم، ولی علت بچه دار نشدن ما را نمی دانستند. چند سال پیش متوسل به آقا امام رضا(ع) شدم وبه پابوس حضرت شتافتم. حضرت فرزندی به ما عنایت کرد، ولی فرزندم زنده نماند.
خلاصه از همه جا ناامید شده بودم، زندگیم داشت متلاشی می شد، روزی یکی از رفقا به من گفت: کمتر به دکتر مراجعه کن، خدمت آقا امام زمان (علیه السلام) برو واز حضرت خواسته ات را طلب کن.
به مسجد مقدس جمکران مشرف شدم، وپس از خواندن نماز با قلب شکسته متوسل به آقا شدم، وایشان واسطه فیض شدند وخداوند فرزند پسری به من عنایت نمود که الحمدالله سالم وحالش خوب است وخوشحالم که زندگیم از هم متلاشی نشد. (۶۱)
حل مشکل ازدواج
جوان می گوید: مدت سه سال بود که قصد ازدواج داشتم، اما همسر مورد دلخواهم را پیدا نمی کردم. از این موضوع پیش دوستانم خجالت می کشیدم، واحساس ناراحتی می کردم. تا اینکه روزی یکی از رفقایم از حالم با اطلاع شد، این دوستم سالیان درازی است که به جمکران مشرف می شد، به من پیشنهاد کرد که برای حل مشکلم به مشهد خدمت آقا امام رضا(ع) بروم. زیرا خود ایشان هم مثل من بوده وچون مشرف به مشهد می شوند آقا امام رضا(ع) مشکل ایشان را حل می کنند.
من به ایشان عرض کردم: درست است که آقا امام هشتم حلال مشلکلات است، بسیار کریم وبزرگوار است، امام عصر، عصر امام زمان (علیه السلام) است وبنده از نوکران ایشان هستم، اگر بنا باشد عنایتی شود از ایشان توقع دارم که گره از کارم بگشاید.
از دوستم جدا شدم، ولی مدتها این فکر از من جدا نمی شد، تا اینکه یکی از شبها خوابیده بودم، اما خواب نبودم، گوئی کسی به من گفت: اگر حاجت داری بلند شو به مسجد جمکران برو، بلافاصله از جا بلند شدم وبدون آنکه به کسی حرفی بزنم به مسجد مشرف شدم، نماز خواندم، همانجا احساس کردم کارم حل شده، اضطرابم بر طرف شده است.
مدتی نگذشت، همسر موردنظر را انتخاب کردم وازدواج کردیم واولین فرزندمان که پسر بود روز نیمه شعبان مصادف با ولادت حضرت مهدی (عجل الله فرجه) بدنیا آمد. گوئی نشانه ای بود از اینکه متوجه باشیم که این الطاف از جانب حضرت مهدی (ع) به ما شده است. (۶۲)
شفای مجروح ومعلول جنگ
جوان می گوید: ۸ سال پیش در جبهه حاج عمران مورد حمله هوایی عراق قرار گرفتم واز کلیه بدن فلج شدم. در این مدت توانایی حرکت کردن نداشتم. شبی مادرم به منزل من آمد وزخم زبانی به من زد که دلم را شکست.
من متوسل شدم به آقا امام زمان (علیه السلام) شدم وگفتم: یا امام زمان (علیه السلام) یا مرگ مرا برسان ویا شفایم را از خداوند بخواه.
به خواب رفتم، در خواب آقا را دیدم، فرمود: من مسجدی به دست خود بنا کرده ام، بیا آنجا متوسل شو. (مسجد جمکران مورد نظر آقا بوده است.)
صبح که از خواب برخاستم، عقیده ام برگشت. گفتم باشد، سال آینده به جمکران می روم، بعد به عیادت بیماری در بیمارستان رفتم. شب ساعت ۱۲ که به منزل رسیدم دیدم منزل وکلیه اثاثیه ام در آتش سوخته است. بسیار دل شکسته وپریشان شدم. صبح از یکی از دوستانم مبلغی قرض گرفتم وهمان روز حرکت کردم وبه جمکران آمدم.
مدت ۳۹ روز در مسجد جمکران بودم وخدمت آقا را کردم، تا اینکه شب چهلم، شب چهارشنبه ۱۹ ماه مبارک رمضان بود، شب در حین خدمت دیدم خیلی خسته ام وخوابم می آید، رفتم داخل یکی از کفشداریها خوابیدم. حدود ساعت ۱ نیمه شب در خواب دیدم وارد در حیاط مسجد جمکران آشغال جمع می کنم یک مرتبه آقائی جلو آمد وفرمود: آقا سید داری نظافت می کنی؟ بیا برویم داخل مسجد کمی حرف بزنیم، با آقا داخل مسجد رفتم، دیدم ۴ نفر دیگر هم آنجا هستند، نزدیک آنها نشستم وآقا فرمودند: آقا سید مثل اینکه کسالتی داری؟ گفتم: بله آقا جبهه مجروح شدم، آقا با دست مبارک بر سرم کشید وفرمود: انشاءالله خوب می شوی، دستی به کمر وپایم کشید، در عالم خواب بسیار راحت شدم، دیدم حضرت علی (ع) با فرق خونین، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) وحضرت زهرا (س) با پهلوی شکسته وحضرت معصومه (س) در حال گریه کردن بود. از آقا جریان را پرسیدم، امام زمان (علیه السلام) فرمود: حضرت معصومه (س) شکایت دارند که به حرم ایشان بی احترامی می کنند. سپس امام یک دانه خرما وقدری آب به من دادند وفرمودند: بخور که فردا می خواهی روزه بگیری، از خواب بیدار شدم، دیدم از ترکشها خبری نیست وخیلی حالم خوب است وراحت شدم. (۶۳)
زنده کردن دختر مرده
اهل عربستان سعودی است، در مسجد مقدس جمکران می گوید: ما اهل تسنن بودیم، اهل تسنن اسم فاطمه وزینب را برای بچه ها خود نمی دانند وعقیده دارند هر بچه ای که به این نام باشد به زودی می میرد.
اما من همسری داشتم که فاطمه نام داشت ودر اولین زایمان نیز دختری به دنیا آورد. فامیل من اسم (حفصه) برای دخترم انتخاب کردند، ولی من زیر بار نرفتم واسم فرزندم را نیز فاطمه گذاشتم.
بعد از سه سال فاطمه مریض شد، دخترم را خدمت قبر رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بردم واز ایشان شفا خواستم، الحمدلله شفا دادند، بعد از بازگشتن از نزد قبر حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) دخترم خوابید، خوابش طولانی شد، هر چه صدایش کردیم بیدار نشد، او را دکتر بردیم، دکتر گفت: بچه مرده است. به دکتر دیگر مراجعه کردیم او هم همان را گفت.
دخترم را با اشک وآه همسرم وسایر فامیل به غسالخانه جهت شستشو بردیم. بعد از چند دقیقه دیدم دخترم حرکت می کند واز من آب خواست، برایش آب آوردم، خورد، دخترم را بغل کردم، دخترم گفت: بابا، خواب بودم، در عالم خواب دیدم مردی پیش من ایستاده ودو رکعت نماز خواند، بعد از نماز دست مبارک را بر سر من مالید وگفت: بلند شو، شما زنده می مانید، وفعلا نمی میرید، من یک وصیت می کنم به بابایت بگو شیعه شوید ومذهب سنی را ترک کنید واین مسئله باعث شیعه شدن من شد.(۶۴) سپس برای تشکر وقدردانی از آقا عازم ایران ومسجد مقدس جمکران شدم.
شفای ضایعه نخاع کمر
یکی از برادران قریه جمکران می گوید: سالها پیش که به جمکران مشرف می شدم از حاجی خلیل قهوه چی که آن زمان خادم مسجد جمکران بودند شنیده بودم که فردی به نام حسین آقا مهندس برنامه وبودجه با هدایت آقای حاجی خلج قزوینی به جمکران مشرف شده وشفا گرفته است. سالها درصدد بودم که از نزدیک حاجی خلج قزوینی را دیده وجریان شفای آن مهندس که ضایعه نخاع کمر داشته وشفا گرفته را بپرسم. تا اینکه به عنوان معلم به قریه جمکران آمدم وظهرها برای نماز خواندن به مسجد می رفتم، یکی از روزها شنیدم که حاجی خلج به مسجد تشریف آورده اند، خدمت رسیدم واز ایشان خواستم که جریان را تعریف کنند.
ایشان گفتند: روزی از قهوه خانه حاجی خلیل در جمکران بشسته بودم، قبلا شنیده بودم که شخصی به نام حسین آقا از ناحیه نخاع دچار ضایعه شده وبرای معالجه حتی به خارج هم مراجعه نموده ولی همه ایشان را جواب کرده بودند وبهبودی حاصل نشده بود، آن روز او را دیدم واز او خواستم که چند روزی با هم باشیم وبه جمکران مشرف شویم.
حسین آقا گفت: فایده ای ندارد، من به بهترین دکترها مراجعه کرده ام، جواب نشنیده ام.
اما من اصرار زیاد کردم، پذیرفت.
مدت چهل روز با هم بودیم وبه مسجد مقدس جمکران مشرف می شدیم، روز چهلم من به حسین آقا گفتم: مواظب باش، امروز روز چهلم است، با حسین آقا به صحرا رفتیم، مدتی قدم زدیم وبه مسجد برگشتیم. داخل مسجد من به حسین آقا گفتم: خسته ام، می روم اطاق بغل مسجد بخوابم. حسین آقا هم گفت: من میروم نماز بخوانم.
مدتی در اتاق خوابیدم، ناگهان سر وصدای زیادی در مسجد پیچید، ومن از خواب بیدار شدم، بیرون آمدم، دیدم حسین آقا که قبلا کمرش ناراحت بود سنگ بزرگی از لب چاه برداشت وپرتاب کرد وهیچ دردی از ناحیه کمر احساس نکرد. به او گفتم: چه شده؟ گفت: در مسجد مشغول نماز امام زمان (علیه السلام) بودم، وقتی که تمام شد، نشستم، آقای سیدی را پهلوی خود احساس کردم، ایشان فرمود: حسین آقا اینجا چکار داری؟ گفتم: کمرم درد می کند. ایشان دست خود را به پشت من کشید وفرمود: دردی در پشت تو نیست.
سپس فرمود: نماز امام زمان (علیه السلام) را خواندی، صلوات هم فرستادی؟
گفتم: خیر.
گفت: بفرست. من پیشانی به مهر گذاشتم وشروع به صلوات فرستادن کردم، ناگهان به فکرم رسید که ایشان مرا از کجا می شناخت وناراحتیم را می دانست، بلند شدم، دیدم هیچ ناراحتی ندارم.
حل مشکل خانوادگی
برادری روحانی می گوید: سالها دور از همسرم در شهرستانها مشغول تبلیغ وتدریس بودم. مجبود شدم که همسر دیگری در محل تبلیغ اختیار کنم وماهیانه دو الی سه بار به قم دیدن همسرم می آمدم وبقیه اوقات در بیرون از قم بودم.
همسرم که در قم بود گفت: من متوسل به امام زمان (علیه السلام) می شوم وهر هفته شبهای چهارشنبه جمکران می روم ونماز می خوانم وحاجتم این است که تو به قم بیائی ودر قم ماندگار شوی، ولی خودم فکر نمی کردم بتوانم به قم برگردم.
ولی سرانجام آن خانم دوم حقیر به رحمت خدا رفت وچهلمین هفته ای که همسرم برای نماز به مسجد می آمد طوری شد که حقیر با خوبی ودرستی از همه جا منصرف شدم واز تدریس دانشگاه وامامت جمعه موقت وخیلی مزایای دیگر که داشتم استعفا کردم وقصد رفتن به شهر دیگری داشتم که باز منصرف شدم واکنون مدتی است که با دلگرمی وعلاقه فراوان در قم زندگی می کنم وخودم هم طبق روال سابق که هر هفته جمکران می آمدم الحمدلله موفق هستم وکرامات فراوانی می بینم، وامیدوارم که تا آخر عمر بتوانم با دلگرمی در قم باشم. (۶۵)
شفای ناراحتی کلیه مادرزاد
مادری با فرزندش به واحد فرهنگی مسجد مقدس جمکران مراجعه نمودند واظهار داشتند: فرزندم مدتهای زیادی ناراحتی کلیه داشت، او را دکتر بردم ودکتر بعد از معاینه اظهار داشت که کلیه فرزندم بطور مادرزاد کار نمی کند وپوسیده است.
سونوگرافی کردند وگفتند: کلیه باید قطع شود. عکس رنگی گرفتم، او را به بیمارستان لبافی نژاد بردم، کمیسیون پزشکی تشکیل شد وهمه نظر دادند که باید عمل شود.
ماه رمضان بود، شبی در خواب دیدم که قرار است فرزند مریضم را به اتاق عمل ببرند، من به آقای دکتر می گویم که آقای دکتر این بچه من خوب می شود، دکتر در پاسخ گفت: خانم دست آقا امام زمان (علیه السلام) است، از خواب بیدار شدم.
وقتی دوباره به دکتر مراجعه کردم قرار شد یکبار دیگر سونوگرافی بگیرند وآزمایشات لازم انجام شده وبچه را به اتاق عمل ببرند. همان روز مطلع شدم هیئتی از نازی آباد تهران به مسجد مقدس جمکران می آید. گفتم: بگذار قبل از سونوگرافی وآزمایش بر اساس خوابی که دیده ام او را به جمکران ببرم. همراه هئیت به جمکران آمدم وفردا صبح از راه به مرکز سونوگرافی رفتم، به آقا امام زمان (علیه السلام) عرض کردم من از مسجد مقدس جمکران می آیم، مرا ناامید نکیند.
وقتی سونوگرافی انجام شد به من گفتند: این بچه هیچ ناراحتی ندارد. به دکتر مراجعه کردم، عکسهای رنگی وسونوگرافی های قبل را با سونوگرافی جدید مقایسه کرده وگفت: دیگر هیچ عیب وناراحتی در کلیه بچه موجود نیست وبچه از دعای امام زمان (علیه السلام) شفا گرفته است. (۶۶)
شفای بیمار قلبی مادرزاد
پسر بچه ای به نام علی زینی می گوید: من ناراحتی قلب مادرزاد داشتم، در تهران به پزشکان زیادی برای مداوا مراجعه کردم، از جمله دکتر طباطبائی وایشان اظهار داشتند قلب باید عمل شود تا سن ۶ سالگی نرسد عمل نمی شود، واگر عمل هم شود ۵۰ احتمال خوب شدن دارد.
یکی از اقوام ما هر چهارشنبه به قصد جمکران از تهران مردم را با هئیت وکاروان می آوردند. آن روز پدر من هم در ماموریت وسفر بود وبه بیرجند مسافرت کرده بود، این برادر راننده مرا با هئیت به جمکران آورد. من قادر به راه رفتن نبودم. لذا مرا بغل کرد وداخل مسجد بود ونشانی محل خود را به من گفت ورفت.
من در مسجد دراز کشیدم، قدری دعا وتضرع وتوسل به خداوند نمودم ودر اثر خستگی خوابم برد، در خواب آقا امام زمان (علیه السلام) را دیدم که با لباس سبز وعمامه سبز وچهره نورانی نزدیک من آمدند وفرمودند: بلند شوید، شفا یافتید، وسپس به سر وسینه ام دستی کشیدند وباز فرمودند: بلند شوید.
از خواب بیدار شدم، ودیدم حالم خوب است. من که اصلا قادر به راه رفتن نبودم، دویدم که محل راننده را پیدا کنم. خودم را به بغل ایشان انداختم واو را بغل کردم. پدرم هم در بیرجند شب چهارشنبه در خواب می بیند که من شفا گرفته ام، فوری به تهران آمده وبعد خود را به جمکران رساندند وبا هم به تهران برگشتیم. (۶۷)
شفای ناراحتی اعصاب وروان
برادر دانشجویی می گوید: حدود سه سال بود که سر درد عجیبی داشتم، ابتدا درد از ناحیه گیجگاه شروع شده وسپس تمام سرم به شدت درد می گرفت وبه تدریج سر وپیشانی وچشمها وحتی دلم درد می گرفت.
شب وروز آسایش نداشتم، مدتی بعد از شروع سر درد حالت شوک به من دست داد وحافظه ام را از دست داده بودم. اصلا خواب نداشتم، واز همه چیز ترس ووحشت داشتم.
در رشت به دکتر اشتری مراجعه کردم، تشخیص داد که روانی شده ام، وجواب رد به من داد، چون دانشجو بودم سه ترم مرخصی گرفتم ودر این سه سال ۷ مرتبه به مشهد زیارت امام رضا(ع) شرفیاب شدم، به تمام ائمه وامامزاده ها متوسل شدم، تا اینکه روزی کتابهای در محضر استاد وپرواز روح آقای ابطحی را دست یکی از دوستانم دیدم، کتابها را گرفته وبا مطالعه آنها با مسجد مقدس جمکران آشنا شدم، دوستم نیز در این باره با من صحبت هایی داشت.
تصمیم گرفتم به جمکران بیایم. ابتدا قم به زیارت حضرت معصومه (س) رفتم وآدرس جمکران را پرسیده وبه مسجد آمدم، بعد از توسل به حضرت به رشت برگشتیم، مشاهده کردم حالم مقداری طبیعی شده است، بعد از دو سه هفته مجددا به جمکران آمدم، مشغول دعا ونماز شدم وقدری خوابیدم. ساعت ۱۲ بیدار شدم، مجددا وضو کردم وبه مسجد رفتم، خوابیدم، در خواب سید بلند قدی دیدم، چند نفر همراه ایشان لخت شده وعزاداری می کردند، درباره حضرت مهدی (عجل الله فرجه) شعر می خواندند، موقعی که سید به من رسید من تعظیم کرده وسلام کردم. سید نگاهی به من کرد وسرش را تکان داد که بعد از مدتی من از خواب بیدار شدم ودر خود احساس ترس کردم.
الان بحمدالله تمام آن حالات از بین رفته وفقط کمی درد خیلی خفیف در گیجگاهم باقی مانده است. (۶۸)
مشکل خرید خانه
جوان می گوید: منزلی خریدم، اما می دانستم که برای ادای تمام پول خانه توانا نیستم، وخداوند باید به کمک بشتابد، شب چهارشنبه که به جمکران مشرف شدم بعد از تحیت دعا کردم وگفتم: آقا ما را ببخشید که برای خواسته های حقیر نزد شما می آئیم. والا باید خواسته ما فقط سلامت وظهور وتعجیل در فرج شما باشد واز خدا بخواهیم که به ما توان پیروی از شما را عنایت کند. ولی از آنجا که شما سرچشمه فیض هستید ومن جای دیگری را نمی شناسم می خواهم که در این ادای قرض خانه مرا کمک کنید.
بعد از این دعا برای تجدید وضو به وضوخانه قدیمی رفتم. سیدی از سادات شریف قم را که قبلا می شناختم دیدم، ایشان بعد از احوالپرسی گفتند: شنیده ام می خواهی خانه بخری؟ گفتم: بله، گفت: برای من هم صد هزار تومان در نظر بگیر. سپس چکی به بنده دادند، روز موعود به بانک رفتم ولی چیزی در حساب نبود، کمی نگران شدم، خواستم از بانک خارج شوم که جوانی رسید وگفت: چک شما مال چه کسی است؟ نام سید را گفتم، ایشان صد هزار تومان به من داد وگفت این پول مال همین حساب است.
بدین ترتیب مشکل من در خرید خانه به لطف آقا امام زمان (عجل الله فرجه) برطرف شد. (۶۹)
شفای سرطانی
پیرمرد می گوید: بیماری من از یک سرماخوردگی ساده شروع شد ودر عرض ۲۵ روز به قدری حالم بد شد که در بیمارستان شهید مصطفی خمینی بستری شدم. قادر به غذا خوردن نبودم وپزشکان به وسیله سرم ودارو مرا زنده نگهداشته بودند.
روزی در بیمارستان یکی از فامیلها به عیادتم آمد وبعد از آن که رفت دیدم سیدی بزرگوار وارد اتاق شد. اتاق ما سه تخته بود. آقا روبروی تختم ایستادند وفرمودند: چرا خوابیده ای؟ گفتم: بیمارم، قبلا مریض نبوده ام، مدت کمی است اینطوری شده ام.
آقا فرمودند: فردا بیا جمکران. صبح دکتر آمد معاینه کند ودرجه بگذارد گفتم: نمی خواهم، گفت: مسئولیت دارد، گفتم: خودم مسئول آن هستم، اگر بمیرم مسئول خودم می باشم، من خوب شده ام، امام زمان (علیه السلام) مرا شفا داده اند، دکتر خندید وگفت: امام زمان در چاه است، (البته او قصد بدی نداشت، جهت شوخی این حرف را گفت) پرستار خواست سرم وصل کند نگذاشتم، وقتی بچه هایم بدیدنم آمدند گفتم مرا حمام ببرید تا آماده شوم به جمکران مشرف گردم. به حمام رفتم، قربانی تهیه کردم وبا اینکه مدتی بود که میل به غذا نداشتم ومثل اینکه یک تکه سنگ در شکم داشته باشم اشتهایم خوب شده بود وسنگ از بین رفته بود، البته در غذا خوردن هنوز کمی مشکل دارم، که امیدوارم امام زمان (علیه السلام) این را هم شفا دهد. سپس به جمکران مشرف شدم، بین راه مرتب توی سرم می زدم وآقا امام زمان (علیه السلام) را صدا می کردم، واز الطاف او سپاسگزاری می کردم. (۷۰)
شفای پیوند انگشتان
یکی از خدمه جمکران به نام آقای عبدالله فیروزجان احمدی می گوید: شخصی انگشتان او را زیر دستگاه قطع می شود، همانجا نیت می کند که اگر انگشتان او وصل شود وپیوند بگیرد اولین چیزی که ساخت برای حضرت مهدی (ع) به جمکران بیاورد، اکنون انگشتان او پیوند خورده وخوب شده، وبا همان انگشتان کار می کند وبا دست خود گلدانی برنجی ساخته وبه عنوان هدیه به مسجد مقدس جمکران تحویل دفتر هدایا ونذورات می کنند. (۷۱)
این چند مورد از عنایات حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - که در دفتر ثبت کرامتهای مسجد مقدس جمکران ثبت شده به دستور حجج اسلام آقای فاضلی، لاجوردی، فیروزی وخالصی زاده، توسط آقای سید ابوالقاسم محمودی در اختیار اینجانب قرار گرفته، که بدین وسیه از مساعی جمیله این عزیزان صمیمانه سپاسگزاری می شود.
از همکاری سروران معظم، مخصوصا امناء بزرگوار مسجد صاحب الزمان (علیه السلام) وآیت الله سید علی اکبر موسوی، کمال تشکر وقدردانی می شود ودستخط آقایان محترم در واحد فرهنگی کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
خانه را از امام زمان (علیه السلام) می گیرم
آقای حاج محمد آقاجانی فرمودند:
شخصی به نام حاج انگشت باف معمار، تقریبا در سال ۱۳۵۰ شمسی که در تهران ساکن می باشد در اثر عمل بساز وبفروش ملک، وضع مالی نامبرده بسیار خراب وبه ورشکستگی انجامید. لذا نامبرده هر شب جمعه از تهران به مسجد مقدس جمکران جهت توسل به ولی عصر (علیه السلام) امام زمان می آمد، چون شوهر همشیره ما بود به منزل ما می آمد، یک شب جمعه می بیند که بعضی از حیوانها وارد حیاط مسجد می شوند، تصمیم می گیرد که با کمک مردم دیواری جهت حیاط مسجد مقدس جمکران بکشد، لذا با توکل به خدا وامداد از حضرت بقیه الله الاعظم پس از یکسال واندی دیوارکشی تمام شد.
شبی حاج حسن رو به من گفت: دیوار مسجد را تمام کردم، من به او گفتم: می خواستی از حضرت یک خانه به تو بدهد، ایشان فرمودند: توجهی نداشتم، امشب مشرف می شوم، خانه را از امام زمان (علیه السلام) می گیرم، انشاء الله تا اینکه خانه ام مجانی باشد، وپول محضر هم ندارم.
هفته بعد آمد منزل ما، گفت: خانه را از امام زمان (علیه السلام) گرفتم وپول محضر آن را هم فروشنده داد، پول خانه را هم بابت سود احتمالی یک تقسیم بندی زمین مجانا واگذار نموده، خانه مذکور در خیابان ناصریه تهران موجود است، سه طبقه است، بسیار خانه خوب، دارای شش اطاق ودو مغازه وزیرزمین.
اینجانب شاهد وناظر مراتب نامبرده می باشم ودر آن خانه متجاوز از سی مرتبه رفت وآمد داشته ام، چون شنیدم حضرتعالی کتابی جامع وپرارزش از کرامات ومعجزات مسجد مقدس جمکران که به دستور حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) که بیش از یکهزار سال بنا گردیده، در دست تالیف دارید خواستم من هم به اندازه قطره ای بهره مند شوم.
توضیح اینکه آقای حاج محمد آقاجانی مرد خیر ونیکوکاری است وکمکهای زیادی در راه خدا وائمه معصومین (علیهم السلام) به فقرا ومستمندان نموده است، من باب نمونه مسجدی بسیار مجلل در خیابان چهارمردان، نرسیده به گلزار شهدا علی بن جعفر (علیه السلام) بنا نموده، هر کسی مناره آن مسجد را ببیند به یاد مدینه منوره می افتد.
در سال ۷۲ بود که معظم له از مکه تشریف آورده بودند، وحقیر به دیدنشان مشرف شدم، در خدمت سرور معظم آقای حاج حسن آقاجانی که صحبت از جمکران شد در همین منزل تصمیم گرفتم کتابی در فضیلت مسجد مقدس جمکران تالیف نمایم، الحمدالله از توجیهات امام زمان (علیه السلام) خداوند این توفیق را به حقیر کرامت فرمود.
نذر به مسجد مقدس جمکران
آقای حاج سید جواد تحویلدار که ۶۰ سال خدمتگزار مسجد مقدس جمکران بودند، ایشان خاطرات زیادی از این مسجد مقدس جمکران دارند.
از جمله جریان دزدهای فرش مسجد که بعد از مدتی فرشها پیدا شد وجریان آب انبار که توسط آقای حاج حسن لمسه چی تبریزی ساخته شد، (۷۲) آقای حاج حسن فرزند نداشت، نذر می کند که اگر خداوند بچه ای به ایشان عنایت کند یک آب انبار در مسجد مقدس جمکران بسازد. از توجهات حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) وبرکات مسجد مقدس جمکران خداوند به ایشان اولاد عنایت می کند، معظم له از تبریز می آیند در مسجد جمکران، جهت ساختن آب انبار، چون دو متر خاکبرداری می کنند می بینند آب انبار ساخته شده وشیر آب هم دارد، پیدا می شود، حالا چند سال پیش ساخته شده بود، خدا می داند.
مسجد جمکران نیایشگاه فقهای اسلام
آقای حاج سید جواد تحویلدار خاطرات بسیار جالب از مراجع عالیقدر که در آن زمان پیاده با چه زحمتی مسجد مقدس جمکران می رفتند وهفته ها در آن مسجد بیتوته می کردند برای ما تعریف می کرد، از جمله مرحوم آیه الله العظمی آقای حائری موسس حوزه علمیه قم، مرحوم آیه الله العظمی آقای صدر، مرحوم آیه الله العظمی آقای سید محمد تقی خوانساری پیاده می آمدند ومی فرمودند هر چه دارم از امام زمان ومسجد مقدس جمکران است. مرحوم آیه الله العظمی آقای بروجردی که حدود یکساعت می کشید تا نماز امام زمان (علیه السلام) را بخواند، چه حالی داشتند. مرحوم آیه الله العظمی آقای سید احمد زنجانی، مرحوم آیه الله العظمی آقای فیض، مرحوم آیه الله العظمی آقای داماد، مرحوم آیه الله العظمی آقای حجت کوه کمری زیاد می آمدند وگاهی ده روز می ماندند ومشغول راز ونیاز بودند. مرحوم آیه الله العظمی آقای سید احمد خوانساری آن زمان که در قم مسجد مسگرها (بازار) امام جماعت بود.
مرحوم آیه الله العظمی حضرت امام خمینی، مرحوم آیه الله العظمی شیخ الفقهاء والمجتهدین آقای اراکی، مرحوم آیه الله العظمی آقای نجفی مرعشی که چهل شب در مسجد مقدس جمکران بیتوته می کردند. مرحوم آیه الله العظمی آقای گلپایگانی پیاده می آمدند. مرحوم آیه الله العظمی آقای هاشم آملی، مرحوم آیه الله آقای شیخ محمد تقی یزدی بافقی که عاشق امام زمان ومسجد مقدس جمکران بودند، مرحوم آیه الله آقای حاج میرزا جواد آقا تبریزی که علاقه بسیار داشتند، مرحوم آیت الله علامه طباطبائی، مرحوم آیه الله حاج آقا مصطفی خمینی، خیلی زیاد می آمدند وگاهی یکی دو روز در مسجد جمکران می ماندند. مرحوم آیه الله سید ابوالقاسم روحانی، مرحوم آیت الله زاهدی، آیت الله کبیر، مرحوم آیت الله علامه امینی، صاحب الغدیر، حتی ایشان نامه از نجف به برادرش نوشته که جمکران را ترک نکنید.
زبان حال همه شیفتگان امام زمان (علیه السلام) در مسجد مقدس جمکران
یا اباصالح المهدی، ای امام منتظران، ای امید ناامیدان، ای نوای بینوایان، ای دوای دردمندان، ای پناه مستمندان، ای باب یتیمان، ای فروغ بی پایان، ای محبوب عارفان، ای معشوق عاشقان، ای منتقم خون شهیدان، ای شفای مجروحان، ای زمزمه کروبیان، ای یوسف کنعانیان، ای امام زمان، ای بقیه الله، جهان به امید اینکه این ناله های جانسوز فراق مقبول درگاه تو افتد وتشنگان دیدارت را از شرب طهور وصال جرعه ای بنوشانی.

بینوایم، نوای من مهدیست * * * دردمندم، دوای من، مهدیست
من غریبم در این زمان، ولی * * * مونس وآشنای من، مهدیست
گر چه از داغ هجر می سوزم * * * راضیم، چون شفای من مهدیست
گه به یادش ز خواب برخیزم * * * نیمه شب دعای من، مهدیست
من نخواهم بهشت، بی مهدی (ع) * * * جنت باصفای من، مهدیست
در دم مرگ با ولایت او * * * آخرین حرف نای من، مهدیست
چون قیامت ز خاک برخیزم * * * اندر آنجا ندای من، مهدیست
آن که در روز محشر می بخشد * * * از عنایت خطای من، مهدیست

از توجهات امام زمان (علیه السلام) استخوان سیاه سفید می شود
آقای حاج احمد موسی الرضا فرمودند: شخصی به نام آقا مجتبی پای ایشان سیاه شده بود، به دکتر پروفسور عدل مراجعه می کند، بعد از عکسبرداری وآزمایش دکتر دستور می دهد که باید عمل شود وپای ایشان قطع گردد، پدر آقا مجتبی از دکتر تقاضا می کند که یک روز مهلت بدهید تا من کارهایم را انجام دهم، از بیمارستان به طرف مسجد مقدس جمکران حرکت می کند، وارد شهر قم ومسجد مقدس جمکران می شود، نماز تحیت مسجد ونماز صاحب الزمان را می خواند، دست به دعا بر می دارد وبرای شفای فرزندشان دعا می کند واز امام زمان (علیه السلام) می خواهد که به حق فاطمه زهرا(س) عنایتی فرماید تا پای جوانش قطع نشود، بعد از دعا وراز ونیاز به درگاه خداوند احدیت از مسجد مقدس جمکران به طرف تهران حرکت می کند، وقتی وارد بیمارستان می شود فرزندش می گوید: بابا کجا بودی از دیروز. می گوید: پسرم رفته بودم مسجد مقدس جمکران (صاحب الزمان) برای شفای شما دعا کنم، تا اینکه دکتر بالای سر مریض می آید، دستور می دهد مجتبی را به اطاق عمل ببرند، پدر مجتبی می گوید: آقای دکتر خواهش می کنم یک عکس دیگر از پای ایشان بردارید، بعدا عمل کنید. دکتر قبول می کند، وقتی عکس را می آورند دکتر نگاه می کند با تعجب می گوید: چه کردی که استخوان سیاه را سفید نمودی، در حالی که پدر مجتبی گریه می کرد گفت: بخدا قسم هر چه هست از ناحیه صاحب الزمان ومسجد مقدس جمکران است.
هر چه دارم از امام زمان (علیه السلام) ومسجد مقدس جمکران است
آقای حاج احمد موسی الرضا فرمودند: در دوران جوانی که وضع مالی ما خیلی خوب بود هم از طرف خانواده همسرم وهم از طرف پدرم بعد از مدتی سرمایه ما رو به تنزل گذاشت، بطوری که قابل تحمل نبود، هر دری زدم چاره ای نشد، عاقبت پناه به مسجد مقدس جمکران بردم، از تهران حرکت کردم به طرف مسجد مقدس جمکران، وقتی رسیدم به مسجد بعد از نماز صاحب الزمان (علیه السلام) ودعای فرج درد دلم را به آقا امام زمان (علیه السلام) عرض کردم واز آن حضرت کمک خواستم که آبروی ما را حفظ نمائید، یک شغل وکار آبرومندانه به ما عنایت کند، از مسجد مقدس جمکران به طرف بندرعباس سفر کردم، با اخوی محترم آقای حاج محسن آقا تماس گرفتم، ایشان فرمودند کجا هستید، چند نفر از رفقای صمیمی شما منتظرند، من بلافاصله آمدم به تهران، دوستانم چند کار به من پیشنهاد کردند، همین کاری که الان دارم انتخاب نمودم، خلاصه از توجهات حضرت بقیه الله امام زمان (علیه السلام) ومسجد مقدس جمکران ما مشغول کار شدیم ومشکل ما بطور کلی حل شد. توضیح اینکه معظم له آقازاده محترم مرحوم حجه الاسلام والمسلمین ثقه المحدثین آقای حاج شیخ محمد علی موسی الرضا رحمت الله علیه هستند که عالم ربانی وحافظ قرآن مجید واز عاشقان امام زمان (علیه السلام) بودند، خداوند آن عالم وارسته را غریق رحمت واسعه خود قرار دهد.

بخش پنجم: اشعاری در تکریم مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (علیه السلام)
جمکران
مصداق رمز علم الاسما است جمکران * * * زیرا مقام زاده زهراست جمکران
خواهی اگر ز شوق کنی کعبه را طواف * * * کانون مهر وقبله دلهاست جمکران
آری حریم حجت ثانی عشر بود * * * زین رو بهشت وجنت دنیاست جمکران
دارالشفای جمله مرضای بی پناه * * * مرهم گذار زخم جگرهاست جمکران
باید کنند تخته در دکه ساحران * * * آری عصای حضرت موساست جمکران
ای صالحی ببال که از لطف ایزدی * * * در شهر قم به جلوه زیباست جمکران
بسرودم آن سیاق که به فرموده سعید * * * میعادگاه مردم داناست جمکران
مسجد جمکران

اثر طبع دکتر باهر

قطعه زیر تحت عنوان (مسجد جمکران) بنا به در خواست حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای میر عظیمی مدظله العالی وحسب توصیه دوست گرامی سلاله السادات آقای سید هادی رضوی سروده شد.

میعادگاه مردم داناست جمکران * * * هنگامه قیامت کبراست جمکران
گر اعتبار قم تو بپرسی ز اهل دل * * * پاسخ چنین دهند که پیداست جمکران
معصومه می دهد به قم از مرحمت شرف * * * لطف خفی به صورت معناست جمکران
اهل صفا به مروه اگر ره نیافتند * * * گو جمکران روند مصفاست جمکران
حاشا به من که گویمش از کعبه برتر است * * * گر کعبه نیست کعبه دلهاست جمکران
حاجت رواست هر که کند رو بدان مکان * * * چون قبله گاه اهل تولاست جمکران
خاکش برای اهل بصیرت چو توتیاست * * * کحل بصر، شفای المهاست جمکران
بنیاد مسجدش که به امر ولی بود * * * بر پایه فتوت وتقواست جمکران
ای پور عسکری به خدا دیده بر رهم * * * تعجیل کن بیا که مهیاست جمکران
چون پایگاه تست چنین مسجد رفیع * * * همپای طور ووادی سیناست جمکران
عشاق روی توکه مقیمان این درند * * * دلدارشان تویی که دل آراست جمکران
بر درگهت (سعید) غلام است ای عظیم * * * از این عظیمی است که عظماست جمکران

دوازده بیت به اسم مبارک آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) الشریف وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه می باشد.

کعبه جان
مسجد جمکران کعبه جان است اینجا * * * قبله آرزوی اهل جهان است اینجا
از نسیم سحرش بوی خدا می آید * * * نفس باد صبا مشک فشان است اینجا
نقش ها از قدم یوسف زهرا دارد * * * خوشتر از دامن گلزار جنان است اینجا
اشک از دیده چو یعقوب بر این خاک بریز * * * که از آن یوسف گم گشته نشان است اینجا
تا بجوئید گل گمشده زهرا را * * * چشم عشاق به هر سو نگران است اینجا
چشم دل را بگشایید وببینید همه * * * آن جمالی که ندیدید عیان است اینجا
همره یوسف زهرا که خدا یارش باد * * * همه سو قافله روح روان است اینجا
حوریان همچو پریزاد در اینجا جمعند * * * که حرم خانه آینه جان است اینجا
مسجد جمکران است وبه هر کس نگرم * * * نام آن خوبتر از جان به زبان است اینجا
سزد از طور کلیم آید وفریاد زند * * * کی گنه کار بیا مهد امان است اینجا
گوش جان می شنود زمزمه جبرائیل * * * از نسیمی که به هر سو وزان است اینجا
معجز تربت خونین حسینی دارد * * * که شفا خانه هر درد نهان است اینجا
خم نمائید به تعظیم همه قامت خویش * * * که عیان سایه آن سرو روان است اینجا
میثما خرد وکلان سائل این درگاهند * * * کعبه آرزوی پیر وجوان است اینجا
شمه ای در فضیلت مسجد جمکران
حصن حصین عارفان، مسجد جمکران بود * * * عرش برین عاشقان، مسجد جمکران بود
بیت الولای مومنین، دارالشفای مسلمین * * * منزلگه مستضعفان، مسجد جمکران بود
روحانی وزیباستی، چون مسجد الاقصاستی * * * برتر ز فردوس جنان، مسجد جمکران بود
در سلک خدمت از فلک نازل شود خیل ملک * * * چون مهبط پیغمبران، مسجد جمکران بود
از حشمت وجاه وجلال، وز عصمت وفضل وکمال * * * مهد سلوک سالکان، مسجد جمکران بود
هر مسلم وشاه وگدا، اینجا شود حاجت روا * * * کهف المراد شیعیان، مسجد جمکران بود
چون ساحت عرش برین، از شوکت وقدر مهین * * * در دیده دانشوران، مسجد جمکران بود
بر دردمند اینجا دواست، هر مضطری حاجت رواست * * * کاشانه خلق جهان، مسجد جمکران بود
گر شاه شاهانی بیا، نادم ز عصیانی بیا * * * چون خانه صاحب زمان، مسجد جمکران بود
هر کس در این عصر وزمان، بگزیده بهر خود مکان * * * جای (حیات) ناتوان، مسجد جمکران بود
مهبط انبیاء بود مسجد جمکران قم * * * معبد اولیا بود مسجد جمکران قم
بهر دوای دردها، خاصه گرفتن شفا * * * قبله گه دعا بود مسجد جمکران قم
بنای رفیع
بود به جمکران مسجدی رفیع وعظیم * * * که جبرئیل نماید به درگهش تکریم
بهشت عدن وعبادتگه خواص وعوام * * * حریم امن امامان واجب التعظیم
به ارج وقرب فزونتر ز مسجد الاقصی * * * به رتبه ثانی رضوان مقام اهل نعیم
گزافه نیست که باشد نسیم بارگهش * * * عبیر خیز ومصفا چو چشمه تسنیم
مسلم است که بر پاسبانی حرمش * * * صباح وشام جیوش ملائکست مقیم
به سیصد ونود وسه ز هجرت نبوی * * * به امر حضرت حجت گرفته شد تصمیم
که این بنای بزرگ ورفیع اسلامی * * * شود مکمل اقدام جدش ابراهیم
بر این اساس به پایان رسید وشد تکمیل * * * توسط حسن مثله این نظام قویم
نوشته بر در ودیوار آن به خط جلی * * * تبارک الله واحسنت واحسن التقویم
ثواب زائرش آمد سعادت دارین * * * اگر رجوع شود لحظه ای به عقل سلیم
چنانچه قبله سوم بخوانمش نه خطاست * * * به امر حق به درش با عصا ستاده کلیم
به زندگان چو ببخشد حیات جاویدان * * * چه احتیاج که احیا کند عظام رمیم؟
اگر که اهل دلی طواف آن مقام نما * * * زیاده است ثوابش ز طواف رکن حطیم
هزار معجزه از آن مقام گشته عیان * * * به امر بار خدای کریم حی قدیم
هر آن کسی که در آنجا نماز بگذارد * * * خدا گواست بود فارغ از عذاب جحیم
مقام خاص منیع امام ثانی عشر * * * ملاذ جن وبشر پادشاه هفت اقلیم
سرود (صالحی) این چامه ز اعتقاد ونمود * * * به دست خویش به درگاه خادمش تقدیم
عظیمی آنکه بود از سلاله سادات * * * نموده جمع احادیث از جدید وقدیم
نوشته است کتابی که از ره اخلاص * * * به عاشقان امام زمان کند تسلیم
به سعی وکوشش این سید جلیل القدر * * * شود کرامت مسجد به شیعیان تفهیم
خدا موفق ومنصور دارش که شده * * * ز زادن شبهش مام روزگار عقیم
مسجد جمکران، پایگاه مسلمین
جمکران ای پایگاه مسلمین * * * جمکران ای جایگاه مومنین
جمکران ای خانه جانان ما * * * جمکران مستشفی ودرمان ما
جمکران شبهای تو دارد صفا * * * من ز خاک تو شفا جویم شفا
جمکران بوی تو چون مشک برین * * * جمکران ای خانه مردان دین
جمکران فخر تو باشد این زمین * * * گشته ای خلوتگه اهل یقین
جمکران بر گو که مهدی از حجاب * * * رخ برون آرد، دهد ما را جواب
جمکران مهرش به دل دارم همی * * * گو نظر بر ما کند مهدی کمی
ز انتظار روی او (طوفانی)ام * * * در رهش آماده قربانی ام
به یاد مسجد جمکران
اگر درمان درد خویش می خواهی بیا اینجا * * * دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب دردها اینجا
شکسته بالی ما می دهد بال وپری ما را * * * اگر از صدق دل آریم روی التجا اینجا
طلب کن با زبان بی زبانی هر چه می خواهی * * * که سر داده ست گلبانگ اجابت را خدا اینجا
بگوش جان توان بشنید لبیک خداوندی * * * نکرده با لب خود آشنا حرف دعا اینجا
هزاران کاروان دل در اینجا می کند منزل * * * اگر اهل دلی ای دل، بیا انیجا، بیا اینجا
دل دیوانه من همچو او گم کرده ای دارد * * * زهر درد آشنا گیرد سراغ آشنا اینجا
صدای پای او در خاطر من نقش می بندد * * * مگر می آید آن آرام جانها از وفا اینجا
ز هر سو جلوه ای دل را به خود مشغول می سازد * * * هزاران پرده می بینند ارباب صفا اینجا
به بوی یوسف گم گشته می آید مشو غافل * * * توان زد چنگ دل بر دان خیر النساء اینجا
حدیث عشق با (پروانه) می گویی نمی دانی * * * که می سوزی بسان شمع از سر تا به پا اینجا
رباعیات
در مسجد دوست بوی جان پیچیده ست * * * انفاس خوشش به جمکران پیچیده ست
امروز درین محفل روحانی ما * * * عطر خوش صاحب الزمان پیچیده ست
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم * * * از بندگی حضرت معبود زدیم
این التفات ما بدوست امروزی نیست * * * یک عمر دم از مهدی موعود زدیم
دیشب که رقم ز امر خدا می کردند * * * دلسوختگان ترا صدا می کردند
ای کاش که کاتبان قسمت امروز * * * دیدار ترا قسمت ما می کردند
من چشم به خورشید وبه نورش دارم * * * در دل قبس از طور ظهورش دارم
صد بار اگر بمیرم وخاک شوم * * * باز آرزوی درک حضورش دارم
ای دلشده ای که یار مهدی باشی * * * یک عمر در انتظار مهدی باشی
امروز درین جمع مشو غافل ازو * * * شاید که تو در کنار مهدی باشی
هر چند ره طلب بسی باریک ست * * * و ایام فراقش چو شب تاریک ست
خوش باش که از پرتو خورشید امید * * * پیداست ظهور حضرتش نزدیک ست
از غیب جمال سرمدی پیدا شد آئینه * * * حسن ایزدی پیدا شد
از گلشن عسکری وباغ نرگس * * * یک شاخه گل محمدی پیدا شد
مسجد جمکران سرزمین دیدار
ز شاخ گل معطر جمکران است * * * کز آن گل روح پرور جمکران است
نه تنها جان انسانها در اینجاست * * * که قلب عالمی در جمکران است
مطاف عاشقان سوخته دل * * * مقام وحجر ومشعر جمکران است
همه بشکسته دلها را خبر کن * * * تجلیگاه دلبر جمکران است
جهان از نور مهدی روشن افروز * * * بعرش وفرش زیور جمکران است
به نورانیت مهدی بیندیش * * * اگر دیدی منور جمکران است
صدای یا اباصالح اغثنی * * * خروش هر که اندر جمکران است
بیا بیمار خسته گشته از درد * * * که درمانگاه برتر جمکران است
به داروخانه مهدی گذر کن * * * دوایش لطف داور جمکران است
خمینی از همین جا شد خمینی * * * نیایشگاه رهبر جمکران است
مکن هرگز فراموش (اشعری) را * * * تو را توفیق اگر بر جمکران است
یا صاحب الزمان (عجل الله فرجه)
رباعیات
در آینه ها، زلال نورش جاری ست * * * در مسجد جمکران، حضورش جاری ست
از خلوت عشاق دل افروخته نیز * * * انوار دلارای ظهورش جاری است
با یاد تو غمنامه مولا خواندیم * * * از غربت مادر تو زهرا خواندیم
ما را کشد این غم که نماز خود را * * * در مسجد جمکران فرادی خواندیم
ای جان جهان، عیان ترا باید دید * * * با دیده خونفشان ترا باید دید
در مسجد سهله، از فرج باید گفت * * * در مسجد جمکران، ترا باید دید
با قافله رو به جمکران آوردیم * * * رو جانب صاحب الزمان آوردیم
دیدیم که در بساط ما آهی نیست * * * با دست تهی، اشک روان آوردیم
آنانکه که جمکران صفا می بینند * * * در خلوت دل، نور خدا می بینند
عشاق جگر سوخته در پرده اشک * * * بی پرده ترا، ترا، ترا می بینند
مسجد جمکران

جعفر رسول زاده: آشفته

عشق شرحی است از داستانت * * * مهر برقی است از کهکشانت
روح یکتا پرستی نمازی است * * * بسته قامت به بانگ اذانت
خواب نوشین صبح بهشت است * * * لحظه ای زیستن در زمانت
آسمان، باغ خورشید دارد * * * یا غباریست از کاروانت
بی نشانی تو وخستگان را * * * کوچه آشنایی، نشانت
آبرومندی وسرافرازی ست * * * دولت خادم آستانت
سایه بر بام افلاک کرده ست * * * رفعت مسجد جمکرانت
کاشکی دست ما را بگیرند * * * فیض پیدا ولطف نهانت
ای دیار مقدس که طویی * * * برگ سبزی است از بوستانت
تو حریم دلی - جمع عشقند * * * بیقراران وآشفتگانت
مسجد مقدس جمکران
جمکران پایگاه ملایک * * * مرکز جمع کروبیان است
جمکران شد شفابخش دلها * * * معجزاتش به عالم عیان است
هر که ترسد ز هر چیز وهر کس * * * آید اینجا که دارالامان است
از زن ومرد عالم در اینجا * * * نام صاحب الزمان بر زبان است
گو به درماندگان البشاره * * * حجه بن الحسن میزبان است
مطیع عالم او باشد وبس * * * باغ دین را همو باغبان است
الغرض جای هر حاجت ما * * * جمکران جمکران جمکرانست
(قاضی زاهدی) گو به یاران * * * کاین بنا قطعه ای از جنان است
قصیده

در مدح وستایش ولی الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن امام العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه) الشریف از مرحوم الهی قمشه ای.

ای شاهد حسن غیب یزدانی * * * ای مظهر اقتدار سبحانی
ای مصلح عالم، ای جهان آرا * * * ای پرتو آفتاب ربانی
ای آیت غیب ذات ناپیدا * * * پیدا به تجلیات رحمانی
باز آی وجهان بعدل وداد آرای * * * تا چند درون پرده پنهانی
باز آی وجهان چو تار گیسویت * * * مپسند به ظلمت وپریشانی
باز آی وو دو چشم انتظار ما * * * از طلعت خود نمای نورانی
از یاور ویارت ایزد یکتا * * * لطف ازلت کند نگهبانی
ملک وملکوت را تویی رهبر * * * بر غیب وشهود هم تو سلطانی
بر کشور شرع مصطفی بنگر * * * ای خسرو تاجدار ایمانی
این خانه شرع را عمارت کن * * * از لطف که می کشد به ویرانی
ای روی تو شمع محفل عالم * * * در شام جهان تو ماه تابانی
ای مظهر سر آدم وخانم * * * ای با تو عصای پور عمرانی
برتر ز فصاحت از مسیحایی * * * وز حسن فزون ز ماه کنعانی
باز آی وبگیر کشور دین را * * * زین گمشدگان تیه نادانی
بازآ که جهان رهانی از ظلمت * * * از شعشعه رخت به آسانی
ای مهر سپهر علم ودین بازآ * * * عالم شده شام تار ظلمانی
ما را سر خوان جود واحسانت * * * بپذیر تو از کرم به مهمانی
ای رهبر عالم ایکه صد خضرست * * * از شوق لقای تو بیابانی
ما تشنه جرعه وصال تو * * * تو چشمه کوثری ورضوانی
خلقی همه تشنگان دیدارت * * * ای آب حیات وخضر روحانی
تو ظل خدای فرد یکتایی * * * تو منبع لطف وجود واحسانی
لطفی کن وخلق را ز غم برهان * * * بنمای رخ ای جمال سبحانی
بر طره شه، الهیا دل بند * * * بگسل ز تعلیقات جسمانی
گر غرق گناهی ای الهی باز * * * نومید مشو ز لطف رحمانی
بر حجت غیب حق توسل جو * * * هر جا که به کار خویش درمانی
امید امیدواران
چو خوش باشد که بعد از انتظاری * * * به امیدی رسند امیدواران
جمال الله شود از غیب طالع * * * پدیدار آید اندر بزم یاران
همی گوید منم آدم منم نوح * * * خلیل داورم قربان جانان
منم موسی، منم عیسی بن مریم * * * منم پیغمبر آخر زمانان
تو موسی وار شمشیر خدائی * * * بکش وانگه بکش فرعون وهامان
تو ای عدل خدا کن دادخواهی * * * ز جا خیز ای پناه بی پناهان
برون کن ز آستین دست خدا را * * * به خونخواهی واز خون نیاکان
قدم در کربلا بگذار وبستان * * * سر پر خون ز دست نیزه داران
تو ای دست خدا از شصت قدرت * * * بکش تیر از گلوی شیرخواران
خبر داری که از سم ستوران * * * دگر جسمی نماند از اسب سواران
شنیدستی چنان دست خدا را * * * جدا کردند از تن ساربانان
احمد که جهان را ز تباهی پرداخت * * * دین را به ولایت علی محکم ساخت
فرموده به مرگ جاهلیت مرده است * * * هر کس که امام عصر خود را نشناخت

قال النبی (صلی الله علیه وآله):
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه. (۷۳)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده:
هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد به مانند مردن جاهلیت (در کفر ونفاق وضلالت) از دنیا می رود.

ای رهبر عادل ودل آگاه * * * از هجر تو سینه هاست پر آه
همواره نگاه بی پناهان * * * بر راه تو یا بقیه الله
گل نرگس
زان لب لعل که رشک شکر است * * * خواهد آن کس که ز اهل بصر است
عاشق وواله وشیدای تو شد * * * هر کسی عارف وصاحب نظر است
هر کسی محنت هجران دیده است * * * از دل خسته من با خبر است
بی تو گر عمر ابد بخشیدم * * * همه آن ضرر اندر ضرر است
هر که را یاد تو از یاد برفت * * * روزگارش خطر اندر خطر است
زاد روز تو نوید است وامید * * * عید فرخنده عدل وظفر است
همه جا بزم سرور است وحضور * * * همه را شور ونشاط دیگر است
زانچه گل در چمن حسن بود * * * گل نرگس ز همه خوبتر است
کی برون آئی از این پرده غیب شام هجران تو را کی سحر است
گل شاداب
از نور تو روشن، ملکا دیده (نرگس) * * * دل می کند از هر چمنی بوی ترا حس
وصف الف قامت تو درس مدارس * * * آن گوهر یکدانه نایاب توئی تو
ما جمله نیازیم وتو سرچشمه نازی * * * ای قلب جهان، کنزنهان، معدن رازی
عالم همه چون معبد وتو روح نمازی * * * آن قائم استاده به محراب توئی تو
مانند تو کس چهره دلخواه ندارد * * * زیبایی رخسار ترا ماه ندارد
آنجا که توئی نکهت گل راه ندارد * * * ظاهر همه جا، غائب سرداب توئی تو
هر دیده که خواهد نگرد نور خدا را * * * پس بنگرد آن آینه غیب نما را
گردیم پی ات، خیف ومنا، مروه صفا را * * * منظور دل از عالم اسباب توئی تو
چون قصر بلند تو فلک کاخ ندارد * * * ای گل به تو ره شب نم گستاخ ندارد
هرگز چمنی چون تو گل وشاخ ندارد * * * مقصود خدا را، ز گل وآب توئی تو
در دایره حسن، توئی نقطه پرگار * * * سرداب تو سینا وهمه مایل دیدار
مردم همه خوابند وتو عین اله بیدار * * * مهتاب توئی، نرگس بیخواب توئی تو
پنهان زنظر هستی ودر دل به وضوحی * * * در کالبد عالم امکان تو چو روحی
در سیل بال غوث جهان گشتی نوحی * * * آن سد متین، دافع سیلاب توئی تو
ایساحت قدس تو زهر عیب وخلل طهر * * * اجرا نشود حکم کسی تا نزنی مهر
از یمن وجود تو شود صبح وشب وظهر * * * دلها همه ظلمتکده، مهتاب توئی تو
ای مهر تو ممکن به همه واجب ولازم * * * باشد به خدا خیمه عالم به تو قائم
غائب ز نظر هستی وهم حاضر دائم * * * در ابر نهان مهر جهانتاب توئی تو
تو آب بقا هستی وما ریگ ته جوی * * * با سر همگی سوی تو آئیم ز هر سوی
هستی تو لسان اله وقرآن سخن گوی * * * بر شهر علوم نبوی باب توئی تو
آسایش دل، روح روان، راحت جانی * * * پنهان وعیان، جان جهان، شاه زمانی
من هر چه بگویم، به خدا بهتر از آنی * * * چون خیروری اشرف الانجاب توئی تو
از عشق رخت واله ودیوانه دل ما * * * شمعی تو وبرگرد تو پروانه دل ما
مجذوب تو وبا همه بیگانه دل ما * * * محبوب حسان ای گل شاداب توئی تو
در استغاثه بحضرت مهدی (عجل الله فرجه)
عمرم تمام گشت ز هجران روی تو * * * ترسم شها به خاک برم آرزوی تو
با آن که روی ما تو از دیده شد نهان * * * عشاق را همیشه بود دیده سوی تو
خورشید چهره ات چو نهان شد ز چشم خلق * * * شد روزشان سیاه از این غم چو موی تو
دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم * * * چون بنگرم به ماه وکنم یاد روی تو
گردش به باغ بهر تماشای گل بود * * * گلهای باغ را نبود رنگ وبوی تو
هم چون مسیح جان به تن مردگان دمد * * * گر بگذرد نسیم سحرگه ز کوی تو
تا کی ز هجر روی تو سوزیم همچو شمع * * * شبها به یاد روی تو وگفتگوی تو
رحمی به حال شاهل از پا فتاده کن * * * تا کی بهر دیار کند جستجوی تو
یوسف گمگشته
امروز امیرالامراء جز تو کسی نیست * * * بر ناله دل غیر تو فریادرسی نیست
در کعبه وبتخانه ودر دیر وکلیسا * * * جز نغمه ناقوس تو بانگ جرسی نیست
ای مهدی دین پرده ز رخسار بر افکن * * * ما گمشدگانیم وره پیش وپسی نیست
دل گرمی ما زمره افسرده دلان را * * * جز آتش طور تو شهاب قبسی نیست
در بادیه عشق تو پای فرس عقل * * * پی گشت ودر این بادیه دیگر فرسی نیست
غیر از هوس دیدن رخسار چو ماهت * * * اندر دل پر حسرت یاران هوسی نیست
تو یوسف گم گشته واسلام چو یعقوب * * * بهر پدر پیر تو دیگر نفسی نیست
بهر پدرت پیرهنی یا که پیامی * * * بفرست که جز این ز تواش ملتمسی نیست
قربان تو ودرد دلت کز غم اسلام * * * جز اشک دمادم دگرت دادرسی نیست
گردیده مگس منتظران شهد لبت را * * * زان جمله چو انصاری محزون مگسی نیست
طبیب دردمندان
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد * * * غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم * * * که شفا بخش دل امیدواران خواهد آمد
باغبانا سختی دی ماه سی روز است وآخر * * * نو بهار ونغمه مرغ خوش الحان خواهد آمد
بلبل شوریده دل را از خزان برگو ننالد * * * باغ وصحرا سبز واین دنیا گلستان خواهد آمد
بوی پیراهن رسید وزین بشارت گشت معلوم * * * یوسف گم گشته سوی پیر کنعان خواهد آمد
دردمندان، مستمندان، بی پناهان را بگویید * * * مصلح عالم، پناه بی پناهان خواهد آمد
از خدا روز فرج را ای فلج کاران بخواهید * * * کاین جهان روزی کسی را تحت فرمان خواهد آمد
سخت آمد طول غیبت بر تو می دانم مخور غم * * * موقع افشاء این اسرار پنهان خواهد آمد
تلخی هجران شود شیرین به روز وصل جانان * * * صبح صادق از پی شام غریبان خواهد آمد
کاخهای ظلم ویران شود بر فرق ظالم * * * مهدی موعود، غمخوار ضعیفان خواهد آمد
این چراغ از صرصر بیداد خاموشی ندارد * * * آنکه عالم را نماید نور باران خواهد آمد
نیست شک از عمر این دنیا اگر یک روز ماند * * * ذات قائم حجت خلاق سبحان خواهد آمد
اینقدر آخر منال از ضربت بازو وپهلو * * * مونس تو پادشاه دلنوازان خواهد آمد
محسنا از ضربت مسمار گر مقتول گشتی * * * عنقریبا دادخواه بی گناهان خواهد آمد
اصغرا از ضربت زخم گلو دل را مسوزان * * * غم مخور مرهم گذار زخم پیکان خواهد آمد
گفت یا زینب رقیه یک شبی در شام ویران * * * عمه بابم کی به سر وقت یتیمان خواهد آمد
کودکان شام هر یک با پدرها سوی منزل * * * باب من کی بهر دلداری طفلان خواهد آمد
(هاشمی) را نام حسین هر آن بر دفتر رقم زد * * * چشم او با چشم خامه هر دو گریان خواهد آمد
توسل به حضرت ولی عصر
ای نبی را عزت اجداد یابن العسکری * * * ای علی را ارشد اولاد یابن العسکری
چاره شد از دست ای بیچارگان را دستگیر * * * از تو جوید شیعه استمداد یابن العسکری
رحم کن بر غربت اسلام وبر اسلامیان * * * هر دو را شد موقع امداد یابن العسکری
در کجائی العجل ای بی پناهان را پناه * * * نیست تاب این همه بیداد یابن العسکری
مرغ دل شد مبتلا چون صید در کنج قفس * * * این دل از غم کی شود آزاد یابن العسکری
ما به دنیا عزت ویک آبروئی داشتیم * * * آبروها شد همه بر باد یابن العسکری
این نهال ظلم از روز سقیفه ریشه کرد * * * شد رواج حکم استبداد یابن العسکری
کار با نهج عدالت بود در عهد رسول * * * بعد از آن شد ظلم نو بنیاد یابن العسکری
ظلم کردند آنقدر بر حیدر واولاد او * * * تا عزا شد بهر ما اعیاد یابن العسکری
کشتن یک مادری مانند زهرا کی رود * * * تا قیامت از دل اولاد یابن العسکری
بود مشغول عزاداری که ناگه آمدند * * * بر سرش یک عده چون جلاد یابن العسکری
ضربت مسمار آن در شد به جائی منتهی * * * گشت محسن کشته بیداد یابن العسکری
فاطمه بین در ودیوار از بی طاقتی * * * شد بلند از سینه اش فریاد یابن العسکری
(هاشمی) را داغ زهرا وغم اولاد او * * * کرده گریان تا صف میعاد یابن العسکری
غزل
تا دل شده مبتلای عشقت * * * سر باخته ام به پای عشقت
بیگانه شود زهر دو عالم * * * آن کس که شد آشنای عشقت
آفاق پر است وگوش ما کر * * * از همهمه وصدای عشقت
از بام ودر وهوا نیوشد * * * عاشق همه جا نوای عشقت
سر پیش شهان نمی کند خم * * * هر کس که شود گدای عشقت
بیمار که از دواست بیزار * * * خوشتر ز دوا بلای عشقت
سر می رسدش به عرش آن کو * * * انداخته سر به پای عشقت
بیرون نکند وفای مسکین * * * یک لحظه ز سر هوای عشقت
غزل
بیا که رایت منصور پادشاه رسید * * * نوید فتح وبشارت به مهر وماه رسید
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت * * * کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون زند که ماه آمد * * * جهان به کام اکنون رسد که شاه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن * * * قوافل دل ودانش که مرد راه رسید
عزیز مصر بر غم برادران غیور * * * ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال چشم ملحد شکل * * * بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چها بر سرم در این غم عشق * * * ز آتش دل سوزان وبرق آه رسید
ز شوق روی تو جانا بر این اسیر فراق * * * همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو خواب که حافظ به بارگاه قبول * * * ز ورد نیم شب ودرس صبحگاه رسید
شمشیر کجت راست کند قامت دین را

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم * * * از یار بماندیم وبه مقصد نرسیدیم

سرمایه ز کف رفت وتجارت ننمودیم * * * جز حسرت واندوه متاعی نخریدیم

بس سعی نمودیم که ببنیم رخ دوست * * * جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم

ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر * * * آبی بجز از خون دل خود نچشیدیم

ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان * * * رحمی که در این باره بس رنج کشیدیم

رخسار تو در پرده نهانست وعیانست * * * بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم

چندان که به یاد تو شب وروز نشستیم * * * از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم

تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم * * * هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم

شاها به تولای تو در مهد غنودیم * * * بر یاد لب لعل تو ماشیر مکیدیم

ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن * * * کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم

ما چشم به راهیم به هر شام وسحرگه * * * در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم

ای دست خدا دست برآور که ز دشمن * * * بس ظلم بدیدیم وبسی طعنه شنیدیم

شمشیر کجت راست کند قامت دین را * * * هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم

شاها ز فقیران درت روی مگردان * * * بر درگهت افتاده به صد گونه امیدیم
حجت ثانی عشر
حدیث موی تو نتوان به عمر گفتن باز * * * از آنکه عمر شود کوته وحدیث دراز
به راه عشق تو انجام کار تا چه شود * * * برفت در سر این کار هستیم ز آغاز
بطاق دلکش آن ابروان محرابی * * * که دور از تو نباشد مرا حضور نماز
اگر نه از دل من رسم سوختن آموخت * * * چرا دمی نکند شمع ترک سوز وگداز
اگر سعادت جاوید یابدت ای دل * * * نمای شرح حقیقت سخن مگو ز مجاز
حدیث لیلی ومجنون عامری بگذار * * * مخوان فسانه محمود غزنوی وایاز
مدیح مظهر حق مظهر حقایق گوی * * * ثنای حجت ثانی عشر نما آغاز
سمی ختم رسل خاتم الائمه که هست * * * نهان ز دیده وبر حضرتش عیان هر راز
سلیل خسرو دین عسکری شه کونین * * * ولی حق شه دشمن گداز ودوست نواز
امام منتظر خلق، مهدی موعود * * * که هست چشم جهانی به ره گذارش باز
پناه کون ومکان صاحب الزمان مهدی * * * ولی وقائم بالسیف شهسوار حجاز
خجسته نامش زان بر زبان نمی آرم * * * که روزگار رقیب است وآسمان غماز
ز خوان مکرمتش وحش وطیر روزی خوار * * * بشکر موهبتش جن وانس هم آواز
به اوج جاهش جبریل عقل می نرسد * * * به بال شوق کند تا ابد اگر پرواز
ز حال مردم ووضع زمانه ناگفته * * * تو واقفی ونباشد به عرض حال نیاز
در آ، ز پرده واز یک تجلی رخسار * * * غبار شرک ز مرات ماسوی پرداز
محیط زنده شود بعد مرگ گر نشود * * * ظهور دولت حق راست نوبت آغاز
مهدی جان
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان * * * که من گدایم وهستی تو شاه مهدی جان
در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز * * * نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان
شها فقیرم ومسکین وبر سر راهت * * * نشسته ام به امید نگاه مهدی جان
من عاشقم که به بینم جمال تو آیا * * * بود به سوی جناب تو راه مهدی جان
شها محب تو ودشمن عدوی توام * * * به صدق گفته ام هستی گواه مهدی جان
بحق حرمت اجداد خودنما نظری * * * ز مرحمت به من رو سیاه مهدی جان
خمیده پشت من از بار معصیت شاها * * * نموده ام همه عمر اشتباه مهدی جان
امیدوارم چنانم که لطف تو شوید * * * ز نامه ام اثرات گناه مهدی جان
بحق محسن در خون طپیده زهرا * * * طلب نما فرجت از اله مهدی جان
اگر کنی سوی طاهائی از وفا نگهی * * * رها شود ز غم از آن نگاه مهدی جان
صاحب زمان (علیه السلام)
غم مخور روزی ولی وقلب امکان می رسد * * * مصلح عالم ولی حی سبحان می رسد
در پس پرده بود در انتظار امر حق * * * گر خدا امری کند آنگه شتابان می رسد
تکیه بر دیوار کعبه می دهد محبوب حق * * * از دهان در فشانش صوت قرآن می رسد
چون نمی گردد عمل دستور قرآن در جهان * * * بهر اجرا مجری احکام یزدان می رسد
داد مظلومان بگیرد او ز ظالمها بسی * * * روزگاری آن پناه بی پناهان می رسد
ما مریضیم ودوایی نیست بر درمان ما * * * آن طبیب ما مریضان بهر درمان می رسد
(منتظر) در انتظار مصلح عالم بود * * * شیعیان صاحب زمان روزی فروزان می رسد
یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
به حسن خلق ووفا کس به یار ما نرسد * * * تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند * * * کسی به حسن وملاحت به یار ما نرسد
بحق صحبت دیرین که هیچ محرم راز * * * بیار یک جهت حق گذار ما نرسد
هزار نقد به بازار کائنات آرند * * * یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
دریغ قافله عمر کانچنان رفتند * * * که گردشان به هوای دیار ما نرسد
هزار نقش برآید ز کلک صنع ویکی * * * به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
دلا ز طعن حسودان برنج وایمن باش * * * که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را * * * غبار خاطری از رهگذر ما نرسد
بسوخت (حافظ) وترسم که شرح قصه او * * * به سمع پادشه کامکار ما نرسد
در مدح حضرت حجت (ع)
امروز امیر در میخانه توئی تو * * * فریاد رس ناله مستانه توئی تو
مرغ دل ما را که به کس رام نگردد * * * آرام توئی تو، دام توئی، دانه توئی تو
آن مهر درخشان که به هر صبح دهد تاب * * * از روزن این خانه به کاشانه توئی تو
آن ورد که زاهد به همه شام وسحرگاه * * * بشمارد با سبحه صد دانه توئی تو
آن باده که شاهد به خرابات مغان نیز * * * پیمود به جام وخم ومیخانه توئی تو
آن غل که ز زنجیر سر زلف نهادند * * * بر پای دل عاقل ودیوانه توئی تو
ویرانه بود هر دو جهان نزد خردمند * * * گنجی که نهانست به ویرانه توئی تو
در کعبه وبتخانه بگشتیم بسی ما * * * دیدیم که در کعبه وبتخانه توئی تو
بسیار بگوئیم وچه بسیار بگفتند * * * کس نیست بغیر از تو در این خانه توئی تو
یک همت مردانه در این کاخ ندیدیم * * * آن را که بود همت مردانه توئی تو
در استغاثه به حضرت مهدی (عجل الله فرجه)
گر قسمتم شود که تماشا کنم ترا * * * ای نور دیده جان ودل اهدا کنم ترا
این دیده نیست قابل دیدار روی تو * * * چشمی دگر بده که تماشا کنم ترا
تو در میان جمعی ومن در تفکرم * * * کاندر کجا برآیم وپیدا کنم ترا
هر صبح جمعه ندبه کنان در دعای صبح * * * از کردگار خویش تمنا کنم ترا
یابن الحسن اگر چه نهانی ز چشم من * * * در عالم خیال، هویدا کنم ترا
گویند دشمنان که تو بنموده ای ظهور * * * زین اقترای محض مبرا کنم ترا
همچون موید به تکاپو مگر دمی * * * ای آفتاب گمشده پیدا کنم ترا
بخش ششم: حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) از دیدگاه قرآن وعترت
تاریخ ولادت امام زمان قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله)

محل ولادت: شهر سامراء
ساعت ولادت: موقع طلوع فجر.
روز ولادت از ایام ماه: پانزدهم ماه.
ماه ولادت: ماه شعبان المعظم.
سال ولادت: سال ۲۵۵ هجری.
مدت عمر وامامت: از حین ولادت تا آن موقعی که خدای علیم اجازه ظهور دهد.
نام، لقب، کنیه:
نام مقدس: محمد، که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: دنیا از بین نخواهد رفت تا مردی از اهل بیت من که هم نام من است مالک زمین شود.
لقب مبارک: مهدی، حجت الله، منتظر، قائم وصاحب الزمان.
کنیه شریف: ابوالقاسم وابوعبدالله.
محدث قمی می نگارد: موقعی که حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) متولد شد به حضرت رسول اکرم وعلی بن ابیطالب وجمیع امامان تا پدر بزرگوار خود صلی الله علیهم اجمعین صلوات ودرود فرستاد.
حسب ونسب حضرت مهدی موعود (علیه السلام)
از طرف مادری: محمد بن نرجس فرزند یشوعا فرزند قیصر یعنی پادشاه روم. مادر نرجس از فرزندان شمعون بن صفا که وصی حضرت عیسی (علیه السلام) بوده به شمار می رود.
ده شمائل
خصوصیات بقیه الله الاعظم امام زمان (علیه السلام)
۱. شبیه ترین مردم در خلق وخوی به حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) بوده وشمائل او شمائل آن حضرت می باشد.
۲. چهره اش سفید درخشنده، که سرخی به او آمیخته وگندم گون است.
۳. پیشانی نازنینش فراخ وسفید وتابان است.
۴. ابروانش به هم پیوسته.
۵. بینی مبارکش باریک کشیده وبالا آمده که مختصری برآمدگی در وسط دارد.
۶. گوشت صورت مبارکش کم است.
۷. بر روی راستش خالی است همچون ستاره ای درخشان.
۸. میان دندانهایش گشاده وبه هم پیوسته.
۹. چشمانش درخشنده، وشاید فرورفتگی چشم ها
غیبت صاحب الزمان (علیه السلام)
امام زمان (علیه السلام) به امر خداوند دارای دو غیبت بود:
۱ - غیبت صغری، که از سال ۲۶۰ هجری شروع شد ودر سال ۳۲۹ هجری قمری پایان یافت که تقریبا ۷۰ سال می گذشت (اقوال دیگری نیز گفته شده است).
۲ - غیبت کبری، که از سال ۳۲۹ هجری شروع شد وتا وقتی که خدا بخواهد وظهور کند ادامه خواهد یافت.
دوران زندگی امام زمان (علیه السلام) را می توان در چهار بخش خلاصه کرد:
۱ - دوران پدر (حدود پنج سال).
۲ - دوران غیبت صغری که با چهار نفر از سفرای خاص خود به ترتیب: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح، علی بن محمد سیمری تماس داشت وسپس به علی بن محمد سیمری دستور داد که جانشینی برای خود تعیین نکند.
۳ - غیبت کبری وانتظار آن حضرت وملاقات بعضی با آن حضرت... که امام زمان (علیه السلام) در این زمان زمام امور را به (ولی فقیه) (مجتهد جامع شرایط) سپرده است.
۴ - دوران درخشان ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) وحکومت جهانی حضرت صاحب الزمان (علیه السلام).
مهدی موعود در آیات قرآنی
قسمتی از آیاتی که روایات اهل بیت عصمت وطهارت (علیه السلام) تاویل به ظهور قائم آل محمد، امام زمان (علیه السلام) شده است.
۱ - ولئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده.
از امیر المومنین (علیه السلام) روایت شده که در تاویل این آیه شریفه فرمود: امه معدوده، اصحاب قائم آل محمداست که سیصد وسیزده نفر می باشند. (۷۴)
ودر تفسیر عیاشی از حضرت صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود:
خداوند اصحاب قائم ما را در یک لحظه مانند ابرهای پراکنده فصل پاییز جمع می کند.
۲ - وذکرهم بایام الله، (۷۵)
امام محمدباقر (علیه السلام) فرمود: ایام الله، سه روز است، روز قیام قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله)، روز رجعت، روز قیامت.
۳ - ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون. (۷۶)
یعنی در زبور (حضرت داود پیغمبر (علیه السلام)) بعد از کتب آسمانی سابق نوشتیم که زمین را بندگان صالح ما به ارث می برند واینان قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) ویاران آن حضرت می باشند.
۴ - الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه واتوا الزکوه وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر. (۷۷)
امام محمدباقر (علیه السلام) فرمود: این آیه متعلق به آل محمد (صلی الله علیه وآله) است، یعنی دوازده امام (علیهم السلام) وشخص حضرت مهدی موعود (علیه السلام) ویاران او که خداوند آنان را در شرق وغرب جهان جای دهد، ودین اسلام را غالب گرداند وهر بدعت وباطلی را به وسیله او ویارانش محو کند. وآنچنان عالم در آسایش بسر برد که اثر ظلم در جایی دیده نشود.(۷۸)
۵ - امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء.
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: این آیه درباره قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) نازل شده، به خدا قسم (مضطر) اوست که دو رکعت نماز در مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) بگذارد وخدا را بخواند، پروردگار نیز اجابت کند.(۷۹)
۶ - اقتربت الساعه. (۸۰)
روایت شده که مقصود ساعت قیام آل محمد (صلی الله علیه وآله) است. (۸۱)
۷ - مدهامتان. (۸۲)
یونس بن ظبیان از امام صادق (علیه السلام) روایت نموده که در تفسیر این آیه فرمود: در دولت امام زمان (علیه السلام) راه میان مکه (علیه السلام) راه میان مکه ومدینه با درخت خرما اتصال یابد.
۸ - هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولوکره المشرکون. (۸۳)
این آیه نیز درباره قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) است. ابوبصیر می گوید: از امام رضا (علیه السلام) از آیه هو الذی ارسل رسوله بالهدی... سوال کردم، فرمود: هنوز موقع تاویل این آیه نرسیده است، گفتم: قربانت گردم که موقع آن فرا می رسد؟ فرمود: انشاءالله هنگامی که قائم قیام کند.
۹ - الذین یومنون بالغیب. (۸۴)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس اقرار به ظهور امام زمان (علیه السلام) کند ایمان به غیب آورده است.
۱۰ - اعملوا ان الله یحیی الارض بعد موتها.(۸۵)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: خداوند زمین را با ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) زنده می گرداند، از آن پس که با کفر اهلش مرده باشد.
۱۱ - ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین. (۸۶)
امام علی (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمود: اینان که در سرزمین ضعیف گشته اند آل پیغمبرند که خداوند حضرت مهدی (علیه السلام) آنها را برانگیزد تا آنان را عزیز ودشمنانشان را ذلیل گرداند.(۸۷)
۱۲ - جاءالحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا. (۸۸)
یعنی حق آمد وباطل از بین رفت، زیرا باطل رفتنی است، امام باقر (علیه السلام) فرمود: چون قائم ما ظهور کند دولت باطل از میان می رود.
۱۳ - والسماء ذات البروج. (۸۹)
اصبغ بن نباته از ابن عباس روایت کرده که پیغمبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: منظور از آسمان در آیه منم، وبرجها امامان اهل بیت وعترت من هستند، که اول آنها علی (علیه السلام) وآخرشان مهدی (علیه السلام) وآنها دوازده تن می باشند. (۹۰)
۱۴ - لعل الساعه قریب (۹۱)
مفضل بن عمر از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده که منظور وقت ظهور قائم (علیه السلام) است.
مهدی موعود در احادیث
توجه خوانندگان محترم وعاشقان حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را به قسمتی از روایات شیعه وسنی که درباره حضرت مهدی موعود (علیه السلام) رسیده است جلب می نمایم.
۱ - روایاتی که می گوید: ائمه دوازده تن، اول آنها امام علی (علیه السلام) وآخر آنان حضرت مهدی (علیه السلام) است.
۹۱ حدیث
۲ - روایاتی که می گوید مهدی از خاندان پیغمبر است.
۳۸۹ حدیث
۳ - روایاتی که می گوید مهدی از دودمان علی (علیه السلام) است.
۲۱۴ حدیث
۴ - روایاتی که او را از فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) می داند.
۱۹۲ حدیث
۵ - روایاتی که او را نهمین فرزند از اولاد حسین (علیه السلام) می دانند.
۱۴۸ حدیث
۶ - روایاتی که او را از فرزندان امام زین العابدین (علیه السلام) می داند.
۱۸۵ حدیث
۷ - روایاتی که او را پسر امام حسن عسگری (علیه السلام) دانسته اند.
۱۴۶ حدیث
۸ - روایاتی که او را امام دوازدهم وآخرین امام دانسته اند.
۱۳۶ حدیث
۹ - روایاتی که درباره ولادت آن حضرت رسیده است.
۲۱۴ حدیث
۱۰ - روایاتی که درباره عمر طولانی او رسیده است.
۳۱۸ حدیث
۱۱ - روایاتی که می گوید او دارای غیبت طولانی است.
۹۱ حدیث
۱۲ - روایاتی که می گوید دین اسلام به وسیله او جهانگیر می شود.
۴۷ حدیث
۱۳ - روایاتی که می گوید شخص مهدی جهان را پر از عدل وداد می کند.
۱۲۳ حدیث
۱۴ - روایاتی که بشارت به ظهور آن سرور داده است. (۹۲)
۶۷۵ حدیث
واما کتابها، در دو بخش معرفی می شود، نخست قسمتی از کتابهای علمای شیعه وسپس کتابهای علمای اهل سنت.
واما بخش نخست عبارتند از:
۱. اصول کافی کتاب الحجه..... مولف کلینی (ره)
۲. اکمال الدین..... شیخ صدوق (ره)
۳. الارشاد..... شیخ مفید
۴. خمس رسائل فی اثبات الحجه..... شیخ مفید
۵. الوجیزه فی الغیبه..... سید مرتضی علم الهدی
۶. الغیبه..... شیخ طائفه طوسی
۷. البرهان من طول عمر الامام الزمان..... شیخ ابوالفتح کراچکی
۸. الغیبه..... محمد ابراهیم نعمانی
۹. اعلام الوری..... امین الاسلام طبرسی
۱۰. فصول نصیریه فصل امامت..... خواجه نصیر طوسی
۱۱. الملاحم والفتن..... سید بن طاووس
۱۲. وسیله الفوز والامان..... شیخ بهائی
۱۳. المحجه فیما نزل فی القائم الحجه..... سید هاشم بحرانی
۱۴. بحار الانوار ۵۴ - ۵۲ - ۵۱..... علامه مجلسی
۱۵. اثبات الهدی..... شیخ حر عاملی
۱۶. موعودی که جهان در انتظار اوست..... علی دوانی
۱۷. نجم الثاقب..... حاج میرزا حسین نوری
۱۸. الصحیفه المهدویه..... حاج شیخ فضل الله نوری
۱۹. کفایه الموحدین جلد ۳..... سید اسماعیل عقیلی طبرسی
۲۰. قیام وانقلاب مهدی..... شهید آیت الله مطهری
در اینجا برای مزید اطلاع خوانندگان گرامی بخشی از کتابهای اهل سنت را نیز ضمیمه می کنیم تا معلوم گردد که عقیده به مهدی (عجل الله فرجه) یک عقیده اسلامی وبین المللی است ومنحصر به شیعه نمی باشد واینک قسمتی از آن کتاب ها:
۱. ابراز الوهم المکنون..... احمد محمد صدیق مغربی
۲. اخبار المهدی..... حماد بن یعقوب
۳. الارذاعه..... محمد صدیق خان بخاری
۴. الاربعین..... ابونصیر اصفهانی
۵. البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان..... متقی هندی - مولف کنزالعمال
۶. البیان فی اخبار صاحب الزمان..... ابوعبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی
۷. الرد علی من حکم وقضی ان المهدی المنتظر جاء ومضی..... ملا علی قاری حنفی
۸. العرف الوردی فی اخبار المهدی..... جلال الدین سیوطی
۹. العطر الوردی..... محمد نبی محمد بلیسی
۱۰. القطر الشهدی فی اوصاف الهدی (منظوم)..... شهاب الدین حلوانی
۱۱. المشرب الوردی..... ملا علی قاری حنفی
۱۲. علامات المهدی..... جلال الدین سیوطی
۱۳. فوائد الفکر..... یوسف کرمی مقدسی
۱۴. مناقب المهدی..... حافظ ابونعیم اصفهانی
۱۵. القول المختصر فی علامات المهدی..... حافظ بن هجر هیثمی شافعی
این کتاب ها که بخشی از آنها قبل از تولد مهدی (ع) تالیف یافته وبخشی در عصر صغری ومقداری در عصر غیبت کبری این مطلب را به ما می فهماند که تا چه حد مساله مهدویت در بین فرق مسلمین اهمیت داشته که از زوایای مختلف ودر اعصار مختلف علمای فریقین به بحث وبررسی پیرامون آن پرداخته اند. (۹۳)
مصلح جهان خواهد آمد
یکصد وبیست وچهار هزار پیغمبر که اول آنها حضرت آدم وآخر آنها حضرت خاتم الانبیا محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) می باشد ودوازده امام که اول آنها حضرت علی (علیه السلام) وآخر آنها قائم آل محمد حضرت صاحب الزمان (صلی الله علیه وآله) می باشد از وجود اقدس امام زمان وغیبت وظهور وتعداد یاران آن حضرت خبر دادند.
ما فقط اکتفاء می کنیم به روایت امام صادق (علیه السلام).
فضل بن شاذان از علقمه بن محمد حضرمی از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند: ائمه دین پس از پیغمبرش دوازده نفرند، اول آنها حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) وپس از او امام حسن وامام حسین وعلی زین العابدین، محمد بن علی الباقر (ومن) جعفر الصادق ومن به موسی به جعفر وصیت می کنم پس از او امام رضا که در سرزمین خراسان مدفون می شود، پس از پدرش محمد بن علی جواد التقی، وبعد علی بن محمد النقی الهادی وپس از او حسن بن علی عسکری وپسر حسن مهدی (صوات الله علیهم) می باشد که چون خروج کند ۳۱۳ نفر اطراف او جمع شوند به عدد مردان بدر وچون زمان خروج برسد شمشیر او از غلاف بیرون آید وندا کند ای ولی خدا برخیز وبکش دشمنان خدا را. (۹۴)
بالای سر حضرت مهدی (علیه السلام) فرشته ای است
عبدالله بن عمر می گوید:
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: مهدی در حالی قیام می کند که فرشته ای بالای سر او قرار دارد ومی گوید: مهدی این است از او پیروی نمائید. (۹۵)
ابر بر سر حضرت مهدی (علیه السلام) سایه می افکند
عبدالله بن عمر نقل کرده که پیغمبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: مهدی (علیه السلام) در حالی که قطعه ای ابر بر سر او سایه افکنده قیام می نماید، در آن وقت گوینده ای اعلام خواهد داشت که این مهدی خلیفه است، از او پیروی کنید. (۹۶)
مهدی فرزند فاطمه (علیها السلام) است
زهری از امام زین العابدین (علیه السلام) وآن حضرت از پدرش روایت نموده که پیغمبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: مهدی از فرزندان تو است.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود:
به درستی که خلفاء واوصیاء من وحجت های خدا بر خلق بعد از من، دوازده نفرند، اول آنها علی وآخر آنها فرزندم مهدی است، پس فرود می آید عیسی بن مریم روح الله، پس نماز گذارد پشت سر مهدی وروشن می کند (مهدی) زمین را به نور خدا ومی رساند سلطنت او را به مشرق ومغرب. (گسترش پیدا می کند در مشرق ومغرب)
چند نمونه از وظایف شیعیان وعاشقان امام زمان (علیه السلام)
۱ - شناخت ومعرفت کامل از طریق صفات وخصایصی که مخصوص آن حضرت است، ومداومت داشتن بر خواندن این دعا:
(اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضلکت عن دینی).
۲ - منتظر ظهور وفرج آن حضرت بودن، بگونه ای که این انتظار در انسان تحرک ایجاد کرده ودر عمل ظاهر شود، تا آنجا که در انجام واجبات الهی وترک محرمات کوتاهی نکند.
۳ - تسلیم وانقیاد برای امر امام (علیه السلام) داشته باشد وعجله نکند، یعنی چون وچرا در امر ظهور آن جناب ننماید وآنچه از جانب آن حضرت می رسد صحیح ومطابق حکمت بداند.
۴ - از مال خود به آن حضرت هدیه نماید، مثلا مالی را که می خواهد به امام (علیه السلام) هدیه دهد، به همین قصد در راهی که می داند رضای آن حضرت است مصرف نماید، مانند این که به صالحین از دوستان وشیعیان آن حضرت کمک نماید.
۵ - صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت.
۶ - مداومت نمودن بر خواندن این دعا که در کتاب کمال الدین از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده:
(یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.)
۷ - در هر حال وزمانی آماده یاری نمودن آن حضرت باشد، ودر فراقش مغموم بوده وندبه وزاری نماید. (مداومت داشتن بر خواندن دعای ندبه در صبح های جمعه)
۸ - در مشکلات وگرفتاریهای مهم به آن حضرت متوسل شود.
۹ - فضایل وکمالات وصفات آن حضرت را ذکر نمودن ومردم را به سوی معرفت وشناخت آن جناب وخدمت به آن بزرگوار دعوت کردن.
۱۰ - صبر کردن بر سختی ها واذیت وسرزنش دشمنان دین در زمان غیبت.
۱۱ - ثواب اعمال نیک وعبادات را به آن حضرت هدیه نمودن.
۱۲ - دعاء کردن برای سلامتی آن بزرگوار وطلب پیروزی ویاری وظهور آن جناب را، از خدای متعال نمودن.
۱۳ - خواندن زیارت آن حضرت ودعای عهد که در این کتاب نقل شده است.
۱۴ - بر دین واعتقادات خود ثابت باشد وبا نااهلان ومنحرفین که او را نسبت به دینش سست کنند معاشرت نکند.
خداوندا، ما را از پیروان وسربازان امام زمان (علیه السلام) قرار بده وقلب مبارک آن حضرت را از ما راضی وخشنود بفرما.
چند نمونه از شباهت امام زمان (علیه السلام) به پیغمبران (علیهم السلام)
۱ - شباهت امام زمان (علیه السلام) به حضرت آدم (علیه السلام):
خداوند متعال آدم را خلیفه خود در تمام زمین قرار داد واو را وارث آن ساخت ودر قرآن مجید چنین فرمود: انی جاعل فی الارض خلیفه.(۹۷)
خداوند امام زمان (علیه السلام) را نیز وارث زمین خواهد ساخت وخلیفه خود در زمین خواهد فرمود، چنانکه در قرآن کریم فرمود: وعدالله الذین امنوا منکم. (۹۸)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: او قائم آل محمد واصحابش می باشند وهنگام ظهورش در مکه دست بر صورت می کشد می گوید: الحمدلله الذی صدقنا وعده واورثنا الارض. (۹۹)
۲ - شباهت به نوح (علیه السلام):
حضرت نوح شیخ الانبیاء از امام صادق وامام هادی (علیه السلام) روایت است که حضرت نوح (علیه السلام) دوهزار وپانصد سال عمر کرد.
امام زمان (علیه السلام) شیخ الاوصیاء است (بنا به روایت کافی) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری متولد شد. (۱۰۰)
پس عمر آن حضرت تاکنون ۱۱۶۰ سال است.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
در قائم روشی از آدم واز نوح هست وآن طول عمر می باشد. (۱۰۱)
۳ - شباهت به ادریس (علیه السلام):
۱. حضرت ادریس (علیه السلام) از قومش غائب شد، هنگامی که می خواستند او را بکشند.
امام زمان (علیه السلام) نیز همینطور، هنگامی که دشمنان می خواستند آن حضرت را بکشند غایب شد.
۲. غیبت ادریس به طول انجامید.
امام زمان نیز غیبتش طولانی است. (۱۰۲)
۴ - شباهت به هود (علیه السلام):
حضرت هود (علیه السلام)، خداوند کافرین را به وسیله او هلاک کرد وباد عقیم را بر آنها فرستاد. چنانچه خداوند می فرماید: فارسلنا علیهم الریح العظیم. (۱۰۳)
امام زمان (علیه السلام) نیز چنان است که خداوند به وجود او جمعی از کافرین را با باد سیاهی نابود می کند.(۱۰۴)
۵ - شباهت به حضرت ابراهیم (علیه السلام):
حضرت ابراهیم (علیه السلام)، دوران حمل وولادتش مخفیانه بود. امام زمان (علیه السلام) نیز حمل وولادتش مخفی بود.
حضرت ابراهیم دو غیبت داشته است.
امام زمان نیز دو غیبت داشته است.
حضرت ابراهیم (علیه السلام) هنگامی که در آتش افکنده شد جبرئیل برایش جامه ای از بهشت آورد.
امام زمان (علیه السلام) نیز همان جامه را - هنگامی که قیام کرد - خواهد پوشید. (۱۰۵)
۶ - شباهت به اسماعیل (علیه السلام):
خداوند متعال به ولادت حضرت اسماعیل (علیه السلام) بشارت داد: فبشرناه بغلام حلیم. (۱۰۶)
خداوند به ولادت امام زمان (علیه السلام) وقیام آن حضرت نیز بشارت داده است.
۷ - شباهت به لوط (علیه السلام):
حضرت لوط (علیه السلام) فرشتگان برای یاریش آمدند.
قالوا یا لوط انا رسل ربک. (۱۰۷)
ما فرستادگان خداوند هستیم، هرگز دست آزار آنان به تو نمی رسد.
امام زمان (علیه السلام) نیز فرشتگان برای یاریش فرود خواهند آمد.(۱۰۸)
۸ - شباهت به یعقوب (علیه السلام):
حضرت یعقوب (علیه السلام) برای یوسف (علیه السلام) آنقدر گریست تا اینکه چشمانش از اندوه سفید شد، در حالی که خشم خود را فرو می برد. (۱۰۹)
امام زمان (علیه السلام) برای جدش امام حسین (علیه السلام) گریست ودر زیارت ناحیه فرمود: (ولابکین علیک بدل الدموع دما). به جای اشک خون بر تو می گریم. (۱۱۰)
یعقوب (علیه السلام) منتظر فرج بود.
امام زمان (علیه السلام) نیز منتظر فرج است.
۹ - شباهت یوسف (علیه السلام):
حضرت یوسف (علیه السلام) زیباترین اهل زمان خود بود.
امام زمان (علیه السلام) نیز زیباترین اهل زمان خود می باشد.
حضرت یوسف (علیه السلام) را خداوند امرش را یک شبه اصلاح فرمود که پادشاه مصر آن خواب را دید.
امام زمان (علیه السلام) نیز خداوند امرش را یک شبه اصلاح می فرماید. (۱۱۱)
۱۰ - شباهت به خضر (علیه السلام):
حضرت خضر (علیه السلام) خداوند متعال عمرش را طولانی نموده واین موضوع نزد شیعه وسنی مسلم است.
امام زمان (علیه السلام) نیز خداوند عمرش را طولانی قرار داده. حکمت اینکه عمر خضر (علیه السلام) طولانی شده دلیلی بر طول عمر امام زمان (علیه السلام) باشد. حضرت خضر (علیه السلام) هر سال در مراسم حج شرکت می کند، امام زمان (علیه السلام) نیز هر سال در مراسم حج شرکت می کند ومناسک را بجای می آورد. (۱۱۲)
۱۱ - شباهت به شعیب (علیه السلام):
حضرت شعیب (علیه السلام) در قوم خود گفت: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین. (۱۱۳)
امام زمان (علیه السلام) نیز هنگامی که خروج کند به کعبه تکیه می زند و۳۱۳ مرد به نزدش حاضر می شوند.
پس اولین سخنی که به زبان می آورد این آیه است: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین، من بقیه الله در زمین وخلیفه خدا وحجت او بر شما هستم، پس هیج مسلمانی بر او سلام نمی کند، مگر اینکه چنین می گوید: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه. (۱۱۴)
۱۲ - شباهت به موسی (علیه السلام):
حضرت موسی (علیه السلام) دوران حملش مخفی بود. امام زمان (علیه السلام) نیز همینطور.
حضرت موسی (علیه السلام) ولادتش مخفیانه صورت گرفت، امام زمان (علیه السلام) نیز ولادتش مخفیانه انجام شد.
موسی (علیه السلام) از سنگ برایش دوازده چشمه جوشید.
امام زمان (علیه السلام) هرگاه ظهور نماید با پرچم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وانگشتری سلیمان وسنگ وعصای موسی قیام خواهد کرد. تا آخر حدیث. (۱۱۵)
۱۳ - شباهت به یوشع (علیه السلام):
حضرت یوشع (علیه السلام) پس از وفات حضرت موسی (علیه السلام) منافقان امت آن حضرت با او جنگ کردند.
امام زمان (علیه السلام) منافقان این امت با او جنگ خواهند کرد.
۱۴ - شباهت به داود (علیه السلام):
حضرت داود (علیه السلام) را خداوند متعال در زمین خلیفه ساخت وفرمود: یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض. (۱۱۶)
امام زمان (علیه السلام) را نیز خداوند خلیفه در زمین نموده وفرمود: امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء (۱۱۷)
داود (علیه السلام) جالوت را کشت.
امام زمان (علیه السلام) دجال را - که از جالوت بدتر است - می کشد.
۱۵ - شباهت به سلیمان (علیه السلام):
حضرت سلیمان (علیه السلام)، داود را جانشین وخلیفه خود قرار داد، در حالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود.(۱۱۸)
امام زمان (علیه السلام) را نیز خداوند خلیفه قرار داد وحال آنکه کودکی تقریبا پنج ساله بود.
سلیمان (علیه السلام) خداوند باد را تسخیر او قرار داده بود، قرآن مجید می فرماید: فسخرنا له الریح. (۱۱۹)
امام زمان (علیه السلام) نیز خداوند باد را در خدمتش قرار می دهد.(۱۲۰)
۱۶ - شباهت به عزیر (علیه السلام):
حضرت عزیر (علیه السلام) وقتی به سوی قومش بازگشت ودر میان آنها ظاهر شد تورات را آنطور که بر موسی بن عمران (علیه السلام) نازل شده بود خواند.
امام زمان نیز قرآن را برای اهل زمین آنچنان که بر حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل شده خواهد خواند.
۱۷ - شباهت حضرت ایوب (علیه السلام):
ایوب (علیه السلام) هفت سال بر با صبر کرد. (۱۲۱)
امام زمان (علیه السلام) از هنگامی وفات پدرش تاکنون صبر کرده.(۱۲۲)
۱۸ - شباهت به زکریا (علیه السلام):
زکریا (علیه السلام) در مصیبت امام حسین (علیه السلام) سه روز گریه کرد.
امام زمان (علیه السلام) نیز تمام عمر ودر همه زمانش بر آن حضرت می گرید.
۱۹ - شباهت به یحیی (علیه السلام):
حضرت یحیی (علیه السلام) پیش از ولادت به او بشارت ومژده داده شد.
امام زمان (علیه السلام) نیز بشارت ومژده اش پیش از ولادت داده شد.
حضرت یحیی (علیه السلام) در شکم مادر سخن گفت.
امام زمان (علیه السلام) نیز در شکم مادر سخن گفت، سوره قدر را قرائت کرد.
یحیی (علیه السلام) زاهدترین وعابدترین مردم زمانش بود.
امام زمان (علیه السلام) نیز زاهدترین وعابدترین مردم زمانش می باشد. (۱۲۳)
۲۰ - شباهت عیسی (علیه السلام):
حضرت عیسی (علیه السلام) در کودکی در گهواره سخن گفت.
امام زمان (علیه السلام) نیز در کودکی در گهواره سخن گفت.
حضرت عیسی (علیه السلام) را خداوند به سوی خود بالا برد.
امام زمان (علیه السلام) را نیز خداوند به سوی خود بالا برد. (۱۲۴)
۲۱ - شباهت به حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله):
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من، وکنیه اش کنیه من، از نظر خلق وخلق شبیه ترین مردم به من است.
صاحب الزمان با شما سخن می گوید
قال (علیه السلام): انا خاتم الاوصیاء وبی یدفع الله البلاء عن اهلی وشیعتی (۱۲۵)
امام زمان (علیه السلام) فرمود: من خاتم اوصیاء هستم وبه وسیله من خدا بلا را از اهل من وشیعیانم دور می گرداند.
من بقیه الله هستم
قال (علیه السلام): انا بقیه الله فی ارضه والمنتقم من اعدائه. (۱۲۶)
امام زمان فرمود: بقیه خداوند در زمینش وانتقام گیرنده از دشمنانش من هستم.
هیچ چیز از شما بر ما پوشیده نیست
قال (علیه السلام): فانا یحیط علمنا بانبائکم ولایعزب عنا شی من اخبارکم. (۱۲۷)
امام زمان (علیه السلام) فرمود: قطعا دانش ما بر (اوضاع و) خبرهای شما احاطه دارد وچیزی از (احوال و) گزارشهای شما بر ما پوشیده وپنهان نیست.
من قائم آل محمد هستم
قال (علیه السلام): انا القائم من آل محمد (صلی الله علیه وآله)، انا الذی اخرج فی اخر الزمان بهذا السیف - واشار الیه - فاملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما. (۱۲۸)
امام زمان (علیه السلام) فرمود: من قائم از دودمان محمد (صلی الله علیه وآله) هستم سپس به شمشیرشان اشاره نموده وفرمودند: من همانم که در آخر الزمان با این شمشیر خروج می کنم، آنگاه زمین را از عدالت وانصاف سرشار می سازم، چنانکه مملو از ظلم وستم شده باشد.
من امام اهل زمینم
قال (علیه السلام): وانی امان لاهل الارض. (۱۲۹)
امام زمان (علیه السلام) فرمود: ومن برای اهل زمین امان از عذابم.
حق با ما است
امام زمان (علیه السلام) فرمود: باید بدانید که حق با ما ودر دست ماست، بجز ما که این داعیه را بر زبان آورد دروغگو وافترا زننده وگمراه وگمگشته است.

بخش هفتم: عریضه ودعاهایی درباره امام زمان (علیه السلام)

(طریقه نامه نوشتن وعریضه دادن به امام زمان (علیه السلام))
مرحوم محدث قمی در کتاب منتهی الامال به نقل از تحفه الزائر علامه مجلسی ومفاتیح النجاه سبزواری می نویسد:
هر کس حاجتی دارد آنچه که ذکر می شود در وقعه ای بنویسد ودر (ضریح) یکی از قبور ائمه (علیه السلام) بیندازد، یا رقعه را ببندد مهر کند وخاک پاکی را گل سازد، وآن را در میان گل گذارد ودر نهری یا چاهی عمیق یا غدیر آبی اندازد، که به حضرت صاحب الزمان صلوات الله وسلامه علیه می رسد وآن بزرگوار عهده دار برآوردن حاجت می شود. رقعه این چنین نوشته می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
(کتبت یا مولای صلوات الله علیک مستغیثا وشکوت ما نزل بی مستجیرا بالله عزوجل ثم بک من امر قد دهمنی واشغل قبلی واطال فکری وسلبنی بعض لبی وعیر خطیر نعمه الله عندی اسلمنی عند تخیل وروده الخلیل وتبرء منی عند ترائی اقباله الی الحمیم وعجزت عن دفاعه حیلتی وخاننی فی تحمله صبری وقوتی فلجات فیه الیک وتوکلت فی المسئله لله جل ثناوه علیه وعلیک فی دفاعه عنی علما بمکانک من الله رب العالمین ولی التدبیر ومالک الامور واثقا بک فی المسارعه فی الشفاعه الیه جل ثنائه فی امری متیقنا لاجابته تبارک وتعالی ایاک باعطائی سولی وانت یا مولای جدیر بتحقیق ظنی وتصدیق املی فیک فی امر کذا وکذا (وبجای کذا وکذا حاجات خود را نام ببرد) فیما لا طاقه لی بحمله ولاصبر لی علیه وان کنت مستحقا له ولاضعافه بقبیح افعالی وتفریطی فی الواجبات التی لله عزوجل فاغثنی یا مولای صلوات الله علیک عند اللهف وقدم المسئله لله عزوجل فی امری قبل از حلول التلف وشماته الاعداء فبک بسطت النعمه علی واسئل الله جل جلاله لی نصرا عزیزا وفتحا قریبا فیه بلوغ الامال وخیر المبادی وخواتیم الاعمال والامن من المخاوف کلها فی کل حال انه جل ثنائه لما یشاء فعال وهو حسبی ونعم الوکیل فی المبدء والمال).
آنگاه در کنار آن نهر یا چاه عمیق یا غدیر بایستد واعتماد بر یکی از وکلای آن حضرت نموده واو را در نظر آورد (یا عثمان سعید العمروی، یا پسر او محمد عثمان، یا حسین بن روح یا علی بن محمد السمری) ویکی از آنها را بر زبان آورده وصدا نماید وبگوید:
(یا فلان بن فلان سلم علیک اشهد ان وفاتک فی سبیل الله وانک حی عندالله مرزوق وقد خاطبتک فی حیاتک التی لک عندالله عزوجل وهذه رقعتی وحاجتی الی مولانا (علیه السلام) فسلمها الیه وانت الثقه الامین).
سپس نوشته را در نهر یا در چاه یا در غدیر اندازد که ان شاء الله حاجت او برآورده خواهد شد.
السلام علیک یا صاحب الزمان ویا خلیفه الرحمن ویا شریک القران المستغاث بک یا امام الانس والجان ویا ابا القاسم یا حجه بن الحسن العسکری ایها القائم المنتظر المهدی یابن رسول الله یابن امیرالمومنین یا امام المسلمین یا حجه الله علی الخلائق اجمعین یا سیدنا ومولینا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله وقدمناک بین یدی حاجاتنا فی الدنیا والاخره یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله.
دعای توسل
علامه مجلسی فرموده که در بعضی از کتب معتبره نقل کرده اند از محمد بن بابویه که این دعا، توسل را از ائمه (علیهم السلام) روایت کرده است وگفته است در هیچ امری نخواندم مگر آنکه اثر اجابت را به زودی یافتم. (۱۳۰)
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک وَاَتَوَجَّهُ اِلَیک بِنَبِیک نَبِی الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِی بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسُولِ یا سَیدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهَةً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعی لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیهَا الْمُجْتَبی یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا عَبْدِاللهِ یا حُسَینَ بْنَ عَلِی اَیهَا الشَّهیدُ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِی بْنَ الْحُسَینِ یا زَینَ الْعابِدینَ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیهَا الْباقِرُ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا عَبْدِ اللهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیهَا الصّادِقُ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ اَیهَا الْکاظِمُ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِی بْنَ مُوسی اَیهَا الرِّضا یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیهَا التَّقِی الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ اَیهَا الْهادِی النَّقِی یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیهَا الزَّکی الْعَسْکرِی یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ یا وَصِی الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِی یا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ یا سَیدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناک بَینَ یدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ،یا سادَتی وَمَوالِی اِنّی تَوَجَّهْتُ بِکمْ اَئِمَّتی وَعُدَّتی لِیوْمِ فَقْری وَحاجَتی اِلَی اللهِ وَتَوَسَّلْتُ بِکمْ اِلَی اللهِ وَاسْتَشْفَعْتُ بِکمْ اِلَی اللهِ فَاشْفَعُوا لی عِنْدَ اللهِ وَاسْتَنْقِذُونی مِنْ ذُنُوبی عِنْدَ اللهِ فَاِنَّکمْ وَسیلَتی اِلَی اللهِ وَبِحُبِّکمْ وَبِقُرْبِکمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللهِ فَکونُوا عِنْدَ اللهِ رَجاَّئی یا سادَتی یا اَوْلِیاَّءَ اللهِ صَلَّی الله عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ وَلَعَنَ الله اَعْداَّءَ اللهِ ظالِمیهِمْ مِنَ الاَوَّلینَ وَالاْ خِرینَ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

ترجمه دعای توسل:

خدایا از تو می خواهم وتوجه می کنم به سوی تو به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت محمد (صلی الله علیه وآله)، ای ابا القاسم، ای رسول خدا، ای پیشوای رحمت، ای آقا ومولای ما، همانا رو آوردیم وشفیع گرفتیم وتوسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا ومقدم داریم در برابر حاجتهای خود، ای آبرومند در نزد خدا، شفاعت کن از برای ما نزد خدا، ای اباالحسن، ای امیرالمومنین ای علی بن ابیطالب ای حجت خدا بر خلق او، ای سید ما وسرور ما، براستی ما رو آوردیم وشفیع گرفتیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داریم تو را در جلو حاجتهای خودمان ای آبرومند نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای فاطمه زهرا ای دختر محمد ای روشنی چشم رسول ای بانوی ما وخانم ما براستی ما رو آوردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان آی آبرومند نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدای ای ابو محمد ای حسن بن علی ای پسند شده، ای فرزند رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را نزد خدا ای اباعبدالله ای حسین بن علی ای شهید ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما به درستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو سوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان آی آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابوالحسن ای علی بن الحسین ای زینت عبادت کنندگان ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابا جعفر ای محمد بن علی ای باقر ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای اباعبدالله ای جعفر بن علی ای صادق ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای اباالحسن ای موسی بن جعفر ای کاظم ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابوالحسن ای علی بن موسی ای رضا ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابا جعفر ای محمد بن علی ای تقی جواد ای فرزند رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابوالحسن ای علی بن محمد ای هادی نقی ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای ابو محمد ای حسن بن علی ای زکی العسکری ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داشتیم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای آبرومند در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا ای نائب حسن وخلفت حجت ای قائم منتظر مهدی ای پسر رسول خدا ای حجت خدا بر خلق او ای آقای ما ومولای ما بدرستی ما رو کردیم وشفیع قرار دادیم وتوسل نمودیم به تو بسوی خدا وپیش داریم ترا در پیش حاجتهای خودمان ای با آبرو در نزد خدا شفاعت کن ما را در نزد خدا. (پس حاجات خود را بطلبد که برآورده می شود انشاء الله تعالی). ودر روایت دیگر وارد شده که بعد از این بگوید: ای آقاهای من وموالیان من بدرستی من رو کردم به شما که امامان وذخیره من هستید برای روز نیازم وحاجتم بسوی خدا وتوسل نمودم به شماها بسوی خدا وشفیع قرار دادم شما را بسوی خدا پس شفاعت کنید به من در نزد خدا وخلاصی دهید مرا از گناهانم نزد خدا پس بدرستی شماها وسیله من هستید بسوی خدا وبه دوستی شماها وبه نزدیکی شماها امید رستگاری دارم از خدا پس باشید در نزد خدا امیدم ای آقاهای من ای دوستداران خدا رحمت کند خدا برایشان همه ولعنت کند. خدا دشمنان خدا را که ستمکاران ایشان اند از اولین وآخرین آمین پروردگار جهانیان.
فضیلت دعای حضرت حجت (علیه السلام)
کفعمی در بلد الامین فرموده این دعا، حضرت صاحب الامر (علیه السلام) است که تعلیم فرمود آن را به شخصی که محبوس بود، پس خلاص شد.
اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیک الْمُشْتَکی وَعَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ والِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاَمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَینا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکفِیانی فَاِنَّکما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکنی اَدْرِکنی اَدْرِکنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ(۱۳۱)

ترجمه دعای فرج حضرت حجت (علیه السلام)
خدایا بزرگ شد گرفتاری وریش شد درون برداشته شد پرده وبریده شد امید وتنگ شد پنهای زمین ودریغ کرد آسمان وتو کمک بخشی وشکایت پذیر ومورد اعتماد در سختی وهمواری خدایا رحمت فرست بر محمد وآل محمد توده هایی که فرض کردی بر ما اطاعت آنها را وشناساندی بدین مقام آنها را پس گشایش بده بر ما بحق آنها گشایش نزدیکی چون به هم زدن یا نزدیکتر ای محمد ای علی ای علی ای محمد کفایت کنید مرا شما کافی منید ویاریم کنید زیرا شما یاوران منید ای مولای ما ای صاحب الزمان به فریاد رس به فریاد رس به فریاد رس مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب هم اکنون هم اکنون هم اکنون بشتاب بشتاب بشتاب ای ارحم الراحمین بحق محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) وخاندان پاکش.
دعای عهد
امام صادق (علیه السلام) فرموده، هر کس چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد، واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند متعال او را برای یاری آن حضرت زنده کند وبه هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید وهزار گناه از او محو کند وآن دعا این است:
اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ وَرَبَّ الْکرْسِی الرَّفیعِ وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالاِنْجیلِ وَالزَّبُورِ وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ وَرَبَّ الْمَلاَّئِکةِ الْمُقَرَّبینَ وَالاَنْبِیاَّءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک بِوَجْهِک الْکریمِ وَبِنُورِ وَجْهِک الْمُنیرِ وَمُلْکک الْقَدیمِ یا حَی یا قَیومُ اَسْئَلُک بِاسْمِک الَّذی اَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالاَرَضُونَ وَبِاسْمِک الَّذی یصْلَحُ بِهِ الاَوَّلُونَ وَالاْ خِرُونَ یا حَیاً قَبْلَ کلِّ حَی وَیا حَیاً بَعْدَ کلِّ حَی وَیا حَیاً حینَ لا حَی یا مُحْیی الْمَوْتی وَمُمیتَ الاَحْیاءِ یا حَی لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِمامَ الْهادِی الْمَهْدِی الْقآئِمَ بِاَمْرِک صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ وعَلی ابآئِهِ الطّاهِرینَ عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فی مَشارِقِ الاَرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَعَنّی وَعَنْ والِدَی مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ کلِماتِهِ وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَاَحاطَ بِهِ کتابُهُ اَللّهُمَّ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَةِ یوْمی هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَیامی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیعَةً لَهُ فی عُنُقی لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَالذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ اِلَیهِ فی قَضاءِ حَوائِجِهِ وَالْمُمْتَثِلینَ لاَوامِرِهِ وَالْمُحامینَ عَنْهُ وَالسّابِقینَ اِلی اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَینَ یدَیهِ اَللّهُمَّ اِنْ حالَ بَینی وَبَینَهُ الْمَوْتُ الَّذی جَعَلْتَهُ عَلی عِبادِک حَتْماً مَقْضِیاً فَاَخْرِجْنی مِنْ قَبْری مُؤْتَزِراً کفَنی شاهِراً سَیفی مُجَرِّداً قَناتی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَالْبادی اَللّهُمَّ اَرِنی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ وَاکحَلْ ناظِری بِنَظْرَةٍ منِّی اِلَیهِ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَاَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَاسْلُک بی مَحَجَّتَهُ وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک وَاَحْی بِهِ عِبادَک فَاِنَّک قُلْتَ وَقَوْلُک الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کسَبَتْ اَیدِی النّاسِ فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِیک وَابْنَ بِنْتِ نَبِیک الْمُسَمّی بِاسْمِ رَسُولِک حَتّی لا یظْفَرَ بِشَیءٍ مِنَ الْباطِلِ اِلاّ مَزَّقَهُ وَیحِقَّ الْحَقَّ وَیحَقِّقَهُ وَاجْعَلْهُ اَللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِک وَناصِراً لِمَنْ لا یجِدُ لَهُ ناصِراً غَیرَک وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْکامِ کتابِک وَمُشَیداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دینِک وَسُنَنِ نَبِیک (صلی الله علیه وآله) وَاجْعَلْهُ اَللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَاْسِ الْمُعْتَدینَ اَللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِیک مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) بِرُؤْیتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلی دَعْوَتِهِ وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ اَللّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ اِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعیداً وَنَریهُ قَریباً بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ (اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ یا مَوْلای یا صاحِبَ الزَّمانِ)

ترجمه دعای عهد:

خداوندا، ای پروردگار پرتو جهان افروز وای پروردگار کرسی بلند پایه، وای پروردگار دریای بی پایان وفرود آورنده تورات وانجیل وزبور وای پروردگار سایه وگرمای سخت وفرود آورنده قرآن بزرگ، ای پروردگار فرشتگان مقرب وپیامبران وفرستادگان، خداوندا من از تو می خواهم به ذات بزرگوار وبه نور وجود تابنده وفرمانروائی دیرینه ات، ای زنده پاینده، از تو می خواهم به نامی که آسمانها وزمین ها را بدان وجود بخشیدی وبه نامی که اولین وآخرین عالم را بدان اصلاح کردی، ای زنده بیش از هر زنده وزنده پس از هر زنده، وای زنده هنگامی که احدی زنده نبود، ای زندگی بخش مردگان ومیراننده زندگان، ای زنده ای که جز تو خدایی نیست، خداوندا بر سرور ما امام وراهبر هدایت شده وقیام کننده به فرمان تو که درود خدا بر او وبر پدران پاکش باد وبر همگی مردان وزنان مومن در شرق وغرب عالم ودر کوه ودشت وخشکی ودریا واز سوی من وپدر ومادرم، از درودهایی که معادل عرش خدا ودر شمار کلمات اوست وآنچه علمش وکتاب آفرینش او بر آن احاطه دارد، خداوندا من در این روز ودر همگی روزها پیمانم را با او تجدید می کنم وهرگز از عهد وبیعت او که بر گردن منست باز نخواهم گشت وپیوسته بر آن پا بر جا خواهم بود. خداوندا مرا از یاران وهواخواهان او واز کسانی که مدافع او خواهند بود قرار ده، آنانکه او امر او را به سرعت انجام می دهند واز او حمایت می کنند ومشتاقا بر دلبستگی به او پیشی می گیرند ودر کنار او شهید می گردند. خداوندا اگر میان من واو مرگ که برای همه بندگانت قرار داده ای جدایی افکنده پس مرا از گورم در حالی که کفنم را برگردن افکنده وشمشیرم را از نیام برکشیده ونیزه ام را در دست گرفته ودعوت او را در همه جا اجابت کرده ام، برانگیز، خداوندا مرا آن چهره زیبای رشید راهنمای واز پرده غیب آشکارا کن ودیده ام را روشن ساز وفرج آن حضرت را نزدیک وخروجش را آسان فرما، مرا در سالک رهروان او قرار ده وفرمانش را نافذ گردان وسپاهش را پشتیبان باش، خداوندا سرزمینهای خود را به وسیله او آباد گردان وبندگانت را بخاطر او زنده ساز زیرا تو گفته ای وسخنت حق است. (خشکی ودریا را فساد قرار گرفته به سبب کارهایی که مردمان کرده اند،) پس خداوندا ولی خود وپسر دختر پیامبرت را که همنام رسول توست بر ما آشکار ساز، تا آنکه بر فساد پیروزی یابد وآن را نابود سازد وحق را ثابت گرداند. پس خداوندا او را پناه بندگان ستمدیده ات ویاری دهنده کسی که جز تو یاوری ندارد قرار بده وبه وسیله او احکام قرآن را که تعطیل گردیده است برقرار ساز واو را بر پا دارنده آنچه از نشانه های دینت وسنت های پیامبرت که درود خدا بر او وخاندانش باد قرار ده، خداوندا او را از هجوم وفتنه تجاوزکاران محفوظ بدار، خداوندا پیامبرت محمد را که درود خدا بر او وخاندانش باد وآنها را که دعوتش را پذیرفته اند به دیدار او خشنود فرما وبر پریشانی ما رحمت آور. خداوندا این غم جانکاه را با ظهور آن حضرت از دل این امت برطرف ساز وبه ظهورش تعجیل فرما، زیرا گروهی ظهور او را بعید دانند در حالی که ما آن را قریب وحتمی می دانیم ای خدای مهربان ومهربانترین مهربانان به رحمت خود دعای ما را مستجاب فرما. پس سه مرتبه دست بر ران راست خود می زنی ودر هر مرتبه می گویی: شتاب فرما، شتاب فرما ای مولای من ای صاحب الزمان.
زیارت مبارکه آل یاسین
یکی از زیاراتی که از ناحیه مقدس امام عصر ارواحنا فداه به افتخار محمد حمیری در پاسخ مسائلی که از آن حضرت سوال کرده بودند، رسیده است (زیارت آل یاسین) می باشد که علاقمندان به حضرت بقیه الله فی الارضین، طبق دستور حضرتش در شداید وگرفتاریها آن را می خوانند وبه آن حضرت توسل می جویند، ونتیجه آن قطعی است وآنچه نگارنده در ارتباط با این زیارت می توانم عرض کنم این است که این زیارت کلید سعادت دو جهان وگشاینده هر مشکل ورساننده هر مشتاقی به آرزوی دیرینه خود است.

سخن سر بسته گفتم با حریفان * * * خدایا زین معما پرده بردار

اکنون با هم به سخنان حضرت ولی الله الاعظم حجه بن الحسن العسکری روحی لتراب مقدمه الفداء، گوش فرا می دهیم:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم لا لامْرِهِ تَعْقِلُونَ وَلا مِنْ اَوْلِیاَّئِهِ تَقْبَلُونَ حِکمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِی النُّذُرُ اَلسَّلامُ عَلَینا وَعَلی عِبادِاللهِ الصّالِحینَ (سَلامٌ عَلی آلِ یسَّ) اَلسَّلا مُ عَلَیک یا داعِی اللهِ وَرَبّانِی آیاتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا بابَ اللهِ وَدَیانَ دینِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا خَلیفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللهِ وَدَلیلَ اِرادَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا تالِی کتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیک فی آناءِ لَیلِک وَاَطْرافِ نَهارِک اَلسَّلامُ عَلَیک یا بَقِیةَ اللهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا میثاقَ اللهِ الَّذی اَخَذَهُ وَوَکدَهُ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَعْدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَهُ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ وَعْداً غَیرَ مَکذوُبٍ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تَقْرَءُ وَتُبَینُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تُصَلّی وَتَقْنُتُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تَرْکعُ وَتَسْجُدُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تُهَلِّلُ وَتُکبِّرُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ اَلسَّلامُ عَلَیک حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی اَلسَّلامُ عَلَیک فِی اللَّیلِ اِذا یغْشی وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّی اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الاِمامُ الْمَاْموُنُ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْموُلُ اَلسَّلامُ عَلَیک بِجَوامِعِ السَّلامِ اُشْهِدُک یا مَوْلای اَنّی اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا الله وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبیبَ اِلاّ هُوَ وَاَهْلُهُ وَاُشْهِدُک یا مَوْلای اَنَّ عَلِیاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَالْحُسَینَ حُجَّتُهُ وَعَلِی بْنَ الْحُسَینِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ وَموُسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَعَلِی بْنَ موُسی حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَعَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَاَشْهَدُ اَنَّک حُجَّةُ اللهِ اَنْتُمُ الاَوَّلُ وَالاخِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَکمْ حَقُّ لا رَیبَ فیها یوْمَ لا ینْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَمْ تَکنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کسَبَتْ فی ایمانِها خَیراً وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَاَنَّ ناکراً وَنَکیراً حَقُّ وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقُّ وَاَنَّ الصِّراطَ حَقُّ وَالْمِرْصادَ حَقُّ وَالْمیزانَ حَقُّ وَالْحَشْرَ حَقُّ وَالْحِسابَ حَقُّ وَالْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقُّ وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقُّ یا مَوْلای شَقِی مَنْ خالَفَکمْ وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَکمْ فَاشْهَدْ عَلی ما اَشْهَدْتُک عَلَیهِ وَاَ نَا وَلِی لَک بَری مِنْ عَدُوِّک فَالْحَقُّ ما رَضیتُموُهُ وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُموُهُ وَالْمَعْروُفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ وَالْمُنْکرُ ما نَهَیتُمْ عَنْهُ فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَبِرَسوُلِهِ وَبِاَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَبِکمْ یا مَوْلای اَوَّلِکمْ وَآخِرِکمْ وَنُصْرَتی مُعَدَّةٌ لَکمْ وَمَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکمْ آمینَ آمینَ.

ترجمه زیارت مبارکه آل یس:
بنام خداوند بخشاینده مهربان، اینان در امر خداوند تعقل (فکر) نمی کنند واز اولیای او هم نمی پذیرند. حکمتی رساست. سلام بر ما وبر بندگان صالح خداوند باد.
هرگاه خواستید به سوی خداوند تبارک وتعالی به وسیله ما توجه کنید وبه سوی خود ما روی آورید، پس بگوئید چنانچه خداوند بزرگ فرموده است:
(سلام ودرود بر خاندان جلیل عصمت وطهارت (سلام الله علیهم اجمعین).
سلام بر او ای دعوت کننده به سوی خداوند وپرورش دهنده عالم وجود وتکامل بخش همه موجودات، ای حجه بن الحسن!
سلام بر تو ای باب رحمت الهی وای کسی که تنها راه ارتباط با خداوند وبندگی او هستی ووصول به این هدف فقط در سایه لطف وراهنمائی تو عملی خواهد بود.
سلام بر تو ای حافظ ونگهبان دین خداوند متعال.
سلام بر تو ای جانشین خداوند در روی زمین.
سلام بر تو ای بزرگمردی که یاری کننده حق خداوند، یعنی نصرت بخش دین خدایی.
سلام بر تو ای حجت خداوند وای راهنمای همه مردم به آنچه او از بندگانش (چون اطاعت اوامر وترک نواهی) خواسته است.
سلام ما بر تو ای مهدی! ای تلاوت کننده قرآن وای بیان کننده حقایق ومعارف حیاتبخش آن.
سلام بر تو ای ولی عصر وامام زمان در تمام لحظات شب وروز.
سلام ودرود بر تو، ای آخرین حجت وفرستاده خداوند که دیگر پس از وجود عزیزت از طرف خداوند کسی به نام پیامبر وامام نخواهد آمد.
سلام بر تو ای فرمانروای جهان هستی که خداوند از همه بندگان در مورد حکومت وامامت تو پیمان موکد گرفته است.
سلام بر تو ای مصلح جهانی که خداوند به تو وعده وتضمین فرموده است که سلطنت وحکومتت عالمگیر شده، جهان پس از گسترده شدن ظلم وجور وستم بر سراسر گیتی، در سایه حکومت عدالت پرورت، مشحون وپر از عدل گردد.
سلام بر تو ای پرچم افراشته عدل الهی وحکمت موهوب حق وپناه خلق ورحمت بی نهایت خداوند تبارک وتعالی بر همه جهانیان - واین وعده ای است که قطعا عملی خواهد شد وهرگز در آن خلافی نیست -.
سلام بر تو ای برپادارنده حق، آنگاه که بدین منظور قیام کنی (ویا در همه حالاتی که به پا خواسته ای).
سلام بر تو هنگامی که می نشینی.
سلام بر تو زمانی که به تلاوت وقرائت کتاب خدا وتفسیر وبیان حقایق آن (چه در زمان غیبت وچه هنگام ظهور) مشغولی.
سلام بر تو در آن هنگام که در نماز وقنوت ونیایشی.
سلام بر تو در آن هنگام که رکوع وسجده می کنی.
سلام بر تو - ای امام عصر! - هنگامی که خداوند را به یگانگی یاد می کنی وکلمه مقدس (لا اله الا الله) را بر زبان مبارکت جاری می فرمائی.
سلام بر تو - ای منجی بشریت! - زمانی که به حمد وثنا وستایش الهی واستغفار مشغولی.
سلام بر تو آنگاه که صبح وشام می کنی.
سلام بر تو در تمام ساعات ولحظات شب وروز.
سلام بر درود ما بر تو - ای امام آسمانی وعزیز ما -! که در پناه قدرت بی نهایت خداوند محفوظ خواهی بود.
سلام بر تو ای کسی که مقدم بر تمام عالم وبرتر از همه آرزوهایی.
سلام همه جانبه ما بر تو ای حجت منتظر!
ای مولای من! شاهد باش که من گواهی می دهم به خدای یکتا واینکه خداوندی جز او نیست وبرای او شریکی وجود ندارد. وشهادت می دهم که وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بنده ورسول وفرستاده اوست واینکه تنها او وخاندانش دوست ومحبوب خداوند (تبارک وتعالی) هستند. وگواهی می دهم که وجود مقدس حضرت امیرالمومنین، حجت ونماینده خداوند است بر روی زمین وپس از آن حضرت، فرزندش حضرت امام حسن (علیه السلام) ونیز امام حسین (علیه السلام) وپس از آن حضرت، فرزندش حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) وپس از آن حضرت فرزندش حضرت محمد بن علی (علیه السلام) وپس از آن حضرت فرزندش حضرت صادق (علیه السلام) وپس از آن حضرت فرزند عزیزش حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) وپس از آن بزرگوار فرزند گرامی وی حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) وبعد از آن حضرت فرزند عزیزش حضرت جواد (علیه السلام) وبعد از آن امام عزیز فرزندش حضرت هادی (علیه السلام) وپس از آن سرور وجود عزیزت تنها حجت وسفیر خداوند متعال در روی زمین هستید.
وگواهی می دهم که رجعت وبازگشت شما خاندان عصمت وطهارت (سلام الله علیهم اجمعین) متعاقب امر فرج وظهور شما حق است وجای هیچ گونه تردید وشکی نیست. آن هم در روزی که اگر کسی قبلا ایمان نیاورده باشد، دیگر در آن روز ایمان وی نفعی برایش نخواهد داشت. وگواهی می دهم که روز قیامت وبرانگیخته شدن مردگان وحضور در صحرای قیامت برای رسیدگی به اعمال همگان وآنچه که مردم در دنیا انجام داده اند، حق است.
وگواهی می دهم که صراط وعبور از آن ونیز میزان در قیامت برای سنجش اعمال مردم حق است. وشهادت می دهم که بهشت ونعمتهای آن وجهنم وعذابهای آن، همگی حق است (ونیکوکاران به بهشت وبدکاران به دوزخ خواهند رفت).
ای مولای من، ای صاحب الزمان! شقاوتمند وبدبخت کسی است که با شما مخالفت کند وسعادتمند آن فردی است که از شما فرمان برد. ای (مولای من!) آنچه را بر آن شاهد وگواه گرفتم، در نزد خداوند برای من گواهی بده. آری، من دوست شما هستم واز دشمنان شما بیزاری می جویم. (ای مولای من!) آنچه شما بدان راضی باشید، حق است وآنچه شما نپسندید، باطل ومعروف آن چیزی است که شما به آن امر کرده ومنکر وناپسند آن کاری است که شما آن را رد فرموده اید. پس من به خداوند یکتا وبی شریک وبه جد شما رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وبه جد دیگرتان حضرت امیرالمومنان (علیه السلام) وبه ائمه پس از آن حضرت تا وجود مقدس وعزیز شما ایمان واعتقاد دارم.
(ای مولای من وای مهدی عزیز) من خودم را برای اینکه در خدمت شما با دشمنانتان نبرد کنم آماده می بینم وعلاقه ومحبت من مخصوص به شما خاندان رسالت است. خداوند این سعادت را به من ارزانی فرما.
دعای بعد از زیارت آل یس
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ نَبِی رَحْمَتِک وَکلِمَةِ نوُرِک وَاَنْ تَمْلاَ قَلْبی نوُرَ الْیقینِ وَصَدْری نوُرَ الا یمانِ وَفِکری نوُرَ النِّیاتِ وَعَزْمی نوُرَ الْعِلْمِ وَقُوَّتی نوُرَ الْعَمَلِ وَلِسانی نوُرَ الصِّدْقِ وَدینی نوُرَ الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِک وَبَصَری نوُرَ الضِّیآءِ وَسَمْعی نوُرَ الْحِکمَةِ وَمَوَدَّتی نوُرَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ (علیهم السلام) حَتّی اَلْقاک وَقَدْ وَفَیتُ بِعَهْدِک وَمیثاقِک فَتُغَشّینی رَحْمَتُک یا وَلِی یا حَمیدُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ حُجَّتِک فی اَرْضِک وَخَلیفَتِک فی بِلادِک وَالدّاعی اِلی سَبیلِک وَالْقآئِمِ بِقِسْطِک وَالثّآئِرِ بِاَمْرِک وَلِی الْمُؤْمِنینَ وَبَوارِ الْکافِرینَ وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ وَمُنیرِ الْحَقِّ وَالنّاطِقِ بِالْحِکمَةِ وَالصِّدْقِ وَکلِمَتِک التّآمَّةِ فی اَرْضِک الْمُرْتَقِبِ الْخآئِفِ وَالْوَلِی النّاصِحِ سَفینَةِ النَّجاةِ وَعَلَمِ الْهُدی وَنوُرِ اَبْصارِ الْوَری وَخَیرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدی وَمُجَلِّی الْعَمی الَّذی یمْلاَ الاَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً کما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً اِنَّک عَلی کلِّشَیءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی وَلِیک وَابْنِ اَوْلِیآئِک الَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَاَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً اَللّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدینِک وَانْصُرْ بِهِ اَوْلِیآئَک وَاَوْلِیآئَهُ وَشیعَتَهُ وَاَنْصارَهُ وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ اَللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کلِّ باغٍ وَطاغٍ وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِک وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینَ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ یوُصَلَ اِلَیهِ بِسُوَّءٍ وَاحْفَظْ فیهِ رَسوُلَک وَآلَ رَسوُلِک وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَاَیدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ ناصِریهِ وَاخْذُلْ خاذِلیهِ وَاقْصِمْ قاصِمیهِ وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکفْرِ وَاقْتُلْ بِهِ الْکفّارَ وَالْمُنافِقینَ وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ حَیثُ کانوُا مِنْ مَشارِقِ الاَرْضِ وَمَغارِبِها بَرِّها وَبَحْرِها وَامْلاَ بِهِ الاَرْضَ عَدْلاً وَاَظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیک (صلی الله علیه وآله) وَاجْعَلْنِی اللهمَّ مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ وَاَتْباعِهِ وَشیعَتِهِ وَاَرِنی فی آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) ما یاْمُلوُنَ وَفی عَدُوِّهِمْ ما یحْذَروُنَ اِلهَ الْحَقِّ آمینَ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِکرامِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

ترجمه دعا:

خداوندا، از پیشگاه مقدست استدعا می کنم که بر پیامبر رحمت وکلمه نور خود، محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) درود فرستی. (خدایا) خانه دل مرا از نور یقین وسینه ام را از نور ایمان انباشته فرما، فکر واندیشه ام را به نور نیتهای خیر وعزم واراده ام را به نور علم روشن ومنور گردان، قوت جسم وجانم را به نور عمل تقویت فرما، زبان مرا به نور راستی ودینم را به وسیله بصیرت وشناخت واقعی آن مساعدت کن، دیدگانم را با نور بصیرت، گوشم را به نور حکمت وقلبم را که خانه ومرکز محبت تو است محل تمرکز وجایگاه نور دوستی ومحبت محمد وآل محمد (علیهم السلام) قرار ده تا در حالی که به عهد ومیثاق خویش وفا کرده باشم تو را ملاقات کنم وتو مرا غریق رحمت خود گردانی، ای مولائی که تمام صفات کمالیه در تو جمع است.
خداوندا! بر محمد بن الحسن العسکری که حجت وخلیفه وجانشین تو در زمین وهمه بلاد است درود فرست! بر او که مردم را به سوی تو وبه شناخت تو دعوت می کند. او کسی است که به عدل وداد تو قیام کننده ومجری آن در سراسر عالم وجود است، کسی که بندگان را به سوی تو بر می انگیزد ودوست وسرپرست اهل ایمان ونابود کننده کفار ودشمنان تو است. درود ورحمت فرست بر او که جهان هستی را روشنی بخش وبرطرف کننده جهل وکفر است، بر آن آقایی که آشکار کننده حق وبیان کننده حکمت وصداقت وکلمه تامه تو در زمین است (روح اعظم الهی در زمین)، که همان بنده خاصی که مراقب فرمان تو وخائف وترسناک است در مقابل عظمت کبریایی تو ونصیحت کننده بندگان تو وکشتی نجات ونماینده راه تو در جهان است، بر آن مولا وآقایی که بندگانت را از کوری وتاریکی وجهل وکفر نجات می دهد وهمگان را با نور ایمان وولایتش هدایت می فرماید، بر آن که بهترین کسی است که لباس انسانیت وهدایت وارشاد به تن نموده است وکوردلان را بینا می کند، بر او که جهان را پس از فراگیر شدن ظلم وستم، پر از عدل وداد می کند. ای خدائی که بر همه چیز توانایی! دعاهای مرا درباره ولی عزیزت مستجاب فرما.
بارالها، بر نماینده توانای خود وآن کسی که به حق قیام می کند وفرزند اولیای خویش که اطاعتشان را بر بندگانت واجب ولازم وحق آنان را بر همه فرض وضروری ساختی، درود ورحمت فرست.
خداوندا، مهدی عزیزت را یاری فرما ودین مقدس اسلام را با قیامش نصرت عنایت کن ودر سایه وجود مقدس امام عصر، دوستان وپیروان وشیعیانش را یاری فرما. (بار خدایا) ما را نیز از اولیای خود شیعیان ولی گرامی وعزیزت قرار ده.
پروردگارا، حجه بن الحسن (علیه السلام) را از شر ستمگران وطاغیان زمان واز شر تمام مخلوقاتی که آفریده ای، در پناه خودت محفوظ بدار ووجود عزیزش را از تمام حوادث عالم واز طرف راست وچپ وجلو وپشت سر محافظت فرما.
خداوندا وجود مصلح حقیقی عالم را از تمام گزندها وبدیها وناگواریها در پناه عنایت خاص وقدرت بی نهایت خود محفوظ وپاینده بدار. (بار خدایا) در سایه قیام آن حضرت وحکومت کریمه اش، شخصیت حبیب خود محمد وخاندان عزیزش وتعلیمات عالیه آن را نگاهداری کن.
خداوندا با بر پا ساختن حکومت حضرت مهدی در کره زمین، عدل وداد را در سراسر گیتی ظاهر فرما، او را نصرت خود موید دار، یاوارنش را یاری ومخالفانش را خوار وذلیل کن، دشمنانش ونیز ستمگران وجباران را خرد ونابود ومنافقان را به وسیله شمشیر انتقام حضرتش وهمچنین تمام ملحدان ودشمنان دین تو در هر کجا از شرق وغرب عالم ویا در دریا وصحرا هستند هلاک فرما.
خداوندا زمین را از برکات سلطنت عدالت پرورش پر از عدل وداد کن ودین وآئین حبیبت محمد (اسلام وقوانین حیاتبخش آن) را - که درود خدا بر او وخاندانش باد - ظاهر وبر تمام جهان وجود حاکم فرما.
خدایا به لطف وکرمت مرا از یاران وانصار واز شیعیان ومتابعت کنندگان آن حضرت قرار ده وآنچه را که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) وخاندان عزیزش آرزوی دیدن آن را دارند. (حکومت جهانی مهدی) به من بنما تا با چشم خود آن را ببینم ودلم شفا یابد. ای پروردگار مهربان، دعایم را مستجاب کن ومرا به آرزوی دیرین خود برسان ای خدا حق، ای صاحب قدرت وجلال وبزرگواری وای از همه مهربانتر.
دعای حضرت مهدی (علیه السلام)
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَصِدْقَ النِّیةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکرِمْنا بِالْهُدی وَالاِسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکمَةِ وَامْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکفُفْ اَیدِینا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلی عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ وَعَلَی الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَی الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلی مَرْضَی الْمُسْلِمینَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلی مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلی مَشایخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَی الشَّبابِ بِالاِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَی النِّساَّءِ بِالْحَیاَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَی الاَغْنِیاَّءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَی الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَی الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَی الاُسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَی الاُمَراَّءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَی الرَّعِیةِ بِالاِنْصافِ وَحُسْنِ السّیرَةِ وَبارِک لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِی الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِک وَرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

ترجمه دعای حضرت مهدی (علیه السلام):

بار خدایا روزی کن ما را توفیق واطاعت ودوری از نافرمانی ونیت پاک وحرمت گزاری وگرامی دار ما را به رهجویی واستقامت وبگردان زبان ما را به درستگویی وحکمت وپرکن دلهای ما را به دانش ومعرفت وپاک دار شکمهای ما را از حرام وشبهه ناک وباز دار دست ما را از ستم ودزدی وبر هم نه چشمهای ما را از هرزگی وخیانت وببند گوشهای ما را از سخن بیهوده وبدگویی وتفضل کن بر دانشمندان ما به پارسایی وخیرخواهی وبر دانش آموزان به کوشش وشوق وبر شنودگان به پیروی وپندگیری وبر بیماران مسلمانان به درمان وآسایش وبر مردگانشان به مهربانی ودلجویی وبر پیرمردان ما به وقار وسنگینی وبر جوانان به بازگشت وتوبه وبر زنان به حیاء وپاکدامنی وبر توانگران به تواضع وبخشش کردن وبر فقیران به شکیبایی وقناعت وبر جنگجویان به یاری وپیروزی وبر اسیران به رهایی وآسودگی وبر امیران به عدالت ومهرورزی وبر رعیت به انصاف وخوش رفتاری وبرکت ده به حاجیان وزواران در توشه وهزینه وبه انجام رسان آنچه واجب کردی بر ایشان از حج وعمره به فضل ورحمتت ای ارحم الراحمین.
تسبیح امام زمان (عجل الله فرجه) از روز هیجدهم تا آخر ماه
سبحان الله عدد خلقه سبحان الله ارضی نفسه سبحان الله مداد کلماته سبحان الله زنه عرشه والحمدلله مثل ذلک. (۱۳۲)
حرز امام زمان (عجل الله فرجه)
یا مالک الرقاب ویا هازم الاحزاب یا مفتح الابواب یا مسبب الاسباب سبب لنا سببا لا نستطیع له طلبا بحق لا اله الا الله محمد رسول الله صلی الله علیه وعلی اله اجمعین. (۱۳۳)
دعا جهت سلامتی امام زمان (علیه السلام)
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه وعلی ابائه فی هذه الساعه وفی کل ساعه ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا. (۱۳۴)
در خاتمه باید تشکر کنم از حضرات آیات عظام، حجج اسلام، وعاظ کرام وشعرای محترم ودوستان وشیعیان اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) که در چاپ ونشر آثار آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) ما را یاری نمودند.
وسفارش حقیر به شیفتگان حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان (علیه السلام) این است که دست از این مسجد مقدس جمکران بر ندارند که خیر دنیا وآخرت در اینجاست. این سفارش از ناحیه امام زمان (علیه السلام) ومراجع عالیقدر وعلماء اعلام وبزرگان دین بود که به این مسجد جمکران رغبت بیشتر کنند، من دست وپای آن عزیزانی که از راه دور ونزدیک به این مکان مقدس (مسجد جمکران) می آیند می بوسم، جانم به فدای خاک پای آن مراجع بزرگوار شیعه که با پای پیاده به این مسجد شریف جمکران می آمدند وهفته ها در این مسجد بیتوته می کردند وبا امام زمان (علیه السلام) درد دل می نمودند که زبان حال همه ما در این مسجد مقدس این است:

العجل ای صاحب محراب ومنبر العجل * * * العجل ای حامی دین پیمبر العجل
العجل ای باعث ایجاد عالم العجل * * * العجل ای وارث شمشیر حیدر العجل

خداوندا، این خدمت ناچیز را از ما قبول فرما، پروردگارا به حق یوسف زهرا این کشور صاحب الزمان ایران ومقام معظم رهبری وحوزه های علمیه مخصوصا حوزه علمیه قم ومسئولین محترم کشوری ولشکری وهمه ملت بزرگ ایران را در پناه ولی عصر امام زمان (علیه السلام) از خطرها محافظت بفرما، آمین یا رب العالمین.
اللهم صل وسلم وزد وبارک علی صاحب الدعوه النبویه والصوله الحیدریه والعصمه الفاطمیه والحلم الحسنیه والشجاعه الحسینیه والعباده السجادیه والماثر الباقریه والاثار الجعفریه والعلوم الکاظمیه والحجج الرضویه والجواد التوقیه والنقاوه النقویه والهیبه العسکریه والغیبه الالهیه القائم بالحق والداعی الی صدق المطلق الکلمه الله وامام الله وحجه الله القائم بامرالله والقسط لدین الله الغائب بامر الله والذاب عن حرم الله امام السر وو العلن دافع الکرب والمحن صاحب الجود والمنن الامام بالحق ابی القاسم محمد بن الحسن صاحب العصر والزمان وخلیفه الرحمن ومظهر الایمان وقاطع البرهان وشریک القرآن وامام الانس والجان صلوات الله وسلامه علیه وعلیهم اجمعین.
الصلوه والسلام علیک یا وصی الحسن والخلف الصالح یا امام زماننا ایها القائم المنتظر المهدی یابن رسول الله یابن امیرالمومنین یا امام المسلمین یا حجه الله علی الخلائق اجمعین یا سیدنا ومولینا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله وقدمناک بین یدی حاجاتنا فی الدنیا والاخره یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله عز وجل بحقک وبحق آبائک الطاهرین.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

پاورقی:

-----------------

(۱) انوار المشعشین، جلد ۱، ص ۱۹۷.
(۲) صفحات ۱۹ - ۲۲ کتاب.
(۳) نجم ثاقب، ص ۲۱۲ چاپ اسلامیه.
(۴) نجم ثاقب ص ۲۹۴.
(۵) سیره ابن هشام، جلد ۲، صفحه ۱۴۱.
(۶) سوره توبه، آیه ۱۸.
(۷) سوره توبه، آیه ۱۰۸.
(۸) بحارالانوار، جلد ۸۳، صفحه ۳۵۱.
(۹) مستدرک الوسائل، جلد ۳، صفحه ۳۶۳.
(۱۰) وسائل الشیعه، جلد ۳، صفحه ۴۸۵.
(۱۱) البلدان، ترجمه فارسی، صفحه ۱۴۱.
(۱۲) همان کتاب، صفحه ۲۲.
(۱۳) الذریعه، ۷/۲۱۶
(۱۴) انوار المشعشعین، جلد ۱، صفحه ۱۹۷.
(۱۵) حجه الاسلام غضنفری خوانساری.
(۱۶) ۹۲ تن از نجات یافتگان، صفحه ۲۰۹.
(۱۷) انوار المشعشعین، صفحه ۱۸۸.
(۱۸) نقل از آیه الله شیخ ابوالحسن مصلحی
(۱۹) از دستنویس های مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ مرتضی حائری، که در واحد فرهنگی کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۲۰) از آیت الله سید مهدی مرعشی
(۲۱) از آیة الله بنی فضل
(۲۲) حجه الاسلام والمسلمین حاج اکبر آقا کیائی نژاد
(۲۳) نوشته معظم له در واحد فرهنگی کتابخانه حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۲۴) نقل از گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۱۱، انفاق از دیدگاه اسلام، ص ۱۵۷.
(۲۵) از مجله حوزه ۴۴ - ۴۳، ص ۱۴۰.
(۲۶) جمادی الاولی ۱۴۱۵ - لطف الله صافی، دستخط معظم له در کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۲۷) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابولفضل (ع) موجود است.
(۲۸) مستدرک السفینه، جلد ۱، صفحه ۳۴۵.
(۲۹) از کتاب انوار المشعشعین فی تاریخ القم والقمیین، صفحه ۱۸۹.
(۳۰) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابولفضل (ع) موجود است.
(۳۱) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۳۲) شیفتگان حضرت مهدی، ص ۱۱۶.
(۳۳) دستخط معظم له در کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۳۴) چون متاهلین ۲۰ ریال ومجردین ۱۵ ریال ومجموع طلاب ۳۵۰ نفر بودند.
(۳۵) دستخط معظم له در کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۳۶) ملاقات با امام زمان (علیه السلام)، ج ۲، ص ۱۹۶.
(۳۷) پرواز روح، ص ۱۱۴.
(۳۸) این داستان را معظم له در منزلشان برای حقیر نقل کردند.
(۳۹) این داستان را معظم له در مدرسه باقریه به حقیر نقل کردند.
(۴۰) دستخط آیت الله سید محمد مهدی المرتضوی اللنگرودی (عبدالصاحب) در واحد فرهنگی کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۴۱) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۴۲) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۴۳) دستخط معظم له در کتابخانه حضرت ابوالفضل (ع) موجود است.
(۴۴) نقل از شیفتگان حضرت مهدی.
(۴۵) نقل از شیفتگان امام زمان (علیه السلام).
(۴۶) پاسخ ده پرسش، پاورقی ۳۱، ۹۲ تن از نجات یافتگان ۱۱۸.
(۴۷) این داستان را آقای حاج حبیب رجبیان اخوی حاج یدالله رجبیان در دفترشان به حقیر نقل کردند.
(۴۸) داستانهای شگفت، اثر آیة الله شهید دستغیب، حکایت ۱۰۸، ص ۲۱۷.
(۴۹) بلبل بوستان حضرت مهدی (ع)، ج ۲، ص ۲۵۵.
(۵۰) ملاقات با امام زمان، ج ۱، ص ۸۱.
(۵۱) ملاقات با امام زمان (علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۲۶.
(۵۲) متن کامل تشرف این کودک ۱۳ ساله وشفا یافتن به دست حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در کتاب (کریمه اهل بیت) آمده است ونیز فیلم مصاحبه چندانی ومادرش در واحد فرهنگی کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) موجود است. توضیح اینکه آقای دکتر باهر به مناسبت ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در کتابخانه عمومی حضرت ابوالفضل (ع) در حضور آیت الله حاج سید حجت چاوشی دانشجویان عزیز در ضمن سخنرانی، داستان سعید چندانی را بیان فرمودند که خود معظم له معاینه کرده بودند. فرمودند: از عنایت امام زمان ومسجد مقدس جمکران بود. شفای ایشان یک معجزه الهی بود.
(۵۳) آقای غلامرضا مسبح مرد با تقوی وخیر هستند، علاوه در امور خیریه وکمک به فقرا ومستمندان مسجدی به نام الزهراء (سلام الله علیها) در محله محروم قم (یزدانشهر) بنا کرده اند. که در روز ولادت با سعادت صدیقه طاهره، شیفته روز جزاء فاطمه زهرا(ع) بانوی بانوان دو جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر پربهای قرآن، کفو وهمتای امیرمومنان (ع)، ویکی از علل آفرینش عالم امکان در آل کسا محور، عزیز قلب پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، ولیه الله اطهر، واز یازده فرزند معصومش برتر، خانه اش منزل (هل اتی)، پدرش محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم)، همسرش علی مرتضی (ع) پسرانش امام حسن (ع) وامام حسین (ع)، دخترانش ام کلثوم (س)، وزینب (س)، دستش بوسه گاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، مهرش، صفا بخش قلوب اولیاء مودتش اجر رسالت، خاتم الانبیاء ووالاترین مدحش ام ابیها... این مسجد با عظمت با حضور ائمه محترم جماعات قم وآیات عظام وحجج اسلام وشخصیت های محترم کشوری وعلمی افتتاح شد وبعد از صرف نهار، خطیب بزرگوار، سخنگوی ائمه جماعات قم حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا سعید اشراقی درباره عظمت فاطمه زهرا وثواب بناء مسجد صحبت کردند وحدیثی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند که من بناء مسجدا بناء الله له بیتا فی الجنه، امیدوارم خداوند متعال توفیق خدمت بیشتر به ایشان وهمه ما عنایت بفرماید.
(۵۴) مفاتیح الجنان، صفحه ۲۱۰.
(۵۵) کتاب انوار المشعشعین، صفحه ۲۰۳.
(۵۶) کتاب انوار المشعشعین، صفحه ۲۰۴.
(۵۷) انوار المشعشعین، صفحه ۲۰۴.
(۵۸) ملاقات با امام زمان، ج ۲، ص ۱۴۰.
(۵۹) انوار المشعشعین، صفحه ۲۰۲.
(۶۰) محرم سال ۱۴۱۴، م، غ، خادم مسجد.
(۶۱) قدرت الله امیری، از تهران.
(۶۲) علی معماریان، از قم، ۷/۱/۱۳۷۱.
(۶۳) یدالله براتی مقدم.؟؟؟ جاده سنتو.
(۶۴) ولید بن عباس سعودی، حجاز.
(۶۵) عبدالنبی انصاری از قم.
(۶۶) تهران، بزرگراه رسالت.
(۶۷) علی زینی، از تهران، خیابان خاوران.
(۶۸) دانشمند سیاوشی، از رشت، سوادکوه، زیر آب، ۲۰/۷/۷۳.
(۶۹) عزیز الله حیدری، از قم.
(۷۰) آقای علی نیکنام، از تهران، ۲۴/۱/۷۲.
(۷۱) اکبر بهادری.
(۷۲) آقای حاج حسن لمسه چی عموی مرحوم حاج میرزا علی لمسه چی بود وفرزندان برومندش در تهران اقامت دارند.
(۷۳) الزام الناصب
(۷۴) سوره هود، آیه ۱۰.
(۷۵) سوره ابراهیم، آیه ۵.
(۷۶) سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
(۷۷) سوره حج، آیه ۶۰.
(۷۸) بحارالانوار، جلد ۵۱، ص ۴۸.
(۷۹) بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۸.
(۸۰) سوره قمر، آیه ۱.
(۸۱) بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۷.
(۸۲) سوره الرحمن، آیه ۶۳.
(۸۳) سوره صف، آیه ۹.
(۸۴) سوره بقره، آیه ۱.
(۸۵) سوره حدید، آیه ۲۶.
(۸۶) سوره قصص، آیه ۴.
(۸۷) مهدی موعود، ص ۲۶۰.
(۸۸) سوره اسراء، آیه ۸۳.
(۸۹) سوره بروج.
(۹۰) مهدی موعود، ص ۲۷۳.
(۹۱) سوره شوری، آیه ۱۶.
(۹۲) مهدی موعود.
(۹۳) نقل کتاب ها در این قسمت از کتاب (خورشید مغرب) تالیف محمد رضا حکیمی می باشد.
(۹۴) زندگانی چهارده معصوم، ص ۱۲۸۸ واکمال الدین.
(۹۵) مهدی موعود، ص ۲۹۴.
(۹۶) بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱
(۹۷) سوره بقره، آیه ۳۰.
(۹۸) سوره نور، آیه ۵۵.
(۹۹) تفسیر البرهان، ج ۳، ص ۱۴۶.
(۱۰۰) کافی، ج ۱، ص ۵۱۴.
(۱۰۱) اکمال الدین ج ۱، ص ۳۲۳.
(۱۰۲) مکبال المکارم، ج ۱، ص ۲۰۲.
(۱۰۳) سوره ذاریات، آیه ۴۱.
(۱۰۴) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۰۳.
(۱۰۵) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۰۵.
(۱۰۶) سوره صافات، آیه ۱۰۱.
(۱۰۷) سوره هود، آیه ۸۱.
(۱۰۸) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۱۲.
(۱۰۹) سوره یوسف، آیه ۸۴.
(۱۱۰) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۵.
(۱۱۱) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۰.
(۱۱۲) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۱۷.
(۱۱۳) سوره هود، آیه ۸۶.
(۱۱۴) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۲۵.
(۱۱۵) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱. غیبت نعمانی، ص ۲۳۸.
(۱۱۶) سوره ص، آیه ۲۶.
(۱۱۷) سوره نمل، آیه ۶۲.
(۱۱۸) اکمال الدین، ج ۱، ص ۱۵۶.
(۱۱۹) سوره ص، آیه ۳۶.
(۱۲۰) اکمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۱.
(۱۲۱) بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۴۷.
(۱۲۲) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۴۳.
(۱۲۳) اکمال الدین، ج ۲، ص ۴۲۸.
(۱۲۴) مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۴۶.
(۱۲۵) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
(۱۲۶) اثبات الهداه، ج ۳، ص ۶۶۶ وبحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۴.
(۱۲۷) بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.
(۱۲۸) کمال الدین وتمام النعمه ج ۲، ص ۴۵۴ وبحار الانوار ج ۵۲، ص ۴۱.
(۱۲۹) بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱.
(۱۳۰) بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۴۷.
(۱۳۱) مفاتیح الجنان، ص ۲۳۳.
(۱۳۲) الصحیفه الهادیه، ص ۱۲۴.
(۱۳۳) مهج الدعوات، ص ۴۵.
(۱۳۴) مفاتیح الجنان، ص ۳۰۸.

دانلودها دانلودها:
رتبه رتبه:
  ۱ / ۲.۰
نظرات
بدون نظرات

نام: *
كشور:
ايميل:
متن: *
بررسی کاربر: *
إعادة التحميل
 
شبكة المحسن عليه السلام لخدمات التصميم