كتاب برگزيده:
جستجو در کتابخانه مهدوی:
بازدیده ترینها
کتاب ها داستانهایی از امام زمان (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۹۶,۵۹۱) کتاب ها شگفتی ها و عجایب دنیا در بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام) (نمایش ها: ۹۶,۳۱۹) کتاب ها نشانه هایی از دولت موعود (نمایش ها: ۷۲,۳۴۶) کتاب ها میر مهر - جلوه های محبت امام زمان (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۵۹,۸۳۵) کتاب ها یکصد پرسش وپاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام) (نمایش ها: ۵۴,۱۱۳) کتاب ها سیمای مهدی موعود (عجل الله فرجه) در آیینه شعر فارسی (نمایش ها: ۵۳,۳۸۴) کتاب ها زمينه سازان انقلاب جهانى حضرت مهدى (نمایش ها: ۴۵,۱۸۷) کتاب ها تأملی در نشانه های حتمی ظهور (نمایش ها: ۴۴,۵۰۱) کتاب ها موعود شناسی و پاسخ به شبهات (نمایش ها: ۴۱,۰۰۰) کتاب ها مهدی منتظر (عجل الله فرجه) (نمایش ها: ۳۸,۵۶۵)
 صفحه اصلى » كتابخانه مهدوى » نشانه های ظهور او
كتابخانه مهدوى

کتاب ها نشانه های ظهور او

بخش بخش: كتابخانه مهدوى الشخص نویسنده: محمد خادمی شیرازی تاريخ تاريخ: ۲۰ / ۳ / ۱۳۹۳ هـ.ش نمایش ها نمایش ها: ۱۲۰۲۱ نظرات نظرات: ۰

نشانه های ظهور او

نویسنده: مرحوم حاج شیخ محمد خادمی شیرازی

فهرست مطالب

قرآن کریم ونشانه های ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)
آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) زمان ظهورش را می‏داند؟
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) ونشانه های ظهور
شب معراج ونشانه‏های ظهور
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) وموقعیت منتظران حضرت مهدی قبل از ظهور
امام امیر المؤمنین ونشانه های قیام حضرت مهدی (علیهما السلام)
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) ونشانه های ظهور
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) ونشانه های ظهور
حضرت امام رضا (علیه السلام) ونشانه های ظهور
حضرت امام حسن وامام حسین (علیهما السلام) وبعضی از اصحاب ونشانه های ظهور
نشانه های ظهور در کتب معتبر اهل سنت وجماعت

قرآن کریم ونشانه های ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)

آنچه در قرآن کریم از طرف خداوند بزرگ به وسیله رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به ما رسیده واجب الاطاعه است وکوچکترین تردیدی درباره آن نباید داشت، چرا که از منبع علم خداوندی سرچشمه گرفته است. از جمله بشارتهایی که در قرآن مجید در ضمن آیاتی داده شده مسأله قیام جهانی حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء وسیطره عدل وداد در عالم بعد از پر شدن آن از ظلم وجور است که مرحوم علامه نوری در مقدمه کتاب شریف کشف الأستار ادعای تواتر، از فریقین (شیعه وسنی) فرموده است واین نتیجه به دست می آید که باید ظلم وتباهی از سرتاسر جهان محو گردد وجهان از عدالت پر شود، نه اینکه به خیال خام بعضی از نویسندگان، عدالت در حکومت حضرت مهدی سلام اللّه علیه تغلیبی باشد وهمچنان افراد شرور، کم یا زیاد، در اجتماع دیده شوند. خیر، طبق نص صریح آیات قرآن وتفاسیر رسیده از اهل بیت عصمت وطهارت سلام اللّه علیهم اجمعین پس از پر شدن عالم از ظلم وجور، قسط عدل بر آن حاکمیت خواهد یافت وهمان گونه که عرض شد در این زمینه بزرگان مذهب نظیر علامه نوری ودیگران نیز دعوی تواتر نموده اند. بنابراین، دیگر جایی برای عدالت تغلیبی وطرفداران آن نمی ماند.
نشانه های پیدایش این حکومت
سنریهم آیاتنا فی الافاق وفی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق اولم یکف بربک انه علی کل شیء شهید(۱).
بزودی آیات ونشانه هایی از قدرت خود را در صحنه گیتی ودر (کشور) وجودشان بدانها نشان خواهیم داد، تا بر آنها آشکار شود که حق است.
ممکن است نشانه های آفاقی همان صیحه آسمانی باشد ومنظور از آیات انفسی همان رعب وترس باشد که در دلها جای می گیرد.
خواننده عزیز!
تا این ساعت چنین علائم ونشانه هایی که برای بشر تمام مجهولات را از بین ببرد وپرده از روی حقایق وملکوت عالم بردارد به نحوی که حق آشکار وباطل نابود شود، در صحنه گیتی دیده نشده است وبا توجه به اینکه خداوند خلف وعده نخواهد فرمود وحتماً باید این کار بشود، غیر از قیام آخرین نماینده وسفیر اعظم او حضرت بقیة الله روحی وارواح العالمین له الفداء نشانه دیگری نخواهد بود.
ولنبونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین(۲).
وهر آینه شما را به وسیله ترس وگرسنگی ونقص در مالها وجانها ومیوه ها می آزماییم، وصبرکنندگان را بشارت ده.
محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که پیش از قیام مهدی ما سلام اللّه علیه مردم به انواع بلاها مبتلا می شوند وموفقیت با صابران است.
به طور خلاصه علائم ونشانه های قبل از ظهور در این روایات عبارت است از:
۱. وحشت واضطرابی که در حال حاضر در میان مردم بعضی از کشورهای اسلامی دیده می شود.
۲. گرسنگی وقحطی که در بعضی کشورهای جهان مشهود است وبه طور متوسط روزانه چند صد هزارتن از گرسنگی می میرند (مانند بعضی از قسمتهای افریقا وهندوستان).
۳. فساد در تجارت وبازرگانی وکمبود درآمد بعضی از اقشار جامعه که به ویژه در ایران ما مشهود است.
۴. تلفات جانی مانند تلفات در جنگ ایران وعراق ونقصان زراعت ومیوه جات ناشی از آفات وکمی برکت آنها.
اکنون به اصل روایت که از امام صادق عزیز ما - که سلام خداوند بر ایشان باد - نقل کرده اند، توجه فرمایید:
عن محمد بن مسلم عن ابی عبد الله جعفر بن محمد (علیهما السلام) أنه قال ان قدام قیام القائم علامات بلوی من الله تعالی لعباده المؤمنین قلت وما هی قال ذلک قول الله عزّ وجلّ ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین قال لنبلونکم (یعنی المؤمنین) بشیء من الخوف من ملوک بنی فلان فی آخر سلطانهم (والجوع) بغلاء اسعارهم (ونقص من الاموال) فساد التجارات وقلة الفضل فیها (والانفس) قال موت ذریع (والثمرات) قلة ریع ما یزرع وقلة برکة الثمار (وبشر الصابرین) عند ذلک بخروج القائم (علیه السلام) ثم قال لی یا محمد هذا تأویله ان الله عزّ وجلّ یقول وما یعلم تأویله الا الله والراسخون فی العلم(۳).(۴)
محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که امام فرمودند: پیش از قیام قائم نشانه هایی است جهت آزمایش از جانب خداوند نسبت به بندگان مؤمنش. عرض کردم: آن نشانه ها چیست؟ فرمود: آن، گفتار خداوند عزّ وجلّ است که فرمود: ولنبلونکم بشیء. فرمود: لنبلونکمیعنی هر آینه بیازماییم شما مؤمنان را بشیء من الخوفبه مقداری وچیزی از ترس از ملوک بنی فلان (بنی عباس) در پایان زمامداریشان والجوع وگرسنگی به خاطر بالا بودن قیمتها ونقص من الاموال وکاستی از مالها (یعنی) فساد تجارتها والانفس وجان ها (یعنی) مرگ سریع والثمرات ومحصولات (یعنی) کم شدن کشاورزی وکمبود برکت محصولات وبشرالصابرین (یعنی) بشارت ده صابران را در چنین وقت به خروج قائم (علیه السلام). سپس به من فرمود: ای محمد! این است تأویل قول خداوند عزّ وجلّ که می فرماید: وما یعلم تأویله... (یعنی) نمی داند تأویل قرآن را جز خداوند وپایداران در دانش.
ان الله قادر علی ان ینزل آیة(۵).
به درستی که خداوند (تبارک وتعالی) قادر است که نشانه ای فرو فرستد.
در تفسیر این آیه به چند نشانه از نشانه های ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) اشاره شده است:
۱. خروج دابة الارض(۶)
۲. دجال
۳. نزول عیسی بن مریم (علیه السلام)
۴. طلوع خورشید از مغرب
واینک اصل روایت:
فی روایة ابی الجارود: عن ابی جعفر (علیه السلام) فی قوله ان الله قادر علی ان ینزل آیة وسیریک فی آخر الزمان آیات منها دابه الارض والدجال ونزول عیسی بن مریم وطلوع الشمس من مغربها(۷).
ابی الجارود می گوید: امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیه ان الله قادر الخ فرمودند: زود است که در آخر الزمان آیات ونشانه هایی از قدرت خداوند می بینی:
۱. دابة الارض (که منظور تشریف فرمایی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در رجعت ویا حضرت بقیة الله روحی له الفداء است).
۲. دجال.
۳. نزول حضرت عیسی بن مریم از آسمان.
۴. طلوع خورشید از مغرب.
قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذاباً من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعاً ویذیق بعضکم بأس بعض(۸).
بگو او تواناست که بر شما عذابی از بالای سر وزیر پاهای شما بر انگیزد یا اینکه شما را از گروههای غیر متحد قرار دهد وآسیب برخی را به برخی دیگر بچشاند.
در این آیه به بعضی از علائم ظهور اشاره شده است:
۱. خروج دجال.
۲. صیحه آسمانی.
۳. خسف وفرورفتن در زمین بیداء. گویا مقصود لشکر سفیانی باشد.
۴. اختلاف مردم در دین وطعن وشتم یکدیگر کردن وکشتار بعضی به وسیله افراد دیگر در حالتی که همه آنها خودشان را مسلمان می دانند.
واما روایتی که در این باب رسیده است:
عن ابی جعفر (علیه السلام) فی قوله تعالی قل هو القادر علی الخ قال هو الدجال والصیحة او من تحت ارجلکم وهو الخسف اویلبسکم شیعاً وهو اختلاف فی الدین وطعن بعظکم علی بعض ویذیق بعضکم بأس بعض وهو ان یقتل بعضکم بعضاً وکل هذا فی اهل القبلة(۹).
از ابی جعفر (امام باقر) (علیه السلام) در فرموده خداوند متعال: قل هو القادر علی...منقول است که فرمودند: آن دجال وصیحه است (عذاب آسمانی واز بالا) ومراد از او من تحت ارجلکم عبارت از خسف وفرورفتگی زمین است ومراد از اویلبسکم شیعاًاختلاف در دین وطعن به یکدیگر زدن است ومنظور از یذیق بعضکم بأس بعض کشتن بعضتان است بعضی دیگر را، وتمام این حوادث در میان اهل قبله ومسلمانان به وقوع می پیوندد.
قل اریتم ان اتاکم عذابه بیاتاً او نهاراً ماذا یستعجل منه المجرمون(۱۰).
بگو آیا دیدید که اگر عذاب الهی شب هنگام ویا روز بر شما برسد (چه راه گریزی دارید؟) چرا گناهکاران (به جای توبه) عذاب را به تعجیل می طلبند؟
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: مراد از عذاب در این آیه بلاهایی است که در آخرالزمان بر مردم نازل می شود (البته بر مردم مسلمان).
ولو تری اذ فزعوا فلا فوت واخذوا من مکان قریب(۱۱).
واگر تو سختی حال مجرمان را مشاهده کنی هنگامی که ترسان وهراسان هستند پس هیچ فرار وگذشتی نیست واز مکان نزدیکی دستگیر شوند.
از حضرت باقر (علیه السلام) نقل کردند در تفسیر این آیه شریفه که در مقدمه قیام جهانی حضرت مهدی ارواحنا له الفداء صیحه ای از آسمان بلند می شود که همه مردم در هر حالی که هستند این صدا را می شنوند ودر زمین بیداء لشکریان سفیانی به زمین فرو خواهند رفت که جمعیت آنها طبق روایات رسیده که بعداً ذکر خواهد شد در حدود سیصد هزار نفر است. واما اصل روایت:
عن ابی الجارود عن ابی جعفر (علیه السلام) فی قوله تعالی ولو تری اذا فزعوا فلا فوت قال من الصوت وذلک صوت من السماء(۱۲).
ابی جارود از امام باقر (علیه السلام) در مورد این قول خدایتعالی که می فرماید ولو تری اذا فزعوا فلا فوت، روایت کرده است که آن حضرت فرمودند: این از صدای آسمانی (صیحه) است.
سأل سائل بعذاب واقع(۱۳).
سائلی از عذابی که وقوع آن حتمی است سؤال نمود.
از حضرت باقر (علیه السلام) در رابطه با این آیه مبارکه سؤال کردند که منظور از این عذاب چیست؟ فرمودند:
نار تخرج من المغرب وملک یسوقها من خلفها حتی یأتی من جهة دار بنی سعد ابن همام عند مسجدهم فلا تدع داراً لبنی امیة الا احرقتها واهلها ولا تدع داراً فیها وترلال محمد الا احرقتها وذلک المهدی (علیه السلام)(۱۴).
عذاب در اینجا آتشی است که از طرف مغرب شعله ور می شد وپادشاهی آن را رهبری می کند وتمام خانه های بنی امیه وهمه غاصبان حقوق اهل بیت را آتش می زند ومخصوصاً از بنی امیه آثاری باقی نخواهد گذاشت واوست مهدی آل محمد (سلام اللّه علیه وعجل الله له الفرج).
علامه مجلسی می فرماید: این جریان یا از علائم ظهور است ویا در وقت ظهور واقع می شود.

آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) زمان ظهورش را می داند؟

بحثی مفصل در روایات اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین در کتب معتبره عنوان شده است که آیا حجج الهی وائمه معصومین سلام اللّه علیهم اجمعین به تمام حوادث وآنچه که پیش می آید ودر گذشته روی داده ویا در آینده انجام می شود عالم هستند یا خیر؟ برای روشن شدن این حقیقت وبه ویژه اینکه آیا وجود مقدس امام زمان ارواحنا له الفداء علم به وقت ظهور خود دارند یا نه، از بیانات رسیده از ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین استفاده می کنیم.
امام باقر وعلم رسول اکرم وسایر انبیاء (علیهم السلام)
ابی بصیر از حضرت باقر (علیه السلام) از کیفیت علم رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) می پرسد. آن حضرت می فرمایند:
سئل علی (علیه السلام) عن علم النبی (صلی الله علیه وآله) فقال: علم النبی علم جمیع النبیین وعلم ما کان وما هو کائن الی قیام الساعة ثم قال والذی نفسی بیده انی لاعلم علم النبی (صلی الله علیه وآله) وعلم ما کان وما هو کائن فیما بینی وبین قیام الساعة(۱۵).
سؤال شد از علی (علیه السلام) از علم پیامبر (صلی الله علیه وآله)، فرمود: علم پیامبر یعنی علم همه انبیاء (یعنی علم همه انبیاء در خدمت ونزد رسول گرامی اسلام است) وپیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه وآله) عالم به ماکان ومایکون است (آنچه در گذشته بوده وهرچه که اکنون در دست اقدام است وکارهایی که در آینده انجام می گیرد) تا روز قیامت. قسم به خداوندی که جانم در کف قدرت اوست که من (علی (علیه السلام)) همه دانشهای رسول معظم (صلی الله علیه وآله) را می دانم واز آنچه که در گذشته در دنیا رخ داده وهرچه که اکنون در دست اقدام است واموری که در آینده عملی خواهد شد عالم هستم.
خواننده عزیز!
این است شأن علمی امام (علیه السلام)، وطبق مدارک قطعیه این مقام به امر خداوند ورسول مکرمش امروز (زمان غیبت) اختصاص به حضرت بقیة الله روحی له الفداء دارد. بنابراین، چگونه ممکن است کسی که وارث علوم همه انبیاء وائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است وعلم ما کان ما یکون وما هو کائن را دارد از مهمترین مسأله حیاتی خویش (یعنی روز ظهور وقیامش) آگاهی نداشته باشد؟ حاشا وکلا، بلکه می داند ولی چون از اسرار بزرگ الهی است، نباید گفته شود؛ لذا فرمودند لانوقت، یعنی روز ووقت ظهور را تعیین نمی کنیم.
ائمه معصومین (علیهم السلام) در پیشگاه خداوند بزرگ
امام صادق (علیه السلام) موقعیت وجودی ائمه سلام اللّه علیهم را در این روایت چنین بیان فرموده اند:
نحن ولاة امر الله وخزنة علم الله وعیبة وحی الله(۱۶).
۱. ما فرمانروایان از طرف خداوند هستیم.
۲. ما خزانه داران علوم الهی هستیم.
۳. ما مرکز اسرار الهی هستیم.
خواننده عزیز!
چگونه ممکن است که امام (علیه السلام) خازن علم خداوند باشد، مرکز اسرار ذات پاک حق باشد - یعنی خداوند اسرار خودش را به دست آنها داده باشد - واز طرف او فرمانروای عالم هستی باشد اما از روز قیام وهنگام انتقام از دشمنان خداوند که برای او ذخیره شده است بی اطلاع باشد؟
موقعیت علمی امام (علیه السلام)
امام باقر (علیه السلام) به راوی می فرمایند:
والله انا لخزان الله فی سمائه وارضه لا علی ذهب ولا علی فضة الا علی علمه(۱۷).
به خدا سوگند ما خزانه داران خداوند در آسمانها وزمین هستیم والبته نه بر طلا ونقره بلکه بر علم او.
خواننده گرامی!
امروز وجود مقدس امام عصر روحی له الفداء گنجهای علم خداوند در نزد آن وجود مقدس است، آنوقت چگونه ممکن است که از علم به ظهور خود که در رأس تمام مسائل حیاتی عالم آفرینش قرار دارد، بی اطلاع باشد؟
ابی حمزه می گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) از خداوند متعال نقل می کنند که فرمود:
استکمال حجتی علی الاشقیاء من امتک من ترک ولایة علی والاوصیاء من بعدک فان فیهم سنتک وسنة الانبیاء من قبلک وهم خزانی علی علمی من بعدک ثم قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) لقد انبأنی جبرئیل (علیه السلام) باسمائهم واسماء آبائهم(۱۸).
حجت من بر اشقیای امت تو تمام است، یعنی آنهایی که ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) وجانشینان بعد از او را نپذیرفتند؛ زیرا در وجود مقدس امیرالمؤمنین وائمه بعد از او روش شما وهمه پیامبران در او وائمه بعد از او وجود دارد ونیز علی (علیه السلام) وائمه بعد از او خزانه دار علم من اند (پس امروز که حضرت ولی عصر (علیه السلام) نگهبان وخزانه دار علم خداوند است، چگونه می شود که علم به وقت وروز وساعت ظهور از آن حضرت پنهان بماند؟). آنگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: جبرئیل (علیه السلام) نامهای ائمه ونامهای پدرانشان را به من خبر داده است.
جهات مختلفه دانش ائمه معصومین (علیهم السلام)
امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) می فرمایند:
مبلغ عملنا علی ثلاثة وجوه ماض وغابر وحادث فاما الماضی فمفسر واما الغابر فمزبور واما الحادث فقذف فی القلوب ونقر فی الاسماع وهو افضل علمنا لانبی بعد نبینا(۱۹).
دانش ما ائمه بر سه قسم است:
۱. علم به گذشته که برای ما تفسیر کرده اند (مفسر یا خداوند بزرگ است یا رسول او یا امام پیش از هر امام).
۲. علم به آینده وآنچه در جهان واقع می شود (در لوح محفوظ یا در جامعه یا مصحف حضرت فاطمه - سلام اللّه علیها نوشته شده که امام معصوم از همه آنها باخبر است).
۳. علم به آنچه در آینده رخ می دهد (از رویدادهایی که در آنها بدا حاصل می شود) آگاهی ما به آنها از طریق الهام در دل ویا به صورت سخن گفتن فرشته در گوش است، واین برترین دانش ماست، وهرگز پیامبری بعد از پیامبر ما نخواهد بود.
ائمه ورازداری
امام باقر (علیه السلام) به عبدالواحد فرزند مختار می گوید:
لو کان لا لسنتکم اوکیة لحدثت کل امریء بما له وعلیه(۲۰).
اگر تملک زبان می داشتید ومی توانستید رازدار باشید، هر آینه به شما خبر می دادم از آنچه به زیان ونفع شماست.
خواننده گرامی!
علم امام (علیه السلام) نامحدود است وهمه چیز در دایره علمش منعکس می باشد. پس چگونه امام عصر روحی له الفداء از وقت ظهور خود خبر ندارد؟
آری، اگر کسی بگوید که امام (علیه السلام) نمی داند چه وقت ظهور می کند نسبت جهل ونادانی به امام داده وپیداست که اگر کسی نسبت جهل به امام (علیه السلام) بدهد مجازاتش چه خواهد بود.
آنچه از روایت مذکور استفاده می شود عدم ظرفیت شیعیان برای گرفتن اسرار از ائمه معصومین سلام اللّه علیهم است (به ویژه در این زمان تاریک غیبت کبری از وجود مقدس آقا حضرت صاحب الامر روحی له الفداء آن هم در ارتباط با تعیین وقت ظهور).
امام صادق (علیه السلام) وکتب جفر وجامعه ومصحف فاطمه(س)
ابی بصیر گوید:
دخلت علی ابی عبد الله (علیه السلام) فقلت له جعلت فداک انی اسألک عن مسألة هیهنا احد یسمع کلامی؟ قال فرفع ابو عبد الله (علیه السلام) ستراً بینه وبین بیت آخر فاطلع فیه ثم قال یا ابا محمد سل عما بدالک قال قلت جعلت فداک ان شیعتک یتحدثون ان رسول الله (صلی الله علیه وآله) علم علیاً (علیه السلام) باباً یفتح له منه ألف باب قال فقال یا ابا محمد علم رسول الله (صلی الله علیه وآله) علیاً (علیه السلام) الف باب یفتح من کل باب الف باب قال قلت هذا والله العلم قال فنکت ساعة فی الارض ثم قال انه لعلم وما هو بذلک قال ثم قال یا ابا محمد وان عندنا الجامعة وما یدریهم ما الجامعة؟ قال قلت جعلت فداک وما الجامعة؟ قال صحیفة طولها سبعون ذراعاً بذارع رسول الله (صلی الله علیه وآله) واملائه من فلق فیه وخط علی بیمینه فیها کل حلال وحرام وکل شیء یحتاج الناس الیه حتی الارش فی الخدش وضرب بیده الی قال تأذن لی یا ابا محمد قال قلت جعلت فداک انما انا لک فاصنع ما شئت قال فغمزنی بیده وقال حتی ارش هذا کانه مغضب قال قلت هذا والله العلم قال انه لعلم ولیس بذالک ثم سکت ساعة ثم قال وان عندنا الجفر وما یدریهم ما الجفر قال قلت وما الجفر قال وعاء من ادم فیه علم النبیین والوصیین وعلم العلماء الذین مضوامن بنی اسرائیل قال قلت ان هذا هو العلم قال انه لعلم ولیس بذلک ثم سکت ساعة ثم قال وان عندنا لمصحف فاطمة علیهاالسلام وما یدریهم ما مصحف فاطمة (ع)؟ قال قلت وما مصحف فاطمة؟ قال مصحف فیه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات والله ما فیه من قرانکم حرف واحد قال قلت هذا والله العلم قال انه لعلم وما هو بذاک ثم سکت ساعة ثم قال ان عندنا علم ما کان وعلم ما هو کائن الی ان تقوم الساعة قال قلت جعلت فداک هذا هو والله العلم قال انه لعلم ولیس بذاک قال قلت له جعلت فداک فای شیء العلم قال ما یحدث باللیل والنهار الامر بعد الامر والشیء الی یوم القیامة(۲۱).
شرفیاب محضر امام صادق (علیه السلام) شدم، عرض کرم: قربانت گردم، می خواهم از شما موضوعی بپرسم. آیا در اینجا غیر از ما کسی هست که سخن مرا بشنود؟ می گوید امام پرده وسط اطاق را بالا زد تا ابی بصیر ببیند که کسی نیست. آنگاه فرمود: ای ابی بصیر! هرچه می خواهی سؤال کن عرض کردم: قربانت گردم، شیعیان شما می گویند امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه یک باب از علم از پیامبر بزرگ (صلی الله علیه وآله) آموخت که از آن هزار باب علم بر روی حضرت علی باز شده است. حضرت فرمود: ای ابابصیر! رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) هزار باب از علم به علی (علیه السلام) یاد داد که از هر باب هزار باب علم به روی آن حضرت باز شد. ابابصیر می گوید عرض کردم: به خدا سوگند، این است علم. ابی بصیر می گوید:
مولایم ساعتی با انگشتان مبارکش بر زمین زد وفرمود: مسلماً این علم است، اما آن علم کامل وهمه جانبه نیست. فرمودند: کتاب جامعه نزد ماست ومردم نمی دانند جامعه چیست. می گوید عرض کردم: جامعه چیست؟ فرمود: کتابی است که طول آن هفتاد ذراع است با ذراع رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) وآن را به زبان مبارک بیان فرموده وحضرت علی (علیه السلام) نوشته است. به تمام احکام الهی از واجب وحرام وهرچه مردم نیاز به آن دارند در آن هست، حتی دیه وجرم یک خراش. در این موقع امام صادق (علیه السلام) دست مبارکشان را بر من زده، فرمودند: اجازه می دهی؟ عرض کردم: مولای من! هرچه میل دارید عمل کنید. آنگاه حضرت یک نشگون (یا در اصطلاح فارسیها یک پنجیر) به من گرفت وفرمود: حتی جزای این عمل کوچک هم در آن بیان شده است. در این موقع امام (علیه السلام) به نظر غضبناک می رسیدند. عرض کردم: قربانت بروم، والله این علم است. فرمودند: آری، این علم است اما دانش نهایی نیست. سپس لختی سکوت کردند وسپس فرمودند: در نزد ما کتاب جفر است، ومردم چه می دانند جفر چیست. عرض کردم: قربانت شوم، جفر کدام است؟ فرمود: ظرفی است که تمام علوم انبیاء واوصیاء ودانشمندان بنی اسرائیل، همه در آن است. عرض کردم: قربانت گردم، این است معنی علم؟ فرمودند: این علم است اما باز علم کامل نیست. آنگاه مدتی ساکت ماندند وفرمودند: نزد ماست مصحف مادرم فاطمه، ومردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست. عرض کردم: مصحف فاطمه چیست؟ فرمودند: سه برابر قرآن شماست، به خدا سوگند، یک کلمه از قرآن شما در آن مصحف نیست. عرض کردم: به خدا علم کامل این است. فرمودند: این کتاب علم است اما علم کامل نیست. ولحظاتی خاموش شدند، آنگاه فرمودند: در نزد ماست علم به آنچه گذشته وهرچه که در آینده واقع می شود تا قیام قیامت. عرض کردم: به خدا سوگند، علم نهایی این است. فرمودند: این علم است اما علم کامل نیست. ابی بصیر می گوید عرض کردم: پس علم کامل ونهایی چیست؟ فرمود: علم کامل آن است که همواره در تزاید باشد، وبر آنچه در شبانه روز پدید می آید، بر فرمانهایی که صادر می شود وحوادثی که تا روز قیامت رخ می دهد، احاطه داشته باشد.
خواننده عزیز!
این کتابها وعلمها در نزد حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء است. آیا باز هم می توان باور کرد با این قدرت بی نهایت علمی، آن حضرت عالم به روز وسال ظهور وساعت قیام جهانی اش نباشد؟ ابداً. او می داند وباید هم بداند، اما از اسرار بزرگ خداوندی است وکسی به آن آگاهی پیدا نخواهد کرد.
(اللهم عجل فرجه واجعلنا من اعوانه وانصاره).

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) ونشانه های ظهور

عن السکونی عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) سیاتی علی امتی زمان تخبث فیه سرائر هم وتحسن فیه علانیتهم ظمعاً فی الدنیا لا یریدون به ما عند الله عزّ وجلّ یکون امرهم ریاء لا یخالطه خوف یعلمهم الله منه بعقاب فیدعونه دعاء الغریق فلا یستجاب لهم(۲۲).
سکونی از امام جعفر صادق(ع) نقل می کند که رسول خدا ص فرمود بر امت من زمانی بیاید که باطن آنها پلید وظاهرشان به جهت طمع در دنیا آراسته باشد وخداوند را در نظر ندارند عمل آنها ریا است واز او نمی ترسند. خداوند نیز همه آنان را عقوبت خواهد کرد وهر چه دعا کنند حتی غریق مستجاب نخواهد شد.
از این روایت علامت برای ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا الفداء آن هم از زبان آوردنده اسلام حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند.
۱ - دلها مملو از خبائث وصفات رذیله می شود.
۲ - مردم تظاهر به خوبیها می کنند در حالی که دلشان از خوبیها خالی است
۳ - هدف از این تظاهرات فرورفتن در کثافات اخلاقی دنیا وتعینات آن است
۴ - کارهای آنها اکر چه به صورت عبادت است اما برای غیر خدا انجام می شود (ریا)
۵ - توجهی به عالم آخرت نخواهند داشت واز خداوند نمی ترسند.
۶ - به جهت این صفات خداوند آنها را عقاب می کند به بلاهای اجتماعی از قبیل جنگ گرفتار ظلم شدن گرانی سلب برکت و...
۷ - در این موقع هر چه دعا کنند حتی دعای غریق هم مستجاب نخواهد شد(۲۳).
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در روایتی در مورد نشانه های ظهور مهدی روحی له الفداء می فرمایند:
سیاتی زمان علی امتی لا یبقی من القران الا رسمه ولا من الاسلام الا اسمه یسمون به وهم ابعد الناس منه مساجد هم عامره وهی خراب من الهدی فقهاء ذلک الزمان شرفقهاء تحت ظل السماء منهم خرجت الفتنه والیهم تعود(۲۴).
بزودی زمانی بر امت من فرارسد که از قرآن جز رسم واز اسلام جز اسم باقی نماند آنان به نام مسلمانان خوانده می شوند در حالی که دورترین مردم از اسلام اند مساجد آنان آباد واز هدایت خراب (خالی) است فقهای آن زمان بدترین فقها در زیر آسمان اند فتنه از ایشان آغاز می شود وبه آنان باز می گردد.
وجود مبارک منجی عالم بشریت حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) در این حدیث که در حقیقت آیینه ای است که دنیای اسلام ومردم آن را نشان می دهد واین خود معجزه ای است از آن بزرگوار به جند علامت در ارتباط با ظهور فرزند عزیزش اشاره فرموده است:
۱ - محتوی وحقایق حیاتبخش قرآن متروک وفقط اسمی از آن می ماند.
۲ - از اسلام نامی می ماند وقوانینن جامع وکامل آن به حالت تعطیل در می آید وبه انزوا سپرده می شود(۲۵).
۳ - تقریباً یک چهارم از جمعیت دنیا ادعای مسلمانی می کنند در صورتی که عملاً از اسلام بیگانه اند.
۴ - مساجدشان از نظر بنیان وجهات ظاهری آباد اما از لحاظ تقوا ویران است. مساجد مرکز غیبت، تهمت، ریختن آبروی مردم وبدعتها - البته به صورتهای مختلف - شده است.
۵ - فقها ودانشمندان بدترین دانشمندانی هستند که در زیر این آسمان بسر می برند. با تاملی کوتاه درباره عالم نماهای زمان خودمان وفسادی که در اجتماع کرده اند معنی روایات معلوم می شود.
۶ - تمام فتنه ها از ناحیه علمای سوء است وبازگشت آنها نیز به خودشان خواهد بود. اذا فسد العالم فسد العالم رسول اکرم ص می فرماید هرگاه دانشمندی راه فساد را پیش بگیرد جهانی را به تباهی می کشد. زیرا مردم این دسته از افراد را الگو وسمبل دین می دانند.
خواننده گرامی! نا گفته نماند که از نظر منطق وبرهان، همیشه حساب مکتب، از اشخاص جداست.
امام صادق(ع) به نقل از پدران مکرم خود ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین می فرماید:
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): (ان) الاسلام بدا غریبا وسیعود غریبا کما بدا فطوبی للغرباء(۲۶).
رسول خدا ص فرمودند: اسلام در ابتدا غریب وتنها بود وبزودی نیز همچون زمان پیدایش غریب وتنها خواهد شد. خوشا به حال تنهایان وغربا.
خواننده ارجمند! اسلام عزیز ما در ابتدا بسیار غریب بود وفقط یک اقلیت از آن استقبال کردند. در آخر الزمان نیز چنان خواهد شد، کما اینکه اکنون
نیز اینچنین است وبا این همه امکانات نظامی، اقتصادی وانسانی که در جهان اسلام وجود دارد، مع الوصف، مسلمین در چنگال ستمگران وکفاری مانند اسرائیل بسر می برند. دلیل بر اثبات عرض ما وضع موجود دنیای اسلام است ودر روایات بالا تحت عنوان نشانه های ظهور دولت حق، رسول اکرم ص به غربت مجدد اسلام اشاره فرموده ودر ضمن کلمه فطوبی للغرباء بشارت پیروزی اسلام را داده اند (البته بشارت ضمنی). آری، اسلام در ابتدای امر واقعاً غریب بود، درست مانند کسی که وارد شهری بشود، آشنایی نداشته باشد وپولی هم همراه نداشته باشد که بتواند خودش را اداره کند وزبانش هم با مردم آن شهر یکی نباشد، همچنانکه زبان اسلام زبان توحید بود در خالی که زبان مردم لسان کفر والحاد وبت پرستی بود وپیامبر بزرگوار فرمودند در آخرالزمان هم این طور خواهد شد.
خواننده محترم! ملاحظه می فرمایید زبان اسلام در دنیای ما نیز زبان صلح، عدالت، ایمان، امنیت وبرادری است، در حالی که در جهان کنونی، اعمال مردم بر خلاف این برنامه هاست.
از امام صادق(ع) منقول است که رسول خدا ص فرمودند: من ابغضنا اهل البیت بعثه الله یهودیا قیل یا رسول الله وان شهد الشهادتین؟ قال نعم انما احتجب بهاتین الکلمتین عند سفک دمه او یودی الجزیة وهو صاغر ثم قال ابغضنا اهل البیت بعثه الله یهودیا قیل وکیف یا رسول الله؟
قال ان ادرک الدجال آمن به(۲۷).
هر که ما اهل بیت را دشمن دارد خداوند (عزّ وجلّ) او را یهودی برانگیزد. سؤال شد: یا رسول الله! اگر چه شهادتین بگوید؟ فرمودند: بله. در نتیجه دو کلمه شهادت (اشهد ان لا الله واشهد ان محمد رسول الله) فقط جان او محفوظ می ماند ویا از پرداخت جزیه معاف می شود. سپس ادامه دادند: هر کسی که ما اهل بیت را دشمن بدارد خداوند او را یهودی بر انگیزد. پرسیدند: چگونه ای رسول خدا؟ فرمودند: اگر زمان دجال را دریابد به او ایمان آورد.
در این روایت، پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله وسلّم) پس از اشاره به وظیفه مردم در ارتباط با اهل بیت(ع) ونیز زیان دشمنی با خاندان گرامی اش، به خروج دجال که از علائم ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفدا است، اشاره فرموده اند. بنابراین، زیان دشمنی با اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین را می توان این گونه خلاصه کرد:
۱ - محشور شدن در روز قیامت با یهودیان.
۲ - حسرت وپشیمانی که در سایه قطع ارتباط با خاندان وحی دامنگیر انسان می شود.
۳ - از دست دادن نعمتهای ابدی خداوند.
۴ - مخلد بودن در آتش جهنم.
۵ - محرومیت از مصاحبت با ذوات مقدسه معصومین سلام الله علیهم اجمعین. رسول مکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) خبر از قیام مهدی روحی له الفدا می دهد واز آن حضرت به نام خاتمه دهنده به دین چنین می فرماید:
المهدی منا یختم الدین به کما فتح بنا... (واخرج الحاکم فی صحیحه) یحل بامتی فی آخر الزمان بلاء شدید من سلطانهم لم یسمع بلاء اشد منه حتی لایجد الرجل ملجا فیبعث الله رجلا من عترتی اهل بیتی یملا الارض قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً وجوراً وساکن السماء وترسل السماء قطرها وتخرج الارض نباتها(۲۸).
همچنانکه دین به وسیله من آغاز شد، توسط فرزندم مهدی(ع) خاتمه می یابد... در آخر الزمان امت من در سایه زمامداری ستمگر به بلاهایی مبتلا می شوند که مانند آن را نشنیده اند وبه اندازه ای عرصه بر مردم تنگ می شود که پناهگاهی برای خود پیدا نمی کنند. در این هنگام خداوند مردی از عترت وظلم وجور شده باشد. از ویژگیهای او این است که اهل زمین وساکنان آسمانها او را دوست می دارند وآسمان بارانهای خودش را می بارد وزمین برکاتش را در اختیار مردم قرار می دهد.
سیجیء فی آخر الزمان اقوام تکون وجوههم وجوه الآدمیین وقلوبهم قلوب الشیاطین امثال الذئاب الضواری لیس فی قلوبهم شیء من الرحمه سفاکین للدماء ولا یرعون عن قبیح ان تابعتهم واروک وان تواریت عنهم اغتابوک وان حد ثوک کذبوک وان ائتمنتهم خانوک صبیهم عارم وشابهم شاطر وشیخهم لایامر بمعروف ولا ینهی عن منکر الاعتزازبهم ذل وطلب ما فی ایدیهم فقر الحلیم فیهم غاو والامر فیهم بالمعروف متهم المؤمن فیهم مستضعف والفاسق فیهم مشرف السنه فیهم بدعه والبدعه فیهم سنه فعند ذلک یسلط الله علیهم شرارهم ویدعو خیارهم فلایستجاب لهم(۲۹).
در آخر الزمان مردمانی بیایند که از نظر ظاهر، سیمای آدمیان را دارند، اما دلهایشان مانند قلبهای شیطانها است (پر از خود خواهی وتکبر وغرور وامثال اینها است). مانند گرگهای درنده دلشان خالی از رحمت وعطوفت انسانی باشد، قتل وخونریزی برای آنها یک امر بسیار ساده وبی اهمیت خواهد بود واز کارهای زشت دوری نمی کنند. اگر از آنها متابعت کنی تو را از خود می رانند واگر از آنان فاصله بگیری تو را مورد غیبت وعیبجوی قرار می دهند،
اگر با تو سخن گویند دروغ می گویند واگر آن مردم را امین خویش قرار دادی به تو خیانت می کنند. بچه های آنها با ناز ونخوت زندگی می کنند وجوانانشان بیباک واز خود راضی اند چندان که مردم را از بی تربیتی خویش عاجز می کنند. پیروان آنها امر به خوبیها ونهی از بدیها نمی کنند. عزت جستن به وسیله آنها ذلت وخواری است، مطالبه موجودی آنها فقر وناتوانی است. شخص عاقل در میان آنها گمراه به شمار می آید وامر به معروف کننده مورد تهمت وافترا قرار می گیرد. افراد با ایمان وصاحبان تقوا در میان ایشان ضعیف خواهند بود، اما افراد فاسق در میان آنها با شخصیت حساب می شوند. کارهای خوب وسنتهای الهی در میان این جمعیت بدعت محسوب می شود واز طرفی بدعت در میان آنها سنت به حساب می آید. در چنین زمانی که مردمش دارای چنین خصوصیات اخلاقی شده اند، خداوند اشرار ومردم بد را بر آنها مسلط می کند ودیگر دعاوی خوبان اجابت نخواهد شد.

شب معراج ونشانه های ظهور

در حدیث مبارکی که ابن عباس از زبان پر نور آورنده اسلام حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) نقل کرده به نشانه هایی در رابطه با قیام جهانی حضرت صاحب الامر(ع) تصریح شده است که به نظر خوانندگان عزیز می رسد:
عن ابن عباس عن رسول الله (صلی الله علیه وآله): فی حدیث ان الله اوحی الیه لیله اسری به ان یوصی الی علی واخبره بالائمه من ولده الی ان قال وآخر رجل منهم یصلی عیسی ابن مریم خلفه یملا الارض عدلا کما ملئت جوراً وظلماً انجی به من الهلکه واهدی به من الضلاله وابری به الاعمی واشفی به المریض فقلت الهی وسیدی متی یکون ذاک فاوحی الله عزّ وجلّ الی یکون ذلک اذا رفع العلم وظهر الجهل وکثر القراءه وقل العمل وکثر القتل وقل الفقهاء والهادون وکثر فقهاء الضلاله والخونه وکثر الشعراء واتخذ امتک قبورهم مساجد وحلیت المصاحف وزخرفت المساجد وکثر الجور والفساد وظهر المنکر وامر امتک به ونهی عن المعروف واکتفی الرجال بالرجال والنساء وصار الامراء کفره واولیائهم فجره واعوانهم ظلمه ذووا الرای منهم فسقه وعند ثلاثه خسوف خسف بالمشرق وخسف بالمغرب وخسف بجزیره العرب وخراب بصره علی ید رجل من ذریتک تتبعه الزنوج وخروج رجل من ولد الحسین بن علی وظهور الدجال یخرج من المشرق من سجستان وظهور السفیانی(۳۰).
ابن عباس می گوید: در شب معراج مطالبی به رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) وحی شد که باید به وجود مقدس حضرت امیر المؤمنین(ع) خبر داده شود ونیز به ائمه بعد از آن حضرت. بعد فرمودند که خداوند برای آخرین آنها نشانه هایی بیان فرمودند:
۱ - عیسی بن مریم پشت سر آن بزرگوار نماز می خواند.
۲ - زمین را پر از عدل وداد می کند چنانچه پر از ظلم وجور شده باشد.
۳ - بندگان را به وسیله او (امام عصر) از هلاکت نجات می دهم.
۴ - گمراهان را به وسیله او هدایت می کنم.
۵ - نابینایان وبیماران را به وسیله او شفا می دهم.
عرض کردم خداوندا! آن کی خواهد شد؟ خطاب رسید:
۶ - هرگاه علم از میان برداشته شود وجهل ونادانی به جای آن نشیند.
قرائت قرآن زیاد اما به آن کم شود.
۷ - قتل وکشتار زیاد شود.
۸ - فقها وهدایت کنندگان واقعی کم شوند (اشاره است به وجود علمای ربانی).
۹ - علمای فاسق (بی عمل) وخیانتکار زیاد شوند (آنان که دین را به فکر خود معنی می کنند).
۱۰ - شعرا زیاد شوند.
۱۱ - امت شما قبرستانها را مساجد قرار دهند.
۱۲ - قرآنها را زینت کنند.
۱۳ - مساجد را مجلل بسازند.
۱۴ - جور وفساد زیاد شود.
۱۵ - منکرات ظاهر شود.
۱۶ - امت شما امر به منکر کنند.
۱۷ - پیروان شما نهی از معروف کنند.
۱۸ - مردها به مردها اکتفا کنند (لواط).
۱۹ - زنان به زنان قناعت کنند (مساحقه).
۲۰ - زمامداران کافر شوند.
۲۱ - دوستان حکمرانان گنهکار باشند.
۲۲ - یاوران آنها ستمگران باشند.
۲۳ - صاحبان رأی ونظر از آنان فاسقان باشند.
۲۴ - سه خسف(۳۱) در دنیا واقع شود: یکی خسف در مشرق، خسف دیگر در مغرب وخسف سوم در جزیره العرب.
۲۵ - خراب شدن بصره به دست یکی از ذراری تو (سید) که زنگیها دنبالش را بگیرند.
۲۶ - قیام مردی از اولاد امام حسین(ع).
۲۷ - ظهور دجال وقیامش از سجستان.
۲۸ - خروج سفیانی.

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) وموقعیت منتظران حضرت مهدی قبل از ظهور

امام صادق (علیه السلام) از وجود مبارک رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره مقام منتظران ظهور وعلاقه مندان به ساحت قدس حضرت بقیة الله روحی له الفداء وآباء گرامی اش چنین نقل فرموده اند:
طوبی لمن ادرک قائم اهلبیتی وهو مقتد به قبل قیامه یتولی ولیه ویتبرأ من عدوه ویتولی الائمة من قبله اولئک رفقائی وذووا ودی ومودتی واکرم امتی علی واکرم خلق الله علی(۳۲).
خوشا به حال کسانی که قائم از اهل بیت مرا درک کنند واقتدای به آن حضرت می کنند (فرمانبرداری) پیش از قیامش، دوستان او را دوست می دارند وبا دشمنانش دشمن اند واز آنها تبرا می جویند وائمه معصومین قبل از آن حضرت را دوست می دارند. اینان رفقای من ودوستان من وبهترین افراد امت من در نزد من بلکه بهترین مخلوقات خداوند برای من هستند (گوارا باد بر صاحبان این نعمت (ولایت)).
حذیفه می گوید: دیدم رسول معظم اسلام (صلی الله علیه وآله) پرده کعبه را گرفته وگریه می کند. عرض کردم یا رسول الله! چه چیز شما را به گریه آورده است؟
خداوند چشمهای تو را نگریاند. فرمودند:
یا حذیفه قد ذهبت الدنیا او کانک بالدنیا لم تکن قلت فداک ابی وامی یا رسول الله فهل من علامة یستدل بها علی ذلک قال نعم یا حذیفة احفظ بقلبک وانظر بعینک واعقد بیدک اذا ضیعت امتی الصلواة واتبعت الشهوات وکثر الخیانات وقلت الامانات وشربوا القهوات واظلم الهوی وغار الماء واغبرت الافق وخیفت الطرق وتشاتم الناس وفسدوا وفجرت الباعة ورفضت القناعة وساءت الظنون وتلاشت السنون وکثرت الاشجار وقلت الثمار وغلت الاسعار وکثرت الریاح وتبینت الاشراط وظهر اللواط واستحسنوا الخلف وضاقت المکاسب وقلت المطالب واستمروا بالهوی وتفاکهوا بینهم بشتیمة الاباء والامهات واکلوا الربا وفشا الزنا وقل الرضا واستعملوا السفهاء وکثرت الخیانة وقلت الامانة وذکی کل امرء نفسه وعمله واشتهر کل جاهل بجهله وزخرفت جدران الدور ورفع بناء القصور وصار الباطل حقاً والکذب صدقاً والصحة عجزاً واللؤم عقلاً والضلالة هدی والبیان عمی والصمت بلاهة والعلم جهالة وکثرت الایات وتتابعت العلامات وتراجموا بالظنون ودارت علی الناس رحی المنون وعمیت القلوب وغلب المنکر المعروف وذهب التواصل وکثرت التجارات واستحسنوا البطالات وتهادوا انفسهم بالشهوات وتهاونوا بالمعضلات ورکبوا جلود النمور واکلوا المأتور ولبسوا الحبور وآثروا الدنیا علی الاخرة وذهبت الرحمة من القلوب وعم الفساد واتخذوا کتاب الله لعباً ومال الله دولاً واستحل الخمر بالنبیذ والنجش بالزکوة والربا بالبیع وتکافأ الرجال بالرجال والنساء بالنساء وصارت المباهات فی المعصیة والکبر فی القلوب والجور فی السلاطین والسفاهه فی سائر الناس فعند ذلک لا یسلم لذی دین دینه الا من فر بدینه من شاهق الی شاهق ومن واد الی واد وذهب الاسلام حتی لایبقی الا اسمه واندرس القران من القلوب حتی لایبقی الا رسمه یقرؤن القرآن لا یجاوز تراقیهم لا یعلمون بما فیه من وعد ربهم ووعیده وتحذیره وتنذیره وناسخه ومنسوخه فعند ذلک تکون مساجدهم عامرة وقلوبهم خاربة من الایمان علمانهم شر خلق الله علی وجه الارض منهم بدت الفتنة والیهم تعود ویذهب الخیر واهله ویبقی الشر واهله ویصیر الناس بحیث لایعبأ الله بشیء من اعماله قد حبب الیهم الدینار والدارهم حتی ان الغنی لیحدث نفسه بالفقر(۳۳).
ای حذیفه! دنیا از بین رفته یا مثل اینکه تو در این دنیا نبودی. عرض کردم پدر ومادرم به قربانت باد! آیا علائمی هست که دال بر وقوع چنین وضعی در دنیا باشد؟ فرمودند: آری - ای حذیفه! - مطالبی که می گویم به قلبت بسپار وبا چشمت ببین وبا انگشتانت شماره کن:
۱. وقتی که امت من نماز را ضایع کنند.
۲. از شهوات پیروی کنند.
۳. خیانت در میان مردم زیاد شود.
۴. امانت وامانتداری کم شود.
۵. مشروبات الکلی بنوشند.
۶. فضا تاریک شود (ممکن است به خاطر آلودگی فضا به معصیت یا دود ناشی از بنزین وغیره باشد).
۷. به واسطه خشکسالی، آب قناتها وچاهها کم می شود - کما اینکه الان شده است -.
۸. آسمان واین فضای لایتناهی غبارآلود شود (ممکن است کنایه از ظلمهای جهانی باشد مانند جنگهای جهانی از قبیل دو جنگ اول ودوم وجنگهای پراکنده).
۹. امنیت از راههای زمینی وهوایی برداشته شود (نظیر هواپیما ربایی، آدم دزدی).
۱۰. ومردم همدیگر را سب ولعن کنند.
۱۱. خانواده ها در دامن فساد سقوط کنند (مانند بی حجابی، رقاصی، قمار وغیره).
۱۲. مردم در زندگی گرفتار تجملات ومدپرستی شوند وسرانجام قناعت ومیانه روی متروک گردد.
۱۳. افراد جامعه نسبت به یکدیگر بدبین شوند وسوءظن وعدم اعتماد بر جامعه سایه افکند.
۱۴. سالهای دنیا پست وخوار شود.
۱۵. درختکاری زیاد شود ومحصولها اندک شود.
۱۶. قیمتها بالا رود (نرخ اجناس مورد لزوم به طور سرسام آوری بالا برود تا جایی که زندگی را تبدیل به جهنم سوزان کند).
۱۷. بادها زیاد شود (طوفانها وتندبادها مرتباً در دنیا زیانهای سنگین جانی ومالی به بار آورد).
۱۸. پرده از روی باطن مردم برداشته شود (وجنایتکاران ودنیاپرستان وجاه طلبان شناخته شوند، یا بدان آشکار شوند یا علائم ظاهر شوند).
۱۹. عمل شنیع لواط علنی شود (کما اینکه در انگلستان با گذراندن قانونی از تصویب مجلس لواط بلامانع شده است).
۲۰. خلاف، پسندیده شود.
۲۱. تجارت وکاسبی دچار سختی وتنگی شود واشیاء مورد درخواست کم شود.
۲۲. تمام برنامه ها را با کمال گستاخی وخودسری بر مبنای هوای نفس (دلم می خواهد) پیاده کنند.
۲۳. ناسزا وفحش دادن به پدر ومادران را وسیله سرگرمی ومزاح قرار دهند.
۲۴. آشکارا ربا بخورند وکوچکترین ترسی از خداوند نداشته باشند.
۲۵. بی عصمتی وزنا در میان مردم رواج پیدا کند (مراکز خودفروشی وزنا در دنیا با ابعاد گسترده ای بالاترین شاهد ماست).
۲۶. خشنودی وراضی بودن از زندگی وبرنامه آن بسیار کم شود.
۲۷. افراد سفیه ونادان زمام امور را به دست گیرند.
۲۸. خیانت به انواع واقسام مختلف در میان همه طبقات زیاد شود.
۲۹. امانت را بی اهمیت بدانند وبه آن بی اعتنا باشند وافراد امین کم شوند.
۳۰. افراد از اخلاق وکار خویش تعریف کنند.
۳۱. نادانها به دلیل نادانی خویش مشهورند.
۳۲. مردم خانه های خود را بیارایند ودیوارهای آن را زینت دهند.
۳۳. قصرها وخانه ها بلند ساخته شود (مانند ساختمانهای چندین طبقه ای که آسایش وامنیت را از همسایه ها سلب می کند.)
۳۴. باطل را به لباس حق جلوه دهند.
۳۵. زشتی دروغ از بین برود بحدی که لباس راستی بر آن بپوشانند.
۳۶. اگر کسی در کارش صحت عمل داشته باشد او را ضعیف بدانند.
۳۷. پستی ولئامت وسرزنش یکدیگر را به حساب عقل بگذارند (صاحبش را عاقل بدانند)
۳۸. گمراه بودن وراه کج رفتن را هدایت بشمارند.
۳۹. بیان را کوری بدانند (اگر به وسیله بیان، حقایقی گفته شود که به نظر آنها خوش نیاید بگویند این شخص کور است وواقعیت دنیا را نمی بیند).
۴۰. وخموشی را بی خردی بدانند.
۴۱. دانشمند اگر بخواهد از علم خویش به نفع خود وجامعه حرف بزند او را جاهل وعملش را نادانی بدانند.
۴۲. نشانه ها بسیار شود وعلامتها یکی پس از دیگری ظاهر گردد.
۴۳. تحقیق نکرده سخنان دور از حقیقت بگویند (مردم را متهم کنند وبدون دلیل آبروی بندگان خدا را بریزند).
۴۴. آسیای مرگ بر سر جامعه بچرخد (جنگهای خانمانسوز به راه بیندازند وافراد بیگناه را قتل عام کنند، مانند بمباران مناطق مسکونی وغیر نظامی و..).
۴۵. مردم از نظر بینش ودید قلبی کور شوند وحقایق را نبینند (مانند جنایاتی که از زمامداران خود می بینند ودر عین حال می گویند خوب است).
۴۶. کارهای ناپسند بر اعمال خوب غلبه پیدا کند (مردم طرفدار کارهای بد شوند).
۴۷. محبت نسبت به یکدیگر وصله رحم از دلهای مردم برداشته شود.
۴۸. تجارت وبازرگانی زیاد شود ومردم کارهای باطل وناچیز را نیکو بدانند.
۴۹. جان خود را به یکدیگر به خاطر شهوتهای زیادی که دارند، بذل کنند.
۵۰. کارهای بزرگ را آسان شمارند (نظیر جنگ با دولتهای بزرگ).
۵۱. از پوشیدن پوستهای حیوانات حرام گوشت (یا ذبح شرعی نشده) باکی نداشته باشند.
۵۲. جامه های نرم وزیبا ونازک بپوشند (وبدن آنها از روی لباس پیدا باشد).
۵۳. رغبت به دنیا پیدا کنند وآن را بر آخرت مقدم بدارند (اعمال بد مردم گواه این مطلب است).
۵۴. رحم از دلهای همه مردم برود (اعم از زمامدار، تاجر، کاسب، زن، شوهر وغیر آنها).
۵۵. فساد جنبه عمومی پیدا کند (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو).
۵۶. قرآن را به بازی بگیرند (از نام آن وآیاتش به نفع اهداف شوم خود سوء استفاده کنند).
۵۷. اموال بیت المال (وجوه شرعیه) را مال شخصی خود بدانند یا حقوق شرعیه مال خود را ندهند وبگویند مال خودمان است.
۵۸. مسکرات را با تغییر نام حلال بدانند.
۵۹. در وقت دادن زکات مال خود خیانت کنند (کم بدهند یا جنس نامرغوب عرضه کنند).
۶۰. ربا را به نام خرید وفروش واجاره دادن محلی از مقروض بگیرند.
۶۱. در فسق وفجور مردها با مردها وزنها با زنها برابری کنند.
۶۲. به نافرمانی از خداوند (گناه کردن) مباهات کنند.
۶۳. دلهای مردم پر از تکبر ونخوت شود وظلم وجور در پادشاهان ونادانی در مردم (زیر بار ظلم رفتن) ظاهر شود.
۶۴. در چنین وضعی دیندار باید دین خود را بردارد واز این طرف به آن طرف واز این قله کوه به آن قله واز این دره به دره دیگر برود تا سلامت دین داشته باشد.
۶۵. از اسلام باقی نماند جز اسمی واز قرآن باقی نماند جز رسمی (قرآن در دلها کهنه شود وفقط اسم ورسمی از آن باقی بماند).
۶۶. قرآن بخوانند در حالی که از گلوگاه واستخوان ترقوه وگردن نگذرد واز وعده های خداوندی ووعیدهای آن عملاً در میان مردم خبری نباشد واز خداوند نترسند وبه یاد او نباشند واز ناسخ ومنسوخ قرآن بی خبر باشند.
۶۷. در این حالات مساجدشان آباد باشد اما دلهاشان از تقوا وایمان تهی.
۶۸. علما ودانشمندان آن زمان بدترین مردم روی زمین باشند وتمام فسادها وفتنه ها از ناحیه آنها برخیزد وبازگشت همه آنها (فتنه ها) به سوی خود ایشان است.
۶۹. مردم خیّر ونیکوکار ومراکز خیر از بین برود اما اهل شر وفساد بمانند.
۷۰. مردم به خداوند عالم در کارهایشان بی اعتنا باشند واعمالشان از روی تحقیق نباشد.
۷۱. تنها محبوب مردم دینار ودرهم باشد (ثروت دنیا از هر راهی که بیاید، حلال یا حرام، مانعی نداشته باشد).
۷۲. هر قدر ثروتشان زیاد شود باز بگویند فقیریم.
خواننده عزیز!
این هفتاد ودو علامت را به منزله یک آیینه قرار بده وآن را در مقابل جهان امروز بگذار؛ اگر همه اینها را در این آیینه ودر قیافه های این مردم ندیدید نویسنده را نفرین کنید وگرنه به دعای خیر از او یاد کنید. حتماً می بینید.
جابر بن عبد الله انصاری می گوید:
قال حججت مع رسول الله (صلی الله علیه وآله) حجة الوداع فلما قضی النبی (صلی الله علیه وآله) ما افترض علیه من الحج أتی مودع الکعبة فلزم حلقة الباب ونادی برفیع صوته ایها الناس فاجتمع اهل المسجد واهل السوق فقال اسمعوا انی قائل ما هو بعدی کائن فلیبلغ شاهد کم غائبکم ثم بکی رسول الله (صلی الله علیه وآله) حتی بکی لبکائه الناس اجمعین فلما سکت من بکائه قال اعلموا رحمکم الله ان مثلکم فی هذا الیوم کمثل ورق لا شوک فیه الی اربعین ومأئة سنة ثم یأتی من بعد ذلک شوک وورق الی مائتی سنة ثم یأتی من بعد ذلک شوک لاورق فیه حتی لایری فیه الا سلطان جائر او غنی بخیل او عالم مراغب فی المال او فقیر کذاب او شیخ فاجر او صبی وقح او امراة رعناء ثم بکی رسول الله (صلی الله علیه وآله) فقام الیه سلمان الفارسی وقال یا رسول الله اخبرنا متی یکون ذلک فقال (صلی الله علیه وآله) اذا قلت علمائکم وذهبت قراؤکم وقطعتکم زکاتکم واظهرتم منکراتکم وعلت اصواتکم فی مساجدکم وجعلتم الدنیا فوق رؤوسکم والعلم تحت اقدامکم والکذب حدیثکم والغیبة فاکهتکم والحرام غنیمتکم ولا یرحم کبیرکم صغیرکم ولا یوقر صغیرکم کبیرکم فعند ذلک تنزل اللعنة علیکم ویجعل بأسکم بینکم وبقی الدین بینکم لفظاً بالسنتکم فاذا اوتیتم هذه الخصال توقعوا الریح الحمراء او مسخاً او قذفاً بالحجارة وتصدیق ذلک فی کتاب الله عزّ وجلّ قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذاباً من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعاً ویذیق بعضکم بأس بعض انظر کیف نصرف الایات لعلهم یفقهون(۳۴).
فقام الیه جماعة من الصحابة فقالوا یا رسول الله اخبرنا متی یکون ذلک فقال (صلی الله علیه وآله) عند تأخیر الصلوة واتباع الشهوات وشرب القهوات وشتم الاباء والامهات حتی ترون الحرام مغنماً والزکاة مغرماً واطاع الرجل زوجته وجفا جاره وقطع رحمه وذهبت رحمة الاکابر وقل حیاء الاصاغر وشیدوا البنیان وظلموا العبید والاماء وشهدوا بالهوی وحکموا بالجور ویسب الرجل اباه ویحسد الرجل اخاه ویعامل الشرکاء بالخیانة وقل الوفاء وشاع الزنا وتزین الرجال بثیاب النساء وسلب عنهن قناع الحیاء ودب الکبر فی القلوب کدبیب السم فی الابدان وقل المعروف وظهرت الجرائم وهونت العظائم وطلبوا المدح بالمال وانفقوا المال للغناء وشغلوا بالدنیا عن الاخرة وقل الورع وکثر الطمع والهرج والمرج واصبح المؤمن ذلیلاً والمنافق عزیزاً مساجدهم معمورة با لاذان وقلوبهم خالیة من الایمان واستخفوا بالقرآن وبلغ المؤمن عنهم کل هو ان فعند ذلک تری وجوههم وجوه الادمیین وقلوبهم قلوب الشیاطین کلامهم احلی من العسل وقلوبهم امر من الحنظل فهم ذئاب وعلیهم ثیاب ما من یوم الا یقول الله تبارک وتعالی أفبی تغترون ام علی تجترون افحسبتم انما خلقناکم عبثاً وانکم الینا لا ترجعون(۳۵) فوعزتی وجلالی لولا من یعبدنی مخلصاً ما امهلت من یعصینی طرفة عین ولولا ورع الورعین من عبادی لما انزلت من السماء قطرة ولا انبت ورقة خضراء فوا عجباً لقوم آلهتهم اموالهم وطالت آمالهم وقصرت آجالهم وهم یطمعون فی مجاورة مولاهوم ولا یصلون الی ذلک الا بالعمل ولا یتم العمل الا بالعقل(۳۶).
در حجة الوداع (آخرین حج) در خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بودم. وقتی که پیامبر بزرگ اعمال واجب حج را تمام فرمودند به عنوان وداع به خانه کعبه نزدیک شدند، حلقه در خانه را گرفتند وبا صدای بلند که همه اهل مسجدالحرام وبازاریان صدای مبارکشان را شنیدند واجتماع کردند، فرمودند: ای مردم! بشنوید وبه آنهایی که در اینجا نیستند برسانید. آنگاه وجود مقدس رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) گریه کردند واز گریه آن بزرگوار همه به گریه افتادند وچون از گریه فارغ شدند، فرمودند: ای مردم! خداوند شما را رحمت کند. مثل شما از امروز تا یکصد وچهل سال دیگر مانند درخت بی خار خواهید بود (ممکن است که کنایه از زندگی آرام باشد) ودویست سال دیگر بر شما خواهد آمد که مانند درختی باشید که هم برگ دارد وهم خاردار است (این نیز ممکن است کنایه از زندگی همراه با نیش ونوش وزحمت وخوشی باشد). دیگر بعد از این مثل شما مانند درختی است که خارهای جانگداز دارد ودر این فصل از زندگی نمی بینید مگر پادشاه ستمگر یا ثروتمند بخیل یا عالم دنیاپرست یا فقیر دروغگو یا پیرمرد زناکار یا بچه گستاخ یا زن نادان واحمق. آنگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) گریه کردند. سلمان فارسی از جا برخاست وعرض کرد: یا رسول الله! به ما خبر بده کی خواهد شد. حضرت فرمودند: هرگاه علما ودانشمندان شما کم شوند وقاریان قرآن شما از بین بروند وزکات دادن متروک شود ومنکرات در اجتماع شما رواج پیدا کند ودر مساجد صداهای شما بلند شود وکارهای مربوط به دنیا را مقدم بر امور اخروی بلکه روی سر آخرت بگذارید وعلم را زیر پای خود قرار دهید (کنایه از علوم اسلامی ومعارف حقه اهل بیت (علیهم السلام) است) وسخن معمولی وهمگانی شما دروغ، میوه ونقل مجالس شما غیبت وآنچه به دست می آورید حرام باشد. (ای سلمان!) در آن زمان بزرگان بر کوچکان رحم نمی کنند وکوچکان نیز احترام بزرگان را نگاه نمی دارند (ای سلمان!) در این حالت، لعنت خداوند بر شما نازل می شود وسختیها دامن شما را خواهد گرفت واز دین در میان شما جز لفظی باقی نمی ماند وآنگاه که شما دارای این صفات ناپسند شدید، منتظر وزیدن باد سرخ یا سنگباران شدن یا مسخ شدن باشید، به درستی که در کتاب خداوند عزّ وجلّ آمده است: خداست که می تواند به وسیله عذابهای مختلف از بالا وپایین (سنگباران یا بادهای سخت) شما را مجازات کند یا شما را گروه گروه کند وبچشاند برخی از شما را آسیب برخی دیگر. بنگر چگونه آیه ها را گونه گون می کنیم، شاید آنها فهم کنند.
در این موقع بعضی از اصحاب برخاسته، عرض کردند: یا رسول الله! به ما خبر ده این جریانات کی خواهد بود. فرمودند: آنگاه که نماز را در وقت خودش نخوانند، متابعت از شهوات کنند، شرب خمر کنند (زیرا قهوه خوردن گناه نیست)، به پدران ومادران ناسزا بگویند، به دست آوردن مال حرام را غنیمت بدانند وزکات دادن را زیان وضرر تلقی کنند، مرد از همسر خود اطاعت کند، درباره همسایه جفا کنند، با ارحام قطع ارتباط کنند، رحم از بزرگان برداشته شود وحیای کوچکان کم گردد، ساختمانها را محکم بنا کنند، درباره نوکران وکلفتها ظلم کنند، شهادتشان از روی هوی وهوس باشد، حکم آنها بر اساس ظلم باشد، مرد پدرش را لعنت کند، برادر نسبت به برادر حسد ورزد، شرکاء در معاملاتشان به یکدیگر خیانت کنند، وفا کم شود، زنا شیوع پیدا کند، مردان خود را به لباس زنان بیارایند، پرده حیا از زنها برداشته شود، تکبر دلهای مردم را پر کند مانند سمهای کشنده ای که در بدنها جای می گیرد، کارهای خوب کم شود وجرایم وبدیها ظاهر شود، واجبات الهی سبک پنداشته شود، با گرفتن پول صاحبان مال را بستایند، ثروت را در راه غنا وخوانندگی به مصرف برسانند، از آخرت غفلت کنند وتمام توجه خود را به دنیا معطوف دارند، ورع وپرهیزکاری کم وطمع زیاد شود، هرج ومرج بالا گیرد، بندگان خدا در جامعه ذلیل ومنافقان در میان مردم محترم باشند، مساجد از نظر ظاهر به وسیله اذان آباد اما دلهای ساکنان آن تهی از ایمان باشد، قرآن را سبک بشمارند، انواع خواریها درباره اهل ایمان اعمال کنند. در این هنگام می بینی که صورت این مردم چهره آدمی است اما قلبهای آنان دلهای شیاطین است (پر است از مکر وحیله وتکبر وامثال این صفات بد)؛ سخنان آنان از عسل شیرین تر اما دلهایشان پر است از زهرهای کشنده. اینان گرگهای درنده ای هستند که به لباس آدمیان در آمده اند. در این حالات، روزی نیست که خداوند به آنها نفرماید آیا از رحمت من مغرور شده وبه من جرأت پیدا کرده اید؟ تصور می کنید که من شما را بی فایده خلق کردم وبازگشت شما به سوی من نیست؟. به عزت وجلالم سوگند، اگر به خاطر بندگان صالح وبا اخلاصم نبود یک آن به معصیتکاران مهلت نمی دادم واگر ورع وپرهیزکاری بندگان باتقوا نبود یک قطره باران از آسمان فرو نمی فرستادم ویک برگ سبز از زمین نمی رویاندم. عجبا از مردمی که مال وثروت را خدای خویش قرار داده اند وآرزوهای آنها طولانی است (با توجه به عمر کوتاه دنیا) وچشم طمع دارند که در جوار رحمت الهی باشند، وحال آنکه به مقام قرب نمی رسند مگر به وسیله عمل صالح وعمل هم قبول نخواهد شد مگر با راهنمایی عقل.
در این حدیث نبی معظم (صلی الله علیه وآله) از حوادث وبلاهایی که بعد از آن بزرگوار متوجه خاندان عزیزش می شود یاد می فرمایند ودر ضمن به بعضی از علائم ظهور امام عصر روحی له الفداء اشاره می کنند:
ان رسول الله (صلی الله علیه وآله) ذکر بلاء یلقاه اهل بیته حتی یبعث الله رایة من المشرق سوداء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله الله حتی یأتوا رجلاً اسمه کأسمی فیولوه امرهم فیویده الله وینصره(۳۷).
پرچمهای سیاهی از جانب مشرق (خراسان) به احتزاز در می آید. هر کسی که زیر این پرچمها برود وصاحبش را یاری کند خداوند او را یاری خواهد فرمود وهر فردی که آنها را مخذول کند، یعنی با پرچم وصاحب آن مخالفت کند، خداوند او را مخذول خواهد کرد تا اینکه مردی بیاید که نامش مانند نام من باشد. پس زمام امور را به دست گیرد وخداوند او را از نصرت وتأییدات خودش بهره مند خواهد فرمود.
نعیم بن حماد می گوید:
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) تکون فتنة ثم تکون جماعة ثم تکون فتنة تعوج فیها عقول الرجال(۳۸).
رسول معظم اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند: بعد از من فتنه هایی خواهد بود وجماعتهایی رهبری فتنه ها را به عهده خواهند گرفت؛ اما در آخر فتنه ای خواهد بود که بر اثر آن عقل مردم دچار انحراف خواهد شد.
ممکن است منظور از فتنه ها حادثه بعد از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) (غصب خلافت)، زمامداری بنی امیه، خلافت بنی عباس وفتنه های دیگری باشد که واقع شده است.
عبد الله بن مسعود از بنیانگذار اسلام (صلی الله علیه وآله) روایت می کند که آن حضرت در ارتباط با حوادث بعد از خودشان چنین فرمودند:
احذرکم سبع فتن تکون بعدی فتنة تقبل من المدینة وفتنة بمکة وفتنة تقبل من الیمن وفتندة تقبل من المشرق وفتنة من قبل المغرب وفتنة من بطن الشام وهی فتنة السفیانی قال ابن مسعود منکم من یدرک اولها ومن هذه الامة من یدرک آخرها(۳۹).
من شما را از هفت فتنه می ترسانم که بعد از من در دنیای اسلام به وجود می آید:
۱. فتنه ای که در مدینه برپا می شود (ممکن است اشاره به فتنه طلحه وزبیر باشد یا حادثه سقیفه).
۲. فتنه دوم از مکه است (ممکن است اشاره به جریان عبد الله بن زبیر باشد).
۳. فتنه ای که از جانب یمن (نجده) باشد.
۴. فتنه ای که از جانب شام برخواهد خاست (ممکن است اشاره به فتنه بنی امیه باشد).
۵. فتنه ای که از جانب مشرق به وجود می آید (ممکن است فتنه بنی عباس باشد).
۶. فتنه ای که از سوی مغرب خواهد بود.
۷. فتنه هفتم از شام برمی خیزد، که همانا قیام سفیانی است.
عبد الله بن مسعود می گوید: بعضی از افراد این امت اول این فتنه ها را درک می کنند وبعضی دیگر آخر این فتنه ها را خواهند دید.
خواننده ارجمند!
باید از خداوند بزرگ به وسیله آقا حضرت بقیة الله روحی له الفداء استدعا کنیم که همه ما را در این فتنه ها وامتحانات حفظ فرماید تا ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) را با عافیت درک نماییم - آمین یا رب العالمین -.
راوی خبر می گوید: در خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بودم، جوانانی از بنی هاشم وارد شدند، رنگ مبارک آن حضرت دگرگون. پس آن جوانان عرض کردند: یا رسول الله ما همیشه در رخسار شما حالی را می بینیم که آن را خوش نداریم. حضرت فرمودند:
انا اهل بیت اختار الله لنا الاخرة علی الدنیا وان اهل بیتی هؤلاء یلقون بعدی بلاء وتطریداً وتشریداً حتی یأتی قوم من هیهنا نحو المشرق اصحاب ریات سود یسألون الحق فلا یعطونه مرتین او ثلاثاً فیقاتلون فینصرون فیعطون ما سألوا فلا یقبلونها حتی یدفعوها الی رجل من اهل بیتی فیملاء الارض عدلاً کما ملؤوها ظلماً فمن ادرک ذلک منکم فلیائهم ولو حبواً علی الثلج فانه المهدی(۴۰).

ما اهل بیتی هستیم که خداوند به جای دنیا آخرت را برای ما قرار داده است. به درستی که اهل بیت من (این جمعیت) بعد از من به انواع بلاها مبتلا می شوند (شهادت، اسارت، تبعید، زندان و...) تا اینکه قومی از سمت مشرق بیایند که دارای پرچمهای سیاه هستند. آنان مطالبه حق کنند وبه آنها داده نشود. پس جنگ کنند تا دفعه دوم وسوم پیروزی نصیب آنها شود وآنها این موفقیت را به مردی از خاندان من تقدیم می کنند واو جهان را پر از عدل وداد می کند چنانکه پر شده باشد از ظلم وجور. پس هر کسی از شما آن زمان را درک کرد خودش را به او برساند ولو اینکه از راه خزیدن وسینه خیز روی برف باشد، زیرا او مهدی من است.
خواننده گرامی!
در این روایات خبر داده اند از قیام جناب سید حسنی ویاران او وتسلیم شدنش به امام عصر روحی له الفداء واینکه در خدمت آن بزرگوار خواهد بود، والبته مرکز قیام خراسان خواهد بود.
رسول اکرم ومواریث انبیاء
در این روایت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از مواریث انبیاء سخن گفته اند. آری، یکی از علائم ظهور حضرت مهدی روحی له الفداء همین است که باید آنچه انبیای گذشته داشته اند وبه وسیله آن دشمنان را به زانو در می آوردند وموقیعت خود را تثبیت می کردند، آن حضرت نیز داشته باشند. لذا در این خبر می گوید پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
تخرج الدابة ومعها عصا موسی وخاتم سلیمان فتجلو وجه المؤمن بالعصار وتختم انف الکافر(۴۱).
دابه(۴۲) بیرون می آید در حالتی که عصای موسی وانگشتر سلیمان (علیهما السلام) در دست اوست. پس به وسیله عصا صورتهای اهل ایمان روشن می شود ودماغ کفار ودشمنان حق به وسیله خاتم سلیمان مهر می گردد.
این است معنی ولایت مطلقه الهی واین قدرتی است که با آن تمام صفحه آفرینش را مسخّر خود قرار می دهند.
رسول اکرم وخراب شدن مسجد براثا
مسجد براثا واقع در غرب بغداد مسجدی است بسیار باعظمت که هفتاد پیامبر در آن نماز خوانده اند. در این روایت، پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) پس از ذکر موقیعت این مسجد، خراب شدن آن را یکی از فتنه های پیش از ظهور بیان فرموده اند. خلاصه روایت از این قرار است که مسجدی را در حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله) شبانه خراب کردند. اصحاب ناراحت شدند، آن حضرت فرمودند:
لا تنکروا ذلک فان هذا المسجد یعمر ولکن اذا هدم مسجد براثا بطل الحج قیل له واین مسجد براثا هذا قال فی غربی الزوارء من ارض العراق صلی فیه سبعون نبیاً ووصیاً وآخر من یصلی فیه هذا واشار بیده الی مولانا علی بن ابی طالب (علیه السلام)(۴۳).
منکر نشوید این را زیرا که این مسجد آباد می شود، اما اگر مسجد براثا خراب شود (کنایه از اهمیت مسجد است) زیانهایی در بر دارد که از جمله آن تعطیل شدن برنامه حج است. عرض کردند: این مسجد در کجا قرار گرفته است؟ فرمودند: در غرب زوراء (بغداد) از زمین عراق. هفتاد پیامبر در این مسجد نماز خوانده اند وآخر کسی که در آن نماز می خواند علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) بعد از خودشان برای امت اسلامی از سه عامل می ترسیدند:
۱. لغزش عالم ودانشمند که قدرت تخریبی آن از صدها بمب اتمی بیشتر است. زیرا لغزش عالم عقاید وافکار مردم را مسموم می کند وآنها را برای ابد از بین می برد، اما اثر بمبهای اتمی فقط مربوط به جسم است.
۲. حکم حاکم ستمگر که بر مبنای خلاف حق صادر می شود.
۳. متابعت از هوی وهوس که همه چیز مردم را به باد فنا می دهد (وضع فعلی مسلمانان در دنیا خود گواه این مطلب است):
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): انی اخاف علی امتی من بعدی من اعمال ثلاثه قالوا ما هن یا رسول الله قال: زلة العالم وحکم الجائر وهوی متبع(۴۴).
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: در خصوص امت، پس از خود در سه مورد بیمناک هستم. سؤال شد یا رسول الله آن سه مورد چیست؟ فرمودند: لغزش عالم وحکم ستمگر وهوی وهوسی که متابعت وپیروی شود.
ان جبرئیل اتی النبی (صلی الله علیه وآله) فقال انالله واناالیه راجعون فقال النبی (صلی الله علیه وآله وسلّم): وانالله واناالیه راجعون فمم ذلک؟ فقال ان امتک ستفتن بعدک بقلیل زمان من دهرک غیر کثیر فقلت: فتنة کفر او فتنة ضلال؟ فقال: کل سیکون. فقلت: ومن این وانما فیهم کتاب الله تعالی؟ فقال: بکتاب الله تعالی یفتنون وذلک من قبل أمرائهم وقرائهم یمنع الامراء القراء الحقوق فیظلمون حقوقهم ولایعطونها فیقتتلون ویقتتنون ویتبع القرآن اهواء الامراء فیمدونهم بی الغی ثم لایقصرون فقلت یا جبرئیل فکیف یسلم من یسلم؟ فقال: بالکف والصبر ان اعطوا الذی لهم اخذوه وان منعوا ترکوه(۴۵).
جبرئیل شرفیاب محضر مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) شد واین آیه شریفه را تلاوت کرد: انالله واناالیه راجعون. پس پیامبر (صلی الله علیه وآله) آیه انالله واناالیه راجعون را تلاوت فرمودند وسپس از جبرئیل پرسیدند: خواندن این آیه برای چیست؟ عرض کرد: یا رسول الله! امت شما بعد از رحلتتان مبتلا به یک امتحان سنگین می شوند، آن هم خیلی زود. فرمودند: امتحان کفر است یا گمراهی وگم کردن راه حق؟ عرض کرد: همه اینها خواهد بود. پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: این از کجاست، وحال آنکه قرآن در میان امت من است؟ عرض کرد: به وسیله قرآن امتحان می شوند واین برنامه از ناحیه دو دسته پیاده می شود: زمامداران وقراء ودانشمندان آنها. فرمانروایان حقوق قراء را نمی دهند، پس به آنها ظلم می شود ودرگیری وجنگ در بین آنها پدید می آید. آنگاه فرمانروایان قرآن را تابع هواهای نفسانی خود قرار می دهند (طبق دلخواه خود تفسیر می کنند) وقراء را به گمراهی می کشانند (ممکن است غرض از قراء علما ودانشمندان هر زمانی باشند). پرسیدم از جبرئیل که راه سلامت ماندن از این خطر کدام است؟ گفت: کف نفس وبردباری در مقابل تضییع حقوق وکناره گیری از مراکز فتنه.
درباره اوضاع واحوال آخرالزمان از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) روایت شده است که فرمودند:
یأتی علی امتی زمان تکثر فیه الاراء وتتبع فیه الاهواء ویتخذ القرآن مزامیر ویوضع علی الحان الاغانی یقرأ بغیر خشی لایأجرهم الله علی قراءته بل یلعنهم فعند ذلک تهش النفوس الی طیب الالحان فتذهب حلاوة القرآن اولئک لانصیب لهم فی الاخرة ویکثر الهراج والمرج وتخلع العرب اعنتها وتکتفی الرجال بالرجال والنساء بالنساء ویتخذون ضرب القصیب فیما بینهم فلا ینکره منکر بل یتراضون به وهو من احدی الکبائر الخفیة فویل لهم من دیان یوم الدین لاتنالهم شفاعتی فمن رضی بذلک منهم ولم ینههم ندم بذلک یوم القیمة وانا منه بری وعندها تتخذ النساء مجالس وتکون الجموع الکثیرة حتی ان المرأة لتتکلم فیها مثل الرجال ویکون جموعهن لهواً ولعباً وفی غیر مرضاة الله وهی من عجائب ذلک الزمان فاذا رأیتموه فباینوهم واحذروهم فی الله فانهم حرب الله ولرسوله والله منهم بری(۴۶).
زمانی بر امت من بیاید که مردم دارای آراء مختلف خواهند شد واز هواها وخواهشهای نفسانی پیروی می کنند وقرآن را با آواز ومزامیر وبه صورت غنا می خوانند بدون اینکه از خداوند ترسی داشته باشند. خداوند بزرگ در سایه خواندن قرآن به آنها اجری نخواهد داد بلکه آنها را لعن می کند (چون به قرآن عمل نمی کنند). پس، در چنین عصری ترانه ها وساز وآواز آدمیان را به طرب می آورد آنچنانکه نفسهایشان گویی در طرب می آید ولذت وشیرینی قرآن خواندن از آنها گرفته می شود. این دسته از مردم از ثوابهای اخروی بی بهره اند. در این موقعیت بیگناهان را زیاد می کشند، هرج ومرج بالا می گیرد واجتماع عرب خودسر می شود (هر کاری که خواستند انجام می دهند ودر مقابل دستورهای دین بی تفاوت می شوند)، مردها به مردها اکتفا می کنند (از نظر جنسی) وزنها به زنها قناعت می ورزند در فجور. ساز وآواز در میان آنها رواج می یابد ودر مجامع خودشان از آن استفاده می کنند وکسی آنها را نهی نمی کند بلکه تشویق می شوند، با اینکه یکی از گناهان کبیره است که کبیره بودنش بر آنها پوشیده است، پس ای وای بر آنها از جزا دهنده روز رستاخیز. وشفاعت من به آنها نخواهد رسید وکسی که راضی به اعمال بد آنها باشد وآنان را از این عمل نهی نکند نیز در روز قیامت پشیمان شود (البته پشیمانی دیگری سودی نخواهد داشت) ومن بیزارم. در چنین جامعه ای زنها برای خود تشکیل مجلس می دهند (کنفراس تشکیل می دهند) وجمعیتهای زیادی به راه می اندازند، به نحوی که زنها در آن اجتماعات برای سرگرمی است ودر مسیر غیر رضای خداوند انجام می شود. پس چون این مردم را با این کیفیت دیدید از آنها فاصله بگیرید واگر می توانید آنها را نهی کنید واز ایشان بترسید برای خدا؛ زیرا این جمعیت در حال جنگ با خدا ورسول او هستند وخداوند ورسولش از آنها بیزارند.
خواننده عزیز!
این روایت را به منزله آیینه ای قرار ده وسیمای جهان را در آن ببین وبرای تعجیل در امر فرج امام عصر ارواحنا له الفداء دعا کن - اللهم عجل فرجه -.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) از سوی خداوند متعال این حدیث را بیان فرموده است:
قال الله تبارک وتعالی: اذا هتکوا عبادی حرمتی واستحلوا محارمی وخالفوا امری سلطت علیهم جیشاً من المشرق یقال لهم الترک هم فرسانی انتقم بهم ممن عصانی نزعت الرحمة من قلوبهم لایرحمون من بکی لایجیبون من شکی یقتلون الاباء والامهات والبنین والبنات یهلکون بلاد العجم ویفتحون العراق فیفترق جیش العراق بثلاث فرق فرقة یلحقون باذناب الابل وفرقة یترکون عیالهم وراء ظهورهم وفرقة یقاتلون فیقتلون اولئک هم الشهداء وتغبطهم الملائکة فاذا رأیتم ذلک فاستعدوا القیامة قالوا یا رسول الله اذا ادرکنا ذلک الزمان این تأمرنا نستکن فقال رسول الله (صلی الله علیه وآله) علیکم بالغوطة بالشام الی جانب بلد یقال له دمشق خیر بلاد الشام طوبی لمن کان له فیها مسکن ولو مربط شاة فان الله تعالی تکفل بالشام واهله(۴۷).
خداوند فرموده است: وقتی که بندگان من هتک احترام مرا کردند (دین خداوند را محترم نشمردند) وحرام مرا حلال شمردند واوامر مرا ترک گفتند، جمعیتی را بر آنها مسلط می کنم که سواران منند وبه وسیله اینها از کسانی که نافرمانی من کنند انتقام می گیرم. رحمت را از دلهای آنها کنده ام. لذا به آنهایی که می گویند رحم نمی کنند، التماس ملتمسان را نادیده می گیرند، پدران ومادران وفرزندان را می کشند، بلاد عجم را ویران می سازند وعراق را فتح می کنند لشکریان عراق سه دسته می شوند: یک دسته به دنبال شتران می روند (ممکن است کنایه از فرار آنها ورو به بیابان نهادن باشد)، دسته دوم خانواده های خود را رها می کنند ومی روند، دسته سوم جنگ می کنند، می کشند وکشته می شوند. اینها شهدا هستند وملائکه آسمان به آنها غبطه می خورند. هرگاه این برنامه ها را در دنیا دیدید آماده قیامت باشید. عرض کردند: یا رسول الله! اگر این زمان را درک کردیم به کجا منزل کنیم؟ فرمودند: بر شما باد که به غوطه در دمشق بروید که بهترین بلاد شام است. خوشا به حال آن کسی که در شام منزل بگیرد ولو به قدر جایگاه یک گوسفند باشد، زیرا خداوند بزرگ تکفل شام ومردم آن را خود قبول فرموده است.
از وصایای رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در کتاب مکارم الاخلاق به ابن مسعود است که در آن آینده دنیا را در آیینه کلمات وسخنان حیاتبخش خود مجسم فرمودند واکنون خلاصه فرمایشات آن سرور را با خوانندگان عزیز در میان می گذاریم. امید است برای همه ما آموزنده باشد.
یا ابن مسعود الاسلام بدأ غریباً کما بدأ فطوبی للغرباء فمن ادرک ذلک الزمان ممن یظهر من اعقابکم فلا یسلم علیهم فی نادیهم ولایشیع جائزهم ولایعد مرضا هم فانهم یستسنون بسنتکم ویظهرون بدعواکم ویخالفون افعالکم فیموتون علی غیر ملتکم اولئک لیسوا منی ولست منهم الی ان یقول یا ابن مسعود یأتی علی الناس زمان الصابر فیه علی دینه مثل القابض بکفه الجمرة فان کان فی ذلک الزمان ذئباً والا اکلته الذئاب.
یا ابن مسعود علماؤهم وفقهاؤهم خونة فجرة الا انهم اشرار خلق الله وکذلک اتباعهم ومن یأتیهم ویأخذ منهم ویحبهم ویجالسهم ویشاورهم اشرار خلق الله یدخلهم نار جهنم صم بکم عمی فهم لایرجعون ونحشرهم یوم القیمة علی وجوههم عمیاً وبکماً وصماً مأویهم جهنم کلما خبت زدناهم سعیراً کلما نضجت جلودهم بدلنا هم جلوداً غیرها لیذوقوا العذاب اذا القوا فیها سمعوا لها شهیقاً وهی تفور تکاد تمیز من الغیظ کلما ارادو أن یخرجوا منها من غماعیدوا فیها وقیل لهم ذوقوا عذاب الحریق لهم فیها زفیر وهم فیها لا یسمعون.
یا ابن مسعود یدعون انهم علی دینی وسنتی ومنهاجی وشرایعی انهم منی براء وانا منهم بری. یا ابن مسعود لاتجالسوهم فی الملاء ولا تبایعوهم فی الأسواق ولا تهدوهم الی الطریق ولا تسقوهم الماء قال الله تعالی من کان یرید الحیوة الدنیا وزینتها نوف الیهم اعمالهم فیها وهم فیها لا یبخسون(۴۸) یقول الله تبارک وتعالی ومن کان یرید حرث الدنیا نؤته منها ومالة فی الاخرة من نصیب.(۴۹)...
یا ابن مسعود من تعلم العلم یرید به الدنیا وآثر علیه حب الدنیا وزینتها استوجب سخط الله علیه وکان فی الدرک الاسفل من النار مع الیهود والنصاری الذین نبذوا کتاب الله تعالی قال الله تعالی فلما جائهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله علی الکافرین.
یا ابن مسعود من تعلم القران للدنیا وزینتها حرم الله علیه الجنة یا ابن مسعود من تعلم العلم ولم یعمل بما فیه حشره الله یوم القیمة اعمی ومن تعلم العلم ریاء وسمعه یرید به الدنیا نزع الله برکته وضیق علیه معیشته ووکله الله الی نفسه ومن وکله الی نفسه فقد هلک قال الله فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً ولا یشرک بعبادة ربه احداً(۵۰).
یا ابن مسعود فلیکن جلساوک الابرار واخوانک الاتقیاء والزهاد لانه تعالی قال فی کتابه الا خلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین(۵۱).
یا ابن مسعود اعلم انهم یرون المعروف منکراً والمنکر معروفاً ففی ذلک یطبع الله علی قلوبهم فلا یکون فیهم الشاهد بالحق ولا القوامون بالقسط قال الله تعالی کونوا قوامین بالقسط شهداء لله ولو علی انفسکم او الوالدین(۵۲).
یا ابن مسعود یتفاضلون بأحسابهم واموالهم یقول الله تعالی: وما لاحد عنده من نعمة تجزی الا ابتغاء وجه ربه الاعلی ولسوف یرضی(۵۳).(۵۴)
ای پسر مسعود! اسلام در روز اول غریب به این دنیا آمد وبزودی به غربت اول باز می گردد (اشاره به غربت دین مقدس اسلام در ابتدای کار ونیز غربت مجدد در آخرالزمان). ای پسر مسعود! هر کسی از شما که این زمان را درک کرد از اعقاب شما. پس به آنها سلام نکند، در تشییع جنازه آنها شرکت نجوید واز بیماران عیادت نکند. زیرا اینان به ظاهر خود را در همان راهی جلوه می دهند که شما می روید وتظاهر به ادعاهای شما می کنند، اما عملاً با شما مخالف هستند. پس وقتی که مرگ اینها فرا رسد به دین وملت شما از دنیا نمی روند. آنان از من نیستند ومن هم از آنان نیستم (سنخیتی با هم نداریم) تا اینکه می فرماید: ای پسر مسعود! زمانی بر مردم بیاید که آن کس که بخواهد در دینداری ثابت بماند وایمانش را حفظ کند همچون کسی است که می خواهد آتش را در کف دست خود قرار دهد. پس اگر در این زمان (چون) گرگ باشد می تواند زندگی کند، والا گرگهای درنده او را می خورند.
ای پسر مسعود! علما وفقهای آنها خیانتکار وفاجرند. آگاه باشید که اینها بدترین مردم روی زمین هستند ونیز آنهایی که از آنها متابعت می کنند وبا آنها رفت وآمد دارند واز آنها علم یاد می گیرند ویا آنان را دوست می دارند وبا آنها مجالست ومشورت می کنند، جایگاهشان در جهنم است. اینان کور وکر ولال خواهند بود ودر روز قیامت نیز نابینا وکر ولال محشور خواهند شد..(۵۵).
ای پسر مسعود! اینها مدعی دینداری وپیروی از من وادامه دهنده راه من هستند. اما چنین نیست. اینها در حقیقت از من بیزارند ومن هم از آنها بیزارم. ای پسر مسعود! در مجالس با آنها ننشینید، در بازارها با آنها داد وستد نکنید، آنها را به سوی راه رهنمون نشوید، به آنها آب ندهید، که خداوند متعال درباره آنها فرموده است: هر کس طالب دنیا وزینت دنیا باشد، پاداش اعمالشان را در دنیا به طور کامل عطا می کنیم، وچیزی از آن در دنیا فروگذاری نمی شود. وخداوند تبارک وتعالی می فرماید: هر کس خواهان کشت دنیا باشد از آن برایش می دهیم ودر آخرت بهره ای برای او نیست.
ای پسر مسعود! کسی که تحصیل علم کند اما برای دنیا ورسیدن به نعمتهای دنیوی، مستحق عذاب خداوند خواهد بود وبا یهود ونصاری در پست ترین مقامات جهنم محشور خواهد شد. یهود ونصاری کتاب خداوند را پشت سر انداختند وبا اینکه نسبت به اسلام وآورنده آن شناخت پیدا کردند، در عین حال، کفر ورزیدند ودر نتیجه از رحمت خداوند محروم ماندند. آری، لعنت خدا بر کافران باد.
ای پسر مسعود! هر کس قرآن را برای دنیا وزینتهای آن فرا گیرد، خداوند بهشت را به او حرام گرداند.
ای پسر مسعود! هر کس علم را بیاموزد وبه آنچه در آن است عمل نکند، خداوند او را روز قیامت نابینا محشور سازد. وکسی که به خاطر مردم (ریا) تحصیل علم کند وهدفش این باشد که دنیا را برای خود مرتب کند برکت از زندگی اش برداشته می شود وبه تنگی معیشت گرفتار می آید وخداوند او را به خودش وامی گذارد که سرانجامش البته هلاکت است. خداوند در قرآن می فرماید: کسی که به لقای او (قرب جوار) امیدوار است باید نیکوکار باشد ودر پرستش خدا هرگز احدی را با او شریک نگرداند.
ای پسر مسعود! سعی کن همنشینان تو از نیکان باشند واگر برای خودت برادری انتخاب می کنی از زهاد برگزین (زاهد آن کسی است که گناه نکند ودنیا را بر آخرت مقدم ندارد ونسبت به دنیا بی رغبت باشد)؛ چرا که خداوند در کتابش فرموده است: در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمن اند مگر پرهیزکاران.
ای پسر مسعود! بدان که این اشخاص معروف را منکر می بینند (واجبات الهی به نظر آنها حرام است) ومحرمات را معروف (ارتکاب حرام در نظر آنها مانعی ندارد). پس در این حال، خداوند بر دلهای آنان مهر می زند. آنوقت در میان آنها کسی شهادت به حق نمی دهد ونیز قیام به عدل نمی کند با اینکه خداوند امر فرموده است نگهدار عدالت باشید وبرای خدا گواهی دید ولو اینکه به ضرر خودتان ویا پدران ومادران وبستگان نزدیک شما باشد.
ای پسر مسعود! اینها افتخارشان را به مال می دانند با اینکه خداوند فرموده برای هیچ کس در نزد او نعمتی نیست که پاداش داده شود، مگر در پی خشنودی پروردگار برترش، وبزودی خشنود گردد.
رسول اکرم وروز خلاصی دنیا
از رسول گرامی خدا (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود:
اذا کانت الصیحة فی رمضان فانها تکون معمة فی شوال وتمیر القبائل وتتحارب فی ذی القعدة ویسلب الحاج وتسفک الدماء فی ذی الحجة والمحرم وما المحرم؟ هیهات هیهات یقتل الناس هرجاً هرجاً ثم ینادی مناد من السماء الا ان فلاناً ابن فلان هو المهدی قائم آل محمد فاسمعوا له واطیعوا وذلک الصوت صوت جبرائیل حین یدعوا للبیعة فی صبیحة یوم الخلاص(۵۶).
زمانی که صیحه در ماه رمضان شنیده شد پس همهمه وآواز جنگ در شوال بلند می شود وقبایل طعام گردآوری وذخیره می کنند وذی القعده با هم نبرد می کنند ودر ماه ذی الحجه حجاج بیت الله الحرام قتل وغارت می شوند وخونها ریخته می شود. ومحرم، چه محرمی؟ هرگز نمی توانی درک کنی! نه هرگز! مردم، دسته دسته در این فتنه وآن فتنه کشته می شوند (در هرج ومرج)؛ آنگاه منادی از آسمان ندا می کند که فلانی پسر فلانی، مهدی وقائم آل محمد (صلی الله علیه وآله) است، به فرمان او گوش فرا دهید واطاعت کنید. آن صدا صدای جبرئیل است که در بامداد روز رهایی، مردم را به بیعت فرا می خواند.
از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) منقول است که می فرمایند:
لا تقوم الساعة حتی یقوم القائم منا وذلک حین یأذن الله عزّ وجلّ له ومن تبعه نجا ومن تخلف عنه هلک الله الله عبادالله فأنوه ولو حبواً علی الثلج فأنه خلیفة الله عزّ وجلّ وخلیفتی(۵۷).
روز رستاخیز برپا نمی شود تا اینکه قائم ما قیام کند واین قیام در وقتی است که خداوند فرمان ظهورش را امضاء فرماید. هر کس که آن روز از قائم ما متابعت کند نجات می یابد وکسی که سرپیچی نماید دچار هلاکت دو جهان خواهد شد. ای بندگان خدا! از خدا بترسید وبه سوی قائم ما بشتابید اگرچه مجبور باشید روی برفها به نحو سینه خیز خود را بکشید، زیرا او جانشین خداوند وخلیفه من است (در روی زمین).
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به فرزند عزیزش حضرت امام حسین (علیه السلام) می فرماید:
ثم یظهر أمیر الامرة وقاتل الکفرة السلطان المأمول الذی تتحیر فی غیبته العقول وهو التاسع من ولدک یا حسین یظهر بین الرکنین یظهر علی الثقلین ولایترک فی الارض الا دنین طوبی للمؤمنین الذین ادرکوا زمانه ولحقوا اوانه وشهدوا ایامه ولا قوا اقوامه(۵۸).
(ای حسین!) امیر همه امیران عالم، کشنده کافران وستمگران جهان وشهریار منتظری که در غیبتش عقلها مات وحیران شده اند، نهمین فرزند از فرزندان شماست. ای حسین! او بین رکن ومقام ظاهر می شود وبنیان واساس گمراهی وپستی را از ریشه می کند وچه سعادتمند افرادی که عصر پرشکوه حکومت او را درک ودر دولت حقه اش زندگی می کنند وآن روزگار میمون ومبارک را می بینند واصحاب باوفای آن سرور را ملاقات می کنند.
واقعاً خوشا به حال مردم آن زمان. از خداوند بخواهیم لیاقت درک آن زمان را به همه ما عنایت بفرماید.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره نشانه های قیام حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء می فرماید:
یستخرج الزبور من بحیرة طبریة فیها مما ترک آل موسی وهارون تحمله الملائکة وفیها الا لواح وعصا موسی (ع)... یستخرج الکنوز یفتح مدائن الشرک(۵۹).
(حضرت مهدی (علیه السلام)) زبور را از دریاچه طبریه (که گویا در شمال فلسطین است) بیرون می آورد که از خاندان موسی وهارون چیزهایی به عنوان ماترک این دو خاندان با آن هست وملائکه آن را به دوش می گیرند (یا به هر وسیله ای آنها را می برند) ونیز الواحی که بر حضرت موسی نازل شده وعصای آن حضرت در این اشیاء هست... گنجها را از دل زمین بیرون می آورد وشهرهای شرک را فتح می کند.
درباره لشکر سفیانی که به عزم نبرد با حضرت مهدی (علیه السلام) به طرف مکه معظمه حرکت می کند از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) چنین نقل می کنند:
یبعث الله جبرائیل فیقون یا جبرائیل اذهب فأبدهم فیضربها برجله ضربة یخسف الله بهم عندها ولایفلت منهم الا رجلان من جهینة(۶۰).
خداوند جبرئیل را می فرستد وبه او می فرماید: برو نابودشان کن. پس، با پای خود به زمین می کوبد وخداوند همه آنان را در کام زمین فرو می برد وجز دو نفر از اهل جهینه کسی از آنها زنده نمی ماند.
مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) در ضمن حدیث طویلی چنین نقل می کند:
ثم یقبل علی القائم رجل وجهه الی قفاه الی صدره ویقف بین یدیه ویقول یا سیدی انا بشیر امرنی ملک من الملائکة ان الحق بک فابشرک بهلاک جیش السفیانی بالبیداء فیقول القائم بین قصتک وقصة اخیک فیقول الرجل کنت واخی فی جیش السفیانی وخربنا الدنیا من دمشق الی الزوراء وترکناها جماء وخربنا الکوفة وخربنا المدینة وکسرنا المنبر فی حضرة الرسول ورانت بغالنا فی مسجده وخرجنا منها وعددنا ثلاثمائة الف رجل نرید اخراب البیت وقتل اهله فلما صرنا فی البیداء عرسنا فیها فصاح بنا صائح یا بیداء ابیدی القوم الظالمین فانفجرت الارض وابتلعت کل الجیش فوالله ما بقی علی وجه الارض عقال ناقة فما سواه غیری وغیر اخی فاذا نحن بملک قد ضرب وجوهنا فصارت الی ورائنا کما تری فقال لاخی ویلک یا نذیر امض الی الملعون السفیانی بدمشق فانذره بظهور المهدی من آل محمد وعرفه ان الله قد اهلک جیشه بالبیداء وقال لی یا بشیر الحق بالمهدی بمکة وبشره بهلاک الظالمین وتب علی یده فانه یقبل تو بتک فیمر القائم یده علی وجهه فیرده سویاً کما کان ویبایعه ویکون معه(۶۱).
آنگاه در این موقع که حضرت قائم ارواحنا له الفداء در مسجدالحرام ودر کنار کعبه تشریف فرما هستند، مردی که صورتش به عقب برگشته است وارد می شود ودر حضور حضرتش می ایستد وعرض می کند: من بشیر هستم ویکی از ملائکه به من امر فرموده است که خدمت شما شرفیاب شوم وبه هلاکت لشکریان سفیانی شما را بشارت بدهم. آری، همه آنها در سرزمین بیداء در زمین فرو رفتند. امام قائم (علیه السلام) فرمودند: جریان خودت وبرادرت را بیان کن. عرض کرد: من وبرادرم در لشکر سفیانی بودیم که شهرها را از دمشق تا زوراء (بغداد) ویران کردیم ونیز شهر کوفه را. آنگاه به مدینه آمدیم واین شهر را نیز در هم کوبیدیم ومنبر مسجد نبوی را خرد کردیم ومرکبهای سواری خود را در روضه نبوی بستیم ومرکبهای سواری ما آنجا را آلوده کردند. سپس از مدینه با سپاهی مجهز که بیش از سیصد هزار نفر جمعیت بود به قصد خراب کردن خانه خدا یعنی کعبه حرکت کردیم ونیز کشتار مردم مکه در برنامه کار ما بود. چون به سرزمین بیداء رسیدیم لختی در آنجا توقف کردیم. ناگاه صدایی بلند شد که گفت: ای سرزمین بیداء! ستمگران را در کام خویش فرو بر وآنها را هلاک کن. در این حال، زمین شکافته شد وتمام جمعیت را در کام خویش فرو برد. به خدا سوگند جز من وبرادرم کس دیگری نماند. نه تنها همه افراد بشر نابود شدند بلکه افسار مرکبی هم نماند. در این موقع فرشته ای نمایان شد وبه صورت من وبرادرم آنچنان کوبید که صورت ما این گونه که ملاحظه می فرمایید به عقب برگشت وبه برادرم دستور داد وفرمود: ای نذیر! برو وخبر هلاکت ونیز ظهور مهدی آل محمد صلوات الله علیهم را به سفیانی که در دمشق است، برسان وبه او بگو خداوند در سرزمین بیداء تمام سپاهیانت را نابود کرد وآنان در دل زمین فرو رفتند. ونیز به من فرمود:ای بشیر! برو به مکه معظمه وخودت را به حضور مهدی (علیه السلام) برسان وعرض کن بشارت باد شما را که خداوند لشکر سفیانی را از بین برد (در سرزمین بیداء به زمین فرو رفتند) ودر خدمت آن حضرت توبه کن که او توبه ات را می پذیرد. آنگاه حضرت قائم (علیه السلام) دست مبارکش را به صورت او می کشد وبه حالت اول برمی گردد. وی با آن حضرت بیعت می کند وهمراه ایشان خواهد بود.
رسول اکرم وگنجهای طالقان
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) در تعریف از یاران مخصوص حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء در منطقه طالقان چنین می فرمایند:
وله بالطالقان کنوز لاذهب ولافضة الا خیول مطهمة ورجال مسومة یجتمع الله عزّ وجلّ له من اقاصی البلاد علی عدد اهل بدر ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً(۶۲).
برای او (مهدی من) در طالقان گنجهایی است که از طلا ونقره نیست بلکه عبارت است از اسبهای زیبا وتکاوران ومردانی باتجربه وکاردان که خداوند از این نوع مردان سیصد وسیزده تن به تعداد اهل بدر از اطراف واکناف جهان به دور او جمع می کند.
وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در این روایت به برنامه های حضرت عیسی (علیه السلام) در حکومت حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء اشاره فرموده اند:
یکون عیسی بن مریم فی امتی حکماً مقسطاً یرفع الشحناء والتباعض ویفیض المال حتی لایقبله احد وتنزع حمة کل دابة وتکون الارض کفاتور الفضة(۶۳).
۱. حکم می کند بین مردم بر اساس عدل وداد.
۲. کینه وعداوت را از میان جامعه برمی دارد.
۳. چندان بذل مال وثروت می کند که دیگر کسی به سراغ مال نمی آید (همه بی نیاز می شوند).
۴. دشمنی وستیزه جویی از تمام موجودات گرفته می شود.
۵. امنیت وآسایش بقدری زیاد می شود که صفحه گیتی مانند یک صفحه ساخته شده از نقره نرم می شود.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره قیام فرزندش وکیفیت آن چنین می فرمایند:
یخرج المهدی وعلی رأسه غمامة فیها مناد ینادی هذا المهدی خلیفة الله فاتبعوه(۶۴).
مهدی (علیه السلام) ظاهر می شود در حالی که قطعه ابری بر سر آن حضرت قرار گرفته است. در آن حال، منادی فریاد می زند: ای جهانیان! این است مهدی آل محمد وجانشین خداوند در روی زمین. از او متابعت کنید.
جابر بن عبد الله انصاری از حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) در ارتباط با حوادث ومصائب آخرالزمان وقبل از ظهور چنین بیان می کند: رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود:
منا مهدی هذه الامة اذا صارت الدنیا هرجاً ومرجاً وتظاهرت الفتن وتقطعت السبل واغاز بعضهم علی بعض فلا کبیر یرحم صغیراً ولا صغیر یوقر کبیراً فیبعث الله عند ذلک مهدینا التاسع من صلب الحسین یفتح حصون الضلالة وقلوباً غفلاً یقوم فی الدین فی آخر الزمان کما قمت به فی اول الزمان ویملأ الارض عدلاً کما ملئت جوراً(۶۵).
مهدی این امت از ما خاندان رسالت است (گویی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) به وجود مقدس حضرت مهدی ارواحنا له الفداء که از فرزندان آن حضرت است افتخار می کند). وقتی که دنیا پر از هرج ومرج شد وفتنه ها در میان مردم نمایان گشت وامنیت از راهها گرفته شد وبعضی از این مردم به بعضی دیگر هجوم آوردند وبزرگان قوم به زیردستان رحم نکردند وافراد کم سن وسال به بزرگان وکهنسالان احترام نگذاشتند، در چنین ایامی، خداوند مهدی ما را که نهمین فرزند پسر امام حسین (علیه السلام) است مأمور می کند دژهای گمراهی را درهم بکوبد وقلبهای غافل (وامانده از خیر وآکنده از شر) را تسخیر کند ودین مقدس اسلام را در آخرالزمان برپا دارد، چنانکه من در اول زمان آن را برپا داشتم. بعلاوه، فرزندم مهدی جان را پر از عدل وداد می کند آنگاه که پر از جور شده باشد.
در حدیث لوح حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها پس از بیان ویژگیهای ائمه معصومین (علیهم السلام) نوبت به حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء می رسد. خداوند می فرماید:
ثم اکمل ذلک بالبنه رحمة للعالمین علیه کمال موسی وبهاء عیسی وصبر ایوب سیذل اولیائی فی زمانه وتتهادی رؤوسهم کما تتهادی رؤوس الترک والدیلم فیقتلون ویحرقون ویکونون خائفین مرعو بین وجلین تصبغ الارض بدمائهم ویفشو الویل والرنة فی نسائهم هؤلاء اولیائی حقاً بهم ادفع کل بلیة وفتنة عمیاء وبهم اکشف الزلازل وادفع الاصار والاغلال اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمة واولئک هم المهتدون(۶۶).
بعد از امام حسن عسکری (علیه السلام) دین خود را به وسیله فرزندش که رحمت واسعه برای جهانیان است کامل می گردانم. خصوصیات او به این شرح است:
کمالات حضرت موسی بن عمران در اوست، بهای حضرت عیسی دارد وصبر وبردباری حضرت ایوب در وجود مقدسش جمع شده است(۶۷). (دیگر از نشانه های غیبت حضرتش این است:) اولیاء وبندگان صالح من به خاطر فشار ستمگران در زمان غیبت او در ذلت بسر می برند وسرهای بریده آنها را به عنوان تحفه برای یکدیگر می فرستند، چناچه سرهای ترک ودیلم را پیشکش یکدیگر می کردند. بندگان واولیای مرا می کشند ومی سوزانند ومرعوب دشمنان باشند وزمین از خون آنها رنگین شود وناله وشیون زنهای آنها بلند باشد (در مصیبت عزیزانشان). اینها در حقیقت دوستان منند وبه وسیله آنها انواع بلاها وفتنه های کور وتاریک را از مردم دفع می کنم وزلزله ها را به برکت وجود آنها بر می دارم. بر اینها باد درودها ورحمت پروردگارشان وآنها هستند هدایت یافتگان.

امام امیرالمؤمنین ونشانه های ظهور حضرت مهدی

ا - در جواب صعصعة بن صوحان
امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جواب صعصعة بن صوحان که از یاران آن حضرت بود در باب دجال وخروجش، به نشانه هایی از ظهور آقا حضرت بقیة الله فی الارضین ارواحنا له الفداء بیاناتی فرمودند که اجمالاً به عرض خوانندگان عزیز می رسد.
ابتدا امام (علیه السلام) اشاره فرمودند که همه علوم از آن خداوند بزرگ است (والله ما المسؤل عنه باعلم من السائل)، والا یکی از مسلمات مذهب شیعه این است که دانش امام معصوم وبرگزیده از طرف خداوند عالم، نامحدود است؛ یعنی از گذشته وآینده وحال اطلاع دارد، آن هم با قرینه سلونی قبل ان تققدونی (بپرسید از من پیش از آنکه دیگر مرا نیابید)، والا لازمه اش یا تناقض یا تهافت در کلام امام است. از یک سو می فرماید هرچه می خواهید تا من میان شما هستم از من بپرسید واز سوی دیگر می فرماید در ندانستن، من هم مثل شما هستم. ممکن است نظر آقا امیرالمؤمنین این باشد که مردم در پیشگاه خداوند همه مساوی هستند. بنابراین علم ما هم از جانب خداوند است که اگر نمی داد من هم مثل شما بودم. اجمالاً به اصل مطلب توجه فرمایید.
عن النزال بن سبرة: قال خطبنا علی بن ابیطالب (علیه السلام): فحمدالله واثنی علیه ثم قال سلونی ایها الناس قبل ان تفقدونی - ثلاثاً - فقام الیه صعصعة بن صوحان فقال: یا امیرالمؤمنین متی یخرج الدجال؟ فقال له (علیه السلام): اقعد فقد سمع الله کلامک وعلم ما اردت والله ما المسؤل عنه باعلم من السائل ولکن لذلک علامات وهیئات یتبع بعضها بعضاً کحذو النعل بالنعل وان شئت أنباتک بها قال: نعم یا امیرالمؤمنین فقال (علیه السلام): احفظ فان علامة ذلک اذا أمات الناس الصلاة، واضاعوا الامانة، واستحلوا الکذب، واکلوا الربا، واخذوا الرشا، وشیدوا البنیان، وباعوا الدین بالدنیا، واستعملوا السفهاء، وشاوروا النساء، وقطعوا الارحام، واتبعوا الاهواء واستخفوا بالدماء، وکان الحلم ضعفاً والظلم فخراً، وکانت الامراء فجرة، والوزراء ظلمة، والعرفاء خونة، والقراء فسقة، وظهرت شهادت الزور، واستعلن الفجور، وقول البهتان، والاثم والطغیان، وحلیت المصاحف، وزخرفت المساجد، وطولت المنار، وأکرم الاشرار، وازدحمت الصفوف، واختلفت الاهواء، ونقضت العهود واقترب الموعود، وشارک النساء ازواجهن فی التجارة حرصاً علی الدنیا، وعلت اصوات الفساق واستمع منهم، وکان زعیم القوم ارذلهم، واتقی الفاجر مخافة شره، وصدق الکاذب، واوتمن الخائن، واتخذت القیان والمعارف، ولعن آخر هذه الامة اولها، ورکب ذوات الفروج السروج، وتشبه النساء بالرجال والرجال بالنساء، وشهد شاهد من غیر ان یستشهد وشهد الاخر، قضاء لذمام بغیر حق عرفه وتفقه لغیر الدین وآثروا عمل الدنیا علی الاخرة ولبسوا جلود الضان علی قلوب الذئاب وقلوبهم انتن من الجیف(۶۸).
نزال بن سبره نقل می کند که (حضرت امیرالمؤمنین) علی بن ابی طالب (علیه السلام) خطبه می خواندند. پس از حمد وثنای الهی سه بار فرمودند: سلونی قبل ان تفقدونی. پس، صعصعة بن صوحان برخاست وعرض کرد: یا امیرالمؤمنین! دجال کی خروج می کند؟ فرمودند: خداوند سخنت را شنید واز آنچه اراده کرده ای آگاه است. وقسم به خدا که سؤال شونده داناتر از سؤال کننده نیست (مگر آنچه را که خداوند تفضل فرموده است.) برای خروج دجال علائم ونشانه هایی است که یکی از بعد دیگری واقع می شود، البته پی درپی وطابق النعل بالنعال واگر بخواهی برای تو بیان می کنم. صعصعة عرض کرد: بفرمایید، یا امیرالمؤمنین!
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مطالبی که می گویم به خاطر بسپار وبدان که علائم خروج دجال به شرح زیر است:
۱. مردم نماز را ترک می کنند ودر میان مردم می میرد (کنایه از اعراض مردم وبی تفاوت بودن در مقابل این دستور حیاتی است).
۲. امانتها را ضایع می کنند (دیدیم که چطور قرآن وخاندان رسالت را که امانت بزرگی الهی بودند به دست فراموشی سپردند وجامعه اسلامی را به تباهی کشاندند).
۳. دروغ گفتن را حلال می شمارند (تحت عنوان سیاست اجتماعی وغیره).
۴. ربا خوردن یکی از کارهای معمولی جامعه می شود.
۵. رشوه خواری در میان مردم رواج پیدا می کند.
۶. ساختمانها را محکم می سازند (از بتون وآهن وسنگ ساخته می شود).
۷. دین را به دنیا می فروشند (یعنی برای دست یافتن به دنیا ونعمتهای زودگذر آن از ارتکاب هیچ گناهی باک ندارند).
۸. نابخرادان ومردم کم عقل را بر کارها می گمارند.
۹. زنان را در کارهای اجتماعی وشخصی طرف مشورت قرار می دهند.
۱۰. قطع صله ارحام می کنند واز خویشاوندان فاصله می گیرند (مخصوصاً خانواده های فقیر وبی بضاعت).
۱۱. در کارهای زندگی از هوی وهوس پیروی می کنند (با منطق دلم می خواهد خود را قانع می کنند).
۱۲. در کشتار وخونریزی بیباک هستند (که امروزه شاهد آن هستیم.
۱۳. بردباری وحلم را به حساب ضعف وناتوانی می گذارند.
۱۴. ظلم وبیدادگری را مایه مباهات وفخر قرار می دهند.
۱۵. زمامداران در آن زمان از فاسقان وفاجران (گناهکاران)اند (ومردم با وجود دیدن فسق آنها ساکت هستند بلکه یاریشان می کنند).
۱۶. وزیران دولتها ستمگران جامعه هستند (که با تکیه به مقام وزارت از هر ظلمی باک نخواهند داشت).
۱۷. عارفان ومدعیان مقام تهذیب نفس وتقوا خیانتکارانند (به عقاید وافکار مردم خیانت می کنند).
۱۸. قاریان قرآن از افراد فاسق اند.
۱۹. شهادت دادن بر اساس زور به وجود می آید (یعنی از قدرتهای فردی واجتماعی سوء استفاده می شود ومردم را وادار می کنند که به نفع آنها شهادتهای دروغین بدهند).
۲۰. گناهان علنی شده، حیا وشرم از میان برداشته می شود (مانند تشکیل مجالس علنی از زن ومرد وپهن کردن بساط میگساری واعمال زشت جنسی، رقصهای دسته جمعی از زن ومرد وبرپا داشتن مجالس قمار و...).
۲۱. بهتان وبرخلاف واقع گویی نسبت به مردم رایج می شود.
۲۲. سرکشی وطغیان وبدرفتاری علنی می شود.
۲۳. قرآنها را با چاپهای زرین وجلدهای زرکوب در اختیار مردم قرار می دهند (در صورتی که از عمل کردن به احکام وقوانین قرآن در میان آن مردم خبری نیست بلکه درست بر خلاف آنچه می فرماید عمل می کنند).
۲۴. مساجد را از لحاظ ساختمان مزین می سازند (در صورتی که از محتوای آن یعنی تقوا خبری نیست).
۲۵. مناره های مساجد را بسیار مرتفع می سازند (که از راه دور توجه بینندگان را جلب می کند) اما از دورن - یعنی تقوا - خالی است.
۲۶. اشرار ومردم دور از خدا ومعنویت در جامعه محترم هستند.
۲۷. مردم در راه باطل وتقویت وپشتیبانی از اشرار صفوف فشرده خواهند داشت.
۲۸. در کارهای فردی واجتماعی هواهای نفسانی مختلف است وهر دسته یک راه برای خودش انتخاب می کند.
۲۹. پیمان شکنی رایج می شود ووعده الهی نزدیک می گردد.
۳۰. زنان با مردانشان به جهت حرص به دنیا در کار تجارت شرکت می کنند.
۳۱. صدای فساق برخیزد وبه آنها گوش فرا داده شود (مورد توجه ومقبول دیگران باشند).
۳۲. زعیم وحاکم بر آن مردم رذل ترین افراد جامعه است (فاقد تمام صفتهای خوب).
۳۳. مردم از بدکاران وفاسقان می ترسند (از شر آنها در امان نیستند).
۳۴. دروغگویان از طرف مردم به عنوان راستگو تأیید می شوند (مانند دروغهای سیاستمداران که پیوسته در مجامع مورد تأیید مردم قرار می گیرد).
۳۵. خیانتکاران به عنوان امین مردم وپرچمدار امانت معرفی می شوند (نظیر انتخاباتی که در سرتاسر جهان صورت می گیرد، مانند انتخاب ریئس جمهورها، نخست وزیرها، یا نمایندگان مجلس که به عنوان امین اجتماع انتخاب می شوند، در صورتی که از اول اکثراً کار این دسته خیانت به امانتهای مردم بوده است).
۳۶. هنر پیشه های آوازه خوان تربیت می شوند.
۳۷. مردم گذشتگان را لعنت می کنند.
۳۸. زنها سوار بر زینها می شوند (اسب سواری، رانندگی وامثال اینها).
۳۹. مردان از نظر لباس وقیافه شباهت به زنها پیدا می کنند ونیز زنان شبیه به مردها می شوند (بطوریکه انسان گاه دچار تردید می شود که این زن است یا مرد - بکرات اتفاق افتاده است -.)
۴۰. بی آنکه از افراد شهادت بخواهند برای خوشایند اهل دنیا خود را به عنوان شاهد معرفی می کنند.
۴۱. احکام وعلوم دین را برای دنیا می آموزند واعمال دنیوی را بر کارهای مربوط به آخرت ترجیح می دهند. بر دلهای گرگ صفتشان جامه میش می پوشند، قلبهای آنها آکنده از کثافت است بطوریکه از هر مرداری گندیده تر است.
عمر بن الخطاب از حضرت امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه سؤال می کند:
اخبرنی عن المهدی ما اسمه فقال اما اسمه فان حبیبی عهد الی ان لا احدث باسمه حتی یبعثه الله. قال اخبرنی عن صفته فقال هو شاب مربوع حسن الوجه حسن الشعر یسیل شعره علی منکبیه ونور وجهه یعلو سواد لحیته ورأسه، بابی ابن خیرة الاماء(۶۹).
نام حضرت مهدی چیست؟ امام فرمودند: اما اسمش را نمی گویم، زیرا حبیبم رسول خدا از من عهد گرفته است که تا ظهورش نامش را نگویم. عرض کرد: اوصافش را برای من بیان کن. آقا فرمودند: او جوانی است متوسط القامه، خوشرو وخوش موی که موهایش بر شانه اش ریخته است ونور صورتش بر سیاهی محاسن وسر مبارک آن حضرت احاطه نموده است. پدرم به قربان فرزند با شخصیت ترین کنیزان باد(۷۰).
اصبغ بن نباته می گوید: از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شنیدم که می فرمودند:
ان بین یدی القائم سنین خداعة یکذب فیها الصادق ویصدق فیها الکاذب ویقرب فیها الماحل وینطق فیها الرویبضة قلت وما الرویبضة وما الماحل؟ قال: او ما تقرؤون القرآن قوله وهو شدید المحال قال: یرید المکر فقلت وما الماحل؟ قال: یرید المکار(۷۱).
قبل از قیام قائم سالهای پر از خدعه ای است. در این سالها (پیش از قیام) راستگویان به نام دروغگو معرفی می شوند ودروغگویان به عنوان راستگو. در این سالها ماحلتقرب پیدا می کند ورویبضه سخن می گوید. اصبغ می گوید: عرض کردمماحلو رویبضه چیست؟ فرمودند: مگر قرآن را نخوانده ای که می فرماید:و هو شدید المحال؟ قال یرید المکر - فرمودند: منظور از ماحل آدم مکاری است که به وسیله مکر زیاد مردم را به خود متوجه می کند.
واما معنی رویبضه. اگر چه در این حدیث پاسخ معنای آن افتاده ولی در جای دیگر از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که الرویبضة الرجل التافه ینطق فی امر العامة یعنی مرد حقیر وبی شخصیتی که در امر عامه مردم دخالت می کند وسخن می گوید.
عبید بن کرب می گوید:
سمعت علیاً یقول ان لنا اهل البیت رایة من تقدمها مرق تأخر عنها محق ومن تبعها لحق(۷۲).
از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: از برای ما اهل بیت پرچمی هست. هر کسی که جلو بیفتد ویا عقب بماند نابود است، اما هر کسی که همراه این پرچم گام بردارد واز آن متابعت کند، نجات می یابد وبا ما خواهد بود.
خواننده عزیز!
جلو افتادن یا عقب ماندن از این پرچم معنایش این است که ایمان به ولایت ما نداشته باشد ومعنی متابعت این است که دستورها واوامر ما را اطاعت کند.
درباره ندای آسمانی در روزهای اول ظهور در این حدیث از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده که آن حضرت فرمودند:
اذا نادی مناد من السماء ان الحق فی آل محمد (صلی الله علیه وآله) فعند ذلک یظهر المهدی علی افواه الناس ویسرون فلا یکون لهم ذکر غیره(۷۳).
هرگاه منادی از آسمان فریاد زند که حق با آل محمد (صلی الله علیه وآله) است در این موقع مهدی ما ظاهر می شود ومردم او را می بینند ومی شناسند وخوشحال ومسرورند ودیگر نام غیر از حضرت بقیة الله را نمی برند.
ابی مروان از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره حوادث پیش از قیام حضرت مهدی روحی له الفداء روایت می کند که فرمودند:
اذا رأیتم الریات السود فالزموا الارض ولاتحرکوا ایدیکم ولا ارجلکم ثم یظهر قوم صغار لایوبه لهم قلوبهم کزبر الحدید اصحاب الدولة لایفون بعهد ولا میثاق یدعوا الی الحق ولیسوا من اهله اسمائهم الکنی ونسبهم الغری شعورهم مرقاة کشعور النساء حتی یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء(۷۴).
۱. پرچمهایی پیدا می شوند ورنگ آنها سیاه است. در این موقع در خانه های خود بنشینید وهیچ حرکت نکنید.
۲. سپس مردمی کوچک (یا از نظر سن یعنی جوان یا از لحاظ شخصیت تهیدست) پدید می آیند که به آنها اعتنا نمی شود. آنان دارای قلبهایی همچون پاره های آهن اند. این افراد دولتمردانی هستند با چنین ویژگیهایی:
الف. به عهد ومیثاق خود وفا نمی کنند (پای بند وفای به عهد نیستند).
ب. مردم را به سوی حق می خوانند اما خود از حق پیروی نمی کنند واز لحاظ واقع اهل حق نیستند.
آنها به جای اسم از کنیه خود استفاده می کنند ونسبشان پوشیده ونامعلوم وموها آنها دراز وافتاده مانند موی زنان است. سپس در میانشان ایجاد اختلاف می شود. آنوقت خداوند به هر کسی که بخواهد حق را واگذار می کند.
خواننده عزیز!
در آیات زیادی از قرآن مجید خداوند وعده فرموده است که باید به وسیله قیام حضرت بقیة الله روحی له الفداء حق را به آل محمد برساند وحکومت حقه آنان سراسر جهان را فرا بگیرد.
حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ای معروف به خطبة البیان آنگاه که خود را معرفی می فرماید، می رسد به این قسمت که أنا أبو الأئمة ألاطهار أنا ابوالمهدی (علیه السلام) القائم فی آخرالزمان یعنی: منم پدر امامان پاک، منم پدر مهدی (علیه السلام) که در آخرالزمان قیام می کند.
در این حال مالک اشتر که پایین منبر مولا بود به پا خاسته، از حضرت می پرسد که این قیام کننده از فرزندان شما کی قیام می فرماید؟ حضرت چنین فرمود(۷۵):
اذا زهق الزاهق ۱ وخفت الحقایق ۲ ولحق اللاحق ۳ وثقلت الظهور ۴ وتقاربت الامور ۵ وحجب النشور ۶ وأرغم المالک ۷ وسلک السالک ۸ ودهش العدد ۹ وهاجت الوساوس ۱۰ وغیطل العساعس (الفسارس) ۱۱و ماجت الامواج ۱۲ وضعف الحاج ۱۳ واشتد الغرام ۱۴ وازدلف الحضام ۱۵ واختلفت العرب ۱۶ واشتد الطلب ۱۷ ونکص الهرب ۱۸ وطلبت الدیون ۱۹ وذرفت العیون ۲۰ وأغبن المغبون ۲۱ وشاط النشاط۲۲ وحاط الهباط ۲۳ وعجز المطاع ۲۴ وأظلم الشعاع ۲۵ وصمت الاسماع ۲۶ وذهب العفاف ۲۷ وسجسج الانصاف ۲۸ واستحوذ الشیطان ۲۹ وعظم العصیان ۳۰ وحکمت النسوان ۳۱ وفدحت الحوادث ۳۲ ونفثت النوافت ۳۳ واختلفت الاهواء ۳۴ وعظمت البلوی ۳۵ واشتدت الشکوی ۳۶ واستمرت الدعوی ۳۷ وقرض القارض ۳۸ ولمض اللامض ۳۹ وتلاحم الشداد ۴۰ ونقل الملحاد ۴۱ وعجت الفلاة ۴۲ وخجعج الولاة ۴۳ ونضل البارخ ۴۴ وعمل الناسخ ۴۵ وزلزلت الارض ۴۶ وعطل الفرض ۴۷ وکبتت الامانة ۴۸ وبدت الخیانة ۴۹ وخشیت الصیانة ۵۰ واشتد الغیض ۵۱ وأراع الفیض ۵۲ وقاموا الادعیاء ۵۳ وقعدوا الاولیاء ۵۴ وخبثت الاغنیاء ۵۵ ونالوا الاشقیاء ۵۶ ومالت الجبال ۵۷ وأشکل الاشکال ۵۸ وشیع الکربال ۵۹ ومنع الکمال۶۰
... فیکدحون الجرائر - ویملکون الجزائر - ویحدثون کیسان - ویخربون خراسان - ویصرفون الحلسان - ویهدمون الحصون - ویظهرون المصون - ویقتطفون الغصون - ویفتحون العراق - ویحجمون الشقاق بدم یراق - فعند ذلک ترقبوا خروج صاحب الزمان (علیه السلام)(۷۶).
۱. هنگامی که نابود شونده نابود شود.
۲. وحقایق مخفی شود (حقایقی که سیاستمداران وزمامداران آن را با زبان دیپلماسی وغیره کتمان می کنند)، یا حقایق سبک شمرده شود (در صورتی که جمله مزبور از خف باشد نه از خفی).
۳. وملحق شونده ملحق شود (وقتی که حکومت به سمتی رفت مردمان نیز به آن ملحق شوند، چونالناس علی دین ملوکهم).
۴. وپشتها سنگین شود (از مشکلات، از گناهان و...)
۵. وکارها واشیاء نزدیک به هم شوند (مکانها نزدیک به هم شوند ودنیا یک خانواده شود یا اینکه همه جا مثل هم است ونیرنگ ودروغ همگانی است).
۶. واز انتشار جلوگیری به عمل آید (از انتشار حق جلوگیری شود، یا از انتشار در زمین منع گردد ومحدوده های قانونی ومرزها مطرح شود).
۷. ودماغ مالک به خاک مالیده شود (دنگ وفنگهایی که برای مالک مثل گرفتن زمین ومالیات و... مطرح می شود).
۸. وبپیماید پیماینده.
۹. وبه شگفتی وادارد عدد از کثرت وزیادتی (یا مبهوت وشگفت زده شود عدد).
۱۰. ووسوسه ها به هیجان در آید (مثل شکوک اعتقادی وغیره مثل اینکه این کار چون به مصلحت من است، پس چرا انجام ندهم؟).
۱۱. وگرگها به صدا (زوزه) در آیند (مراد، مردمان گرگ صفت است).
۱۲. وامواج به خروش در آیند (شاید اشاره به امواج گناه ومادی گرایی باشد که به خروش آمده وهر گروهی را به سمتی کشانده وافراد زیادی را روانه دیار نیستی وهلاکت می کند. لذا باید در این میان سوار کشتی حق شد که سبب نجات انسان است ودر اخبار آمده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است که هر کس سوارش شود نجات یافته وهر کس از آن تخلف کند نابود شده است).
۱۳. وحج گزارنده ضعیف شود (رفتن به حج ممنوع شود یا مشکلات زیادی سر راهش قرار گیرد ویا نفقه ومخارج حج بالا رود که حاجی در مقابلش ناتوان گردد).
۱۴. ومطالبه شدید شود (یا اشاره به مالیات دولتی است که به زور ستانده شود، یا به خاطر ضعف افراد، افراد بدهکار نتوانند بدهی خود را بدهند ودر شدت وتنگنا واقع شوند یا به معنای هلاکتها وعذابها است که عذابهای شدید بر سر مردمان بیاید).
۱۵. ونزاع وخصومت وجدال پیشرفت کند (فراگیر باشد وبه هر جایی برسد یا دعواها ودرگیریها پشت سرهم واقع شوند).
۱۶. وعربها با هم اختلاف کنند.
۱۷. وخواهشها وخواسته ها شدید شود (هر کس پا را فرا گذارد ودرخواست بالاتر وسخت تری بکند).
۱۸. ودرخواست فرار شود (هر کس می کوشد به جایی فرار کند وخود را برهاند).
۱۹. ووامها درخواست شود (اکثر مردم مدیون باشند، لذا مورد مطالبه واقع شوند.)
۲۰. واشکها روان شود (گرفتاریها زیاد شود ومادر نمی داند که فرزندش زنده است یا نه ویا فرزندان وخانواده اش را در پیش چشمش می کشند و...).
۲۱. وفریفته شود فریفته شده (نیرنگها زیاد شود).
۲۲. تحرکها وفعالیتها زیاد شود (برای به دست آوردن مختصر چیزی بایستی سخت کار کند وبه اصطلاح جان بکند).
۲۳. افراد بر حق محاصره وپایین نگهداشته شوند (خاموششان نگه دارند).
۲۴. وزمامدار مطاع ناتوان شود (چه رسد به زمامدار غیر مطاع با توجه به شدت مشکلات).
۲۵. وتاریک شود شعاع (آفتاب) (شعاع حق تاریک شود وکسی به آن توجه نکند).
۲۶. وگوشها کر شود (صدای حق را نشنوند).
۲۷. وپاکدامنی رخت بر بندد.
۲۸. وانصاف از بین برود.
۲۹. وشیطان چیره گردد.
۳۰. ونافرمانی بزرگ شود (مردم گناهان بزرگ انجام دهند).
۳۱. وزنان زمامداری کنند وحکم برانند.
۳۲. ورویدادها بزرگ به وقوع پیوندد (قحطیها، زلزله ها ونابودی انسانها بر اثر سلاحهای مخرب ونابودکننده مثل سلاحهای اتمی وشیمیایی).
۳۳. ودمنده ها بدمند (با سمپاشیها افکار را مسموم کنند).
۳۴. وخواهشها مختلف وگوناگون شود (هر کس سازی می زند وبه سازی می رقصد).
۳۵. وبلاها وسختیها بزرگ شود.
۳۶. وشکوائیه ها وگلایه ها سخت شود.
۳۷. ودعوا پیوسته باشد.
۳۸. ومتجاوز تجاوز کند.
۳۹. وبه خشم آینده به خشم آید (در نتیجه، مردم شورش کنند).
۴۰. وسخت گیرندگان خونریزی وجنگ کنند.
۴۱. وملحد وطعنه زنندگان در دین سخن گویند.
۴۲. وبیابان به زوزه وفریاد در آید (یا بیابانها خشک شوند وطراوت خود را بر اثر جنگ وخونریزی از دست بدهند).
۴۳. وفریاد برآورند زمامداران.
۴۴. وبه هدف زننده چیره شد.
۴۵. وعمل کرد زایل کننده.
۴۶. وزمین لرزید.
۴۷. وواجب الهی تعطیل شد.
۴۸. وامانت گرفته شد وپرداخت نشد.
۴۹. وخیانت آشکار شد.
۵۰. واز محافظت ومراقبت ترسیده شد (افرادی که خود را از گناه باز می دارند وخود را در برابر گناه وامور مشتبه کنار می کشند کارشان مورد قبول نباشد).
۵۱. کمبود شدت گیرد (کمبود باران ونعمتها).
۵۲. وفزونی وبسیاری به هراس اندازد (بسیاری قحطی وگرسنگی).
۵۳. وحرامزادگان به پا خاستند.
۵۴. ونیکان واولیاء نشستند وایستادند (دست کشیدند یا اینکه نتوانستند کاری انجام دهند).
۵۵. وثروتمندان پلید شوند.
۵۶. وشقاوتمندان به آرزوهای خود دست یافتند.
۵۷. وکوهها انحراف پیدا کردند (یا اشاره به علما است که همانند کوه اند ودچار انحراف می شوند ویا اینکه عبارت مالت الاجیال است وجمع جیل یا یاء یعنی گروهها وطوایف ودسته ها منحرف شدند).
۵۸. وامور شبیه به هم، همشکل شوند (وتشخیصشان مشکل شود).
۵۹. وسوزانده ونابود شوند غربال (ملاک تشخیص حق از باطل از بین برود).
۶۰. واز کمال منع شود (کسی که می خواهد به کمال برسد برایش مانع تراشی می شود).
... پس، در زمانی که این علائم واقع شد مردمانی خروج می کنند که گناه وجنایاتی را مرتکب می شوند (واگر عبارت الحرائر با حاء مهمله باشد یعنی تجاوز به زنان ودوشیزگان می کنند) ومالک می شوند جزائر را (جزیره ها را) ونیرنگها به کار می برند وخراسان را خراب می کنند ودگرگون می سازند حلسان را (یا اسم جایی است یا جمع حلس به معنای اینکه باز می گردانند خانه نشینان را از خانه نشینی) ودژها ومواضع دفاعی مستحکم را ویران می کنند وآشکار می سازند آنچه را که مصون ومحفوظ مانده بود ومی چینند (وقطع می کنند) شاخه ها را وفتح می کنند عراق را وباز می دارند از شکاف ودو دستگی با (ایجاد ترس و) خونریزی (یعنی هر صدای مخالف را به سرعت در نطفه خفه می کنند یا مراد این است که می مکند وسوء استفاده می کنند از شکاف وایجاد اختلاف بین گروهها با خونی که ریخته می شود)(۷۷). پس، در آن هنگام انتظار بکشید ظاهر شدن صاحب الزمان را؛ یعنی مراقب باشید وچشم وحواستان را متوجه امام زمان کنید که بزودی ظهور خواهد فرمود.
اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه وارفع موانع الظهور یا من الیه تصیر الامور بحق محمد وآله (علیهم السلام).
۲- امیر مؤمنان وخطبه ذی قار وعلائم آخرالزمان
فبعث الله عزّ وجلّ محمداً (صلی الله علیه وآله) بذلک ثم انه سیأنی علیکم من بعدی زمان لیس فی ذلک الزمان شیی اخفی من الحق ولا اظهر من الباطل ولا اکثر من الکذب علی الله تعالی ورسوله (صلی الله علیه وآله) ولیس عند اهل ذلک الزمان سلعة ابور من الکتاب اذا تلی حق تلاوته ولا سلعة انفق بیعاً ولا اغلی ثمناً من الکتاب اذا حرف عن مواضعه ولیس فی العباد ولا فی البلاد شیی هو انکر من المعروف ولا اعرف من المنکر ولیس فیها فاحشة انکر ولا عقوبة انکی من الهدی عند الضلال فی ذلک الزمان فقد نبذ الکتاب حملته وتناساه حفظته حتی تمالت بهم الاهواء وتوارثوا ذلک من الاباء وعملوا بتحریف الکتاب کذباً وتکذیباً فباعوه بالبخس وکانوا فیه من الزاهدین فاالکتاب واهل الکتاب فی ذلک الزمان طریدان منفیان وصاحبان مصطحبان فی طریق واحد لا یأویهمامور وفحبذا ذانک الصاحبان واهاً لهما ولما یعملان له فاالکتاب واهل الکتاب فی ذلک الزمان فی الناس ولیسوا فیهم ومعهم ولیسوا معهم وذلک لان الضلالة لاتوافق الهدی وان اجتمعا وقد اجتمع القوم علی الفرقة واقترقوا قواعن الجماعة قد ولوا امرهم دینهم من یعمل فیهم بالمکر والمنکر والرشا والقتل کانهم ائمة الکتاب ولیس الکتاب امامهم لم یبق عندهم من الحق الا اسمه ولم یعرفوا من الکتاب الا خطه وزبره یدخل الداخل لما یسمع من حکم القرآن فلا یطمئن جالساً حتی یخرج من الدین ینتقل من دین ملک الی دین ملک ومن ولایة ملک الی ولایة ملک ومن طاعة ملک الی طاعة ملک ومن عهود ملک الی عهود ملک فاستدرجهم الله تعالی من حیث لایعلمون وان کیده متین بالامل والرجاء حتی توالدوا فی المعصیة ودانوا بالجور والکتاب لم یضرب عن شیی منه صفحاً ضلالاً تائهین قد دانوا بغیر دین الله عزّ وجلّ وادنوا لغیر الله مساجدهم فی ذلک الزمان عامرة من الضلالة خربة من الهدی (قد بدل فیها من الهدی) فقراؤها وعمارها اخائب خلق الله وخلیقته من عندهم جرت الضلاله والیهم تعود فحضور مساجدهم والمشی الیها کفر بالله العظیم الا من مشی الیها وهو عارف بضلالهم فصارت مساجدهم من فعالهم علی ذلک النحو خربة من الهدی عامرة من الضلالة قد بدلت سنة الله وتعدیت حدوده ولا یدعون الی الهدی ولا یقسون الفی ولا یوفون بذمه یدعون القتیل منهم علی ذلک شهیداً قد اتو الله بالافتراء والجحود واستغنوا بالجهل عن العلم ومن قبل ما مثلوا بالصالحین کل مثله وسموا صدقهم علی الله فریة وجعلوا فی الحسنة العقوبة السیئة وقد بعث الله عزّ وجلّ الیکم رسولاً من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم (صلی الله علیه وآله) وانزل علیه کتاباً عزیزاً لایأتیه الباطل من بین یدیة ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید قرآناً عربیاً غیر ذی عوج لینذر من کان حیاً ویحق القول علی الکافرین فلا یلهینکم الامل ولایطولن علیکم الاجل فانما اهلک من کان قبلکم امد أملهم وتغطیة الاجال عنهم حتی نزل بهم الموعود(۷۸).
خداوند برای هدایت وارشاد شما پیامبرش را مبعوث به رسالت فرمود وبدانید که بعد از من دورانی خواهید داشت که در آن چیزی پنهان تر از حق نیست ونیز در آن زمان روشن تر از باطل چیز دیگری نخواهد بود. در این عصر، دروغ بستن بر خدا وپیامبرش از هر چیزی بیشتر است. در این زمان متاعی کم ارزش تر از قرآن خدا در نزد این مردم نیست، در صورتی که قرآن را بحق بخوانند وبه آن عمل کنند، هیچ متاعی از نظر ارزش به پای کتاب خدا نمی رسد، اگر تحریف شود وبرخلاف حق تفسیر گردد، به تحقیق، سودجویان از آن استفاده می کنند. در این زمان ودر میان مردم شهرها هیچ چیزی از معروف (کارهای خوب وخداپسند) زشت تر ومنکرتر، وهیچ کاری وعملی از منکر (گناه) زیباتر نیست. در نظر مردم گمراه این زمان هیچ راهی بدتر از رفتن به راه حق نیست (پیمودن راه بندگی به معنی واقعی). در این عصر است که دانایان به قرآن آن را پس پشت می اندازند ونگهبانان قرآن آن را به دست فراموشی می سپرند (البته در عمل نه به زبان) وهوای نفس آنها را به این سو وآن سو می کشد واین انحرافی است که آن را از پدران خود به ارث برده اند. آنان به دروغ قرآن را تحریف وتفسیر می کنند وحقایق آن را خلاف واقع دانسته، آن را به بهای کمی می فروشند ونسبت به آن بی رغبت اند. پس، قرآن واهل قرآن در این عصر رانده شده از اجتماع هستند ودر عین اینکه (بسیار کم اندو) در میان مردم از لحاظ ظاهری حضور دارند در مغنا بیرون وبیگانه از این جامعه اند، ودر حقیقت، به تبعید شدگان شباهت دارند وکسی به آنها (قرآن واهل آن) مکان نمی دهد (آنان را تحویل نمی گیرد). آفرین بر این دو یار موافق (یعنی قرآن وپیروان واقعی آن). در این زمان قرآن واقلیت عامل به آن ظاهراً در میان جامعه هستند، اما در واقع بیرون از این مردم زندگی می کنند؛ زیرا راه سعادت وراه شقاوت وگمراهی یکسان نیستند اگر چه با هم در یک جا جمع شوند. مردم این زمان گرفتار جدایی ونفاق واز هماهنگی با حق بر حذرند وامور دینی ودنیوی خود را با افرادی برگزار می کنند که کارشان نیرنگ وزشتکاری ورشوه خواری وکشتار انسانهاست گویی خود را پیشوای قرآن می دانند وعملاً از رهبری قرآن محروم اند. از حق در میان آنها جز نامی واز قرآن جز جلد وکاغذ ونوشته های آن نمانده است. در این جامعه صدای قرآن واحکام آن بر می خیزد وبعضی به آن علاقه مند می شوند ودر مجلس می نشینند، ولی آرام نگرفته از مجلس بیرون می شوند در حالی که از دین اسلام بیرون رفته اند (دیدن خلافها وشنیدن آن) از دین پادشاهی به مذهب حکمران دیگر می روند، همین طور از سوی این حاکم به سوی آن فرمانروا واز سوی آن حکومت به سوی حکومت دیگر واز فرمانبری حکمرانی دیگر در رفت وآمدند (آری، چون پناهگاه اصلی دین را از دست داده اند). خداوند آنها را گرفتار استدراج خود می کند، یعنی به بدبختی وعقوبت خود می کشاند، اگر چه به ظاهر سرگرم دنیای خود هستند وبه اصطلاح با خوشی زندگی می کنند وبه راستی که آرزوها وامیدهای بیجا زندگی آنها را فرا می گیرد تا آنجا که فرزندانی در معصیت به وجود می آورند (نسل آینده را پدید می آورند). در مقابل ناحق سر تسلیم خم می کنند ودر عین حال خود را دیندار می دانند (آری، دین دلخواه اهل دنیا، نه آن دینی که خداوند فرستاده است).
مساجد این مردم در این زمان از نظر ساختمان (کاشی کاری، فرشهای قیمتی، بخاری، کولر وامثال اینها) آباد، اما از هدایت مردم به دین واقعی ویران است (تبلیغات درست برخلاف آنچه در واقع هست پیاده می شود). خوانندگان قرآن وآبادکنندگان مساجد زیانکارترین وناکام ترین خلق خدایند. اینان سرچشمه گمراهیها هستند وبازگشت ضلالت وگمراهی نیز به سوی خود آنها خواهد بود. شرکت در مساجد اینها کفر به خداوند بزرگ است مگر برای آن افرادی که نسبت به گمراهی آنها شناخت داشته باشند. بر اساس اعمال نادرست متصدیان امور دینی، مساجد، این پایگاه دینی، از نظر تقوا خراب وانباشته از گمراهی می شود وسنتهای خداوندی را مبدل می سازند وحدود الهی را تغییر می دهند ومردم را به راه راست نمی خوانند ودر آمد کشور اسلامی واموال بیت المال را به صاحبان واقعی اش، یعنی مستحقان نمی دهند بلکه آن را در راه نامشروع وجنگ وخونریزی به مصرف می رسانند ودر ارتباط با پناهندگان اسلام پیمان شکنی می کنند وکسانی را که در این مسیر ناحق از آنها کشته می شوند شهید می نامند وبه خداوند افترا می بندند واو را انکار می کنند واز دانش به خاطر نادانی خود روی بر می گردانند. در گذشته هم کسانی همچون اینان بودند که بندگان خوب خداوند را شکنجه می دادند وآنها را مثله می کردند (یعنی گوش وبینی آنها را می بریدند) وگفتار آسمانی وبر اساس مصلحت آن افراد را که از طرف خداوند می گفتند دروغ وناحق می انگاشتند ودر برابر کار خوب وشایسته کیفرهای ناصواب مقرر می کردند وحال آنکه خداوند پیامبری را از میان شما مبعوث کرد که نمی تواند رنج شما را ببیند (یعنی خوشی ورفاه شما را طالب است وهمه مسلمانان را دوست می دارد) وبر این پیامبر کتابی نازل شده است که نظیر ندارد (چون که جوابگوی تمام خواسته ها ونیازمندیهای علمی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی، تجاری، دامپروری، نظامی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی وسایر نیازهای دیگر شماست). خداوند وعده فرموده است که باطل به هیچ نحو نمی تواند به قرآن حمله ور شود وتحریف در آن راه نمی یابد (از پیش رو وپشت سر، خداوند نگهبان قرآن است) وبا اینکه از تمام گذشته ها خبر داده کوچکترین خلافی در آن دیده نشده است وتاریخ دنیا نیز بر آن گواهی می دهد...
از خداوند بزرگ تقاضا دارم که همه مسلمانان جهان به ویژه شیعیان آن حضرت را موفق به انجام وعمل کردن به دستورات دنیا ونیز دوری از کجرویها بفرماید. آمین یا رب العالمین.
۳ - علی (علیه السلام) وفتنه های پیش از ظهور
یظهر فی شبهة لیستبین فیعلو ذکره ویظهر امره وینادی باسمه وکنیته ونسبه ویکثر ذلک علی افواه المحقین والمبطلین والموافقین والمخالفین لتلزمهم الحجة بمعرفتهم به علی انه قد قصصنا ودللنا علیه ونسبناه وسمینا وکنیناه وقلنا سمی جده رسول الله وکنیه لئلا یقول الناس ما عرفنا له اسماً ولا کنیة ولا نسباً والله لیتحقق الایضاح به وباسمه وکنیته علی السنتهم حتی لیسمیه بعضهم لبعض کل ذلک للزوم الحجة علیهم ثم یظهره الله کما وعد به جده (صلی الله علیه وآله) فی قوله عزّ وجلّ وهو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون(۷۹).
آنگاه که فتنه ها وشبهات جامعه را فراگیرد امام عصر (روحی له الفداء) ظاهر می شود. (همه جا از قیام او سخن گفته می شود ومانند خورشید فروزان می درخشد). در میان آسمان وزمین او را به نام کنیه ونسب یاد می کنند ونام عزیزش در محافل دوست ودشمن ومردم باایمان وبی ایمان نقل می گردد تا حجت بر همگان تمام شود وجامعه او را بشناسد وما پیوسته نام ونشان او را اعلام کرده ایم (در کتابها ودر سخنان) وگفته ایم که او همنام جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) وهم کنیه اوست تا کسی نگوید که من نام ونسب وکنیه او را نمی دانستم. به خدا سوگند آنقدر نام ونسب وکنیه او بر زبان مردم جاری می شود تا دیگر برای کسی ابهامی نماند. اجرای این برنامه ها یکسره برای این است که حجت بر همگان تمام شود. آنگاه خداوند امر به ظهورش می فرماید، چنانکه در آیه شریفه هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون(۸۰) به جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) وعده فرموده است که باید دین مقدس اسلام بر تمام ادیان غلبه وپیروزی داشته باشد اگر چه دشمنان خداوند نخواهند.
عن امیرالمؤمنین (علیه السلام): ان لنا اهل البیت رایة من تقدمها سرق ومن تأخر عنها زهق ومن تبعها لحق یکون مکتوباً فی رأیته البیعة لله(۸۱).
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) می فرماید: برای ما اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) پرچمی هست که هر کسی بر آن سبقت بگیرد دزدیده می شود (استعمارگران واستثمارگران او را می برند وعقایدش را می دزدند کما اینکه تمام سرمایه های معنوی دنیای اسلام را دزدیدند) وهر کسی که عقب بماند از این پرچم، نابود وهلاک خواهد شد وهر کسی که متابعت از این پرچم نمود، سعادتمند وموفق خواهد شد. روی آن پرچم نوشته است بیعت از آن خداوند است.
اللهم فاجعل بیته خروجاً من الغمة واجمع به شمل الامة(۸۲).
خداوندا! بیعت با حضرت بقیة الله (علیه السلام وعجل الله له الفرج) را برای مردم بیرون رفتن از تمام غم واندوه ها قرار بده وپراکندگی وسرگردانی امت را به اتحاد واتفاق مبدل فرما.
۴ - امیرالمؤمنین وعلائم قیام قائم (علیهما السلام)
سلمان فارسی می گوید: آمدم خدمت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرض کردم قائم از فرزندان شما کی قیام می کند؟ آن حضرت آهی کشیده، فرمودند:
لا یظهر القائم حتی یکون امور الصبیان ویضیع حقوق الرحمن ویتغنی بالقرآن فاذا قتلت ملوک بنی العباس اولی العمی والالتباس اصحاب الرمی عن الاقواس بوجوه کالتراس وخربت البصرة هناک یقوم القائم من ولد الحسین (علیه السلام)(۸۳).
قائم ظاهر نمی شود تا اینکه چند نشانه به وجود آید:
۱. کارها به دست نوجوانان وافراد ناآگاه قرار گیرد.
۲. حقوق خداوند رحمان (احکام دین خدا) ضایع گردد.
۳. قرآن را با تغنی (به غنا) بخوانند.
۴. پادشاهان بنی عباس که از دیدن حق محروم، واز شناخت آن ناتوانند، به دست تیراندازان وکماندارانی کشته شوند، که صورتهایشان همانند سپر می باشد (منظور مغولها هستند که در نهج البلاغه - خطبه ۱۲۸ - از آنها المجان المطرقة یعنی: سپرهای چکش خورده، تعبیر شده است).
۵. بصره خراب گردد.
در این موقع قائم ما از فرزندان امام حسین (علیه السلام) قیام می کند.
از امام امیرالمؤمنین ونیز از حضرت صادق وحضرت باقر (علیهم السلام) نقل شده است که فرموده اند:
ویحاً للطالقان فان لله فیها کنوزاً لیست من ذهب ولا فضة ولکن بها رجال عرفواالله حق معرفته وهم انصار المهدی فی آخر الزمان(۸۴).
خوشا به حال مردم طالقان که در اجتماع ومنطقه آنان برای خداوند متعال گنجهایی است که از طلا ونقره نیست، اما مردانی هستند که به درستی خداوند را شناخته اند واینان از یاوران حضرت مهدی روحی له الفداء در آخر الزمان هستند (به راستی خوشا به حال آنها).
حضرت امام امیر المومنین ووسایل نقلیه زمان حکومت حضرت مهدی(ع):
امام امیر المومنین(ع) درباره وسایل نقلیه دوران جهانگیری حضرت بقیه الله روحی له لفدا چنین می فرماید:
ثم یامر المهدی بالنشاء مراکب یبنی اربعمائه سفینه فی ساحل عکا ویوافی المهدی طرطوس فیفتحها ویتقدم الی انطاکیه فیفتحها ویهاجم القسطنطنیه فیفتحها ویتوجه الی بلاد الروم فیفتح رومیه مع اصحابه(۸۵).
آنگاه حضرت مهدی(ع) امر می فرمایند مرکبهای سواری بسازند ودر کرانه عکا چهار صد کشتی ساخته می شود وبه طرف طرطوس(۸۶) به حرکت در می آیند وآنجا را فتح می کند واز طرطوس به سمت انطاکیه می رود، آنجا را هم فتح می کند واز انطاکیه به طرف قسطنطنیه(۸۷) هجوم می آورد، آن سرزمین را هم فتح می کند وبه جانب بلاد روم (کشورهای غربی) حرکت می کند وهمه آن کشورها را مسخر می نماید (اللهم عجل فرجه).
امیرالمؤمنین ونزول حضرت عیسی (علیهما السلام)
امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) به تشریف فرمایی حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و(علیه السلام) در روزهای اول ظهور اشاره می فرمایند، آن هم در بیت المقدس روز جمعه:
ثم ان المهدی یرجع الی بیت المقدس فیصلی بالناس ایاماً فاذا کان یوم الجمعة وقد اقیمت الصلوة ینزل عیسی بن مریم فی تلک الساعة من السماء وعلیه ثوابان احمر ان کانما یقطر من رأسه الدهن وهو رجل صبیح المنظر والوجه اشبه الخلق بابراهیم فیأتی المهدی ویصافحه ویبشره بالنصر فعند ذلک یقول له المهدی تقدم یا روح الله وصل بالناس فیقول عیسی بل الصلوة لک یا ابن رسول الله فعند ذلک یؤذن عیسی ویصلی خلف المهدی(۸۸).
مهدی ما به جانب بیت المقدس برمی گردد وچند روزی در آنجا با مردم نماز می خواند تا روز جمعه می رسد ومردم آماده نماز هستند که ناگهان حضرت عیسی بن مریم در همین ساعت از آسمان به زیر می آید، در حالتی که دو لباس قرمز به تن دارد وقطرات عرق از سر وصورتش مانند قطرات روغن می ریزد. مردی زیبا وخوش اندام است که شبیه ترین مردم به حضرت خلیل الرحمن (علیه السلام) است پیش می آید وبا حضرت بقیة الله مصاحفه می کند وبشارت به فتح وپیروزی می دهد. در این موقع حضرت مهدی (علیه السلام) تعارف می فرماید به حضرت عیسی که جلو بایستید وبا مردم نماز بخوانید. حضرت عیسی می فرماید: ای فرزند رسول خدا! بل الصلوة لک. کنایه از اینکه پیشوایی دیگر مخصوص به شماست. در این موقع حضرت عیسی اذان می گوید وحضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء جلو می ایستد وجناب عیسی (علیه السلام) به آن حضرت اقتدا می کند (اللهم عجل فرجه).
امام امیرالمومنین ونشانه های پیش از قیام
امام صادق(ع) از وجود مقدس حضرت امیرالمومنین سلام علیهما روایت می کنند که آن سرور فرمودند:
قال امیر المؤمنین (علیه السلام) لیاتین علی الناس زمان یظرف فیه الفاجر ویقرب فیه الماجن ویضعف فیه المنصف قال فقیل له متی ذاک یا امیر المؤمنین فقال (اذ اتخذت الامانه مغنما والزکاه مغرماً والعباده استطاله والصله منا قال فقیل له متی ذلک یا امیر المؤمنین فقال (ع)) اذا تسلطن النساء وسلطن الاماء وامر الصبیان(۸۹).
مسلماً زمانی بر مردم خواهد آمد که افراد فاجر وگناهکار را مورد احترام خاص قرار می دهند، سخن چین وبد زبان را مقرب خود می سازند وافراد با انصاف را ضعیف وناتوان می شمارند. عرض کردند: یا امیر المؤمنین! کی خواهد شد؟ فرمودند: (هر وقت دیدید امانت را غنیمت می شمارند (خیانت به امانت می کنند)، دادن زکات را برای خود زیان وغرامت می پندارند، عبادت را بار وسنگینی بر دوش خود می دانند وصله کردن را با منت انجام می دهند. عرض کردند: یا امیر المؤمنین! کی خواهد شد؟ فرموند:) هرگاه دیدید زنان تسلط پیدا کردند (بر امور اجتماعی وسیاسی وغیره) ونیز هر وقت دیدید که اماء وکنیزان استیلا یافتند ونوجوانان به زمامداری رسیدند.
خواننده عزیز!
اگر دقت کنید تمام این علامتها در اجتماع ما در ابعاد مختلف دیده می شود.

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) ونشانه های ظهور

فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی چنین نقل می کند:
قلت لابی جعفر (علیه السلام) خروج السفیانی من المحتوم؟ قال نعم والنداء من المحتوم وطلوع الشمس من مغربها من المحتوم واختلاف بنی العباس فی الدولة من المحتوم وقتل النفس الزکیة محتوم وخروج القائم من آل محمد (صلی الله علیه وآله) محتوم، قلت: وکیف یکون النداء؟ قال ینادی من السماء اول النهار الا ان الحق مع علی وشیعته ثم ینادی ابلیس فی آخر النهار من الارض الا ان الحق مع عثمان وشیعته فعند ذلک یرتاب المبطلون(۹۰).
به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند: آری، صیحه آسمانی نیز از علائم حتمی است، طلوع خورشید از مغرب حتمی است، اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است، قیام قائم آل محمد حتمی است. عرض کردم: ندای آسمانی چگونه است؟ فرمودند: اول صبح منادی از آسمان ندا می کند که حق با علی (علیه السلام) وشیعیان اوست. آخر وقت همان روز منادی فریاد می زند که حق با عثمان وپیروان اوست. از شنیدن صدای دوم اهل باطل در شک می افتد (آری، آزمایش است).
ابوالجارود، یکی از اصحاب حضرت باقر (علیه السلام)، می گوید آن حضرت با آگاهی کامل از آینده قیام حضرت مهدی (علیه السلام) فرمودند:
اذا قام القائم (علیه السلام) سار الی الکوفة فیخرج منها بضعة عشر الف نفس یدعون البتریة علیهم السلاح فیقولون له ارجع من حیث جئت فلا حاجة لنا فی بنی فاطمة فیضع فیهم السیف حتی یأتی علی آخرهم ثم یدخل الکوفة فیقتل بها کل منافق مرتاب ویهدم قصورها ویقتل مقاتلیها حتی یرضی الله عزّ وجلّ(۹۱).
زمانی که حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند، به کوفه تشریف فرما می شوند وبیش از ده هزار نفر از آنجا بیرون می آیند که آنها را بتریه می گویند. پس، به آن حضرت عرض می کنند: برگرد به همان مکانی که بوده ای، ما نیازی به فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) نداریم. پس، شمشیر را می کشد وهمه آنها را می کشد. سپس وارد کوفه می شود وتمام افراد منافق وجنگجو را می کشد تا خداوند متعال راضی گردد.
جابر از امام باقر (علیه السلام) در ارتباط با برنامه های دولت کریمه حضرت مهدی (علیه السلام) چنین می فرماید:
اذا قام القائم (علیه السلام) ضرب فساطیط ویعلم الناس القرآن علی ما انزل الله عزّ وجلّ فاصعب ما یکون علی من حفظه الیوم لانه یخالف فیه التألیف(۹۲).
هنگامی که قائم آل محمد قیام می کند، خیمه های خودش را برپا می سازد (گویا در کوفه باشد) وقرآن را به مردم یاد می دهد، چنانکه خداوند بر رسول گرامی نازل فرمود (از نظر ترتیب فرود آمدن در روزهای اول) ومردم را با قرآن این طور آشنا می کند. آن روز برای آنهایی که قرآن را قبلاً حفظ کرده اند بسیار مشکل است (از نظر ترتیب سوره ها ونازل شدن در گذشته).
به امام باقر (علیه السلام) عرض شد:
ان اصحابنا بالکوفة جماعة کثیرة فلو امرتهم لاطاعوک واتبعوک فقال یجی احدهم الی کیس اخیه فیاخذ منه حاجته؟ فقال لا فقال فهم بدمائهم ابخل... ثم قال ان الناس فی هدنة نناکحهم ونوارثهم ونقیم علیهم الحدود ونؤدی اماناتهم حتی اذا قام القائم جاءت المزایله ویأت الرجل الی کیس اخیه فیأخذ حاجته لا یمنعه(۹۳).
اصحاب وشیعیان ما در کوفه زیاد هستند؛ اگر دستوری صادر بفرمایید از شما اطاعت می کنند. امام در جوابش فرمودند: آیا شیعیان ما دست در جیب یکدیگر می کنند ونیازمندیهای خودشان را برطرف می سازند؟ عرض شد: خیر. فرمودند: کسی که از انفاق مادیات در راه خداوند مضایقه می کند چگونه جانش را به فرمان ما در راه حق بذل می نماید؟ مردم در معرض امتحان هستند. ما با آنها ازدواج می کنیم، از آنها ارث می بریم، حدود الهی را بر آنها اقامه می کنیم وامانات آنها را به ایشان بر می گردانیم تا اینکه حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند. برادری آنچنان گسترش می یابد که مردم بدون اجازه دست در جیب یکدیگر می کنند وهرچه لازم داشته باشند برمی دارند (این است برنامه عملی حکومت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء).
محمد بن مسلم ثقفی می گوید از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمودند:
القائم منصور بالرعب مؤید بالنصر تطوی له الارض وتظهر له الکنوز ویبلغ سلطانه المشرق والمغرب ویظهر الله تعالی به دینه ولو کره المشرکون فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر وینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه فقلت له یا بن رسول الله متی یخرج قائمکم قال اذا تشبه الرجال بالنساء والنساء بالرجال واکتفی الرجال بالرجال والنساء بالنساء ورکب ذوات الفروج السروج وقبلت شهادة الزور وردت شهادة العدل واستخف الناس بالدماء وارتکاب الزنا والکل الربا واتقی الاسرار مخافة السنتهم وخرج السفیانی من الشام والیمانی من الیمن وخسف بالبیداء وقتل غلام من آل محمد (صلی الله علیه وآله) بین الرکن والمقام اسمه محمد بن الحسن النفس الزکیة وجائت صیحة من السماء بان الحق فیه وفی شیعته فعند ذلک خروج قائمنا فاذا خرج اسند ظهره الی الکعبة واجتمع الیه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً واول ما ینطق به هذه الایة: بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین(۹۴).
ثم یقول انا بقیة الله وحجته وخلیفته علیکم فلا یسلم علیه مسلم الا قال السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه فاذا اجتمع له العقد وهو عشرة آلاف رجل خرج فلا یبقی فی الارض معبود دؤن الله عزّ وجلّ من صنم او غیره الا وقعت فیه نارفا حترق وذلک بعد غیبة طویلة لیعلم الله من یطیعه بالغیب ویؤمن به(۹۵).
قائم ما به وسیله نیروهای مختلفی یاری می شود:
۱. ترس ورعبی که در دلهای مردم جایگزین می شود.
۲. نصرت ویاری خداوند بزرگ.
۳. زمین در اختیار وزیر پای مبارکش ویاران عزیزش درنوردیده وجمع می شود.
۴. گنجهای زمین خودشان را در اختیار آن حضرت قرار می دهند.
۵. سلطنتش مشرق ومغرب زمین را فرا می گیرد.
۶. دین مقدس اسلام بر تمام ادیان غلبه می یابد ولو اینکه دشمنان خدا راضی نباشند، ودر زمین جایی غیرآباد دیده نخواهد شد.
۷. حضرت عیسی بن مریم از آسمان نازل می شود وپشت سر آن حضرت نماز می خواند.
می گوید عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! این قیام کی خواهد بود وچه زمانی قائم شما قیام می کند؟ فرمودند:
۱. هرگاه مردان شبیه به زنان وزنان مانند مردان شوند.
۲. مردها به مردها اکتفا کنند وزنان به زنان (اشاره به لواط ومساحقه).
۳. زنان سوار بر زینها شوند (سوار شدن بر اسب، اتومبیل ووسایط نقلیه دیگر).
۴. شهادت دروغ وبرخلاف واقع را بپذیرند.
۵. گواهی مردان عادل وصاحبان تقوا را رد کنند.
۶. قتل وخونریزی در میان مردم کوچک شمرده شود.
۷. مردم مرتکب زنا شوند.
۸. رباخواری در میان مردم رواج یابد.
۹. مردم از زبان اشرار بترسند.
۱۰. سفیانی از شام بیرون آید.
۱۱. یمانی از یمن حرکت کند.
۱۲. خسف وفرورفتگی در بیداء پدید آید.
۱۳. جوانی از آل محمد (صلی الله علیه وآله) در میان رکن مقام کشته شود که نام عزیزش محمد بن حسن معروف به نفس زکیه است.
۱۴. صیحه ای از آسمان بلند شود که حق با او وپیروان اوست.
در این هنگام قائم ما قیام می کند. پس، آنگاه که بیرون آمد به کعبه تکیه می دهد وسیصد وسیزده تن از یاران مخصوص آن حضرت اطرافش را می گیرند واول سخنی که می فرمایند این آیه شریفه است: باقیمانده خدا بهتر است برای شما اگر به خدا ایمان دارید. سپس می فرماید من بقیة الله وحجت وجانشین خداوند در روی زمین هستم. پس، همه مسلمانان آن حضرت را با این عبارت سلام می کنند: سلام بر تو ای بقیة الله در روی زمین. پس، وقتی که آن عدد معین که ده هزار نفر باشد در خدمت آن حضرت اجتماع کردند از مکه بیرون می آیند ودر کره زمین معبودی جز خداوند یکتا عبادت نخواهد شد، اساس بت پرستی وغیره از بین خواهد رفت وهمه آنها در آتش غضب آن سرور خواهند سوخت. ای محمد بن مسلم! البته این قیام با این محتوی بعد از غیبت طولانی خواهد بود. برای اینکه خداوند عالم، بندگان مطیع وفرمانبردار خودش را به جهانیان معرفی کند وبشناساند.
علی بن مهزیار از حضرت ابو جعفر (علیه السلام) حدیث می کند که آن جناب فرمودند:
کانی بالقائم یوم عاشورا یوم السبت قائماً بین الرکن والمقام بین یدیه جبرئیل ینادی البیعة لله فیملاها عدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً(۹۶).
گویا می بینم قائم (آل محمد) را در روز عاشورا، روز شنبه بین رکن ومقام ایستاده در حالی که جبرئیل(ع) در کنار ایشان است وفریاد می زند بیعت برای خداست (مردم دنیا! بیعت با حضرت مهدی روحی له الفداء، در حقیقت، بیعت با خداوند است). آنگاه دنیا را پر از عدل وداد می کند چنانکه پر از ظلم وجور شده باشد.
یعقوب سراج از جابر روایت می کند که آن حضرت فرمودند:
یا جابر لا یظهر القائم حتی یشمل (الناس ب)الشام فتنة یطلبون المخرج منها فلا یجدونه ویکون قتل بین الکوفة والحیرة قتلا هم علی سواء وینادی مناد من السماء(۹۷).
ای جابر! قائم ظاهر نمی شود مگر اینکه فتنه ای (مردم را) در شام فرا گیرد. مردم راه فرار از این فتنه را پیدا نمی کنند. بین کوفه وحیره کشتاری می شود که هر دو طرف از نظر دادن کشته مساوی هستند (یا از لحاظ کمیت یا کیفیت) ومنادی از آسمان ندا می دهد.
محمد بن مسلم از حضرت باقر العلوم (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:
توقعوا الصوت یأتیکم بغتة من قبل دمشق فیه لکم فرج عظیم(۹۸).
منتظر صدا که ناگهان از ناحیه دمشق می رسد، باشید. البته در این (صوت) برای شما فرجی عظیمی است.
خواننده عزیز!
آیا منظور از کلمه صوت صیحه آسمانی است؟ به ظاهر یا همین است یا قیام سفیانی. امید است صدای حیاتبخش جبرئیل (علیه السلام) باشد.
از حضرت باقر (علیه السلام) در باب نشانه های ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء حدیث مفصلی نقل شده است که ما به بیان مختصری از آن بسنده می کنیم.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
فینزل امیر جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء یابیداء ابیدی القوم فیخسف بهم فلا یفلت منهم الا ثلاثة نفر یحول الله وجوههم الی اففیتهم وهم من کلب وفیهم نزلت هذه الایة یا ایها الذین اوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقاً لما معکم من قبل ان نطمس وجوهاً فنردها علی ادبارها.
قال والقائم یومئذ بمکة قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیراً به فینادی یا ایها الناس انا نستنصر الله فمن اجابنا من الناس فانا اهل بیت نبیکم محمد ونحن اولی الناس بالله وبمحمد (صلی الله علیه وآله) فمن حاجنی فی آدم فانا اولی الناس بآدم ومن حاجنی فی نوح فانا اولی الناس بنوح ومن حاجنی فی ابراهیم فانا اولی الناس بابراهیم ومن حاجنی فی محمد (صلی الله علیه وآله) فانا اولی الناس بمحمد (صلی الله علیه وآله) ومن حاجنی فی النبیین فانا اولی الناس بالنبیین الیس الله یقول فی محکم کتابه ان الله اصطفی آدم ونوحاً وآل ابراهیم وآل عمران علی العالمین ذریة بعضها من بعض والله سمیع علیم.
فانا بقیة من آدم وذخیرة من نوح ومصطفی من ابراهیم وصفوة من محمد صلی الله علیهم أجمعین الا فمن حاجنی فی کتاب الله فانا اولی الناس بکتاب الله الا فمن حاجنی فی سنة رسول الله (صلی الله علیه وآله) فانا اولی بسنة رسول الله (صلی الله علیه وآله) فأنشد الله من سمع کلامی الیوم لما بلغ الشاهد منکم الغائب واسألکم بحق الله وحق رسوله (صلی الله علیه وآله) وبحقی فان لی علیکم حق القربی من رسول الله الا اعنتمونا ومنعتمونا ممن یظلمنا فقد أخفنا وظلمنا وطردنا من دیارنا وابنائنا وبغی علینا ودفعنا عن حقنا وافتری اهل الباطل علینا فا الله الله فینا لاتخذلونا وانصرونا ینصرکم الله تعالی.
قال فیجمع الله علیه اصحابة ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً ویجمعهم الله له علی غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف وهی یا جابر الایة التی ذکرها الله فی کتابه: اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً ان الله علی کل شیء قدیر.
فیبایعونه بین الرکن والمقام ومعه عهد من رسول الله (صلی الله علیه وآله) علیه وآله قد توارثة الابناء عن الاباء. والقائم یا جابر رجل من ولد الحسین یصلح الله له امره فی لیلة، فما اشکل علی الناس من ذلک یا جابر فلا یشکلن علیهم ولادته من رسول الله (صلی الله علیه وآله) ووراثته العلماء عالماً بعد عالم فان اشکل هذا کله علیهم فان الصوت من السماء لا یشکل علیهم اذا نودی باسمه واسم ابیه وامه(۹۹).
فرمانده لشکر سفیانی در زمین بیداء فرود می آید. ناگهان منادی از آسمان ندا می دهد: ای زمین بیداء! دشمنان خداوند را نابود کن. پس، زمین شکافته می شود وهمه آن جمیعت را فرو می برد مگر سه نفر را که صورتهای آنها به عقب برمی گردد واینها از طایفه کلب هستند واین آیه درباره آنها نازل شده است: ای کسانی که ایمان آورده اید! به قرآنی که فرستادیم ایمان آورید که تصدیق کننده تورات وانجیل شماست پیش از آنکه به رویتان از اثر ضلالت خط بطلان کشیم یا گونه ها را واژگون کنیم(۱۰۰).
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: قائم (علیه السلام) آن روز در مکه است وپشت به خانه کعبه داده در حالی که پناه به کعبه برده است. پس ندا می دهد: ای مردم! ما از خداوند طلب یاری می کنیم. پس، هر کسی از مردم که دعوت ما را اجابت کرد باید بداند که ما از اهل بیت پیامبر شماها هستیم ومن از همه مردم سزاوارتر هستم نسبت به خداوند بزرگ وپیامبر او. ای مردم! هر کسی که با من محاجه کند در مورد آدم (علیه السلام)، باید بداند که من نسبت به آدم از همه برترم وهر کسی که در ارتباط با نوح با من محاجه کند، باید بداند که من نسبت به نوح از همه مقدم ترم وهر کسی که با من محاجه کند نسبت به ابراهیم، باید بداند که من اولی از همه هستم وآن کسی که نسبت به حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از همه برترم وهر کسی که در ارتباط با انبیاء با من محاجه کند، من اولی هستم از همه نسبت به انبیاء. آیا نمی بینی که خداوند در قرآن محکمش می فرماید: خداوند آدم ونوح وخاندان ابراهیم ودودمان عمران را بر عالمیان برگزیده است(۱۰۱)؟
پس، من باقیمانده از آدم وذخیره از نوح وبرگزیده ابراهیم وخلاصه ای هستم از وجود مقدس محمد (صلی الله علیه وآله). آگاه باشید، هر کسی که با کتاب خدا با من به مجادله بپردازد، من اولی از همه هستم نسبت به قرآن خداوند، وهر کسی در ارتباط با سنت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) با من محاجه نماید، من از همه سزاوارترم نسبت به آن بزرگوار. شما را به خدا سوگند می دهم آن افرادی که امروز سخنان مرا شنیدند آن را به غایبان برسانند. از شما سؤال می کنم به حق خداوند وحق رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، به حق من بر شما که به جهت نزدیک بودن با رسول خدا بر شما دارم (فرزند او هستم) ما را یاری کنید نسبت به آن افرادی که به ما ظلم کردند. به درستی که ستمگران ما را از وطنمان دور ساختند وحق ما را غصب کردند وما وفرزندانمان را آواره نمودند ودرباره ما ستم روا داشتند ونگذاشتند که ما از حق خودمان استفاده کنیم واهل باطل بر ما افترا بستند. بترسید از خدا، بترسید از خدا وما را رها نسازید بلکه یاریمان کنید تا اینکه خداوند شما را یاری فرماید.
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: در این موقع خداوند سیصد وسیزده تن اصحاب خاص آن حضرت را مانند ابرهای پراکنده در فصل سوم از فصول چهارگانه که آن را خریف (پاییز) می نامند در خدمت آن حضرت حاضر می کند واین جریان (حضور اصحاب) - ای جابر! مصداق این آیه شریفه است: هر کجا باشید خداوند همه شما را به میعادگاه خواهد آورد، به درستی که خداوند بر هر چیز تواناست(۱۰۲).
پس آن سیصد وسیزده تن بین رکن ومقام با آن حضرت بیعت می کنند (با مهدی آل محمد سلام الله علیه) وبااو عهدی است از رسول الله (صلی الله علیه وآله) که توسط پدران بزرگوارش به دست او رسیده است. ای جابر! قائم مردی است از فرزندان امام حسین (علیه السلام) که خداوند امر قیامش را در یک شب اصلاح می کند. ای جابر! چگونه برای این مردم مشکل است باور کنند که او (قائم) فرزند رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) است ومقام وراثت از آباء واجدادش به او رسیده واو وراث علم همه آنهاست؟ ای جابر!
اگر پذیرفتن اینها بر مردم مشکل باشد اما صیحه آسمانی را نمی توانند نپذیرند که او (قائم آل محمد روحی له الفداء) را به اسم خودش ونام پدرش واسم مادرش معرفی می کند (محمد فرزند حسن مادرش نرجس، دیگر نمی توانند او را رد وانکار کنند).
جابر بن یزید از حضرت از حضرت باقر (علیه السلام) حدیث می کند درباره اصحاب حضرت مهدی (علیه السلام) که امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
کانی باصحاب القائم (علیه السلام) وقد احاطوا بما بین الخافقین فلیس من شیء الا وهو مطیع لهم حتی سباع الارض وسباع الطیر یطلب رضاهم فی کل شیء حتی تفجر الارض علی الارض وتقول مربی الیوم رجل من اصحاب القائم (علیه السلام)(۱۰۳).
گویی می بینم که یاران امام عصر (علیه السلام) جهان را محاصره کرده اند وهمه موجودات مطیع وفرمانبردار آنها هستند حتی درندگان صحرا ودرندگان پرنده. موجودات مختلف عالم فقط خشنودی آنها را می خواهند. حتی بعضی از نقاط زمین مباهات می کند بر بعضی دیگر ومی گوید امروز یکی از یاران قائم (علیه السلام) بر روی من عبور کرد.
درباره قیام جناب سید حسنی از خراسان وتشرف ایشان به خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء، امام باقر (علیه السلام) چنین فرموده است:
تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الی الکوفة فاذا ظهر المهدی بمکة بعثت الیه بالبیعة(۱۰۴).
پرچمهایی که از خراسان حرکت کرده اند در سرزمین کوفه به اهتزاز در می آیند (پرچمدار ورهبر این قیام جناب سید حسنی است). وقتی حضرت مهدی (علیه السلام) در مکه ظاهر شدند افرادی را خدمت آن حضرت می فرستد وآمادگی خودش را برای بیعت با آن حضرت اعلام می دارد.
راوی می گوید از حضرت ابوجعفر (علیه السلام) در مورد حضرت قائم (علیه السلام) پرسیدم فرمودند:
انه لایکون حتی ینادی مناد من السماء یسمع اهل المشرق والمغرب حتی تسمع الفتاة فی خذرها(۱۰۵).
امر قیام آن حضرت محقق نخواهد شد مگر اینکه منادی از آسمان صدا بلند کند که تمام مردم مشرق ومغرب حتی دختران پرده نشین نیز بشنوند.
ناجیه قطان از حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کند که شنیدم که آن حضرت می فرمودند:
ان المنادی ینادی ان المهدی من آل محمد فلان ابن فلان باسمه واسم ابیه (یعنی محمد بن الحسن العسکری (علیهما السلام)) فینادی الشیطان ان فلانا وشیعته علی الحق یعنی رجلاً من بنی امیه(۱۰۶).
منادی از آسمان ندا سر می دهد که مهدی آل محمد (فلان پسر فلان است) که نام مبارک اصلی حضرت باشد ونیز شیطان فریاد می زند ونام یکی از بنی امیه را می برد که فلانی وپیروان او بر حق هستند.
خواننده عزیز!
امتحانی است برای مردم. خوشا به حال آن کسانی که صدای اول را می شنوند ومتابعت می کنند وصدای دوم را رد می کنند.
امام باقر (علیه السلام) در رابطه با فتنه ها (پیش از قیام حضرت بقیة الله روحی له الفداء) چنین می فرمایند:
تکون قبل المهدی فتنة تحصر الناس حصراً فلا تسبوا اهل الشام بل ظلمتهم فان الابدال منهم وسیر سل الله سبباً من السماء فیفرقهم حتی لوقاتلهم الثعالب غلبتهم ثم یبعث الله المهدی فی اثنی عشر الفاً ان قلوا وخمسة عشر الفاً ان کثروا وعلامتهم انهم اذا هجموا صرخوا امت امت ثم یظهر فیرد الی المسلمین ألفتهم ونعمتهم(۱۰۷).
مردم پیش از قیام مهدی ما به فتنه ای بسیار مهم وکوبنده مبتلا می شوند. به همه مردم شام ناسزا نگویید بلکه ستمگران آنها را نفرین کنید؛ زیرا از میان آنها ابدال وصلحائی بر می خیزند. خداوند از آسمان چیزی بر آنها فرو می فرستد که آنچنان وحدت آنها را درهم می کوبد که اگر با ضعیف ترین حیوانات مانند روباه جنگ کنند شکست می خورند. آنگاه خداوند مهدی ما را با لشکری بین دوازده تا پانزده هزار نفر می فرستد که در وقت حمله رمزشان امت، امت (بمیران، بمیران) است. سپس پیروز می شوند والفت ویگانگی ونعمتهای مسلمین را به آنها برمی گردانند (چه فتنه ای بالاتر از هجوم اسرائیل به سرزمینهای اسلام وکشتار بیرحمانه مردم؟).
امام باقر (علیه السلام) درباره عصای حضرت موسی (علیه السلام) که سرانجام فرعون ولشکریانش را در رود نیل غرق کرد واز بین برد چنین می فرمایند:
کانت عصاء موسی لآدم فصارت الی شعیب ثم صارت الی موسی بن عمران (علیه السلام) وانها لعندنا وان عهدی بها انفاً وهی خضراء کهیئتها حین انتزعت من شجرتها وانها لتنطق اذا استنطقت اعدت لقائمنا یصنع بهاما کان یصنع موسی وانها لتروع وتلقف ما یافکون وتصنع ما تؤمربه، انها حیث اقبلت تلقف ما یافکون، یفتح لها شعبتان احداهما فی الارض والاخری فی السقف وبینهما اربعون ذراعاً، تلقف ما یافکون بلسانها(۱۰۸).
این عصا (عصای موسی) روز اول به دست حضرت آدم بود، سپس به شعیب داده شد، بعد از شعیب به حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) اعطا شد واکنون نزد ماست واخیراً که آن را دیدم، درست مانند روزی که از درخت جدا شده باشد رنگش سبز وخرم بود. اگر فرمان سخن گفتن به او بدهیم حرف می زند. واین عصا برای قائم ما ذخیره شده است تا مثل موسی بن عمران در راه نشان دادن عظمت حق ونابودی دشمنان خدا از آن استفاده کند. از خصوصیات این عصا این است که دشمنان را می لرزاند وهرچه را جلوی آن بیندازند یا ببیند می بلعد وآنچه فرمانروای عالم هستی (به اذن خدا) بگوید اطاعت می کند وچون لب بگشاید فاصله بین آن از زمین تا سقف را که چهل ذراع است، می بلعد (هرچه بیندازند همه را می بلعد).
امام باقر (علیه السلام) درباره تجهیزات لشکریان امام عصر روحی له الفداء وساعت حرکت از مکه معظمه به طرف کوفه چنین فرموده اند:
اذا خرج القائم (علیه السلام) من مکة ینادی منادیه الا لایحملن احد طعاماً ولا شراباً ویحمل مه حجر موسی بن عمران (علیه السلام) وهو وقر بعیر فلا ینزل منزلاً الا انفجرت منه عیون فمن کان جائعاً شبع ومن کان ظامئاً روی ورویت دوابهم فهو زادهم حتی ینزلوا النجف من ظهر الکوفة(۱۰۹).
ساعت اول حرکت، منادی از طرف آن سرور فریاد می زند که هیچ کس حق بار کردن مواد غذایی وآب آشامیدنی را ندارد وسنگ معروفی که حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) داشتند آن حضرت همراه خویش بر می دارند که حجم وقطر آن سنگ به اندازه بار یک شتر است. به هر منزلی که می رسند وسربازان ومرکبهای سواری آنها تشنه یا گرسنه می شوند چشمه هایی از آن سنگ خارج می شود. آنهایی که گرسنه اند از آن چشمه ها می خورند وسیر می شوند وافرادی که تشنه اند از آنها سیراب می شوند تا اینکه وارد نجف اشرف که در پشت کوفه واقع است، می شوند.
این است معنای ولایت تکوینی وتشریعی واین است آن حکومتی که تمام رژیمها را در هم می کوبد.
حضرت باقر (علیه السلام) در ارتباط با نشانه های قیام حضرت بقیة الله روحی له الفداء می فرمایند:
آیتان بین یدی هذا الامر خسوف القمر لخمس وکسوف الشمس لخمس عشرة ولم یکن ذلک منذ هبط آدم (علیه السلام) الی الارض وعند ذلک یسقط حساب المنجمین(۱۱۰).
در پیشاپیش ظهور مهدی ما دو نشانه بزرگ دیده می شود:
۱. خسوف ماه در پنجم آن.

۲. کسوف خورشید در پانزدهم ماه.
از وقتی که خداوند حضرت آدم را به این دنیا فرستاده چنین واقعه ای رخ نداده است. بنابراین، دیگر اعتباری برای منجمان باقی نخواهد ماند.
محمد بن مسلم از حضرت باقر (علیه السلام) روایت می کند که آن حضرت فرمودند:
السفیانی والقائم فی سنة واحدة(۱۱۱).
سفیانی وقائم ما (علیه السلام) در یک سال قیام می کنند.
مسلماً سفیانی در همان سال پیش از حضرت ولی عصر (علیه السلام) خروج می کند. امام پنجم (علیه السلام) بعد از اشاره به ندای آسمانی وفرورفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء (نزدیک مکه معظمه) چنین امر می فرمایند:
فاسعوا الیه ولو حبواً والله کانی انظر الیه بین الرکن والمقام یبایع الناس(۱۱۲).
به سوی حضرت بقیة الله بشتابید ولو از طریق خزیدن بر روی سینه باشد. به خدا سوگند، گویی می بینم بین رکن ومقام ایستاده وبا مردم بیعت می کنند.
از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) نقل می کنند که فرمودند:
اذا رأیتم ناراً من المشرق شبه الهردی العظیم تطلع ثلاثة ایام او سبعة فتوقعوا فرج آل محمد (صلی الله علیه وآله) ان شاء الله عزّ وجلّ ان الله عزیز حکیم. ثم قال (علیه السلام) الصیحة لا یکون الا فی شهر رمضان لان شهر رمضان شهر الله وهی صیحة جبرئیل الی هذا الخلق. ثم قال ینادی مناد من السماء باسم القائم (علیه السلام) فیسمع من بالمشرق ومن بالمغرب لایبقی راقد الا استیقظ ولا قائم الا قعد ولا قاعد الا قام علی رجلیه فزعاً من ذلک الصوت فرحم الله من اعتبر بذلک الصوت فاجاب فان الصوت صوت جبرئیل الروح الامین.
وقال (علیه السلام) الصوت فی شهر رمضان فی لیلة جمعة لیلة ثلاث وعشرین فلا تشکوا فی ذلک واسمعوا واطیعوا وفی آخر النهار صوت ابلیس اللعین ینادی الا ان فلاناً قتل مظلوماً لیشکک الناس ویفتنهم فکم ذلک الیوم من شاک متحیر قد هوی فی النار فاذا سمعتم الصوت فی شهر رمضان فلا تشکوا فیه انه صوت جبرئیل (علیه السلام) وعلامة ذلک انه ینادی باسم القائم واسم ابیه (علیهما السلام) حتی تسمعه العذراء فی خدرها فتحرض اباها واخاها علی الخروج.
قال (علیه السلام) لابد من هذین الصوتین قبل خروج القائم صوت من السماء وهو صوت جبرئیل باسم صاحب هذا الامر واسم ابیه والصوت الثانی الذی من الارض وهو صوت ابلیس اللعین ینادی باسم فلان انه قتل مظلوماً یرید بذلک الفتنة فاتبعوا الصوت الاول وایاکم والاخیر ان تفتنوا به(۱۱۳).
هرگاه دیدید که آتشی عظیم از جانب مشرق روشن شد وعمر آن سه روز یا هفت روز ادامه پیدا کرد، منتظر فرج آل محمد باشید (ظهور امام عصر روحی له الفداء)، البته اگر خداوند حکیم ومقتدر بخواهد. صیحه آسمانی حتماً در ماه رمضان است، زیرا ماه رمضان ماه خداوند است واین صیحه هم صدای جبرئیل (علیه السلام) است که از طرف خداوند برای این مردم فرستاده می شود. منادی از آسمان حضرت قائم (علیه السلام) را به اسم صدا می کند (محمد بن الحسن العسکری). پس هر کسی که در مشرق ومغرب زمین است این صدا را می شنود وبه جهت ترسناک بودن این صدا، آن که در خواب است بیدار می شود وهر که ایستاده است می نشیند وآن کسی که نشسته است برمی خیزد وسرپا می ایستد. خداوند رحمت کند کسی که آن صدا را بشنود وعبرت بگیرد وعملاً این صدا را جواب بگوید (اطاعت کند از حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء). برای اینکه این صدا، صدای جبرئیل روح الامین است (پیام او از سوی خداوند برای جهانیان است).
امام (علیه السلام) می فرماید: صدای آسمانی در شب بیست وسوم ماه رمضان خواهد بود. برای شما تردیدی پیدا نشود، بشنوید واطاعت کنید ودر آخر روز ابلیس ملعون فریاد می زند: ای مردم! آگاه باشید که فلانی مظلوم کشته شده است. برای اینکه مردم در شک بیفتند وگرفتار امتحان بشوند. چه بسا اشخاصی که در آن روز به خاطر شنیدن این صدا سرگردان ودر آتش غضب خداوند سرنگون خواهند شد. پس، وقتی که در ماه رمضان صدا را شنیدید (اینکه قائم آل محمد آمد) در آن شک نکنید وبدانید آن، صدای جبرئیل (علیه السلام) است وعلامت حقانیت آن صدا این است که حضرت قائم (علیه السلام) را به نام پدرش ذکر می کند (یعنی ان شاءالله می گوید محمد بن الحسن العسکری (علیهما السلام) آمد). این صدا چنان فراگیر است که حتی دختران پرده نشین نیز آن را می شنوند وپدر وبرادر خود را ترغیب می کنند که از منزل بیرون بروید (وامام عصر را یاری کنید).
امام پنجم (علیه السلام) می فرماید: دو صدا باید قبل از ظهور شنیده شود: یک صدا از آسمان که صدای جبرئیل است وصاحب این امر را به نام او ونام پدرش معرفی می کند (محمد بن الحسن العسکری (علیهما السلام))؛ صدای دوم صدای شیطان است که به نام فلانی است ومی گوید او را مظلوم کشتند ومی خواهد مردم را گمراه کند. پس، از صدای اول متابعت کنید؛ اما بترسید از اینکه صدای دوم (صدای شیطان) شما را به گمراهی کشاند.
زراره می گوید از حضرت باقر (علیه السلام) پرسیدم: آیا ندای آسمانی حق است؟ فرمودند:
ای والله حتی یسمعه کل قوم بلسانهم(۱۱۴).
آری، به خدا قسم، حق است وبه صورتی است که تمام مردم به زبان خودشان این ندا را می شنوند.
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
فذکر آیتین قبل القائم لم یکونا منذ هبط آدم (علیه السلام) ابداً وذلک ان الشمس تنکسف فی النصف من شهر رمضان والقمر فی آخره فقال رجل یا ابن رسول الله لابل الشمس فی آخر الشهر والقمر فی النصف فقال له ابوجعفر (علیه السلام) انی لاعلم بما تقول ولکنهما آیتان لم تکونا منذ هبط آدم(۱۱۵).
در محضر امام باقر (علیه السلام) بودیم. آن سرور دو علامت پیش از قیام حضرت قائم را ذکر کرده، فرمودند: از وقتی که حضرت آدم (علیه السلام) به این دنیا آمد این دو آیت بزرگ هرگز دیده نشده است: اول کسوف خورشید است در نیمه ماه رمضان؛ دوم خسوف ماه است در آخر همان ماه رمضان. مردی در مجلس نشسته بود، عرض کرد: ای پسر پیامبر! اینطور نیست بلکه درست برعکس است؛ یعنی کسوف در آخر ماه وخسوف در وسط ماه پدید می آید. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: می دانم شما چه می گویید (از لحاظ برنامه های جاری همین است)، اما من می خواهم بگویم از اول تا قبل از قیام مهدی ما این کار نشده است واختصاص به پیش از ظهور دارد.
ابی الجارود از حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
لا ترون الذی تنتظرون حتی تکونوا کالمعزی المواة التی لا یبالی الخابس این یضع یده منها لیس لکم شرف ترقونه ولاسناد تسندون الیه امرکم(۱۱۶).
آن چیزی را که منتظرش هستید (ظهور حضرت مهدی روحی له الفداء) نمی بینید مگر وضع شما به جایی برسد که مانند گوسفندانی شوید که گرفتار گرگهای درنده شده باشند، در حالی که چوپانی هم نداشته باشید وگرگها از هر جای بدن شما که بخواهند شروع به خوردن می کنند. از سوی دیگر، شرف وموقیعتی هم نداشته باشید که به آن تکیه کنید ونیز اسناد ومدارکی هم در اختیار شما نباشد که استناد به آنها کنید وسرانجام از خودتان دفاع نمایید.
جابر از حضرت باقر (علیه السلام) روایت نموده است که آن حضرت فرمودند:
تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الی الکوفة فاذا ظهر المهدی بعث الیه بالبیعة(۱۱۷).
پرچمهای سیاه از خراسان به جانب کوفه می آید (کنایه است از قیام جناب حسنی). پس، وقتی که مهدی ما (علیه السلام) ظهور کرد امر به بیعت می کند.
بعضی از علائم مانند سفیانی وخروج او از حتمیات است؛ یعنی حتماً باید پیش از ظهور تحقق پیدا کند. لذا در روایت زیر از زراة بن اعین آمده است:
کنت عند ابی جعفر (علیه السلام) فجری ذکر القائم (علیه السلام) فقلت ارجوا ان یکون عاجلاً ولایکون سفیانی فقا لا والله انه لمن لمحتوم الذی لابد منه(۱۱۸).
در خدمت حضرت باقر (علیه السلام) بودیم، سخن از حضرت قائم (علیه السلام) به میان آمد. عرض کردم: امیدوارم ظهور قائم بسیار نزدیک باشد بدون اینکه نیازی به سفیانی داشته باشد. فرمودند: به خدا نه اینچنین است؛ خروج سفیانی حتماً باید پیش از ظهور باشد.

حضرت امام صادق (علیه السلام) ونشانه های ظهور

ابی بصیر از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
لا یخرج القائم (علیه السلام) الا فی وتر من السنین سنة احدی او ثلاث او خمس او سبع او تسع(۱۱۹).
قائم ما قیام نمی کند مگر در سالهای طاق: یک یا سه یا هفت یا نه.
محمد بن مسلم می گوید:
سمعت ابا عبد الله (علیه السلام) یقول ان قدام القائم (علیه السلام) بلوی من الله قلت وما هو جعلت فداک فقرأ ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین(۱۲۰).
شنیدم از امام صادق (علیه السلام) که فرمودند: پیش از قیام قائم مردم دست به گریبان یک امتحان بزرگ خواهند بود. عرض کردم آن امتحان چیست؟ حضرت آیه بالا را تلاوت فرمودند: هر آئینه امتحان می کنیم شما را به چیزی از ترس وگرسنگی وکم شدن مال وثروت واز بین رفتن جانها ومیوه ها، ومژده بده به صبر کنندگان (به اینکه مهدی ما قیام می کند)(۱۲۱).
ابی بصیر نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
ینادی باسم القائم (علیه السلام) فی لیلة ثلاث وعشرین ویقوم فی یوم عاشوراء وهو الیوم الذی قتل فیه الحسین بن علی (علیهما السلام) لکانی فی یوم السبت العاشر من المحرم قائماً بین الرکن والمقام جبرئیل (علیه السلام) عن یمینه ینادی البیعة لله فتصیر الیه شیعته من اطراف الارض تطوی لهم طیاً حتی یبایعوه فیملا الله به الارض عدلاً کما ملئت جوراً وظلماً(۱۲۲).
در شب بیست وسوم منادی به اسم قائم (علیه السلام) ندا می کند. وقیام آن حضرت در روز عاشورا است که حضرت امام حسین (علیه السلام) ویارانش را کشتند. گویا می بینم (قائم را) که در روز شنبه دهم محرم (عاشورا) بین رکن ومقام ایستاده وجبرئیل (علیه السلام) در طرف راست اوست وندا می کند که بیعت برای خدا. شیعیان امام عصر روح له الفداء (شیعیان خاص) از اطراف واکناف عالم می آیند وزمین زیر پای آنها به سرعت درنوردیده می شود. آنگاه امام زمان دنیا را پر از عدل وداد می کند چنانکه پر از ظلم وجور شده باشد.
در ارتباط با نشانه های ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء ابی بصیر از امام صادق (علیه السلام) به چند علامت اشاره می فرماید:
۱. ندای آسمانی در شب بیست وسوم است (ظاهراً بیست وسوم ماه مبارک رمضان).
۲. قیام در روز عاشورا است.
۳. جبرئیل در طرف راست آن حضرت می ایستد وفریاد می زند: بیعت برای خدا؛ یعنی بیعت با امام عصر بیعت کردن با خداست.
۴. شیعیان (افراد خاص) با طی الارض خدمتشان می رسند.
۵. زمین پر از عدل وداد می شود.
ابی بصیر، یکی از یاران برجسته امام صادق (علیه السلام) از آن حضرت نقل می کند که فرمودند:
اذا قام القائم (علیه السلام) هدم المسجد الحرام حتی یرده الی اساسه وحول المقام الی الموضع الذی کان فیه وقطع ایدی بنی شیبة وعلفها علی باب الکعبة وکتب علیها هؤلاء سراق الکعبة(۱۲۳).
یکی از برنامه های روزهای اول امام عصر (علیه السلام) عبارت است از:
۱. مسجدالحرام را ویران می کنند وآن را به صورت اولیه بر می گردانند.
۲. مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) را نیز به جای اولش برمی گردانند (جنب خانه کعبه).
۳. دست طایفه بنی شیبه را قطع می کنند وآن را بر درب کعبه می آویزند واین عبارت بر دیوار کعبه نوشته می شود: صاحبان این دستها که از بنی شیبه هستند به کعبه معظمه خیانت نمودند (دزدهای کعبه هستند).
ارشاد مفید می گوید:
اذا قام القائم (علیه السلام) حکم بالعدل وارتفع فی ایامه الجور وامنت به السبل واخرجت الارض برکاتها ورد کل حق الی اهله ولم یبق اهل دین حتی یظهروا الاسلام ویعترفوا بالایمان اما سمعت الله سبحانه یقول: وله اسلم من فی السموات والارض طوعاً وکرهاً والیه یرجعون.
وقتی قائم آل محمد (علیه السلام) قیام می کند برنامه هایش در چند اصل خلاصه می شود:
۱. حکومت آن حضرت بر اساس عدل واقعی وهمه جانبه است.
۲. ظلم وستم از سرتاسر گیتی برداشته می شود.
۳. امنیت سرتاسر راهها وجاده ها را فرا می گیرد.
۴. زمین برکات خودش را در اختیار مردم می گذارد.
۵. حقوق همه مردم به آنها پس داده می شود (از غاصبان گرفته می شود).
۶. اسلام دین همه جهانیان می شود وهمه مردم به ایمان اعتراف می کنند.
آیا شنیده ای که خداوند می فرماید: آنچه در آسمانها وکرات بی شمار ودر زمین است (از وجود مقدس امام عصر (علیه السلام)) چه بخواهند وچه نخواهند باید اطاعت کنند(۱۲۴)؟
ابو خدیجه از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
اذا قام (علیه السلام) جاء بامر جدید کما دعی رسول الله (صلی الله علیه وآله) فی بدوا الاسلام الی امر جدید(۱۲۵).
هر زمان که قائم ما (علیه السلام) قیام کند امر تازه ای (قانون جدیدی) می آورند، چنانکه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در ابتدای اسلام چنین بودند (قرآن را آوردند).
خواننده عزیز!
معلوم می شود پیش از ظهور، احکام خداوند تغییر می کند؛ یعنی حلال، حرام وحرام، حلال می شود کما اینکه الان در دنیای اسلام شده است.
مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که آن حضرت فرمودند:
یخرج مع القائم (علیه السلام) من ظهر الکوفة سبعة وعشرون رجلاً خمسة عشر من قوم موسی (علیه السلام) الذین کانوا یهدون بالحق وبه یعدلون وسبعة من اهل الکهف ویوشع بن نون، وسلمان، وابودجانة الانصاری، والمقداد ومالک الاشتر فیکونون بین یدیه انصاراً وحکاماً(۱۲۶).
در پشت کوفه (سهله) قائم ما بیرون می آید در حالی که بیست وهفت نفر مرد در خدمت او هستند: پانزده نفر از اقوام موسی که به حق گرویدند وبحق عدالت ورزیدند وهفت نفر از اصحاب کهف ویوشع بن نون وسلمان وابودجانه انصاری ومقداد ومالک اشتر. پس این بیست وهفت تن در خدمت امام زمان (علیه السلام) هستند واز یاران وفرمانروایان دولت آن بزرگوارند.
عبد الله بن عجلان از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
اذا قام قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) حکم بین الناس بحکم داود (علیه السلام) لا یحتاج الی بینة یلهمه الله تعالی فیحکم بعلمه ویخبر کل قوم بما استبطنوه ویعرف ولیه من عدوه بالتوسم. قال الله سبحانه وتعالی: ان فی ذلک لایات للمتوسمین وانها لبسبیل مقیم(۱۲۷).
قائم ما وقتی قیام می کند، بین مردم همانند حضرت داوود (علیه السلام) حکم کند. احتیاج به شاهد ودلیل ندارد، خداوند احکام واقعی را به او الهام می کند. پس، به علم واقعی حکم می کند واز هرچه که مردم در دلهای خود پنهان کرده اند، آن حضرت خبر می دهد، دوستانش را از دشمنانش جدا می کند ومی شناسد با فراست وهوشمندی که خداوند در دیدگان مقدسش قرار داده است. خداوند می فرماید: به راستی در این، نشانه هایی است برای هوشمندان، آنان که در راه راست پایدارند(۱۲۸).
از امام صادق (علیه السلام) ده صفت ونشانه برای امام بیان شده است:
العصمة والنصوص وان یکون اعلم الناس واتقاهم لله واعلمهم بکتاب الله وان یکون صاحب الوصیة الظاهرة ویکون له المعجزة والدلیل وتنام عینه ولا ینام قلبه ولا یکون له فیء ویری من خلفه کما یری من بین یدیه(۱۲۹).
۱. عصمت از گناه وخلاف اخلاق ودور از حق.
۲. نص بر امامت او از طرف خداوند وپیامبر وامام قبل از او.
۳. باید از همه مردم داناتر باشد.
۴. از نظر تقوا وپرهیزکاری باید بر همه برتری داشته باشد.
۵. به قرآن خداوند واحکام او از همه اعلم باشد (علوم ومعارف بیکران قرآن در نزد او باشد).
۶. از طرف امام قبل از او به عنوان وصی از لحاظ ظاهر هم معرفی شده باشد.
۷. دارای معجزه باشد (کارهای خارج از عادت انجام دهد ودر مقابل دشمن متکی به دلیل باشد).
۸. چشمش به خواب برود اما قلبش بیدار باشد.
۹. بدن مقدسش هیچگاه سایه ندارد.
۱۰. همان گونه که از پیش رو همه چیز را می بیند از پشت سر نیز ببیند (هیچ عاملی نمی تواند بین او وعالم هستی وموجوداتش مانع گردد).
زراره از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که:
ینادی مناد باسم القائم (علیه السلام) قلت خاص او عالم قال عام یسمع کل قوم بلسانهم قلت فمن یخالف القائم (علیه السلام) وقد نودی باسمه قال لایدعهم ابلیس حتی ینادی فی آخر اللیل فیشکک الناس(۱۳۰).
منادی آن حضرت را به نام اصلی از آسمان صدا می کند. زراره می گوید عرض کردم: آیا همه مردم این صدا را می شنوند یا یک دسته خاص؟ فرمودند: همه مردم به زبان خودشان می شنوند. عرض کردم: پس چه کسی با توجه به اینکه به اسم حضرتش ندا داده شده است با ایشان مخالفت می کند؟ فرمود: شیطان هم ندایی سر می دهد که مردم پس از شنیدن آن تردید وتزلزل پیدا می کنند واز شر شیطان در امان نیستند واین موجب شک وتردید مردم می شود. (آری، مکتب آزمایش است. خداوند همه ما را در این آزمایش پیروز فرماید، آمین).
ابن مغیره از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
الصیحة التی فی شهر رمضان تکون لیلة الجمعة لثلاث وعشرین مضین من شهر رمضان(۱۳۱).
صیحه آسمانی که در ماه رمضان واقع می شود حتماً در شب جمعه، بیست وسوم آن ماه خواهد بود.
از میمون بان نقل شده است که در خیمه اختصاصی حضرت صادق (علیه السلام) در خدمت آن سرور بودیم. دامن خیمه را بالا زد وفرمود:
ان امرنا لو قد کان لکان ابین من هذه الشمس ثم قال ینادی مناد من السماء ان فلان بن فلان هو الامام باسمه وینادی ابلیس من الارض کما نادی برسول الله لیلة العقبة(۱۳۲).
امر ما (ولایت وامامت) از این آفتاب روشن تر است ومنادی از آسمان قائم ما را به نام خودش وپدرش معرفی می کند وشیطان در همان روز فریاد خود را بلند می کند، مانند شب عقبه که صدا بلند کرد (در آن شبی که رسول الله از جنگ تبوک مراجعت می فرمودند واز گردنه گذشتند، شیطان فریادش بلند شد). در روز قیام جهانی حضرت صاحب الامر (علیه السلام) شیطان برای گمراه کردن مردم فریادش بلند می شود.
خواننده عزیز!
از خداوند بخواهیم که همه ما را در آن روز پرخطر از پیروان صدای اول قرار بدهد (پیروان حضرت مهدی نه ارتباع شیطان).
از امام صادق روایت شده است که فرمود:
لیس بین قیام القائم (علیه السلام) وبین قتل النفس الزکیة الا خمس عشرة لیلة(۱۳۳).
بین قیام حضرت قائم (علیه السلام) وشهادت نفس زکیه(۱۳۴) بیش از پانزده شب نخواهد بود.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
لاتمضی الایام واللیالی حتی ینادی من السماء یا اهل الحق اعتزلوا یا اهل الباطل اعتزلوا فیعزل هؤلاء من هؤلاء قال قلت اصلحک الله یخالط هؤلاء وهؤلاء بعد ذلک النداء قال کلا انه یقول فی الکتاب ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب(۱۳۵).
روزها وشبها تمام نمی شود تا اینکه ندا کننده ای از آسمان فریاد بزند: ای اهل حق! (صاحبان تقوا) کنار بروید، ای پیروان باطل! شما نیز از اهل حق جدا شوید. پس، این دو دسته از یکدیگر جدا می شوند. راوی می گوید عرض کردم: خداوند امر شما را اصلاح فرماید، بعد از این ندا آیا این دو دسته (حق وباطل) با یکدیگر مخلوط خواهند شد؟ فرمودند: هرگز مخلوط نشوند. مگر نه اینکه خداوند در قرآنش می فرماید: خداوند اهل ایمان را با مشرکان وبندگان دنیا مخلوط نخواهد گذاشت. آری، پاکان حتماً باید از ناپاکها جدا بشوند(۱۳۶)؟
حمران که یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) است از آن حضرت نقل می کند که فرمودند:
وذکر هؤلاء عنده وسوء حال الشیعة عندهم فقال انی سرت مع ابی جعفر (المنصور) وهو فی موکبه وهو علی فرس وبین یدیه خیل ومن خلفه خیل وانا علی حمار الی جانبه فقال لی یا با عبد الله قد کان ینبغی لک ان تفرح بما اعطانا الله من القوة وفتح لنا من العزة ولاتخبر الناس انک احق بهذا الامر منا واهل بیتک فتغرینا بک وبهم قال فقلت ومن رفع هذا الیک عنی فقد کذب فقال اتحلف علی ما تقول قال فقلت ان الناس سحرة یعنی یجبون ان یفسدوا قلبک علی فلا تمکنهم من سمعک فانا الیک احوج منک الینا فقال لی تذکر یوم سألتک هل لنا ملک فقلت نعم طویل عریض شدید فلا تزالون فی مهلة من امرکم وفسحة من دنیاکم حتی تصیبوا منا دماً حراماً فی شهر حرام فی بلد حرام؟ فعرفت انه حفظ الحدیث فقلت لعل الله عزّ وجلّ ان یکفیک فانی لم اخصک بهذا انما هو حدیث رویته ثم لعل غیرک من اهل بیتک ان یتولی ذلک فسکت عنی فلما رجعت الی منزلی اتانی بعض موالینا فقال جعلت فداک والله لقد رأیتک فی موکب ابی جعفر وانت علی حمار وهو علی فرس وقد اشرف علیک یکلمک کانک تحته فقلت بینی وبین نفسی هذا حجة الله علی الخلق وصاحب هذا الامر الذی یقتدی به وهذا الاخر یعمل بالجور ویقتل اولاد الانبیاء ویسفک الدماء فی الارض بما لایحب الله وهو فی موکبه وانت علی حمار فدخلنی من ذلک شک حتی خفت علی دینی ونفسی قال فقلت لورأیت من کان حولی وبین یدی ومن خلفی وعن یمینی وعن شمالی من الملائکة لاحتقرته واحتقرت ما هو فیه فقال الان سکن قلبی ثم قال الی متی هؤلاء یملکون؟ اومتی الراحة منهم؟ فقلت الیس تعلم ان لکل شیء مدة قال بلی فقلت هل ینفعک علمک ان هذا الامر اذا جاء کان اسرع من طرفة العین انک لو تعلم ما لهم عندالله عزّ وجلّ وکیف هی کنت لهم اشد بعضاً ولو جهدت وجهد اهل الارض ان یدخلهم فی اشد ما هم فیه من الاثم لم یقدروا فلا یستفزنک الشیطان فان العزة لله ولرسوله وللمؤمنین ولکن المنافقین لا یعلمون الا تعلم ان من انتظر أمرنا وصبر علی ما یری من الاذی والخوف هو غداً فی زمرتنا فاذا رأیت الحق قد مات وذهب اهله ورأیت الجور قد شمل البلاد ورأیت القرآن قد خلق واحدث فیه ما لیس فیه ووجه علی الاهواء ورأیت الدین قد انکفأ کما ینکفی الاناء ورأیت اهل الباطل قد استعلوا علی اهل الحق ورأیت الشر ظاهراً لاینهی عنه ویعذر اصحابه ورأیت الفسق قد ظهر واکتفی الرجال بالرجال والنساء بالنساء ورأیت المؤمن صامتاً لایقبل قوله ورأیت الفاسق یکذب ولا یرد علیه کذبه وفریته ورأیت الصغیر یستحقر بالکبیر ورأیت الارحام قد ورأیت من یمتدح بالفسق یضحک منه ولا یرد علیه قوله ورأیت الغلام یعطی ما تعطی المرئة ورأیت النساء یتزوجن النساء ورأیت الثناء قد کثر ورأیت الرجل ینفق المال فی غیر طاعة الله فلا ینهی ولا یؤخذ علی یدیه ورأیت الناظر یتعوذ بالله مما یری المؤمن فیه من الاجتهاد ورأیت الجار یؤذی جاره ولیس له مانع ورأیت الکافر فرحاً لما یری فی المؤمن مرحاً لما یری فی الارض من الفساد ورأیت الخمور تشرب علانیة ویجتمع علیها من لا یخاف الله عزّ وجلّ ورأیت الامر با المعروف ذلیلاً ورأیت الفاسق فیما لا یحب الله قویاً محموداً ورأیت اصحاب الایات یحقرون ویحتقر من یحبهم ورأیت سبیل الخیر منقطعاً وسبیل الشر مسلوکاً ورأیت بیت الله قد عطل ویؤمر بترکه ورأیت الرجل یقول ما لایفعله ورأیت الرجال یتسمنون للرجال والنساء للنساء ورأیت الرجل معیشته من دبره ومعیشة المرأة من فرجها ورأیت النساء یتخذون المجالس کما یتخذها الرجال ورأیت التأنیث فی ولد العباس قد ظهر واظهروا الخضاب وامتشطوا کما تمتشط المراة لزوجها واعطوا الرجال الاموال علی فروجهم وتنوفس فی الرجل وتغایر علیه الرجال وکان صاحب المال اعز من المؤمن وکان الربا ظاهراً لا یعیر وکان الزنا تمتدح به النساء ورأیت المراة تصانع زوجها علی نکاح الرجال ورأیت اکثر الناس وخیر بیت من یساعد النساء علی فسقهن ورأیت المؤمن محزوناً ذلیلاً محتقراً ورأیت البدع والزنا قد ظهر ورأیت الناس یعتدون بشاهد الزور ورأیت الحرام یحلل ورأیت الحلال یحرم ورأیت الدین بالرأی وعطل الکتاب واحکامه ورأیت اللیل لایستخفی به من الجرأة علی الله ورأیت المؤمن لایتطیع ان ینکر الا بقلبه ورأیت العظیم من المال ینفق فی سخط الله عزّ وجلّ ورأیت الولاة یقربون اهل الکفر ویباعدون اهل الخیر ورأیت الولاة یرتشون فی الحکم ورأیت الولایة قبالة لمن زاد ورأیت ذوات الارحام ینکحن ویکتفی بهن ورأیت الرجل یقتل علی (التهمة وعلی) الظنة ویتغایر علی الرجل الذکر فیبذل له نفسه وماله ورأیت الرجل یعیر علی اتیان النساء ورأیت المرأة تقهر زوجها وتعمل ما لا یشتهی وتنفق علی زوجها ورأیت الرجل یکری امراته وجاریته ویرضی بالذنی من الطعام والشرب ورأیت الایمان بالله عزّ وجلّ کثیرة علی الزور ورأیت القمار قد ظهر ورأیت الشرب تباع ظاهراً لیس علیه مانع ورأیت النساء یبذلن انفسهن لاهل الکفر ورأیت الملاهی قد ظهرت یمربها لایمنعها احد ولا یجتری احد علی منعها ورأیت الشریف یستذله الذی یخاف سلطانه ورأیت اقرب الناس من الولاة من یمتدح بشتمنا اهل البیت ورأیت من یحبنا یزور ولایقبل شهادته ورأیت الزور من القول ینافس فیه رأیت القرآن قد ثقل علی الناس استماعه وخف علی الناس استماع الباطل ورأیت الجار یکرم الجار خوفاً من لسانه ورأیت الحدود قد عطلت وعمل فیها بالاهواء ورأیت المساجد قد زخرفت ورأیت اصدق الناس عند الناس المفتری الکذب ورأیت الشر قد ظهر والسی بالنمیمة ورأیت البغی قد فشا ورأیت الغیبة تستملح ویبشربها الناس بعضهم بعضاً ورأیت طلب الحج والجهاد لغیر الله ورأیت السلطان یذل للکافر المؤمن ورأیت الخراب قد ادیل من العمران ورأیت الرجل معیشته من بخس المکیال والمیزان ورأیت سفک الدماء یستخف بها ورأیت الرجل یطلب الرئاسة لعرض الدنیا ویشهر نفسه بخبث اللسان لیتقی وتسند الیه الامور ورأیت الصلوة قد استخف بها ورأیت الرجل عنده المال الکثیر لم یزکه منذ ملکه ورأیت المیت ینشر من قبره ویؤذی وتباع اکفانه ورأیت الهرج قد کثر ورأیت الرجل یمسی نشوان ویصبح سکران لایهتم بما یقول الناس فیه ورأیت البهائم تنکح ورأیت البهائم تفرس بعضها بعضاً ورأیت الرجل یخرج الی مصلاة ویرجع ولیس علیه شیء من ثیابه ورأیت قلوب الناس قد قست وجمدت اعینهم وثقل الذکر علیهم ورأیت السحت قد ظهر ینافس فیه ورأیت المصلی انما یصلی لیراه الناس ورأیت الفقیه یتفقه لغیر الدین یطلب الدنیا والرئاسة ورأیت الناس مع من غلب ورأیت طالب الحلال یذم ویعیر وطالب الحرام یمدح ویعظم ورأیت الحرمین من یعمل فیهما بما لا یحب الله لا یمنعهم مانع ولا یحول بینهم وبین العمل القبیح احد ورأیت المعازف ظاهرة فی الحرمین ورأیت الرجل یتکلم بشیء من الحق ویأمر بالمعروف وینهی عن المنکر فیقوم الیه من ینصحه فی نفسه فیقول هذا عنک موضوع ورأیت الناس ینظر بعضهم الی بعض ویقتدون باهل الشرور ورأیت مسلک الخیر وطریقه خالیاً لایسلکه احد ورأیت المیت یهزبه فلا یقزع له احد ورأیت کل عام یحدث فیه من البدعة والشر اکثر مما کان ورأیت الخلق والمجالس لایتابعون الا الاغنیاء ورأیت المحتاج یعطی علی الضحک به ویرحم لغیر وجه الله ورأیت الایات فی السماء لایفزع لها احد ورأیت الناس یتسافدون کم تسافد البهائم لاینکر احد منکراً تخوفاً من الناس رأیت الرجل ینفق الکثیر فی غیر طاعة الله ویمنع الیسیر فی طاعة الله ورأیت العقوق قد ظهر واستخف بالوالدین وکانا من اسوء الناس حالاً عند الولد ویفرح بان یفتری علیهما ورأیت النساء قد غلبن علی الملک وغلبن کل امر لا یؤتی الا ما لهن فیه هوی ورأیت ابن الرجل یفتری علی ابیه ویدعو علی والدیه ویفرح بموتهما ورأیت الرجل اذا مربه یوم ولم یکسب فیه الذنب العظیم من فجور او بخس مکیال او میزان او غشیان حرام او شرب مسکر کئیباً حزیناً یحسب ان ذلک الیوم علیه وضیعة من عمره ورأیت السلطان یحتکر الطعام ورأیت اموال ذوی القربی تقسم فی الزور ویتقامربها ویشرب بها الخمور ورأیت الخمر یتدوای بها وتوصف للمریض ویستشفی بها ورأیت الناس قد استووا فی ترک الامر با المعروف والنهی عن المنکر وترک التدین به ورأیت ریاح المنافقین واهل النفاق دائمة وریاح اهل الحق لاتحرک ورأیت الاذان بالاجر والصلاة بالاجر ورأیت المساجد محتشیة ممن لایخاف الله مجتمعون فیها للغربیة واکل لحوم اهل الحق ویتواصفون فیها شراب المسکر ورأیت السکران یصلی بالناس فهو لایعقل ولایشان بالسکر واذا سکر اکرم واتقی وخیف وترک لایعاقب ویعذر بسکره ورأیت من اکل اموال الیتامی یحدث بصلاحه ورأیت القضاة یقضون بخلاف ما امر الله ورأیت الولاة یأتمنون الخونة للطمع ورأیت المیراث قد وضعته الولاة لاهل الفسوق والجرأة علی الله یأخذون منهم ویخلونهم وما یشتهون ورأیت المنابر یؤمر علیها بالتقوی ولایعمل القائل بما یأمر ورأیت الصلاة قد استخف باوقاتها ورأیت الصدقة بالشفاعة لایردابها وجه الله وتعطی لطلب الناس ورأیت الناس همهم بطونهم وفروجهم لایبالون بما اکلوا وبما نکحوا ورأیت الدنیا مقبلة علیهم ورأیت اعلام الحق قد درست فکن علی حذر واطلبت من الله عزّ وجلّ النجاة واعلم الناس فی سخط الله عزّ وجلّ (وانما یمهلهم لامر یردابهم فکن مترقباً واجتهد لیراک الله عزّ وجلّ) فی خلاف ما هم علیه فان نزل بهم العذاب وکنت فیهم عجلت الی رحمة الله وان اخرت ابتلوا وکنت قد خرجت مما هم فیه عجلت الی رحمة الله وان اخرت ابتلوا وکنت قد خرجت مما هم فیه من الجرأة علی الله عزّ وجلّ واعلم ان الله لا یضیع اجر المحسنین وان رحمة الله قریب ما المحسنین(۱۳۷).
در خدمت آن بزرگوار سخن از موفقیت بنی عباس (در امر دنیا) وگرفتاری شیعیان به میان آمد، آن حضرت فرمودند: روزی همراه منصور (خلیفه عباسی) بودم در حالی که او سوار بر اسب بود واز طرفین راست وچپ او لشکریان فراوانی در حرکت بودند ومن کنار وی سوار بر الاغی حرکت می کردم. منصور در عین حالی که به شوکت خود مغرور بود به من گفت: یا ابا عبد الله! سزاوار است که شما از قدرت وعزتی که خداوند به ما داده است خوشحال باشید وبه مردم نگویید که شما اهل بیت احق واولی هستید از ما در مورد خلافت، تا مانسبت به شما ودوستانتان بدبین بشویم. من به منصور گفتم: آن کسی که این سخن از زبان من به شما گفته است دروغ می گوید. منصور به من گفت: آیا سوگند می خوری که این حرف را نزده ای؟ به او گفتم: مردم دوست می دارند که فساد کنند وقلب شما را از ما پر از کینه سازند؛ به آنها گوش مسپارید. نیاز ما به شما بیش از احتیاج شما به ما است(۱۳۸).
پس منصور به من گفت: به خاطر دارید یک روز از شما سؤال کردم که آیا ما (بنی عباس) به حکومت می رسیم؟ شما گفتید آری، حکومتی بس طولانی وپیوسته؛ شما همواره در وسعت از نظر دنیا وحکومت بر آن هستید تا اینکه دست شما به ریختن خون ما آن هم در ماه حرام آلوده بشود؛ در آن هنگام خداوند خشم می گیرد وسلطنت شما را نابود می کند. متوجه شدم حدیثی را که قبلاً به او گفته بودم حفظ کرده است؛ لذا به او گفتم: شاید خداوند تو را از این بلا حفظ کند ومن نگفتم که تو خون ما را می ریزی؛ شاید کسی از خویشانت این کار را بکند. پس ساکت شد. وقتی به منزلم برگشتم یکی از دوستان ما به دیدن من آمد وگفت: قربانت گردم، دیدم همراه منصور سوار بر الاغی هستید واو سوار بر اسب است وطوری با شما صحبت می کرد که گویی برتر از شماست. پیش خودم گفتم این آقا حجت خداوند است وصاحب این امر واین دستگاه وحال آنکه منصور دشمن خداوند است وفرزندان انبیاء را می کشد وخون آنها را می ریزد وبرخلاف رضای خداوند عمل می کند وسوار بر مرکب قدرت است وحال آنکه شما سوار بر الاغی هستید. شکی در دلم پیدا شد که چرا باید این طور باشد وترسیدم که دینم از دستم برود. به آن دوست گفتم: اگر تو می دیدی که در طرف راست وچپ وجلوی رو وپشت سر من افواجی از ملائکه در حرکت هستند هر آینه سطوت وشوکت منصور در نظرت ناچیز می آمد. آن مردی شیعی به من (امام صادق (علیه السلام)) گفت: اکنون دلم آرام گرفت. آنگاه گفت: یا ابن رسول الله! این حکومت باطل تا کی در دنیا خواهد بود وکی ما از دست این جباران راحت می شویم؟ به او گفتم: آیا نمی دانی که برای هر دولتی مدتی خواهد بود؟ گفت: چرا، می دانم. گفتم: آیا می دانی که این امر (حکومت ما) وقتی بخواهد بیاید زودتر از یک چشم به هم زدن خواهد آمد؟ به آن دوست گفتم: تو اگر آنچه را که خداوند بزرگ برای آنان مهیا کرده است می دانستی (کنایه از عذابهایی که خداوند برای آنها مقرر فرموده است) تعجب نمی کردی. تو وهمه مردم اگر بکوشید وتمام قدرتها را روی هم انباشته کنید نمی توانید مانند آن عذابی که خداوند برای آنها خلق فرموده است آماده کنید. مراقب باش شیطان تو را فریب ندهد، زیرا عزت مخصوص خداوند وپیامبران وایمان آورندگان است (مقصود از مؤمنان در این عبارت، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین هستند) که البته منافقان این حقیقت را درک نمی کنند. آیا نمی دانی کسی که منتظر امر ما باشد (حکومت ما) ودر مقابل اذیتها وترسها صبر کند، فردا در عالم آخرت با ما نخواهد بود؟
(در اینجا امام (علیه السلام) نشانه های ظهور را بیان می فرماید:)
هرگاه دیدی که حق وطرفداران آن از بین رفتند ودیدی که جهان پر از جور وستم شد ودیدی که چیزهایی که در قرآن نیست به آن نسبت می دهند وچیزهایی به نام قرآن بیان می کنند که در آن نیست وبر طبق هوی وهوس خود توجیه می کنند ودیدی که دین موقعیت خود را از دست داده ودچار انقلاب شده است ودیدی که طرفداران باطل بر پیروان حق برتری یافته اند ودیدی که شر ظاهر شده است وکسی را از آن نهی نمی کنند ومجریان شر را معذور می دارند ودیدی که فسق (فساد اخلاقی) در اجتماعات رواج یافته است ودیدی که مردها به مردها اکتفا می کنند (اشاره به عمل شنیع لواط) وزنها به زنها (اشاره به مساحقه) ودیدی که افراد با ایمان خاموش نشسته اند واگر حرف بزنند سخن آنها را رد می کنند ودیدی که دروغگو با شناختی که از او دارند در عین حال دروغش را رد نمی کنند ودیدی که افراد کوچک به بزرگترها احترام نمی گذارند ودیدی که مردم قطع رحم می کنند وبا افرادی که به گناهان مباهات می ورزند با خنده برخورد می شود وحرف بد آنان را به ایشان برنمی گردانند ودیدی که پسر بچه ها مانند زنان خود فروشی می کنند ودیدی که عده ای از زنها با زنان ازدواج می کنند ودیدی که تعریف بیجا زیاد می شود ودیدی که مرد اموال خودش را در راه غیر مشروع به مصرف می رساند (قمار، شراب، ربا و...) وکسی او را نهی نمی کند ودیدی که مردم از مشاهده کارهای اهل ایمان به خدا پناه می برند ودیدی همسایه، همسایه خود را اذیت می کند واحدی او را باز نمی دارد (نگارنده سالهای این ابتلاء را داشتم) ودیدی که کفار از رنجی که اهل ایمان به خاطر شیوع فساد در زمین می برند خوشحال هستند ودیدی که علناً شرب خمر می شود وافرادی که از خداوند نمی ترسند مجلس شراب را گرم می کنند ودیدی کسی که امر به معروف می کند (امر به کارهای خوب ومفید) در بین مردم ذلیل وطرفداران فساد اخلاق در جامعه برومند ومحترم هستند ودیدی که صاحب آیات (یعنی طرفداران وخوانندگان آیات قرآن وهر کسی که آنها را دوست بدارد) کوچک شمرده می شوند ودیدی که راه خیر منقطع ومسدود وراه بدیها وشرها باز ومحل رفت وآمد مردم است ودیدی که زیارت خانه کعبه معطل ومتروک مانده است (به خاطر مشکلاتی که در این راه به وجود آمده است) ودیدی که افراد به آنچه می گویند عمل نمی کنند ودیدی که مردها وزنها ودواها واغذیه ای استعمال می کنند تا برای اعمال قبیحه فربه شوند ودیدی که مردها از راه خود فروشی (لواط) وزنها از راه زنا زندگی خود را تأمین می کنند(۱۳۹) ودیدی که زنان برای خود مجلس وکنفراس تشکیل می دهند - چنانکه مردها دارای مجالس ومحافل سیاسی هستند - ودر سیاست اجتماعی دخالت می کنند ودیدی که از فرزندان عباس افرادی خود را مانند زنان می آرایند واموال خود را در این راه صرف می کنند برای پیاده کردن برنامه های جنسی اعم از مرد یا زن، در این دوره از زمان صاحب مال در میان مردم از صاحب ایمان عزیزتر است وآشکارا رباخواری می شود وکسی سرزنش نمی کند ودیدی که زنان به عمل بد زنا ستوده می شوند ودیدی که زنان به شوهران خود رشوه می دهند تا بتوانند با مردان دیگر رابطه داشته باشند ودیدی که اکثر مردم وبهترین خانه ها آن خانه ای است که زنان را در فسق وگناهانشان کمک کنند ودیدی که مؤمن در اجتماع خوار وذلیل زندگی می کند ودیدی که بدعت وزنا شیوع یافته است ودیدی که مردم به وسیله شهادت ناحق به یکدیگر تعدی می کنند ودیدی که مردم فعل حرام را حلال وحلال را حرام می شمارند (تغییر احکام) ودیدی که مردم دین را با رأی خودشان تطبیق می دهند وقرآن واحکام آن معطل مانده است ودیدی که برای انجام کارهای بد مردم انتظار شب را نمی کشند بلکه در روز انجام می دهند ودیدی که اهل ایمان در مقابل منکرات جز با قلبشان، توان انکار ندارند ودیدی که بخش عظیمی از مال صرف در غضب خدا می شود (مانند پولهای کلانی که خرج خرید اسلحه می شود وافراد مسلمان وغیر مسلمان را آتش می زنند ونابود می کنند) ودیدی که فرمانروایان به دشمنان خدا وکفار تقرب می یابند (مانند فرستادن هیأتهای به اصطلاح حسن نیت، بستن قراردادهای مختلف، دیدارهای سیاسی از کشورهای غیر مسلمان) ودیدی که زمامداران از اهل خیر دوری می جویند ودیدی که فرمانروایان در حکم دادن رشوه می گیرند ودیدی که به دست آوردن حکومت با پول انجام می شود ودیدی که با محارم خود ازدواج می کنند وبه آنها اکتفا می کنند ودیدی که به مجرد تهمت وسوءظن افراد را می کشند (بدون تحقیق وبررسی) وناگهان هجوم می آورند ومال وجان او را تصاحب می کنند (ممکن است در راه طغیان شهوت باشد که زنان هرجایی همه چیز مردها را می برند یا به وسیله حکام جور اموال مردم مصادره می شود وجانشان هم به مخاطره می افتد) یا اینکه در راه رسیدن به پسر بچه ها برای کار زشت از مال وجان می گذرند ودیدی که مردها را به خاطر تماس وآمیزش با زنان سرزنش می کنند ودیدی که بعضی از مردها از درآمد زنان خود در ارتباط با بی بند وباری وفجور امرار معاش می کنند در حالی که می دانند زن آنها فاسد است وبه این وضع تن می دهند.
ودیدی که زنان بر مردان غالب می شوند وبرخلاف رضای شوهر عمل می کنند ومردشان را از نظر زندگی اداره می کنند ودیدی که بعضی از مردها زنان وکنیزان خود را در اختیار اشخاص قرار می دهند ودر مقابل به مختصری از خوراکیها وآشامیدنیها قناعت می ورزند ودیدی که ایمان به خداوند بزرگ (اظهار ایمان) با زور وجبر انجام می شود (یا از طرف اولیاء یا زمامداران) ودیدی که مردم علناً قمار می کنند ودیدی که علناً شراب خرید وفروش می شود وهیچ مانعی هم بر سر راه آن نیست ودیدی که زنان مسلمان خودشان را در اختیار کفار قرار می دهند ودیدی که گناهان در اجتماع آشکار می شود ومردم آنها را می بینند وکسی هم منع نمی کند وجرأت بر منع آنها در مردم نیست ودیدی که افراد با شخصیت ذلیل صاحبان قدرت می شوند ودیدی که نزدیکترین افراد به زمامداران آنهایی هستند که نسبت به ما اهل بیت بدگویی می کنند (یا به زبان ویا در عمل) ودیدی افرادی که نسبت به ما اظهار محبت می کنند مورد احترام نیستند وحرف آنها را نمی پذیرند ودیدی که مردم در گفتار خلاف حق با هم رقابت می کنند ودیدی که شنیدن آیات کریمه قرآن برای مردم سنگین اما شنیدن ساز وآواز آسان وشیرین است ودیدی که به خاطر زبان بد همسایه، همسایه دیگر او را اکرام می کند ودیدی که حدود الهی معطل مانده است ومردم آنها را طبق هوای نفسشان پیاده می کنند ودیدی که مساجد زینت داده می شود (از نظر ساختمان ورنگ آمیزی) ودیدی که راستگوترین مردم دروغگوترین افراد است (از نظر واقع) ودیدی که شر وسخن چینی در میان مردم ظاهر گشته است ودیدی که ستمگری در میان مردم شیوع یافته است ودیدی که غیبت کردن را سخنی خوشمزه ودلچسب می دانند ویکدیگر را به غیبت کردن بشارت می دهند ودیدی حج خانه خدا وجهاد را برای غیر رضای خدا انجام می دهند ودیدی که پادشاهان به خاطر دلجویی از کفار اهل ایمان را ذلیل می کنند ودیدی که خرابی بر عمران وآبادانی فزونی یافته است (اثر شوم جنگها) ودیدی که مردم روزی خود را با کم فروشی به دست می آورند ودیدی که خونریزی در جامعه سبک شمرده می شود ودیدی که مرد به خاطر رسیدن به ریاست دنیا بدزبانی می کند وخود را به بد زبانی مشهور می سازد تا مردم از او بترسند ودیدی که مردم نماز را سبک می شمارند (هر وقت که شد یا آخر وقت می خوانند) ودیدی کسی که دارای اموال فراوان است از اول زکات آن را نداده است ودیدی که نبش قبر می کنند وکفن مردگان را می فروشند ودیدی که هرج ومرج زیاد می شود (امنیت از مردم گرفته می شود) ودیدی که مردم شبانه سر سفره شراب می نشینند وصبح مست بر می خیزند وبه فکر مردم نیستند ودیدی که با حیوانات معامله جنسی انجام می دهند (با آنها آمیزش می کنند) ودیدی که حیوانات بعضی، بعضی دیگر را می درند ودیدی که مردی برای نماز می رود ودر برگشتن لباس ندارد (لباس او را می برند) ودیدی که قلبهای مردم سخت شده است واشکشان جاری نمی شود (ویاد خدا بر آنها گران می آید) ودیدی که مردم در خوردن مال حرام با یکدیگر رقابت می کنند ودیدی که نمازگزار برای خوش آیند وخودنمایی به مردم نماز می خواند ودیدی که فقیه احکام دین را برای رسیدن به دنیا می آموزد (نه خدا) ودیدی که مردم طرفدار آن کسی هستند که قدرت در دست اوست ودیدی که طالب مال حلال را سرزنش ودوستدار حرام را تمجید وتکریم می کنند ودیدی در حرمین (مکه ومدینه) کارهای خلاف انجام می دهند وکسی جلوی آنها را نمی گیرد ودیدن آلات لهو ولعب را در حرمین به طور آشکار (مانند ساز وآواز، قمار وانواع گناهان دیگر) ودیدی به کسانی که حق را می گویند وامر به معروف ونهی از منکر می کنند، به عنوان نصیحت گفته می شود این موضوع به شما مربوط نیست وبهتر است دست بردارید ودیدی که مردم با هماهنگی یکدیگر به مردم بد اقتدا می کنند (یا پیروی) ودیدی که راه خیر وسعادت خالی مانده است وکسی بدان راه نمی رود ودیدی که مردگان را به مسخره می گیرند وزندگی ابدی ندارند (از خدا) ودیدی که هر سال بدعتها وفتنه های تازه به وجود می آید که بدتر از سال قبل است ودیدی که در میان مردم ودر محافل عمومی تنها نسبت به اغنیا احترام می شود ودیدی که در مقابل فقیر وکمک به او مردم می خندند وبرای غیر خدا به او رحم می کنند ودیدی که مردم از آیات ونشانه های آسمانی وحشت وترسی ندارند (مانند سرخی در آسمان وستاره دنباله دار در همین سال اخیر) ودیدی که مردم مانند بهائم سوار یکدیگر می شوند وکسی آنها را سرزنش نمی کند ودیدی که مردم در راه غیر رضای خداوند انفاق زیاد ودر راه خدا انفاق کم می کنند ودیدی که فرزندان احترام پدر ومادر به جای نمی آورند وآنها را حقیر می شمارند وبدترین حالات را پدر ومادر دارند (نزد فرزندانشان) واز افترا زدن به پدر ومادر خوشحال می شوند (پسران ودختران) ودیدی که زنها بر کشورها وبر تمام امور غلبه می یابند (نخست وزیر می شوند، پادشاه می شوند، وکیل مجلس می شوند) وکارها بدون رضا وهوس زنان انجام نمی گیرد ودیدی که پسر به پدرش افترا می زند وبه پدر ومادر نفرین می کند وانتظار مرگ آنها را می کشد واز این بابت خوشحال است (برای تقسیم ارث وغیره) ودیدی در هر روزی که بر مرد بگذرد ودر آن روز مرتکب معصیتی مانند خوردن حرام وشرب مسکرات یا کم فروشی یا غش در معامله نشود، آن روز برای او روز سختی خواهد بود ودیدی که پادشاهان مواد غذایی را در اختیار خود قرار می دهند ودیدی که خمس آل محمد (سهم امام وسهم سادات) در راه باطل تقسیم می شود وبا آن میخوارگی می کنند ودیدی که شراب را وسیله درمان امراض قرار می دهند (بعضی از پزشکان گاه به بیماران خود توصیه می کنند که برای شفای پاره ای امراض از شراب استفاده کنند) ودیدی که همه مردم در ترک امر به معروف ونهی از منکر هماهنگی پیدا کرده اند ودیدی که پرچم نفاق ومنافقان به اهتزاز در آمده است اما از حق خبری نیست ودیدی که مؤذن برای اذان ونمازگزار (نماز استیجاری) برای نماز خواندن مطالبه پول می کنند (یا نماز میت وامثال آن) ودیدی که مساجد محل اجتماع، اما بیشتر برنامه های غیبت وخوردن گوشت مردم است ودر مساجد وصف شراب وشرابخوار را می کنند ودیدی که آدم مست برای مردم نماز می خواند (پیشنماز می شود)
وهرگاه مشروب خورد مردم او را احترام می کنند ودیدی که اموال یتیم را می خورند ولی به صلاح ونیکی هم معروف هستند ودیدی که قضات بر خلاف آنچه خداوند فرموده است قضاوت می کنند ودیدی که زمامداران به جهت طمع، خیانتکاران را امین خویش قرار می دهند ودیدی که حکام اجتماع، میراث را به دست اهل فسق وفجور می دهند وآنها بر خدا جرأت پیدا می کنند واز این اموال می خورند وبه هر نحو که بخواهند با آن عمل می کنند ودیدی که بر سر منبرها امر به تقوا می کنند اما گوینده خود به آن عمل نمی کند ودیدی که مردم نماز را در وقت خودش نمی خوانند وآن را سبک می شمارند ودیدی که زکات وصدقات دیگر را به وساطت افراد می دهند اما برای خدا نیست وقصد تقرب به خداوند را ندارند ودیدی که هّم وهدف مردم پر کردن شکم وارضای غرایز جنسی است واز هر راهی باشد مانعی ندارد ودیدی که دنیا رو به آنها آورده ودیدی که نشانه های حق ودرستی کهنه شده است، - ای حمران!- پس بر حذر باش واز پیشگاه خداوند بزرگ تقاضای رهایی کن وبدان که مردم گرفتار خشم خداوند هستند وبه آنها مهلت داده شده در مقابل اوامری که به آنها شده است. پس، مواظب خویشتن باش وکوشش کن تا خداوند تو را برخلاف آنها ببیند واگر در میان آنها باشی وعذاب خداوند نازل شود همانا به سوی رحمت واسعه الهی شتافته ای واگر از آنها جدا شدی آنها گرفتار هستند وتو از جرأت بر خداوند در امان مانده ای. وبدان که خداوند پاداش نیکوکاران را می دهد وهمانا رحمت خداوند نزدیک به نیکوکاران است.
مفضل بن عمر از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام)، از محل وکیفیت ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء ونشانه های آن سؤال کرد، می گوید:
یا سیدی فمن این یظهر وکیف یظهر قال یا مفضل یظهر وحده ویأتی البیت وحده ویلج الکعبة وحده ویجن علیه اللیل وحده فاذا نامت العیون وغسق اللیل نزل الیه جبرئیل ومیکائیل (علیهما السلام) والملئکة صفوفاً فیقول له جبرئیل یا سیدی قولک مقبول وامرک جائز فیمسح (علیه السلام) یده علی وجهه ویقول الحمدلله الذی صدقنا وعده واورثنا الارض نتبوا من الجنة حیث نشاء فنعم اجر العاملین.
ویقف بین الرکن والمقام فیصرخ صرخة فیقول یا معشر نقبائی واهل خاصتی ومن ذخرهم الله لنصرتی قبل ظهوری علی وجه الارض ائتونی طائعین فترد صیحته (علیه السلام) علیهم وهم علی محاریبهم وعلی فرشهم فی شرق الارض وغربها فیسمعونه فی صیحة واحدة فی اذن کل رجل فیجیئون نحوها ولا یمضی لهم الا کلمحة بصر حتی یکون کلهم بین یدیه (علیه السلام) بین الرکن والمقام فیأمر الله عزّ وجلّ النور فیصیر عموداً من الارض الی السماء فیستضیی به کل مؤمن علی وجه الارض ویدخل علیه نور من جوف بیته فتفرح نفوس المؤمنین بذالک النور وهم لا یعلمون بظهور قائمنا اهل البیت (علیه وعلیهم السلام) ثم یصبحون وقوفاً بین یدیه وهم ثلثمائة وثلاثة عشر رجلاً بعدة اصحاب رسول الله (صلی الله علیه وآله) یوم بدر(۱۴۰).
ای مولای عزیزم! محل ظهور مهدی شما کجاست وچگونه ظاهر می شود؟ فرمودند: به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجد الحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت بسر می برد. چون مردم به خواب روند وشب فرا رسد جبرئیل ومیکائیل وصفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرئیل به آن حضرت عرض می کند که ای آقای من! گفتارت مقبول وفرمانت مطاع است. پس، آن حضرت دست بر چهره اش کشیده، می فرماید: ستایش خداوندی را که وعده لطف ورحمتش را بر ما محقق فرمود وما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید تا هر جای آن که بخواهیم، منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود(۱۴۱). آنگاه امام بین رکن ومقام می ایستد وفریاد می زند: ای یاران مخصوص من وای کسانی که خداوند شما را برای نصرت ویاری من بر روی زمین ذخیره کرده است! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید. صیحه وفریاد امام در شرق وغرب به گوش آنها می رسد وآن صدای ملکوتی را می شنوند وبه طرف امام حرکت می کنند ودر چشم به هم زدنی بین رکن ومقام نزد امام حاضر می گردند. در این حال، خداوند متعال به نور امر می کند که به صورت عمودی از زمین تا آسمان بر آید وتمام ساکنان روی زمین را از پرتو خود روشن سازد. مؤمنان را این نور به شادی وسرور وا می دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت خبر ندارند، اما چون صبح شود آنها در محضر مقدس ودر فرمان امام (علیه السلام) قرار می گیرند وتعداد آنها سیصد وسیزده نفر - به عدد اصحاب پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) در روز جنگ بدر - است.
عمر بن حنظله از امام ششم (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
خمس قبل قیام القائم من العلامات الصیحة والسفیانی والخسف بالبیداء وخروج الیمانی وقتل النفس الزکیة(۱۴۲).
پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) پنج نشانه تحقق پیدا می کند:
۱. صیحه آسمانی
۲. خروج سفیانی
۳. فرورفتگی در بیداء (زمینی است نزدیک مکه منوره)
۴. خروج یمانی
۵. کشته شدن نفس زکیه
فضل بن شاذان از ابی بصیر نموده است که او گفت:
قال ابو عبد الله (علیه السلام) ان القائم صلوات الله علیه ینادی اسمه لیلة ثلاث وعشرین ویقوم یوم عاشورا یوم قتل فیه الحسین بن علی (علیه السلام)(۱۴۳).
حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند که قائم آل محمد صلوات الله علیه در شب بیست وسوم ماه رمضان با ندای آسمانی معرفی می شود وروز عاشورا قیام می کند وآن روزی است که امام حسین (علیه السلام) را شهید کردند.
یعقوب سراج به امام صادق (علیه السلام) عرض می کند:
متی فرج شیعتکم؟ فقال: اذا اختلف ولد العباس ووهی سلطانهم وطمع فیهم من لم یکن یطمع وخلعت العرب اعنتها ورفع کل ذی صیصیه صیصیته وظهر السفیانی واقبل الیمانی وتحرک الحسنی خرج صاحب هذا الامر من المدینة الی مکة بتراث رسول الله (صلی الله علیه وآله) قلت وما تراث رسول الله (صلی الله علیه وآله)؟ فقال سیفه ودرعه وعمامته وبرده ورایته وقضیبه وفرسه ولامته وسرجه(۱۴۴).
عرض کردم: یا بن رسول الله! فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ فرمودند: وقتی که اولاد عباس در حکومت با هم اختلاف پیدا نمایند وافرادی طمع ریاست را پیدا کنند که نباید بکنند (شایستگی اجتماعی نداشتن) وعرب کیان خود را از دست بدهد، سفیانی خروج می کند ویمانی قیام می نماید وحسنی (منظور جناب سید حسنی است از خراسان) حرکت می کند. در این هنگام، صاحب این امر (امر ولایت) از مدینه به سمت مکه معظمه حرکت می کند در حالی که تراث رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را همراه دارد. می گوید عرض کردم: تراث چیست؟ فرمودند: شمشیر، زره وعمامه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) وبرد آن حضرت وپرچم او وعصای آن سرور واسب سواری با آلات جنگی وهمه وسایل نبرد که جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) داشتند، امام عصر ارواحنا له الفداء همه این مواریث را همراه دارد.
ابی بصیر از حضرت صادق (علیه السلام) خبر می دهد که آن حضرت فرمودند:
علامة خروج المهدی کسوف الشمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشرة واربع عشرة منه(۱۴۵).
نشانه ظهور مهدی (علیه السلام) کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است ووقت کسوف سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.
زراره از امام صادق (علیه السلام) درباره حق بودن صیحه آسمانی می پرسد، آن حضرت می فرمایند:
ای والله حتی یسمعه کل قوم بلسانهم(۱۴۶).
آری، به خدا سوگند حق است وتمام مردم به زبان مخصوص خودشان این صدا را می شنوند.
هشام بن سالم از امام صادق (علیه السلام) حدیث می کند که فرمودند:
ما یکون هذا الامر حتی لایبقی صنف من الناس الا وقد ولوا علی الناس حتی لایقول قائل انا لو ولینا لعدلنا ثم یقوم القائم با لحق والعدل(۱۴۷).
امر قیام مهدی ما محقق نخواهد شد مگر اینکه تمام اصناف مردم به حکومت برسند تا نتوانند بگویند اگر حکومت به دست ما داده می شد عدالت وحق را اجرا می کردیم. بعد از رسیدن همه طبقات به حکومت آنگاه مهدی ما ظاهر می شود وحق وعدالت را اجرا می کند.
موضوع امتحان وآزمایش شدن همه طبقات یکی از مقدمات ونشانه های قیام جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء است. لذا امام صادق (علیه السلام) در این روایت به منصور می فرماید:
قال ابوعبد الله (علیه السلام) یا منصور ان هذا الامر لایأتیکم الا بعد (ا) یأس لا والله لا یأتیکم حتی تمیزوا لا والله لایأتیکم حتی تمحصوا ولا والله لایأتیکم حتی یشقی من شقی ویسعد من سعد(۱۴۸).
امر ولایت وحکومت ما آل محمد محقق نخواهد شد مگر بعد از اینکه آزمایشهایی به عمل آید:
۱. به خدا سوگند، مهدی ما قیام نمی کند مگر بعد از مأیوس شدن همه از وجود مقدسش (آری، می گویند اگر بود، می آمد؛ پس چرا اینقدر طول کشیده است؟).
۲. نه به خدا سوگند نمی آید مگر اینکه افراد از یکدیگر امتیاز پیدا کنند (خوبان از بدان مشخص شوند).
۳. نه به خدا سوگند، قائم ما ظاهر نمی شود تا اینکه همه شناخته بشنوند (از نظر دینی وولایت).
۴. نه به خدا سوگند، آنگاه موعود اسلام ظهور می کند که افرادی که باید سعادتمند بشوند، به اختیار خودشان راه سعادت را برگزینند وآنهایی که دارای خبث باطن وسوء سریره هستند به اختیار خودشان راه شقاوت را در پیش گیرند.
آری، همه مردم باید قبل از حکومت جهانی سرور عالم حضرت مهدی ارواحنا له الفداء امتحان بشوند. سعادتمند آن افرادی هستند که در این آزمایش با معدلی خوب قبول می شوند.
از حضرت صادق (علیه السلام) حدیث کرده اند که آن امام عزیز فرمودند:
ان لله مائدة بقرقیسا یطلع مطلع من السماء فینادی یا طیر السماء ویا سباع الارض هلموا الی الشبع من لحوم الجباین(۱۴۹).
از سوی خداوند متعال سفره ای گسترده می شود، گوینده ای از آسمان فریاد می زند: ای پرندگان آسمان وای درندگان روی زمین! بیایید وشکم را از گوشت ستمگران وجباران عالم سیر کنید.
خواننده عزیز!
این بیان کنایه است از اینکه دیگر عمر ستمگران خاتمه یافته وامنیت ورفاه در زندگی برای همه موجودات آماده است.
امام صادق (علیه السلام) درباره آینده عرب چنین اعلام خطر فرموده اند:
ویل لطغاة العرب من شر قد اقترب قلت کم مع القائم من العرب قال شیء یسیر وعن غیبة النعمانی انه لا یخرج مع القائم من العرب احد(۱۵۰).
وای بر سرکشان عرب از شری که نزدیک شده است. راوی می گوید عرض کردم: از اصحاب حضرت قائم چند نفر عرب هستند؟ فرمودند: ناچیز (بسیار کم). اما غیبت نعمانی می گوید از عرب در خدمت حضرت قائم کسی نیست.
(منظور اصحاب خاص هستند).
بنابر نقل الزام الناصب، امام صادق (علیه السلام) در باب علائم قبل از ظهور امام عصر روحی له الفداء چنین فرمودند:
لا یخرج القائم (عجل الله تعالی فرجه) من مکة حتی یکون مثل الحلقة قلت وکم الحلقة قال عشرة آلاف جبرئیل عن یمینه ومیکائیل عن یساره ثم یهز الرایة المغلبة ویسیربها فلا یبقی احد فی المشرق ولا فی المغرب الا بلغها وهی رایة رسول الله (صلی الله علیه وآله) نزل بها جبرئیل یوم بدر ثم لفها ودفعها الی علی (علیه السلام) حتی اذا کان یوم البصرة فنشرها امیرالمؤمنین (علیه السلام) ففتح الله علیه ثم لفها فهی عندنا لاینشرها احد حتی یقوم القائم فاذا هو قام فنشرها لم یبق بین المشرق والمغرب الا بلغها ویسیر الرعب قدامها شهراً وعن یمینها شهراً وعن یسارها شهراً ثم قال یا محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) انه یخرج موتوراً غضبان اسفاً لغضب الله علی هذا الخلق علیه قمیص رسول الله الذی کان علیه یوم احد وعمامة السحاب ودرع رسول الله السابغة وسیف رسول الله ذوالفقار یجرد السیف علی عاتقه ثمانیة اشهر هرجاً فیبدا ببنی شیبة فیقطع ایدیهم ویعلقها فی الکعبة وینادی منادیه هؤلاء سراق الله ثم یتناول المفقودین عن فرشهم وهو قول الله عزّ وجلّ اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً(۱۵۱).
مهدی ما (عجل الله تعالی فرجه) از مکه خارج نمی شود تا اینکه دارای حلقه باشد. راوی می گوید عرض کردم: میزان حلقه چیست؟ فرمودند: یک سپاه ده هزار نفری در حالی که جبرئیل (علیه السلام) در طرف راست ومیکائیل در طرف چپ آن حضرت در حرکت اند وپرچم رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) را به اهتزاز در می آورند وتمام مردم مشرق ومغرب از خبر قیام وبه اهتزاز در آمدن آن آگاه می شوند واین پرچم مخصوص رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) است که در روز بدر جبرئیل آن را از آسمان آورد. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آن پرچم را پیچید وبه علی (علیه السلام) داد تا اینکه جنگ بصره پیش آمد وحضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرچم را به اهتزاز درآورد وخداوند آن پیروزی درخشان را نصیبش فرمود وبعد از فتح بصره حضرت امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن پرچم را پیچیدند والان در نزد ماست. وهیچ کس آن پرچم را نمی گشاید وبه دست نمی گیرد مگر اینکه قائم ما قیام کند وآن را به اهتزاز درآورد واین پرچم وخبر برافراشته شدنش به شرق وغرب عالم می رسد وجهان را در سیطره خود قرار می دهد واز آن طرف در پیشاپیش آن به اندازه یک ماه مسافت ونیز از طرف راست وچپ آن موجی از خوف وترس راه می افتد (البته دلهای مردم را پر می کند) وقلبها را مسخر می نماید. او ناراحت وغضبناک ظاهر می شود وبرای این مردم که گرفتار غضب خداوند شده اند متأسف است، در حالی که پیراهن رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در جنگ احد ونیز عمامه مخصوص وزره آن حضرت را پوشیده وشمشیر جدش (ذوالفقار) را به دست گرفته است واین شمشیر را از غلاف بیرون می کشد وهشت ماه آن را به زمین نمی گذارد.
ابتدا بنی شیبه را از بین می برد ودستهای آنها را قطع می کند وبه دیوار کعبه می آویزد واز طرف حضرت بقیة الله روحی له الفداء منادی ندا می کند که اینها دزدان دین خدا وحرم خدا هستند. سپس سیصد وسیزده تن یاران مخصوص شرفیاب می شوند که خداوند درباره شان فرموده است: همه شما را خداوند خواهد آورد(۱۵۲).
امام صادق (علیه السلام) درباره جهانگیری حضرت ولی عصر ویاران عزیزش برنامه جالبی در این حدیث فرموده اند که شرح آن را به نظر خوانندگان عزیز می رسانیم تا مشکل بی اساس به نظر بعضیها در ارتباط با اینکه چگونه حکومت واحد جهانی به وجود می آید، حل بشود. امام صادق (علیه السلام) در این حدیث می فرماید:
اذا قام القائم (عجل الله تعالی فرجه) بعث فی اقالیم الارض فی کل اقلیم رجلاً یقول عهدک فی کفک فاذا ورد علیک ما لاتفهمه ولاتعرف القضاء فیه فانظر الی کفک واعمل بما فیها قال ویبعث جنداً الی القسطنطنیة فاذا بلغوا الی الخلیج کتبوا علی اقدامهم شیئاً ومشوا علی الماء فاذا نظر الیهم الروم یمشون علی الماء قالوا هؤلاء اصحابه یمشون علی الماء فکیف هو فعند ذلک یفتحون لهم ابواب المدینة فید خلونها فیحکمون فیها ما یریدون(۱۵۳).
وقتی قائم ما (عجل الله تعالی فرجه) قیام کند وجهان را مسخر اراده وحکومت خود قرار دهد، در هر قسمتی وقاره ای از دنیا کسی را به عنوان نمایندگی از طرف خودش معین می فرماید وفرمان کارش را به این مضمون صادر می کند: برنامه قضایی تو در کف دست تو است. پس، هرگاه مشکلی پیش آید که حکم خداوند را در آن امر نمی دانی به کف دستت نظر کن وآنچه را در کف دستت دیدی همان تکلیف تو است وبه آن عمل کن. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: آنگاه حضرت قائم لشکری به قسطنطنیه می فرستد ووقتی که به دریا رسیدند عبارتی به کف پاهای خود می نویسند وروی آب راه می روند. مردم می گویند: اینها که اصحاب حضرت قائم هستند وروی آب راه می روند پس خود آن حضرت چه خواهد کرد. در این موقع چون شکست خود را قطعی می بینند دروازه های شهر را به روی آنها می گشایند. پس، آنها فرمانروایی را به دست می گیرند وهر فرمانی بخواهند صادر می کنند (این است معنی ولایت تکوینی وتشریعی).
از امام صادق (علیه السلام) در رابطه به صیحه آسمانی حدیث می کنند که فرمودند:
انه قال العام الذی فیه الصیحة قبله الایة فی رجب قلت وما هی قال وجه یطلع فی القمر وید بارزة(۱۵۴).
پیش از آن سالی که ندای آسمانی بلند می شود در ماه مبارک رجب نشانه دیگری باید دیده شود. عرض کردم: آن چیست؟ فرمودند: صورتی در ماه پیدا می شود ودستی ظاهر می گردد که همه آن را می بینند.
امام صادق (علیه السلام) در مقام بیان مواریث انبیاء این طور فرموده اند:
الواح موسی عندنا وعصا موسی عندنا ونحن ورثة النبیین(۱۵۵).
الواحی که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) نازل فرموده نزد ماست (وظایف وتکالیف آسمانی از طرف خداوند) ونیز عصای حضرت موسی (علیه السلام) که به وسیله دشمنان خداوند را به خاک مذلت می انداخت در نزد ما آل محمد است. بنابراین، ما خاندان رسالت وارث همه پیامبران هستیم.
خواننده عزیز!
اکنون آن الواح وعصای حضرت موسی (علیه السلام) به دست وجود مقدسش حضرت بقیة الله روحی له الفداء است - اللهم عجل فرجه -.
امام صادق (علیه السلام) درباره ساعت اول تشرف حضرت بقیة الله روحی له الفداء به مسجد الحرام می فرماید:
والله لکأنی انظر الیه دخل مکة وعلیه بردة رسول الله وعلی رأسه عمامة صفراء وفی رجلیه نعل رسول الله المخصوفة وفی یده هراوته یسوق بین یدیه اعنزاً عجافاً حتی یصل بها نحو البیت لیس ثم احد یعرفه. ویصبح الناس فی مکة فیقولون من هذا الرجل الذی بجانب الکعبة وما هذا الخلق الذی معه هذه الایة التی رأیناها الیلة ولم نر مثلها؟ فیقول بعضهم لبعض هذا صاحب العنیزات(۱۵۶).
به خدا سوگند، گویی با این چشم او را می بینم که داخل مکه شده است، در حالی که برد رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) را به تن کرده وعمامه زرد بر سر دارد ونعلین مخصوص رسول الله (صلی الله علیه وآله) را به پا کرده ونیزه آن حضرت را در دست دارد. در جلوی او تعدادی بزهای لاغر در حرکت اند وآنها را به سوی کعبه سوق می دهد در حالی که کسی آن حضرت را نمی شناسد.
مردم مکه صبحگاهان که برمی خیزند به یکدیگر می گویند: این مردی که در اطراف کعبه است، کیست؟ این افرادی که اطراف او را گرفته اند چه کسانی هستند؟ نشانه هایی ملاحظه کردیم که نظیرش را ندیده بودیم. اینها چیست واز کجاست؟ بعضی مردم به بعضی دیگر می گویند: این آقا صاحب بزهاست که دیروز وارد مکه معظمه شد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
بخ بخ للطالقان(۱۵۷).
آفرین بر طالقان.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
اذا قام القائم (عجل الله تعالی فرجه) نزلت سیوف القتال علی کل سیف اسم الرجل واسم ابیه(۱۵۸).
زمانی که قائم ما (عجل الله تعالی فرجه) قیام می کند شمشیرهایی از آسمان فرود می آیند که خصوصیاتشان این است که نام جنگجو ونام پدرش با قلم قدرت روی لبه آنها نوشته شده است.
امام صادق (علیه السلام) در کیفیت آمدن سیصد وسیزده تن یاران مخصوص حضرت مهدی روحی لتراب مقدمة الفداء چنین می فرمایند:
سیأنی الله بثلاثمأة وثلاثة عشر رجلاً فی مسجدکم هذا یعلم اهل مکة انهم لم یولدوا من آبائهم ولا اجدادهم علیهم سیوف مکتوب علی کل سیف اسم الرجل واسم ابیه ونسبه(۱۵۹).
خداوند سیصد وسیزده تن یاران مخصوص حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) را در همین مسجد شما (مسجدالحرام) جمع می کند ومردم مکه با دیدنشان می دانند که ایشان از اهل مکه واز آباء واجداد آنها نیستند. شمشیرهایی به دست دارند که روی لبه آنها اسامی صاحبانشان ونام پدرشان ونسب آنها نوشته شده است.
در این فرمان کوتاه امام صادق (علیه السلام) شیعیان را برای شرکت در قیام جهانی حضرت ولی عصر (علیه السلام) مکلف فرموده اند که در خود آمادگی رزمی ایجاد کنند اگر چه تهیه یک تیر باشد ومی فرمایند: وقتی که خداوند این آمادگی را در شما ببیند امیدوارم به شما مهلتی مرحمت کند وظهور آن سرور را درک نمایید:
لیعد احدکم لخروج القائم (علیه السلام) ولو سهماً فان علم الله ذلک من نیته رجوت لان ینسأ فی عمره حتی یدرکه ویکون من اعوانه وانصاره(۱۶۰).
درباره قدرت سپاهیان حضرت بقیة الله روحی له الفداء امام ششم (علیه السلام) می فرماید:
یخرج بجیش لو استقبل به الجبال لهدمها واتخذ فیها طریقاً(۱۶۱).
لشکریان آن حضرت اگر با کوه روبرو شوند کوهها را درهم می کوبند ودل آنها را شکافته، مسیر خود قرار می دهند.
آری، با نیروی مادی ومعنوی، ایجاد تونلها می کنند وبدون گذشت زمان وصرف وقت زیاد به هدفهای خود می رسند.
امام صادق (علیه السلام) درباره آثار شکوهمند قیام حضرت بقیة الله روحی له الفداء چنین می فرمایند:
یعز الله به الاسلام بعد ذله ویحییه بعد موته ویضع الجزیة ویدعو الی الله بالسیف فمن ابی قتل ومن نازعه خذل یظهر من الدین ما هو علیه الدین فی نفسه ما لو کان رسول الله (صلی الله علیه وآله) یحکم به یرفع المذاهب من الارض فلا یبقی الا الدین الخالص(۱۶۲).
۱. عزت واقعی اسلام را بعد از ذلتش به آن برمی گرداند.
۲. احکام وقوانین مرده اسلام را (از نظر ظاهر) حیات می بخشد.
۳. جزیه از کفار برداشته می شود.
۴. با شمشیر قیام می کند ومردم را به سوی خداوند می خواند وهرکس اجابت نکرد کشته می شود وهرکس با آن حضرت نبرد کند منکوب می شود.
۵. در قیام جهانی حضرت صاحب الامر (علیه السلام) قیافه واقعی اسلام که بعد از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در زیر پرده ها پنهان مانده است، بطوریکه در زمان حیات آن حضرت بود، آشکار می گردد.
۶. تمام مذاهب از سرتاسر جهان برچیده می شود.
۷. تنها دین جهانی همه مردم دین مقدس اسلام، آن هم بر اساس رهبری اهل بیت عصمت وطهارت سلام الله علیهم اجمعین، خواهد بود.
امام صادق (علیه السلام) در مورد چگونگی برخورد امام عصر روحی له الفداء با مردم - اعم از عرب وعجم و... - چنین می فرماید:
اذا خرج القائم لم یکن بینه وبین العرب والفرس الا السیف لا یأخذها الا بالسیف ولا یعطیها الا السیف(۱۶۳).
قیام قائم ما بر اساس قدرت است وچون بنابر اصلاح جهان است دیگر مدارا کردن در این دولت وجود ندارد: با عرب وفارس وغیره با شمشیر برخورد می کند، با شمشیر می گیرد وآنچه بخواهد عطا کند نیز با شمشیر است (کنایه از اینکه تمام برنامه وبرخوردها بر پایه قدرت است).
حضرت امام ششم (علیه السلام) در این روایت تفاوت میان برخورد مردم زمان جاهلیت با رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) وبرخورد مردم زمان ظهور را با حضرت بقیة الله روحی له الفداء بیان فرموده اند وشایسته است خوانندگان عزیز خوب دقت کنند تا ویژگیهای حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) را بیشتر درک کنند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
ان قائمنا اذا قام استقبل من جهلة الناس اشد مما استقبله رسول الله (صلی الله علیه وآله) من الجاهلیة فقیل له کیف ذلک فقال ان رسول الله اتی الناس وهم یعبدون الحجارة والصخور والعیدان والخشب المنحوتة وان قائمنا اذا قام اتی الناس وکلهم یتأولون علیه کتاب الله ویحتج علیه به ویقاتله علیه اما والله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر والقر(۱۶۴).
هنگامی که قائم ما قیام کند آنچه از مردم نادان می بیند به مراتب بیش از آن چیزی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) از مردم دوران جاهلیت دیدند. گفته شد: چگونه است آن؟ پس فرمودند: وقتی که جدم خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) به رسالت مبعوث شد مردم انواع بتهای سنگی وچوبی را پرسش می کردند (اینها کمتر نیاز به دلیل بر اثبات بطلان بت پرستی داشتند)؛ اما حضرت صاحب الامر آنگاه که قیام می کند همه مردم با تمسک به قرآن وتأویل کتاب خداوند (به نفع خودشان) با آن حضرت به مقابله می پردازند. قسم به خداوند که عدالت مهدی ما در تمام خانه های آنها وارد می شود چنانچه سرما وگرما داخل می شود (قدرت نفوذ معنوی ولایت را بیان می کند).
امام صادق (علیه السلام) درباره آزمایشی که روزهای اول ظهور برای یاران مخصوص امام عصر (علیه السلام) (سیصد وسیزده تن) پیش می آید چنین فرموده اند:
کانی انظر الی القائم (علیه السلام) علی منبر الکوفة وحوله اصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً عدة اهل بدر وهم اصحاب الالویة وهم حکام الله فی ارضه علی خلقه حتی یستخرج من قبائه کتاباً مختوماً بخاتم من ذهب عهد معهود من رسول الله (صلی الله علیه وآله) فیجفلون عنه اجفال الغنم البکم فلا یبقی منهم الا الوزیر واحد عشر نقیباً کما بقوامع موسی بن عمران فیجولون فی الارض ولایجدون عنه مذهباً فیرجعون الیه والله انی لاعرف الکلام الذی یقوله لهم فیکفرون به(۱۶۵).
گویی می بینم قائم ما (علیه السلام) در کوفه بالای منبر نشسته واصحاب مخصوص که سیصد وسیزده تن هستند، به عدد اصحاب بدر، در خدمت حضور دارند. ناگهان امام زمان (علیه السلام) نامه ای با مهر طلایی از جیب قبای خود بیرون می آورد که البته عهدنامه ای است از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برای آن حضرت. چون مفاد عهدنامه را برای آنها می خوانند مانند گله گوسفند گرگ زده همه، بجز وزیر ویازده تن از نقبا به عدد نقبای بنی اسرائیل، بقیه همه آن سرور را رها کرده، در سرتاسر کره زمین سیر می کنند وچون مرجع وپناهی غیر از او نمی بینند دوباره برمی گردند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: ای مفضل! به خدا سوگند، من می دانم که حضرت قائم (علیه السلام) چه می فرماید که سبب فرار کردن آنها می شود.
مفضل بن عمر از حضرت صادق (علیه السلام) درباره پیراهن یوسف (علیه السلام) اینچنین می فرماید:
سمعته یقول أتدری ما کان قمیص یوسف (علیه السلام)؟ قلت: لا. قال ان ابراهیم (علیه السلام) لما اوقدت له النار اتاه جبرئیل بثوب من ثیاب الجنة فالبسه ایاه فلم یضره معها حر ولابرد فلما حضر ابراهیم الموت جعله فی تمیمة وعلقه علی اسحق وعلقه اسحق علی یعقوب فلما ولد یوسف (علیه السلام) علقه علیه وکان فی عضده حتی کان من امره ما کان فلما اخرجه یوسف (علیه السلام) بمصر من التمیمة وجد یعقوب (علیه السلام) ریحه وهو قوله تعالی حکایة عنه انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون فهو ذلک القمیص الذی انزل من الجنة قلت جعلت فداک فالی من صار هذا القمیص؟ قال الی اهله وهو مع قائمنا اذا خرج ثم قال کل نبی ورث علما او غیره فقد انتهی الی محمد (صلی الله علیه وآله)(۱۶۶).
از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرماید: می دانی پیراهن یوسف (علیه السلام) چه بود؟ عرض کردم: نه. فرمودند: چون برای سوزاندن ابراهیم (علیه السلام) آتش افروختند وخواستند آن حضرت را در آتش بیندازند، جبرئیل (علیه السلام) برای او پیراهنی آورد وبه تن او کرد که جلوی حرارت آتش وهمچنین سردی هوا را می گرفت؛ لذا آتش حضرت ابراهیم (علیه السلام) را نسوزانید. چون زمان وفاتش رسید آن را در یک جلد قرار داد وبه بازو (یا گردن) اسحاق آویزان کرد وجناب اسحاق آن را به یعقوب داد ویعقوب این بازوبند را یا در هنگام ولادت یوسف (علیه السلام) ویا وقت رفتن همراه برادرانش به صحرا به بازوی او بست. یوسف (علیه السلام) بعد از آن سرگذشت بزرگ آن را از جلدش در مصر بیرون آورد. آنوقت یعقوب پیامبر در کنعان به فرزندانش گفت بوی یوسف را می شنوم اگر مرا متهم قرار ندهید (خرافات پیری یا غیر آن). واین است معنی آیه اگر مرا تخطئه نکنید من بوی یوسف را می شنوم(۱۶۷) واین همان پیراهن است که جبرئیل از بهشت آورد. مفضل می گوید عرض کردم: آن پیراهن کجاست؟ فرمودند: در نزد اهلش وآن با مهدی ما است، وقتی که قیام کند. وبدان هر پیامبری که علم یا چیز دیگری داشته است همه آنها به جدم حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) داده شده است.
امام صادق (علیه السلام) درباره چگونگی قدرت حکومت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء توضیح می فرمایند که باید کوردلان توجه کنند تا بدانند چگونه حکومت واحد جهانی را بر اساس عدل وداد اجتماعی تشکیل می دهد وهمه حکومتها ورژیمهای خون آشام را از بین می برد وپرچم مقدس قرآن ومکتب اهل بیت را در سرتاسر جهان به اهتزاز در می آورد. واینک روایت وترجمه اش:
انه اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع الله تبارک وتعالی کل منخفض من الارض وخفض له کل مرتفع منها حتی یکون الدنیا عنده بمنزلة راحته فایکم لو کانت فی راحته شعرة لم یبصرها(۱۶۸).
هرگاه قائم ما قیام کند خداوند بزرگ تمام پستیها وبلندیهای زمین را برای او یکسان می کند تا همه چیز را ببیند ودنیا برای او درست مانند کف دستی می شود. آیا اگر یکی از شما مویی در کف دستش باشد می شود که آن را نبیند؟
این است معنای قدرت بی نهایت واین است جلوه گاه حکومت واحد جهانی آن سرور بر اساس عدالت.
امام صادق (علیه السلام) درباره برخورد بعضی از علما وپیروان آنها با امام عصر روحی له الفداء چنین می فرماید:
اعدؤاه مقلدة الفقهاء اهل الاجتهاد لما یرونه یحکم بخلاف ما ذهب الیه ائمتهم ولولا ان السیف بیده لافتی الفقهاء بقلته ولکن الله یظهره بالسیف والکرم فیطیعونه ویخافون فیتقبلون حکمه من غیر ایمان بل یضمرون خلافه اذا خرج فلیس له عدومبین الا الفقهاء خاصة هو والسیف اخوان(۱۶۹).
دشمنان روزهای اول قیام حضرت مهدی (علیه السلام) مقلدان وپیروان فقها هستند؛ چون می بینند احکامی که از طرف آن حضرت صادر می شود برخلاف فتوای پیشوایان آنهاست. نه تنها مقلدان فقها دشمن امام عصر هستند بلکه خود فقها هم اگر آن حضرت قیام به شمشیر نکرده بودند وقدرت در دستشان نبود هر آینه فتوای کشتن آن سرور را صادر می کردند، اما چون آن حضرت با شمشیر برنده ودست بخشنده ظهور می کند، از روی ترس وبه طمع مقام اظهار ایمان وپیروی از او می کنند وخلاف آن را در دل پنهان می دارند. هنگامی که خروج کند دشمن آشکاری بجز فقها ندارد. امام وشمشیر برادر هستند (کنایه از اینکه در همه جا وبا همه کس از موضع قدرت سخن می گوید).
امام ششم (علیه السلام) در هنگام ظهور حضرت بقیة الله روحی له الفداء به مردم هشدار می دهند:
یخرج علی فترة من الدین ومن ابی قتل ومن نازعه خذل یظهر من الدین ما هو الدین علیه فی نفسه ما لو کان رسول الله یحکم به. اعداؤه الفقهاء المقلدون یدخلون تحت حکمه خوفاً من سیفه وسطوته ورغبة فیما لدیه یبایعه العارفون بالله تعالی من اهل الحقائق عن شهود وکشف بتعریف الهی(۱۷۰).
مهدی ما در زمان فترت دین قیام می کند (زمان فترت دین به از اول غیبت صغری تا ساعت آخر غیبت کبرای آن حضرت گفته می شود؛ یعنی در این مدت دست مردم به رهبر واقعی آسمانی نمی رسیده است). هر کس دعوت وامر آن حضرت را نپذیرد حتماً کشته می شود وکسی که سر ستیز ومبارزه داشته باشد مخذول ومنکوب خواهد شد. او چهره واقعی دین را ظاهر می کند که اگر رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بود همان سیما را به عنوان دین به مردم نشان می داد. دشمنان او در آن زمان فقهایی هستند که مقلدانی دارند که از ترس شمشیر وبرای رسیدن به مقام وجاه به آن حضرت اظهار ایمان می کنند. مردان حق وتربیت شدگان آغوش مقدس توحید که تا اندازه ای پرده از جلوی چشمشان بالا رفته است با حضرت بقیة الله روحی له الفداء بیعت می کنند.
خواننده عزیز!
ممکن است این تظاهر به ایمان به حضرت مهدی روحی له الفداء مربوط به روزهای اول باشد، چون امام دوازدهم باطن افراد را می بیند وبر حسب واقع با مردم برخورد می کند.
امام صادق (علیه السلام) درباره برنامه های ابتدایی قیام حضرت قائم روحی له الفداء می فرماید:
انه اول قائم منا اهل البیت یحدثکم بحدیث لا تحتملونه فتخرجون علیه برمیلة الدسکر فتقاتلونه فیقتلکم وهی آخر خارجة تکون(۱۷۱).
امام مهدی (علیه السلام) اولین قائم ما خاندان رسالت است که قیام می کند وبه شما سخنی می گوید که تاب تحمل شنیدن آن را را ندارید. از این جهت، در مقابل او در تپه های دسکره خروج می کنید وبا او می جنگید واو شما را طعمه شمشیر خود می سازد. واین آخرین جمعیتی است که در مقابل حضرت می جنگد.
دسکره در لغت به معنای قریه بزرگ ودهکده آمده، شاید این حدیث اسم مکانی در عراق باشد).

امام ششم (علیه السلام) در تأویل آیههو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهرة علی الدین کله ولو کره المشرکون(۱۷۲) (خدا آن کسی است که پیامبرش را با دین حق فرستاد تا اینکه بر همه ادیان ومذاهب غلبه پیدا می کند ولو اینکه مشرکان وکافران ناراحت باشند) می فرماید:
والله ما نزل تأویلها بعد ولا ینزل تأویلها حتی یخرج القائم (علیه السلام) فاذا خرج القائم (علیه السلام) لم یبق کافر بالله العظیم ولا مشرک بالامام الا کره خروجه حتی ان لو کان کافراً ومشرکاً فی بطن صخرة لقالت یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی واقتله(۱۷۳).
به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نیامده است تا اینکه قائم ما ظهور کند. وقتی که قائم (علیه السلام) ظهور کرد هیچ کافری به خداوند بزرگ وهیچ مشرکی نسب به امام نمی ماند مگر اینکه خروج حضرت مهدی (علیه السلام) را دوست ندارند؛ اما آنچنان عرصه بر دشمنان خداوند تنگ می شود که اگر کافری یا مشرکی در شکاف کوهی پنهان شده باشد آن کوه فریاد می زند: ای سپاهیان حضرت مهدی! بیایید یک دشمن اینجاست؛ او را بیرون کنید وبکشید.
آری حکومت امام عصر روحی له الفداء حکومت خداوند است ودرباره این حکومت فرموده اند:ولا یمکن الفرار من حکومتک (هیچ کس نمی تواند از حکومت خداوند بگریزد).
ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که آن حضرت فرمودند:
اول من یبایع القائم (علیه السلام) جبرائیل (علیه السلام) فینزل فی صورة طیر ابیض فیبایعه ثم یضع رجلا علی البیت الحرام ورجلاً علی المسجد الاقصی وینادی بصوت طلق ذلق تسمعه الخلائق اتی امرالله فلا تستعجلوه(۱۷۴).
اول کسی که با قائم ما بیعت می کند جبرئیل (علیه السلام) است که به صورت پرنده سفیدی از آسمان به زیر می آید وبا حضرت بقیة الله روحی له الفداء بیعت می کند. سپس یک پای خود را بر روی بام کعبه می گذارد وپای دیگر را بر روی بام بیت المقدس. آنگاه فریاد می زند که همه مردم صدایش را می شنوند ومی گوید: امر خدا آمد، در آن شتاب نکنید.
امام ششم (علیه السلام) در ارتباط با روزهای اول ظهور، از امام عصر (علیه السلام) بیانی نقل فرمودند که خلاصه وجان این خطبه به فرمایش علامه مجلسی چنین است: من مجموعه ای از کمالات انبیاء وائمه معصومین هستم وآنچه سبب شد که مردم از آنها متابعت کنند همه در وجود من جمع شده است. به گفته شاعر آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری. اکنون به متن وترجمه فرمایش امام صادق (علیه السلام) توجه فرمایید:
وسیدنا القائم مسنداً ظهره الی الکعبة ویقول یا معشر الخلائق الا ومن اراد ان ینظر الی آدم وشیث فها اناذا آدم وشیث الا ومن اراد ینظر الی نوح وولده سام فها اناذا نوح وسام الا ومن اراد ان ینظر الی ابراهیم واسمعیل فها اناذا ابراهیم واسمعیل الا ومن اراد ان ینظر الی عیسی وشمعون فها اناذا عیسی وشمعون الا ومن اراد ان ینظر الی محمد وامیرالمؤمنین صلوات الله علیهما فها اناذا محمد وامیرالمؤمنین الا ومن اراد ان ینظر الی الحسن والحسین فها اناذا الحسن والحسین الا ومن اراد ان ینظر الی الائمة من ولد الحسین فها اناذا الائمة(۱۷۵).
آقای ما قائم پشت به خانه کعبه می زند ومردم را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید: هر کسی بخواهد آدم وشیث را ببیند بیاید مرا ببیند. ای مردم! هر کس بخواهد نوح وپسر او سام را ببیند من نوح وسام هستم. آگاه باشید هر کس بخواهد ابراهیم واسماعیل را ببیند بیاید مرا ببیند. ای جهانیان! آن کسی که مایل باشد عیسی وشمعون را زیارت کند بداند که من عیسی وشمعون هستم. ای مردم دنیا! اگر کسی بخواهد محمد وامیرالمؤمنین صلوات الله علیهما را زیارت کند من محمد وامیرالمؤمنین هستم. ای مردم عالم! هر کسی بخواهد حسن وحسین را زیارت کند بیاید مرا ببیند، من حسن وحسینم. ای مردم! هر کسی که بخواهد ائمه معصومین از فرزندان امام حسین (علیه السلام) را ببیند من همان ائمه از فرزندان حسین هستم.
خواننده عزیز!
تمام صفات وکمالات که در پیامبران واوصیای آنها جمع شده وهمه اوامری که خداوند بزرگ درباره آنها صادر فرموده که وجوب اطاعت از آنها وترک نافرمانی این ذوات مقدسه زیربنای آن را تشکیل می دهد، همه اینها در وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء جمع است ومی توان گفت به عنوان مثال وجود عزیزش آیینه ای است که تمام فرستادگان خداوند در آن نمایان اند - اللهم عجل فرجه -.
عیسی بن اعین از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن سرور فرمودند:
السفیانی من المحتوم وخروجه فی رجب ومن اول خروجه الی آخرة خمسة عشر شهراً، ستة اشهر یقاتل فیها فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعة اشهر لا یرید علیها یوماً(۱۷۶).
خروج سفیانی از حتمیات است (باید واقع شود) وتمام مدت خروجش بیش از پانزده ماه نخواهد بود که شش ماه آن را می جنگد وچون بر پنج ایالت فرمانروایی پیدا کرد نه ماه بدون یک روز زیادتر حکومت می کند.
گفته شده است که پنج ایالت عبارتند از: دمشق، فلسطین، اردن، حمص وحلب.
عبد الله سنان از حضرت صادق (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:
النداء من المحتوم والسفیانی من المحتوم وقتل النفس الزکیة من المحتوم وکف تطلع من السماء من المحتوم وقال فزعة فی شهر رمضان توقظ النائم وتفزع الیقظان وتخرج الفتاة من خذرها(۱۷۷).
ندای آسمانی حتمی است، خروج سفیانی حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است، پیدا شدن دستی در آسمان حتمی است وترس وفزعی در ماه مبارک رمضان پیش می آید که افراد خوابیده را بیدار کند، آنهایی که بیدارند به فزع درآیند ودختران از پس پرده بیرون بیایند (البته از ترس).
امام صادق (علیه السلام) به معلی بن خنیس که از اصحاب آن حضرت است فرمودند:
ان امر السفیانی من الامر المحتوم وخروجه فی رجب(۱۷۸).
خروج سفیانی از اموری است که حتماً باید قبل از ظهور واقع گردد وخروج او در ماه رجب است.
امام ششم (علیه السلام) می فرمایند:
للقائم (علیه السلام) خمس علامات السفیانی والیمانی والصیحة من السماء وقتل النفس الزکیة والخسف بالبیداء(۱۷۹).
برای قائم ما پنج نشانه است:
۱. خروج سفیانی
۲. خروج یمانی
۳. صیحه آسمانی
۴. کشته شدن نفس زکیه
۵. فرورفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء
حمران بن اعین از امام ششم (علیه السلام) والصلوة حدیث کرده است که آن بزرگوار فرمودند:
من المحتوم الذی لابد ان یکون من قبل قیام القائم (علیه السلام) خروج السفیانی وخسف بالبیداء وقتل النفس الزکیة والمنادی من السماء(۱۸۰).
از علائمی که حتماً باید پیش از ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء در خارج محقق شود خروج سفیانی وفرورفتن در زمین بیداء وکشته شدن نفس زکیه وندای آسمانی است.
زرارة بن اعین می گوید: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمایند:
ینادی مناد من السماء ان فلاناً هو الامیر وینادی مناد ان علیاً وشیعته هم الفائزون قلت فمن یقاتل المهدی (علیه السلام) بعد هذا فقال (علیه السلام) ان الشیطان ینادی ان فلاناً وشیعته هم الفائزون یعنی رجلاً من بنی امیة قلت فمن یعرف الصادق من الکاذب قال (علیه السلام) یعرفه الذین کانوا یروون حدیثنا ویقولون انه یکون قبل ان یکون ویعلمون انهم هم المحقون الصادقون(۱۸۱).
منادی از آسمان فریاد می زد به اینکه فلان (حضرت مهدی روحی له الفداء) امیر بر مردم است ونیز منادی از آسمان می گوید که علی (علیه السلام) وشیعیانش رستگارند. گفتم: پس از این دو ندای آسمانی دیگر چه کسی با حضرت مهدی (علیه السلام) جنگ می کند؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بعد از این دو ندا شیطان فریاد می زند که فلانی وپیروانش رستگارانند. منظور از فلانی یعنی مردی از بنی امیه. عرض کردم: چگونه راستگو از دروغگو تمیز داده می شود؟ (بین این دو برنامه چگونه می توان حق را شناخت؟). فرمودند: آنهایی که احادیث ما خاندان رسالت را خوانده اند، می دانند ومی گویند از پیش به ما گفته شده که حق با صیحه اول وبرنامه اول است وصدای دیگر صدای شیطان است ونباید از آن پیروی کرد.
مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه از عبد الله بن عجلان نقل می کند که ایشان فرمودند:
ذکرنا خروج القائم (علیه السلام) عند ابی عبد الله فقلت له کیف لنا ان نعلم ذلک فقال یصبح احدکم وتحت رأسه صحیفة علیها مکتوب طاعة معروفة(۱۸۲).
در خدمت امام صادق (علیه السلام) شرفیاب بودیم، سخن از خروج حضرت قائم (علیه السلام) به میان آمد. عرض شد: ما چگونه از روز قیام آگاهی پیدا کنیم؟ فرمودند: سر از خواب بر می دارد کسی از شما در حالی که می بیند ورقه ای زیر سر او گذاشته اند وروی آن نوشته شده طاعة معروفة.
عبد الله بن سنان می گوید:
کنت عند ابی عبد الله (علیه السلام) فسمعت رجلاً من همدان یقول له ان هولاء العامة یعیرونا ویقولون لنا انکم تزعمون ان منادیاً ینادی من السماء باسم صاحب هذا الامر وکان (علیه السلام) متکأفغضب وجلس. ثم قال لاترووه عنی وارووه عن أبی ولا حرج علیکم فی ذلک اشهد انی قد سمعت ابی (علیه السلام) یقول والله ان ذلک فی کتاب الله عزّ وجلّ لبین حیث یقول ان نشاء ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین فلا یبقی فی الارض یومئذ احد الا خضع وذلت رقبته لها فیومن اهل الارض اذا سمعوا الصوت من السماء الا ان الحق فی علی بن ابی طالب (علیه السلام) وشیعته قال فاذا کان من لغد صعد ابلیس فی الهواء حتی یتواری عن الارض ثم ینادی الا ان الحق فی عثمان بن عفان وشیعته فانه قتل مظلوماً فاطلبوا بدمه قال (علیه السلام) فیثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت علی الحق وهو النداء الاول ویرتاب یومئذ الذین فی قلوبهم مرض، والمرض والله عداوتنا فعند ذلک یتبرؤون منا ویتناولونا فیقولون ان المنادی الاول سحر من سحر اهل (هذا) البیت(۱۸۳).
در خدمت حضرت صادق (علیه السلام) بودم، شنیدم مردی از اهل همدان به آن حضرت عرض کرد: دشمنان شما ما را سرزنش می کنند ومی گویند شما گمان می کنید که منادی از آسمان به نام صاحب این امر (ولایت) صدا می زند؟ امام (علیه السلام) همان گونه که تکیه داده بودند نشستند در حالی که آثار غضب از چهره مبارکشان نمایان بود. فرمودند: این مطلب را از من روایت نکنید بلکه از پدرم روایت کنید. به خدا قسم، شنیدم پدرم می فرمود این مطلب (صیحه آسمانی) در قرآن خداوند است آنجایی که می فرماید اگر ما بخواهیم، از آسمان آیت قهر نازل گردانیم که همه به جبر گردن زیر بار ایمان فرود آورند(۱۸۴).
در آن روز در سرتاسر کره زمین نمی ماند کسی مگر اینکه در مقابل این صیحه به زانو در می آید وگردنها کج می شوند. پس، وقتی که صیحه آسمانی بلند شد وحجت خداوند (حضرت مهدی روحی له الفداء) را معرفی کردند تمام ساکنان کره زمین ایمان می آورند. مضمون صدا این است که ای مردم دنیا! آگاه باشید که حق با علی بن ابی طالب (علیه السلام) وپیروان اوست. فردای آن روز شیطان در میان زمین وآسمان فریاد می زند که حق با عثمان بن عفان وپیروان اوست؛ او مظلوم کشته شده است؛ پس انتقام خون او را بگیرید. آنگاه خداوند دوستان ما را بر ندای اول ثابت قدم می دارد (به دوستی امیرالمؤمنین (علیه السلام) وفرزندانش)، اما آنهایی که دارای قلبهای بیمار هستند در وادی هلاکت سقوط خواهند کرد. وبه پروردگار سوگند که امراض قلبی آنها غیر از دشمنی ما اهل بیت چیز دیگری نخواهد بود ومی گویند صدای اول از سحر وجادوهای این خانواده بود (اهل بیت عصمت وطهارت سلام الله اجمعین).
سدیر از امام صادق (علیه السلام) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:
یا سدیر الزم بیتک وکن حلساً من احلاسه واسکن ماسکن اللیل والنهار فاذا بلغ ان السفیانی قد خرج فارحل الینا ولو علی رجلک قلت جعلت فداک هل قبل ذلک شیء قال نعم واشاربیده بثلاث اصابعه الی الشام وقال ثلاث رایات رایة حسنیة ورایة امویة ورایة قیسیه فبیناهم (علی ذلک) اذ قد خرج السفیانی فیحصدهم حصد الزرع ما رأیت مثله قط(۱۸۵).
ای سدیر! در خانه خودت قرار بگیر ومانند فرش منزل باش وساکت بمان تا وقتی که سفیانی خروج می کند. به مجرد رسیدن خبر خروج سفیانی فوراً به سوی ما (مهدی ما) حرکت کن اگر چه با پای پیاده باشد. عرض کردم: آیا پیش از این جریان نشانه ای هست که دلیل بر تحقق خروج سفیانی باشد؟ فرمودند: آری. وبا سه انگشت اشاره به شام فرمودند وتوضیح دادند که سه پرچم در اهتزاز می آید:
۱. پرچم حسنیه
۲. پرچم امویه
۳. پرچم قیسیه
در همین اثنا سفیانی خروج می کند وپیروان هر سه پرچم را مانند محصولات زراعی درو می کند وبه کشتاری دست می زند که مانند آن را هیچگاه ندیده ای.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
خروج الثلاثة الخراسانی والسفیانی والیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها رایة باهدی من رایة الیمانی یهدی الی الحق(۱۸۶).
خروج خراسانی وسفیانی ویمانی هر سه در یک سال ودر یک ماه ودر یک روز است؛ اما هیچ پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نیست. آری، مردم را دعوت به حق می کند.
ابان بن تغلب از حضرت صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
سیئاتی فی مسجدکم ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلاً یعنی مسجد مکة یعلم اهل مکة انه لم یلد (هم) آباؤهم ولا اجدادهم علیهم السیوف مکتوب علی کل سیف. کلمة تفتح الف کلمة فیبعث الله تبارک وتعالی ریحاً فتنادی بکل واد هذا المهدی یقضی بقضاء داود وسلیمان (علیهما السلام) لا یرید علیه البینة(۱۸۷).
زود باشد که در مسجد شما (مکه معظمه) سیصد وسیزده نفر اجتماع می کنند. مردم مکه می دانند که اینها در مکه متولد نشده اند. شمشیرهایی به دست دارند وروی لبه هر شمشیر جمله ای نوشته شده است که هزار کلمه از آن گرفته می شود (در این جمله از روایت سری از اسرار بزرگ ولایت نهفته است که در ظهور معلوم می شود). خداوند تبارک وتعالی بادی را مأمور می کند که در تمام دنیا فریاد بزند: ای مردم جهان! این است مهدی آل محمد (صلی الله علیه وآله) که داوری می کند مانند سلیمان وداود (علیهما السلام) واحتیاج به دلیل وبرهان ندارد (قضاوت آن حضرت بر اساس واقع است).

حضرت امام رضا (علیه السلام) ونشانه های ظهور

حسن بن محبوب از وجود مقدس حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (علیه السلام) حدیثی بیان کرده که ذیلاً به نظر خوانندگان عزیز می رسد:
انه قال لابد من فتنة صماء صیلم یسقط فیها کل بطانة وولیجة وذلک عند فقدان الشیعة الثالث من ولدی یبکی علیه اهل السماء واهل الارض وکم من مؤمن متأسف حران حزین عند فقد الماء المعین کانی بهم اسرما یکونون وقد نودوا نداء یسمعه من بعد کما یسمعه من قرب یکون رحمة للمؤمنین وعذاباً للکافرین فقلت وای نداء هو (قال (علیه السلام)) ینادون فی رجب ثلاثة اصوات من السماء صوتاً منها الا لعنة الله علی الظالمین والصوت الثانی ازفت الازفة یا معشر المؤمنین والصوت الثالث یرون بدناً بارزاً نحو عین الشمس هذا امیرالمؤمنین قد کر فی هلاک الظالمین (وفی روایة الحمیری) والصوت بدن یری فی قرن الشمس یقول ان الله بعث فلاناً فاسمعوا له واطیعوا وقالا جمیعاً فعند ذلک یأتی الناس الفرج وتود الناس لو کانوا احیاء ویشفی الله صدور قوم مؤمنین(۱۸۸).
امام (علیه السلام) فرمودند: ناچار باید فتنه ای سخت وبزرگ وبلایی وبنیان کن دامن مردم را بگیرد که تمام سدهای دوستی ورابطه های خویشاوندی واعتمادهای قومی ودوستی درهم کوبیده شود (پناهگاهی نباشد) واین سختیها وبلاها در وقتی است که شیعه سومین فرزندم را از دست بدهند (یعنی امام حسن عسکری وفات کند وحضرت مهدی (علیه السلام) غایب باشد). پنهان بودن او چندان سنگین است که ساکنان آسمانها ونیز اهل زمین بر او واز فراق او گریه می کنند وچه بسیار افراد با ایمان که در این زمان در آتش هجران می سوزند وبه آب گوارا (ماء معین) دست نمی یابند. گویی می بینم سرور وخوشحالی آنان را که در نتیجه شنیدن یک صدا به آنها دست می دهد. شنیدن این صدا برای آنهایی که نزدیک یا دورند یکسان است (همه می شنوند) وآن ندا رحمت است برای اهل ایمان وعذاب است برای کافران. عرض کردم: آن ندا چیست؟ فرمودند: سه صدا در ماه مبارک رجب شنیده می شود البته از آسمان:
اول. آگاه باشید که ستمگران از رحمت خداوند دور وملعون اند.
دوم.ازفت الازفة یا معشر المؤمنین(نزدیک شد نزدیک شونده ای گروه مؤمنان!).
سوم. بدنی را در خورشید می بینند. گوینده آسمانی فریاد می زند: این است امیرالمؤمنین که به دنیا برگشته است برای هلاک کردن ستمگران (این بدن، وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است).
روایت حمیری می گوید: صوت سوم از آسمان گوینده ای می گوید: ای مردم! خداوند فلان بن فلان (یعنی حجة بن الحسن العسکری) را مأمور فرموده است بر شما، واجب است او را اطاعت کنید. در این موقع برای همه مردم فرج می شود وآنهایی که از این دنیا رفته اند آرزو می کنند ای کاش زنده بودند. وخداوند دلهای مؤمنان را شفا می دهد.
امام رضا (علیه السلام) واجتماع شیعه در ظهور
والله لو ان قائمنا قام یجمع الله الیه شیعته من جمیع البلدان.
به خدا سوگند اگر مهدی ما قیام کند خداوند تمام شیعیانش را از سرتاسر جهان در اطراف او جمع می کند.
اباصلت می گوید: به حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) عرض کردم نشانه قائم چیست؟ فرمودند:
ما علامة قائمکم قال علامته ان یکون شیخ السن شاب المنظر حتی ان الناظر لیحسبه ابن اربعین سنة او مادونها وان علاماته ان لا یهرم بمرور اللیالی والایام حتی یأتیه اجله(۱۸۹).
یکی از علائم قائم ما این است که بزرگ سن وجوان منظر است بطوریکه بیننده خیال می کند او چهل سال یا کمتر دارد وتا فرا رسیدن مرگ اثر پیری در او ظاهر نخواهد شد.
این است معنی خلیفة الله وفرمانروای عالم هستی که تمام قوانین وسنن طبیعی این جهان محکوم اراده او هستند.
بزنطی از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در باب نشانه های ظهور حضرت بقیة الله روحی له الفداء نقل می کند که آن حضرت می فرمایند:
قبل هذا الامر السفیانی والیمانی والمروانی وشعیب بن صالح وکف یقول هذا وهذا(۱۹۰).
در مقدمه قیام فرزندم حضرت مهدی (علیه السلام) پنج علامت دیده می شود:
۱. خروج سفیانی
۲. قیام یمانی
۳. خروج مروانی
۴. شعیب بن صالح
۵. بیرون آمدن دستی از آسمان بطوریکه افراد آن را به یکدیگر نشان بدهند.

حضرت امام حسن وامام حسین (علیهما السلام) واصحاب ائمه ونشانه های ظهور

عمیره بنت نفیل از حضرت امام حسن یا از حضرت امام حسین (علیهما السلام) نقل کرده است که فرمودند:
قالت سمعت الحسن (الحسین) بن علی سلام الله علیهما یقول لا یکون الامر الذی تنظرون (امر ظهور) حتی یبرأ بعضکم من بعض ویتفل بعضکم فی وجوه بعض ویشهد بعضکم علی بعض بالکفر ویلعن بعضکم بعضاً فقلت له ما فی ذلک الزمان من خیر فقال الحسین (علیه السلام) الخیر کله فی ذلک الزمان یقوم قائمنا ویدفع ذلک کله(۱۹۱).
امری که (به آن) چشم دوختید (ظهور مهدی ما) محقق نخواهد شد مگر بعد از به وجود آمدن نشانه های زیر:
۱. بیزاری جستن مؤمن ومسلمان از برادر خویش.
۲. آب دهان به صورت یکدیگر می اندازند.
۳. بعضی شهادت بر کفر بعضی دیگر می دهند.
۴. بعضی از مسلمانان دیگری را لعن می کنند.
می گوید عرض کردم: پس خیری در این زمان نخواهد بود؟ فرمودند: این طور نیست، تمام خیرات وخوبیها در این زمان است؛ چون قائم ما قیام می کند وتمام صفات مذمومه ذکر شده را از بین می برد - اللهم عجل فرجه-.
فضل بن شاذان از عمار یاسر نقل می کند که فرمودند:
دعوة اهل بیت نبیکم فی آخر الزمان فالزموا الارض وکفوا حتی تروا قادتها فاذا خالف الترک الروم وکثرت الحروب فی الارض ینادی مناد علی سور دمشق ویل لازم من شر قد اقترب ویخرب حائط مسجدها(۱۹۲).
دعوت اهل بیت پیامبر شما در آخرالزمان است. ملازم خانه های خود باشید واز جای خود حرکت نکنید وصبر پیشه سازید تا اینکه رهبر قیام را ببیند. پس، هرگاه ترکها با رومیها درگیر شوند وجنگ وخونریزی در زمین بالا گیرد منادی بر دروازه دمشق فریاد خواهد زد که وای از شری که نزدیک شده است، ونیز دیوار مسجد دمشق فرو ریزد.
شیخ الطائفه (طوسی) در کتاب غیبتش از سیعد بن جبیر نقل فرموده است:
السنة التی یقوم فیها المهدی تمطر اربعاً وعشرین مطرة یری آثرها وبرکتها(۱۹۳).
در آن سالی که حضرت مهدی ارواحنا له الفداء قیام می کنند بیست وچهار ساعت باران می بارد وآثار وبرکات آن بارانها دیده می شود.
محمد بن بشر از جناب محمد حنیفه نقل می کند که فرمودند:
قلت له قد طال هذا الامر حتی متی؟ (قال) فحرک رأسه ثم قال انی یکون ذلک ولم یعض الزمان یکون ذلک ولم یجفوا الاخوان انی یکون ذلک ولم یظلم السلطان انی یکون ذلک ولم یقم الزندیق من قزوین فیهتک ستورها ویکفر صدورها ویغیر سورها ویذهب بهجتها من فرمنه ادرکه ومن حاربه قتله ومن اعتزله افتقر ومن تابعه کفر حتی یقوم باکیان باک یبکی علی دینه وباک یبکی علی دنیاه(۱۹۴).
به آن حضرت عرض کردم که قیام ودولت شما طول کشیده است. این امر کسی خواهد شد؟ پس، سر مبارک را تکان داده، فرمودند: هنوز اوضاع جهان دگرگون نشده وبرادر درباره برادر جفا نکرده است. کجاست آن قیام وحال آنکه سلطان درباره رعیت ظلم نکرده است. کجاست آن حکومت وحال آنکه زندیقی از قزوین حرکت نکرده است که پرده های عصمت را بدرد وقلبها را انباشته از کفر کند، دیوارهای آن را تغییر دهد وطراوت وبهجت آن را از بین ببرد؟ کسی که از او فرار کند او را می گیرد وهر کسی با او بجنگد او را می کشد وکسی که خانه نشینی اختیار کند فقر او را فرا می گیرد وآن کسی که از او متابعت نماید کافر می شود. سرانجام کار به جایی می رسد که با یک چشم بر دنیای خود گریه کند وبا چشم دیگر بر آخرت (کنایه است از کسی که بر دین ودیگری که بر دنیای خود خواهد گریست وممکن است اشاره به قیام رضان وجنایات او باشد).
محمد بن مسلم خبر می دهد که:
ینادی مناد من السماء باسم القائم فیسمع ما بین المشرق الی المغرب فلایبقی راقد الا قام ولا قائم الا قعد ولا قاعد الا قام علی رجلیه من ذلک الصوت وهو صوت جبرئیل (علیه السلام) الروح الامین(۱۹۵).
منادی، حضرت قائم آل محمد (ارواحنا له الفداء) را به اسم صدا می زند ومعرفی می کند وهمه مردم روی زمین از مشرق تا مغرب وآنچه بین ایندوست این صدا را می شنوند. آنهایی که خواب هستند بیدار می شوند ومی ایستند وآن دسته ای که ایستاده اند می نشینند؛ افرادی که نشسته اند از هیبت این صدا بر می خیزند ومی ایستند واین صدای جبرئیل روح الامین (علیه السلام) است.
سید بن طاوس اعلی الله مقامه در کتاب خود به یکی از نشانه های ظهور حضرت بقیة الله روحی له الفداء تحت عنوان ستاره دنباله دار اما پرفروغ چنین اشاره فرموده اند:
یطلع نجم من المشرق قبل خروج المهدی له ذنب یضیء لاهل الارض کإضاءة القمر لیلة البدر(۱۹۶).
قبل از خروج حضرت مهدی (علیه السلام) ستاره دنباله دار طالع می شود که تمام ساکنان کره زمین از نور استفاده می کنند، مانند ماه شب چهارده که جهان را غرق در نور می سازد. این ستاره قبل از ظهور چنین است(۱۹۷).
سید بن طاوس اعلی الله مقامه از ابن شهر آشوب در ارتباط با ایوان کسری روایتی نقل می کند که مشروح آن به خاطر اهمیت فوق العاده اش در اختیار خوانندگان عزیز قرار می گیرد. امید است برای همه ما در تحکیم عقائدمان مؤثر باشد. البته به گفته سید بن طاوس ابن شهر آشوب این مطلب را در باب امامت حضرت قائم روحی له الفداء نقل فرموده است (در جلد هشتم از مناقب). محمد بن علی نوشجانی خبر داده است که:
اخبر یزجرد بیوم القادسیه وانجلائها عن خمسین الف قتیل من الفرس فخرج یزدجرها رباً فی اهل بیته فوقف بباب الایوان فقال السلام علیک ایها الایوان ها انا ذا منصرف عنک وراجع الیک انا او رجل من ولدی لم یدن زمانه ولا آن اوانه قال سلیمان الدیلمی فسألت الصادق (علیه السلام) عن معنی قوله او رجل من ولدی قال ذلک قائمکم السادس من ولدی وقد ولده یزجرد ابن شهریار من قبل ام علی بن الحسین (علیه السلام) شهر بانو بنت یزجرد فهو ولده من الحسین (علیه السلام) وفی هذا الحدیث آیات منها ان الصادق (علیه السلام) اخبر ان القائم هو السادس من ولده کما جرت الحال علیه فلا بد ان یکون علم ذلک من جانب الله وعن آبائه الطاهرین والا کیف کان یعلم انه یکون له عقب متصل الی السادس من ولده ومنها تصدق النقل لما تجدد للسادس من ولده (علیه السلام) من اعتقاد انه القائم ولم یعتقد ذلک فی احد من آبائه قبله ومنها بقاء الایوان الی الان وقد هدم جمیع دور کسری وآثارها ومنها معرفة کسری بطریق النجوم او غیرها تحدید ذلک وتصدیق اهل بیت النبوة فی اعتقادهم ولله الحجة البالغة(۱۹۸).
یزدجرد پادشاه ایران در شکست با مسلمانان وکشته شدن پنجاه هزار سرباز ایرانی که منجر به گریختن یزدجرد وخانواده اش شد، می گوید: پس یزدجرد در حالی که خودش واهل بیتش فرار می کردند آمد در ایوان پادشاهی مدائن ایستاد وگفت: سلام بر تو ای ایوان پادشاهی من! اکنون من ناگزیرم که از تو جدا بشوم وبروم، اما طولی نمی کشد که به سوی تو باز می گردم: یا خود من یا یکی از فرزندان من. سلیمان دیلمی می گوید از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: معنی کلام یزدجرد (یا خود من یا یکی از فرزندان من) چیست؟ حضرت فرمودند: این مردی از فرزندان من است واو قائم شماست که ششمین فرزند من است که از طرف مادر فرزند یزدجرد است؛ (چون) حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) نوه یزدجرد بوده وشهربانو دختر یزدجرد همسر حضرت امام حسین (علیه السلام) است (بنابراین، حضرت بقیة الله روحی له الفداء از طرف مادر نوه یزدجرد می شود). مرحوم سید بن طاوس می فرماید: در این روایت آیاتی از قدرت خداوند است:
۱. اینکه حضرت امام صادق (علیه السلام) خبر داده که حضرت قائم فرزند ششم آن حضرت است لابد از طرف خداوند یا آباء گرامی اش به او گفته شده که حضرت قائم فرزند ششم شماست، والا از کجا می دانسته که از اعقاب او مردی به وجود می آید که نامش قائم است؟
۲. از آیات قدرت خداوند اینکه تمام کاخها وقصرها وخانه های کسری ویران شده است فقط ایوان مانده است تا الان، آن هم ایوانی با آن ارتفاع که میان زمین وآسمان مانده است.
۳. خبر داشتن کسری از طریق علم نجوم یا غیره از اینکه در آینده فرزندی از او به وجود می آید وبرمی گردد به سمت ایوان مدائن (اتفاقاً مرکز سلطنت حضرت مهدی روحی له الفداء در عراق - مسجد سهله - خواهد بود).
۴. دیگر اینکه ممکن است عالم غیب ناخودآگاه بر زبان یزدجرد جاری کرده باشد که در آینده چنین خواهد شد. به هر حال، حجتهای خداوند باید بر بندگانش به صورتهای مختلف تمام بشود تا راه بهانه ای برای کسی نماند.

نشانه های ظهور در کتب معتبر اهل سنت وجماعت

در این فصل روایات رسیده از وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) واوصیای عزیزش را که در کتابها معتبر اهل سنت وجماعت، آن هم در معتبرترین آنها (صحاح سته) وکتابهای معتبر دیگر در باب علائم ظهور آمده است عنوان می کنیم تا خوانندگان عزیز بدانند که تنها علمای شیعه درباره علائم ونشانه های ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء کتاب ننوشته ونقل احادیث نکرده اند، بلکه حتی آنهایی که بر حسب ظاهر ولایت وامامت را از مسیر اصلی خودش تغییر داده وبزرگان آنها آنچه نباید بکنند، کرده اند (اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک) نیز درباره آن حضرت ونشانه های ظهور او روایات عدیده نقل کرده اند.
اینک به خواست خداوند والطاف کریمانه امام مظلوم وعزیز ما، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) الشریف، به سراغ کتابهای یاد شده می رویم وتا آنجایی که عنایت بشود در جمع روایات رسیده از پیشوایان معصوم سلام الله علیهم اجمعین پیگیری خواهیم کرد وامید است برای عموم مسلمانان راهنمای خوبی باشد.
امام عصر روحی له الفداء در کتابهای اهل سنت
محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابی طالب وکنیته ابوعبد الله وابوالقاسم وهو الخلف الحجة صاحب الزمان القائم المنتظر والتالی وهو آخر الائمة. انبأنا عبدالعزیز بن محمود البزاز عن ابن عمر قال قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) یخرج فی آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی وکنیته ککنیتی یملأ الارض عدلاً کما ملئت جوراً فذلک هو المهدی(۱۹۹).
او محمد فرزند حسن فرزند علی فرزند محمد فرزند علی الرضا فرزند موسی فرزند جعفر فرزند محمد فرزند علی فرزند حسین فرزند علی بن ابی طالب کنیه او ابوعبد الله وابوالقاسم. او تنها بازمانده از حجتهای خداوند است وصاحب الزمان وقائم منتظر وآخرین امام معصوم. این خبر از زبان عبدالعزیز فرزند محمود پسر بزاز از فرزند عمر نقل شده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: در آخرالزمان مردی از عترت وفرزندان من که اسمش مانند اسم من وکنیه او مانند کنیه من است زمین را پر از عدل وداد می کند همچنانکه پر از جور شده باشد واین است مهدی (آل محمد).
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) وتعریف امام
من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة(۲۰۰).
هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
در این روایت بنیانگذار اسلام در ارتباط با شخصیت امام (علیه السلام) به اصولی اشاره فرموده اند:
۱. وجوب شناسایی امام در هر زمان.
۲. امام باید معصوم از خطا باشد تا به جاهلیت گرایش نیابد.
۳. امام باید به تمام احکام اسلام، اعم از واجب وحرام، آگاه باشد.
۴. امام باید حتماً از طرف خداوند انتخاب شده وعلم او علم خدایی باشد.
۵. بدون شناخت امام بهره برداری از نعمتهای عالم آخرت میسر نیست.
۶. نظام عالم هستی در سایه وجود امام باقی می ماند.
۷. با این اوصاف، حکومت بر جهان حق مسلم امام است.
۸. تنها امام معصوم است که با اتکا به قدرت بی نهایت خداوند، جهان را پس از پرشدن از ظلم وجور مملو از عدل وداد می کند.
۹. نفی امامت امام غیر معصوم ومدعیان مهدویت.
۱۰. برنامه کار ودولت امام آسمانی باید از طرف خداوند عالم تدوین شود وآن حضرت همان را در اجتماع پیاده کند.
در پایان، شایان ذکر است که منظور از این بحث (شناخت امام (علیه السلام)) شناسایی آن حضرت از لحاظ کمالات روحی وجسمی است ونیز نحوه ارتباط آن سرور با خداوند بزرگ وکیفیت استیلای آن وجود مقدس بر عالم هستی وشکل پیاده شدن سلطنت آن امام عزیز وبرنامه حکومت آن تنها یادگار رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)، والا نه تنها بنده بی بضاعت، عاجز واز پا درآمده هستم بلکه به طور مسلم بزرگان ما نیز از بیان شناخت واقعی امام عاجزند. لذا رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! غیر از خدا وتو کس دیگری مرا نمی شناسد ونیز غیر از من وخداوند کس دیگری نمی تواند تو را بشناسد. البته شناخت ظاهری از لحاظ پدر ومادر وسایر مشخصات، عملی وممکن است وهمه می توانند وباید این شناخت را داشته باشند.
حضرت امیرالمؤمنین وتعریف امام (علیه السلام)
وانما الائمة قوام الله علی خلقه وعرفاؤه علی عباده لایدخل الجنة الا من عرفهم وعرفوه ولایدخل النار الا من انکرهم وانکره(۲۰۱).
وپیشوایان برای خلق پیرو (امر ونهی) خداوند هستند واو را به بندگانش می شناسانند. داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنها را بشناسد وایشان هم او را بشناسند وداخل آتش نمی شود مگر کسی که منکر آنان باشد وایشان هم او را از آن خویش ندانند.
امام امیرالمؤمنین در این خطبه کوتاه در اوصاف ائمه معصومین وفرستادگان خداوند با اشاره به سه اصل مسلم فرموده اند:
اول:
این ذوات مقدسه از طرف خداوند متعال مأمور قیام برای هدایت وارشاد مخلوقات الهی هستند. نهایت اینکه برای هر کدام برنامه خاصی از طرف آفریننده جهان تدوین شده است که ناگزیر باید بر طبق آن عمل کنند (خانه نشینی، دست به شمشیر بردن، با دشمن صلح کردن، معارف عالیه اسلام را به زبان دعا به مردم رساندن، باب مکتب علوم اهل بیت را به روی افراد گشودن وتربیت هزاران شاگرد برجسته، در زندانها جان دادن وبه وسیله مناجات مردم را متوجه مبدأ ومعاد کردن) تا وقتی که ان شاءالله نوبت به حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء برسد وجهان را آباد ومعمور فرماید وریشه ظلم وبیدادگری را از بیخ وبن برکند وعدل وداد واقعی را در سرتاسر جهان پیاده کند وحکومت جهانی الله را در سرتاسر گیتی فرمانروایی بخشد.
دوم:
ائمه معصومین مرکز عرفان وشناسایی ذات حق در میان مردم هستند واگر افراد جامعه بخواهند نسبت به عالم غیب عرفانی پیدا کنند واحکام ومقررات الهی را فرا بگیرند، تنها این ذوات مقدسه هستند که می توانند به آنها آگاهی بدهند، همان گونه که در زیارت مبارک جامعه کبیره می خوانیم السلام علی محال معرفة الله. (سلام بر جایگاههای شناخت خدا).
سوم:
بهره برداری از بهشت ونعمتهای ابدی آن در گرو عرفان وشناسایی ائمه دوازده گانه سلام الله علیهم اجمعین ودور ماندن از جهنم وعذابهای دردناکش در سایه ایمان واعتقاد به این ذوات مقدسه است.
به هر حال، وصول به سعادت ابدی در سایه پیروی واطاعت از فرمان این عزیزان خواهد بود.
در روایت زیر به مناسبت آیه شریفه (واستمع یوم... الخ)(۲۰۲) از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
قال ینادی المنادی باسم القائم واسم ابیه (علیهما السلام) والصیحة فی هذه الایة صیحة من السماء وذلک یوم خروج القائم (علیه السلام)(۲۰۳).
منادی از آسمان قائم ما را به اسم ونیز اسم پدرش معرفی می کند وصیحه در این آیه صیحه از آسمان است وآن روز، روز قیام مهدی ما است.
معاویة بن عمار از حضرت امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه ۴۱ سوره رحمان(۲۰۴) نقل می کند که فرمودند:
لو قام قائمنا (علیه السلام) یعرف اعداؤنا بسیماهم فیاخذهم بنواصیهم واقدامهم یخبطهم هو واصحابه بالسیف خبطاً(۲۰۵).
در هنگام قیام مهدی قائم ما دشمنان ما به وسیله صورتهایشان شناخته می شوند. آنگاه آن حضرت ویاران عزیزش آنها را دستگیر ومنکوب خواهند ساخت.
عمر بن خنظله روایت می کند که ضمن خواندن آیه ۴ سوره اشعرا(۲۰۶) از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: نشانه های قیام قائم شما چیست؟ فرمودند:
خمس علامات لقیام القائم (علیه السلام) الصیحة وخروج السفیانی والخسف وقتل النفس الزکیة والیمانی قال فتلوت هذه الایة فقلت له أهی الصیحة قال نعم(۲۰۷).
برای قیام قائم ما پنج علامت است:
۱. صیحه آسمانی (که البته تمام مردم کره زمین آن را می شنوند وبه زبانهای مختلف ترجمه می شود تا همه مردم بدانند).
۲. خروج سفیانی (که از نوادگان بنی امیه است).
۳. خسف وفرورفتن (در زمین بیداء که ظاهراً فرورفتن لشکر سفیانی باشد). ۴. کشتن نفس زکیه (در بین رکن ومقام که البته از دوستان خوب امام عصر روحی له الفداء است).
۵. خروج یمانی.
می گوید: آیه بالا را خواندم وعرض کردم: این است صیحه؟ فرمودند: آری.
ابی سعید در حدیث زیر، از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که آن حضرت به چند نشانه از مشخصات وجودی حضرت بقیة اللّه ارواحنا له الفداء چنین اشاره فرموده اند:
المهدی منی اجلی الجبهة اقنی الانف یملأ یملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً(۲۰۸).
۱. مهدی از من است (بنابراین، حتماً باید از فرزندان آن حضرت باشد، ودر نتیجه، مدعیان دروغگو رسوا خواهند بود).
۲. پیشانی او (مهدی روحی له الفداء) گشاده است.
۳. بینی او قلمی وکشیده است.
۴. کره زمین را پر از عدل وداد می کند وچناچه از ظلم وجور پر شده باشد.
ابو داود، ابن ماجه، طبرانی وحاکم از ام سلمه نقل کرده اند که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
المهدی من عترتی من ولد فاطمة(۲۰۹).
مهدی از خاندان من است واو از فرزندان دخترم فاطمه علیها السلام خواهد بود.
بنابراین حدیث، مدعیان مهدویت که از فرزندان فاطمه (علیهما السلام) نباشد دروغگو خواهند بود. - لعنة الله علیهم -.
ابی سعید از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) حدیث می کند که آن حضرت فرمودند:
ابشرکم بالمهدی رجل من قریش (من عترتی) یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس وزلازل فیملاً الارض قسطاً کما ملئت جوراً وظلماً ویرضی عنه ساکن السماء وساکن الارض ویقسم المال صحاحاً فقال له رجل ما صحاحاً قال بالسویه بین الناس ویملأ قلوب امة محمد غنی ویسعهم عدله حتی انه یأمر منادیاً فینادی من له حاجة الی فما یأتیه احد الا رجل واحد یأتیه فیسأله فیقول ائت السادن حتی یعطیک(۲۱۰).
بشارت بدهم به شما به مردی از خاندانم که نام او مهدی است. در میان امت من برانگیخته می شود در حالتی که اختلاف فوق العاده ای در میان مردم به وجود آمده وارکان اجتماع متزلزل است. او (مهدی من) جهان را پر از عدل وداد می کند بعد از اینکه پر از ظلم وجور شده باشد. در سایه حکومت عدل پرورش اهل آسمانها وساکنان زمین راضی وخوشحال هستند، اموال بیت المال را بالسویه تقسیم می کنند (آری، در آن دولت تبعیض وجود ندارد)، قلبهای امت من پر از بی نیازی خواهد بود وعدل حکومتش سرتاسر دنیا را خواهد گرفت وچندان عدالت گسترش می یابد که منادی از طرف آن حضرت ندا می دهد که هر کس نیازی دارد به سوی ما بیاید تا احتیاج او تأمین شود. فقط یک نفر مراجعه می کند. پس، از او درخواست می کند. می فرماید: پیش خادم وپرده دار برو تا به تو بدهد.
احمد، نعیم بن حماد، حاکم وابونعیم از ثوبان نقل می کنند که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
اذا رأیتم الرایات السود قد اقبلت من خراسان فأتوها ولو حبواً علی الثلج فان فیها خلیفة الله المهدی(۲۱۱).
هنگامی که پرچمهای سیاه را که از خراسان می آیند مشاهده کردید به آن جمعیت ملحق شوید اگر چه روی برفها (با سینه) حرکت کنید؛ زیرا جانشین خداوند حضرت مهدی (روحی له الفداء) در آن لشکر خواهد بود.
حذیفه نقل می کند که پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
المهدی رجل من ولدی وجهه کالکوکب الدری(۲۱۲).
مهدی مردی از فرزندان من است که صورتش مانند ستاره درخشان است.
حذیفه می گوید که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
المهدی رجل من ولدی لونه لون عربی وجسمه جسم اسرائیلی علی خده الایمن خال کانه کوکب دری یملأ الارض عدلاً کما ملئت جوراً یرضی فی خلافته اهل الارض واهل المساء والطیر فی الجور(۲۱۳).
مهدی مردی از فرزندان من است. اما نشانه های وجودی او:
۱. از نظر رنگ وقیافه، عربی است.
۲. از لحاظ جسم وقوای جسمی اسرائیلی است (اشاره به قدرت جسمی فوق العاده آن سرور است).
۳. در سمت راست صورت مبارکش خال سیاهی است که مانند ستاره ای پرفروغ بر روی صفحه صورتش می درخشد.
۴. برنامه کار دولتش: جهان را پر از عدالت می کند چناچه پر از جور شده باشد. به نحوی که در دوران خلافتش اهل زمین واهل آسمان وپرندگان در فضا خشنود می شوند.
طبرانی در کبیر وابونعیم از علی بن هلالی نقل می کند که پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله) به حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند:
والذی بعثنی بالحق ان منهما - یعنی من الحسن والحسین - مهدی هذه الامة اذا صارت الدنیا هرجاً مرجاً وتظاهرت الفتن وتقطعت السبل واغار بعضهم علی بعض فلا کبیر یرحم صغیراً ولا صغیر یوقر کبیراً بعث الله عند ذلک منهما من یفتح حصون الضلالة وقلوباً علفاً یقوم بالدین فی آخر الزمان کما قمت فی اول الزمان ویملأ الارض عدلاً کما ملت جوراً(۲۱۴).
دخترم! به آن خدایی که مرا مبعوث به رسالت فرموده مهدی از امام حسن وامام حسین (علیهم السلام) است(۲۱۵).
دخترم! آنگاه که دنیا از هرج ومرج پر شد وانواع فتنه ها جهان را فرا گرفت وعدم امنیت راه زندگی را بر مردم مسدود نمود، مردم اموال یکدیگر را به غارت بردند، بزرگسالان به کوچکتر از خود رحم نکردند وافراد کم سن وسال احترام بزرگان را رعایت ننمودند، در این موقع، خداوند از فرزندان امام حسن وامام حسین (سلام الله علیهما) مهدی این امت را مأمور به قیام می فرماید وکاخهای ضلالت وگمراهی (شرک وکفر ونفاق) را درهم می کوبند وخلاصه به عمر تمام مکتبهای ضد خدایی وضد ولایی خاتمه می دهد وقلبهای غافل از حق را مسخر می کند ودین را در آخرالزمان برپا می دارد (احکامش را در سرتاسر گیتی اجرا می کند) - چنانچه من به دوران جاهلیت دین مقدس اسلام را در تاریکترین محیطها (شبه جزیرة العرب) برپا داشتم - وجهان را پر از عدل وداد می کند چنانکه پر از ظلم وجور شده باشد.
طبرانی از عوف بن مالک روایت کرده است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
تجی فتنة غبراء مظلمة ثم یتبع الفتن بعضها بعضاً حتی یخرج رجل من اهل بیتی یقال له المهدی (علیه السلام) فان ادرکته فاتبعه وکن من المهتدین(۲۱۶).
فتنه ای بس تاریک جهان را دربر می گیرد، آنگاه فتنه ها یکی پس از دیگری در دنیا پدید می آیند ومردم از آنها متابعت می کنند تا آنکه مردی از فرزندان من که او را مهدی (علیه السلام) می گویند قیام کند. پس، اگر زمان او را درک کردی فرمانش را اطاعت کن تا از هدایت شوندگان حق باشی.
در روایت زیر که از رسول معظم (صلی الله علیه وآله) نقل شده است، آن حضرت ضمن اشاره به قیام سید حسنی که مبدأ حرکتشان از خراسان است، چنین امر فرموده اند:
فلا یبقی اهل بیته حتی یبعث الله رایة من المشرق سوداء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله حتی یأتوا رجلاً اسمه کاسمی فیولیه امرهم فیویده الله وینصره(۲۱۷).
پس، باقی نماند اهل بیتش تا اینکه خداوند برانگیزد پرچم سیاهی را از مشرق. هر کس او را یاری کند خداوند را نصرت نموده وهرکس او را رها سازد (یاری اش ننماید) خداوند او را خوار می کند. صاحب پرچم سیاه خود را به کسی می رساند که همنام من است (حضرت محمد بن الحسن العسکری روحی له الفداء). آنگاه آن حضرت آنان را زیر پرچم ولایتش جای می دهد وخداوند هم او را تأیید می فرماید ونصرت می دهد.
سعید بن مسیب از بنیانگذار اسلام (صلی الله علیه وآله) حدیث می کند که فرمودند:
تخرج من المشرق رایات سود لبنی العباس ثم یمکثون ماشاء الله ثم تخرج رایات سود صغار تقاتل رجلاً من ولد ابی سفیان واصحابه من قبل المشرق یؤدون الطاعة للمهدی(۲۱۸).
پرچمهای سیاه از مشرق ظاهر می شوند که مربوط به اولاد عباس هستند. آنها حکومت را به دست می گیرند ومدت زمامداری آنها آنچه خداوند بخواهد می شود (اشاره به قیام علیه بنی امیه وبه حکومت رسیدن بنی عباس به دست ابومسلم خراسانی وطول دوران زمامداری آنها ونیز اشاره به قیام جناب سید حسنی است). سپس پرچمهای سیاه کوچک دیگری ظاهر می شوند که با سفیانی ولشکریانش مبارزه می کنند ومردم را به فرمانبرداری از حضرت ولی عصر (علیه السلام) فرا می خوانند.
(ممکن است اشاره به لشکریان جناب سید حسنی باشد که روزهای اول کم اند). ابی سعید خدری گفته است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
المهدی منی اجلی الجبهة افنی الانف یملأ الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً(۲۱۹).
مهدی از من است. پیشانی اش گشاد وپرفروغ وبینی اش کشیده وقلمی خواهد بود. صفحه گیتی را پس از انباشته شدن از ظلم وجور، از عدل وداد پر می کند.
صالح فرزند ابی خلیل از دوستش نقل می کند که ام سلمه همسر رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
یکون اختلاف عند موت الخلیفة فیخرج رجل من اهل المدینة هارباً الی مکة فتأتیه ناس من اهل مکة فیخر جونه وهو کاره فیبایعونه بین الرکن والمقام ویبعث الیه بعث من الشام فیخسف بهم بالبیداء بین مکة والمدینة فاذا رأی الناس ذلک اتاه ابدال الشام وعصائب اهل العراق فیبایعونه ثم ینشأ رجل من قریش اخواله کلب فیبعث الیهم بعثاً فیظهرون علیهم وذلک بعث کلب والخیبة لمن لم یشهد غنیمة کلب فیقسم المال ویعمل فی الناس بسنة نبیهم (صلی الله علیه وآله وسلّم)(۲۲۰).
هنگام مرگ خلیفه اختلافی به وجود می آید ومردی از اهل مدینه به سوی مکه می گریزد وجمعی از مردم مکه بین رکن ومقام با او بیعت می کنند. آنگاه جمعیتی از شام به خلاف او قیام می کنند وبه طرف مکه به حرکت درمی آیند. پس، در زمین بیداء بین مکه ومدینه به زمین فرو می روند وچون مردم از این جریان آگاه می شوند برجستگان شام ونیز جمعی از مردم عراق به سوی او می آیند وبا او بیعت می کنند ومردی از طایفه کلب به سوی کسانش می فرستد. پس جمعتی به سوی آنها می آیند ودرگیری بین آنها پیدا می شود وآنان شکست می خورند ودر این پیروزی هرکس که از غنائم طایفه کلب نصیبی نداشته باشد زیان کرده است واینان به روش رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) در میان مردم عمل می کنند واموال وغنائم را بین مردم تقسیم می نمایند.
مسلم از ابی نضره نقل می کند:
کنا جالساً عند جابربن عبد الله فقال یوشک اهل العراق ان لا یجبی الیهم قفیز ولا درهم قلنا من این ذاک؟ قال من قبل العجم یمنعون ذلک ثم قال یوشک اهل الشام ان لایجبی الیهم دینار ولا مدی قلنا من این ذاک قال من قبل الروم ثم سکت هنیئة ثم قال قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) یکون فی آخر امتی خلیفة یحثی المال حثیاً ولایعده عداً قیل لابی نضرة وابی العلاء اتریان انه عمر! بن عبدالعزیز قالا لا(۲۲۱).
در خدمت جابرن عبد الله انصاری نشسته بودم. فرمود: در آینده به اهالی عراق درهم ودیناری نخواهد رسید. عرض شد: چرا؟ فرمود: عجم ممانعت خواهد کرد. سپس فرمود: از طرف رومیها. آنگاه مکثی فرمود وگفت: رسول اکرم (صلی الله علیه [وآله] وسلّم) فرموند: در آخر الزمان خلیفه ای بر جهان حکم می راند که اموال را بدون حساب وشمارش می دهند. شنوندگان به ابی نضره وابی علاء گفتند: آیا احتمال می دهید که این خلیفه با این اوصاف عمر بن عبدالعزیز باشد؟ هر دو گفتند: نه، چنین نیست. ثوبان درباره آینده دنیا از زبان بنیانگذار اسلام (صلی الله علیه وآله) چنین می گوید:
یقتتل عند کنزکم ثلاثة کلهم ابن خلیفة ثم لایصیر الی واحد منهم ثم تطلع الرایات السود من قبل المشرق فیقتلونکم قتلاً لم یقتله قوم ثم ذکر شیئاً لا احفظه فقال فاذا رأیتموه فبایعوه ولو حبواً علی الثلج فانه خلیفة الله المهدی(۲۲۲).
سه نفر در کنار کعبه می جنگند که تمامشان فرزند یک خلیفه هستند (کنز راکنایه از کعبه گرفته اند). آنگاه حکومت به هیچ کدام از آنها نمی رسد؛ سپس پرچمهای سیاه از جانب شرق به اهتزاز درمی آید ونبرد سختی درمی گیرد (که مانند آن دیده نشده است). چون این پرچمها را مشاهده کردید با صاحب آن (فرمانده) بیعت کنید حتی اگر روی برفها راه بروید ولو با سرزانو یا سینه. زیرا آن فرمانده نماینده وجانشین خدا مهدی منتظر است.
عبد الله می گوید:
بینا نحن عند رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) اذا اقبل فتیة من بنی هاشم فلما رآهم رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم) اغرورقت عیناه وتغیر لونه فقلت ما نزال فی وجهک شیئاً نکرهه فقال انا اهل بیت اختار الله لنا الاخرة علی الدنیا وان اهل بیتی سیلقون بعدی بلاء وتشدیداً وتطریداً حتی یأتی قوم من قبل المشرق معهم رایات سود فیسئلون الخیر فلا یعطونه فیقاتلون فینصرون فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتی یدفعوها الی رجل من اهل بیتی فیملؤها قسطاً کما ملؤوها جوراً فمن ادرک ذلک منکم فلیأتهم ولو حبواً علی الثلج(۲۲۳).
همینطوری که در خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) بودیم ناگهان عده ای از بنی هاشم (البته از جوانان) بر آن حضرت وارد شدند. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) نگاهی به آنها فرمودند وچشمان مبارکشان
پر از اشک شد ورنگ صورت شریفشان تغییر کرد. عرض کردم: یا رسول الله! همیشه در رخسار شما حالتی را می بینم که ما ناراحت می کند (در حقیقت، سؤال از علت تغییر قیافه وناراحتی بوده است). در جواب فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که خداوند عالم آخرت را بر دنیا برای ما اختیار فرموده است. بعد از من خاندانم گرفتار مصائب وبلایا وسختیها خواهند شد (قتل، اسارت، زندان، تبعید وخانه نشینی) تا اینکه مردمی از جانب مشرق بیایند در حالی که پرچمهای سیاه به دست دارند واز مردم می خواهند که از کارها ومردم بد دوری گزینند وبه سوی خوبیها روی آورند. آنها را اجابت نمی کنند. سرانجام می جنگند تا پیروز می شوند. آنگاه مردم اعلام آمادگی برای قبول خیرات وخوبیها می کنند، اما آنها نمی پذیرند تا اینکه می آیند وپرچم پیروزی را به یکی از مردان خاندان من می دهند واو جهان را پر از عدل وداد می کند پس اینکه از ظلم وجور انباشته شده باشد. پس، هر کس از شما آن زمان را درک کرد به سراغ آنها برود ولو به نحو سینه خیز روی برف باشد.
خواننده عزیز!
ممکن است فرمایش رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) اشاره به قیام جناب سید حسنی باشد که از خراسان با یارانش حرکت می کند وجمع کثیری از دشمنان اهل بیت را به هلاکت می رساند وخدمت امام عصر روحی له الفداء می رسد وبا یارانش تسلیم آن حضرت می شوند واسلام واقعی پیاده می شود وجهان از عدالت لبریز می گردد- اللهم عجل فرجه -.
عبد الله بن عباس روایت کرده است از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) که فرمودند:
ان خلفائی واوصیائی وحجج الله علی الخلق بعدی لأثناعشر اولهم اخی وآخرهم ولدی قیل یا رسول الله ومن اخوک قال علی بن ابی طالب قیل فمن ولدک قال المهدی الذی یملؤها قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً والذی بعثنی بالحق بشیراً (ونذیراً) لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یخرج فیه ولدی المهدی فینزل الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه وتشرق الارض بنور ربها ویبلغ سلطانه المشرق والمغرب(۲۲۴).
جانشینان من واوصیای من وحجتهای خداوند بر مردم بعد از من دوازده نفرند که اول آنها برادرم آدم است وآخرین آنان فرزندم خواهد بود. عرض شد: یا رسول الله! برادر شما کیست؟ فرمودند: علی بن ابی طالب. عرض شد: فرزندتان کیست؟ فرمودند: مهدی که جهان را پر از عدل وداد می کند بعد از اینکه از ظلم وجور پر شده باشد. آنگاه اضافه می فرمایند: به حق آن خداوندی که مرا به راستی وحق مبعوث فرموده است برای راهنمایی بشر وبشارت دادن آنها به نعمتهای ابدی خداوند وترساندنشان از عذابهای او، که اگر از عمر دنیا جز یک روز نماند پروردگارم آن روز را آنقدر طولانی می کند تا اینکه فرزندم مهدی در آن روز قیام کند وعیسی بن مریم روح الله از آسمان به زیر آید وپشت سر او نماز بخواند وجهان به نور پروردگارش روشن گردد وحکومت فرزندم شرق وغرب عالم را فراگیرد.
ابو نعیم به سند خودش از ثوبان نقل می کند که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:
اذا رأیتم الرایات السود من خراسان فاتوها ولو حبواً علی الثلج فان فیها خلیفه الله المهدی(۲۲۵).
هرگاه دیدید که از جانب خراسان پرچمهایی به رنگ سیاه به اهتزاز در آمد، از آنها استقبال کنید ولو اینکه پای پیاده بلکه با سر زانو روی برفها راه بروید؛ زیرا حجت وجانشین خداوند در این جمعیت است وآن حضرت مهدی (علیه السلام) است.
حضرت جواد الائمة (علیه السلام) درباره نشانه های ظهور وروز اول آن چنین فرموده است:
قال ینادی مناد من السماء باسم المهدی فیسمع من بالمشرق والمغرب حتی لا یبقی راقد الا استیقظ(۲۲۶).
منادی از آسمان به نام حضرت مهدی فریاد می زند واهل مشرق ومغرب همه آن صدا را می شنوند. حتی افرادی که در خواب هستند از شنیدن آن بیدار می شوند.
خواننده عزیز!
با قدرت بی نهایت خداوند صدا به زبانهای مختلف ترجمه می شود واهل هر زبانی آن را می شنود.
امّ سلمه بانوی حرم رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده است که آن حضرت فرمودند:
یبایع لرجل من امتی بین الرکن والمقام کعدة اهل بدر فتاتیه عصب العراق وابدال الشام فیاتیهم جیش من الشام حتی اذا کانوا بالبیداء خسف بهم ثم یسیر الیه رجل من قریش اخوا له کلب فیهزمهم الله تعالی قال وکان یقال ان الخائب یومئذ من خاب من غنیمة کلب(۲۲۷).
در بین رکن ومقام (کنار کعبه معظمه) با مردی از امت من بیعت می شود.
بیعت کنندگان به تعداد اهل بدر هستند (یعنی سیصد وسیزده نفرند). پس، جمعیتی نیرومند از عراق وبرجستگانی از شام خواهند آمد ودر این موقع لشکری از شام می آید که چون به سرزمین بیداء می رسد (نزدیک مکه مکرمه) در این سرزمین همه جمعیت فرو می روند. آنگاه مردی از قریش با اقوامش از قبیله کلب می آید. خداوند آنها را از بین می برد ودر آن روز مغبون کسی است که از غنائم بنی کلب محروم بماند.
ابی سعید خدری در ارتباط با سالهای قبل از ظهور حضرت بقیةالله ارواحنا له الفداء از آورنده اسلام (صلی الله علیه وآله) حدیثی نقل نموده است که آن حضرت می فرماید:
ستکون بعدی فتن منها فتن الاطلاس یکون فیها هرب وحرب ثم من بعدها فتن اشد منها کلما قیل انقطعت تمادت حتی لا یبقی بیت من العرب الا دخلته ولا مسلم الا وصلته حتی یخرج رجل من عترتی(۲۲۸).
زود است که بعد از من فتنه هایی بر پا می شود (اطلاس). در این فتنه هرج ومرج ونبرد به چشم می خورد. بعد از این، فتنه هایی سنگین تر وشدیدتر به وجود خواهد آمد که مردم پیوسته انتظار تمام شدن آن را می کشند، اما متأسفانه ادامه خواهد داشت تا اینکه خانه ای در دنیای عرب نماند مگر اینکه این فتنه داخل آن خانه شود. بعلاوه، شعاع این فتنه چندان وسیع است که هر مسلمانی در هر کجا که باشد دچار آن فتنه خواهد شد تا اینکه مردی از دودمان من قیام کند.
ابی هریره از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
یخرج رجل یقال له السفیانی فی عمق دمشق وعامة من تبعه من کلب فیقتل حتی یبقر بطون النساء ویقتل الصبیان فتجمع لهم قیس فیقتلها حتی لایمنع ذنب تعلة ویخرج رجل من اهل بیتی فی الحرم فیبلغ السفیانی فیبعث الیه جنداً من جنده (او من اجناده) فیهزمهم فیسیر الیه السفیانی بمن معه حتی اذا جاز ببیداء من الارض خسف بهم فلاینجو الا المخبر عنهم(۲۲۹).
مردی از شام به نام سفیانی خروج می کند وتمام افرادی که از او متابعت می کنند از طایفه کلب هستند. پس، کشتار می کنند؛ حتی شکم زنها را می درند وبچه ها را می کشند. آنگاه طایفه قیس با او جنگ می کنند وهمگی کشته می شوند وکسی که بتواند مقاومت کند نمی ماند. در این هنگام مردی از خاندان من در مکه مکرمه قیام می کند وخبر قیامش به سفیانی می رسد.
پس، از لشکریان خود جمعیتی را به جنگ او می فرستد وخود با لشکریانش به طرف مکه معظمه حرکت می کند. وقتی که به سرزمین بیداء (در نزدیکی مکه مکرمه) می رسند به امر خداوند، زمین آنها را فرو می برد ونمی ماند از آن لشکر مگر خبردهنده ای (که خبر نابودی لشکر را به مکه معظمه یا شام می رساند).
یکی از مهاجران قبطیه از امّ سلمه همسر گرامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که ایشان فرمودند:
لیخسفن بقوم یغزون هذا البیت ببیداء من الارض فقالت امّ سلمة یا رسول الله ارایت ان کان فیهم الکاره فقال (صلی الله علیه وآله وسلّم) یبعث کل رجل علی نیته(۲۳۰).
همانا گروهی که عازم نبرد با خانه کعبه هستند در سرزمین بیداء فرو می روند. امّ سلمه عرض می کند: یا رسول الله! آیا امکان دارد که یک نفر در میان این مردم مجبور باشد؟ فرمودند: هر کسی بر اساس نیتی که دارد (در پیشگاه خداوند) محشور می شود.
خواننده محترم!
البته منظور از نبرد با خانه کعبه یعنی جنگ با حضرت بقیةالله روحی له الفداء ومراد از این لشکر، لشکر سفیانی است.
از حذیفه روایت شده است که حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
تکون وقعه بالزوراء قالوا یا رسول الله وما الزوراء قال مدینه بالمشرق بین انهار سکنها شرار خلق الله وجبابرة من امتی تقذف باربعة اصناف من العذاب بالسیف والخسف والقذف والمسخ(۲۳۱).
فاجعه ای بس بزرگ در زوراء پیاده می شود. عرض کردند: زوراء کجاست؟ فرمودند: شهری است در مشرق ودر اطرافش نهرهایی قرار گرفته است. ساکنان آن از ستمگران امت من وبدترین مخلوقات روی زمین هستند که به وسیله چهار نوع از بلا عذاب می شوند:
۱. کشتار به وسیله شمشیر
۲. فرو رفتن در زمین
۳.پرتاب کردن ودرهم کوبیدن
۴.مسخ شدن.
پیامبر بزرگ اسلام فرمودند:
اذا خرجت السودان طلبت العرب ینکشفون حتی یلحقوا ببطن الارض او قال ببطن الاردن فبینماهم کذلک اذا خرج السفیانی فی ستین وثلاثمائة راکب حتی یاتی دمشق فلا یاتی علیهم شهر حتی یبایعه من کلب ثلثون الفاً فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوراء مائة الف ویخرجون الی الکوفه فینهبونها صالح فیستنفذ ما فی ایدیهم من سبی اهل الکوفة ویقتلهم ویخرج جیش آخر من جیوش السفیانی الی المدینة فینهبونها ثلاثة ایام ثم یسیرون الی مکة حتی اذا کانوا بالبیداء بعث الله تعالی جبرئیل (علیه السلام) فیقول یا جبرئیل عذبهم فیضربهم برجله ضربة یخسف الله عزّ وجلّ بهم فلا یبقی منهم الا رجلان فیقدمان علی السفیانی فیخبرانه بخسف الجیش فلا یهوله ثم ان رجالاً من قریش یهربون الی قسطنطنیة فیبعث السفیانی الی عظیم الروم ان ابعث بهم فی المجامع فیبعث بهم الیه فیضرب اعناقهم علی باب المدینه بدمشق.
قال حذیفة حتی انه یطاف بالمرأة فی مسجد دمشق بالثوب علی مجلس مجلس حتی تأتی فخذ السفیانی فتجلس علیه وهو فی المحراب قاعداً فیقوم رجل من المسلمین فیقول ویحکم اکفرتم بعد ایمانکم ان هذا لا یحل فیقوم فیضرب عنقه فی مسجد دمشق ویقتل کل من شایعه علی ذلک فعند ذلک ینادی مناد من السماء یا ایها الناس ان الله عزّ وجلّ قد قطع عنکم مدة الجبارین والمنافقین واشیاءهم وولاکم خیر امة محمد صلی الله علیه فالحقوا به بمکة فانه المهدی.
قال حذیفة فقام عمر بن الحصین فقال یا رسول الله کیف لنا حتی نعرفه قال هو رجل من ولدی کانه من رجال بنی اسرائیل علیه عباءتان قطوانیتان کان وجهه الکوکب الدری فی اللون فی خده الایمن خال اسود بن اربعین سنة فیخرج الابدال من الشام واشباههم وتخرج الیه النجباء من مصر وعصائب اهل الشرق واشباههم حتی یاتوا مکة فیبایع له بین الرکن والمقام ثم یخرج متوجها الی الشام وجبرئیل علی مقدمته ومیکائیل علی ساقته فیفرح به اهل السماء واهل الارض والطیر والوحوش والحیتان فی البحر وتزید المیاه فی دولته وتمد الانهار وتضعف الارض اکلها وتستخرج الکنوز کلها فیقدم الشام فیذبح السفیانی تحت الشجرة التی اغصانها الی بحیرة طبریة ویقتل کلباً.
قال حذیفة قال رسول الله (صلی الله علیه [وآله] وسلّم) فالخائب من خاب یوم کلب ولو بعقال قال حذیفة یا رسول الله یحل قتالهم وهم موحدون فقال رسول الله (صلی الله علیه [وآله] وسلّم) یا حذیفة هم یومئذ علی ردة یزعمون ان الخمر حلال ولا یصلون(۲۳۲).
هرگاه سودان برای دست یافتن به عرب حرکت کرد ودر زمین اردن، در این موقع، سفیانی قیام می کند ودر حالی که سیصد وشصت هزار سوار در اختیار او هست، می آید تا به شهر شام می رسد ودر بین راه تمام شهرها با او بیعت می کنند، از جمله سی هزار تن از طایفه کلب با او بیعت می نمایند. پس، سفیانی لشکری به عراق می فرستد ودر زوراء (ظاهراً بغداد باشد) صد هزار تن از جمعیت آن شهر را می کشد. آنگاه از آنجا به سمت کوفه می رود وکوفه را خراب می کند. در این موقع، پرچمهایی از مشرق حرکت می کنند ورهبری آنها را مردی به نام شعیب بن صالح به عهده دارد که با سفیانی درگیری پیدا می کند واسرای کوفه را نجات می دهد. بعد از این جریان، لشکر دیگری از جانب سفیانی به سمت مدینه حرکت می کند وسه روز آنجا را مورد تعدی وتجاوز قرار می دهد. آنگاه به سمت مکه حرکت می کنند تا اینکه به سرزمین بیداء می رسند. جبرئیل (علیه السلام) از طرف خداوند مأموریت پیدا می کند وبا اشاره به زمین، تمام این جمعیت را فرو می برد مگر دو نفر که خودشان را به سفیانی می رسانند واو را از هلاکت لشکریانش آگاه می سازند. مقارن این وضع، عده ای از قریش به قسطنطنیه می گریزند وسفیانی از پادشاه روم می خواهد که آنها را تسلیم وی کند. او هم این کار را می کند وپناهندگان را تسلیم سفیانی می نماید واو همه آنها را در ابتدای شهر در دمشق گردن می زند.
حذیفه گفت: سرانجام کار به جایی می رسد که زنها در مسجد جامع دمشق حرکت می کنند ومحافلی تشکیل می دهند ودر حالی که سفیانی در محراب نشسته است بعضی از زنان در دامن او می نشینند. در این موقع، یک نفر بلند می شود وفریاد می زند:ای مردم! این عمل حرام است، مگر کافر شده اید؟ به امر سفیانی گردنش را می زنند وهر کسی که متابعت از این شخص بکند او را می کشند. پس، در این موقع منادی از آسمان فریاد می زند:ای مردم روی زمین! خداوند به زندگی ستمکاران خاتمه داد ومنافقان وپیروان آنها از بین رفتند (حکومت باطل واهل آن واژگون شد). خداوند برای شما فرمانروایی از آل محمد (صلی الله علیه وآله) معین فرموده که در مکه است. بشتابید واز دستورهایش پیروی کنید ونامش مهدی است.
حذیفه گوید: عمر بن حصین برخاست وعرض کرد: یا رسول الله! مشخصات او را برای ما بیان فرمایید تا او را بشناسیم. حضرت فرمودند: او مردی از فرزندان من است که از نظر جسم وقوای جسمانی مانند اسرائیلیان است. دو عبای سفید پوشیده است، صورتش مانند ستاره درخشان می درخشد، در طرف راست صورتش خالی سیاه است واز لحاظ سن به مرد چهل ساله ای می ماند. مردانی از شام به نام ابدال وپیروانشان ونیز نجبا ویاران آنها از مصر وجمعیتی از مشرق حرکت می کنند تا اینکه به مکه معظمه می رسند ودر بین رکن ومقام با آن حضرت بیعت می کنند. در این موقع، مهدی ما به طرف شام حرکت می کند در حالتی که جبرئیل (علیه السلام) پیشاپیش او ومیکائیل به دنبال او در حرکت اند. موجودات آسمان وزمین - اعم از حیوانات دریایی، پرندگان وچرندگان - از حکومت وقیام او خوشحال هستند. در دولت او نهرهای آب زیاد می شود وزمین برکات خود را مضاعف می کند وتمام گنجهای نهفته آشکار می گردد. او با لشکریانش به شام می رسند وسفیانی را در زیر درختی که شاخه های آن به طرف دریاچه طبریه است سر می برند وطایفه بنی کلب را می کشند.
حذیفه گوید: حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) فرمودند: چه روز بدی است روز کلب. حذیفه عرض کرد: یا رسول الله! چگونه می شود با آنها جنگید وحال آنکه آنها مسلمان اند؟ پیامبر فرمود: اینها در آن روز مرتد هستند وگمان می کنند مشروبات الکلی حلال است ونماز نمی خوانند.
حضرت امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) خبر از قیام سفیانی وآمدنش به کوفه می دهد ونیز می فرماید:
اذا خرجت خیل السفیانی الی الکوفه بعث فی طلب اهل خراسان ویخرج اهل خراسان فی طلب المهدی فیلتقی هو والهاشمی برایات سود علی مقدمته شعیب بن صالح فیلتقی هو والسفیانی بباب اصطخر فیکون بینهم ملحمة عظیمه فتظهر رایات السود وتهرب خیل السفیانی فعند ذلک یتمنی الناس المهدی ویطلبونه(۲۳۳).
در این موقع سفیانی از کوفه قصد حمله به خراسان دارد ومردم خراسان در طلب حضرت مهدی (علیه السلام) به حرکت در می آیند وبا سید هاشمی ملاقات می کنند در حالی که پرچمهای سیاه در اهتزاز است (رایات جنات سید حسنی). پیشاپیش سپاه، شعیب بن صالح قرار گرفته است ودر جایی به نام اصطخر نبرد شدیدی در می گیرد که لشکریان سفیانی از بین می روند وآنگاه مردم تمنای دیدار حضرت مهدی (علیه السلام) را دارند.
نعیم بن حماد در کتاب فتن با سند صحیح از علی (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
والفتن اربع فتنة السراء وفتنة الضراء وفتنة کذا فذکر معدن الذهب ثم یخرج رجل من عترة الرسول علیه الصلوة والسلام یصلح علی یدیه امرهم(۲۳۴).
فتنه (فتنه های آخر الزمان) بر چهار قسم است: فتنه سراء، فتنه ضراء وفتنه کذا (ممکن است اشاره به فتنه های عقیدتی باشد). آنگاه اشاره به معدن طلا فرمودند. در این هنگام، مردی از آل رسول (صلی الله علیه وآله) قیام می کند وامور مردم به دست پرقدرتش اصلاح خواهد شد.
نعیم بن حماد از علی (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:
واذا نادی مناد من السماء ان الحق فی آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) فعند ذلک یظهر المهدی علی افواه الناس ویشربون حبه ولا یکون لهم ذکر غیره(۲۳۵).
هرگاه منادی از آسمان (جبرئیل (علیه السلام)) ندا در داد که حق با آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) است، در این هنگام، مهدی این خاندان ظاهر می شود که همه مردم او را می بینند ومحبت نسبت به آن سرور در دلهای مردم متمرکز می شود بطوریکه یادی از غیر آن حضرت نمی کنند.
ابی اسحاق از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
نظر الی ابنه الحسین فقال ان ابنی هذا سید کما سماه النبی (صلی الله علیه وآله) سیخرج من صلبه رجل یسمی باسم نبیکم یشبهه فی الخلق ولا یشبهه فی الخلق ثم ذکر قصة یملا الارض عدلاً(۲۳۶).
آن حضرت نگاهی به حضرت امام حسین (علیه السلام) کردند وفرمودند: این فرزند من سید وآقاست چنانکه جدش او را سید خوانده است (شاید اشاره به حدیث الحسن والحسین سید اشباب اهل الجنة باشد). بزودی خداوند از نسل او مردی را بوجود می آورد که همنام (محمد) واز نظر ظاهر وقیافه شبیه پیامبر شماست اما از نظر اخلاق با او فرق می کند (ممکن است اشاره به اختلاف برنامه کار باشد که وجود مقدس رسول الله (صلی الله علیه وآله) مأمور به ظاهر بود، اما حضرت مهدی (علیه السلام) چون باید جهان را اصلاح کند مأمور به واقع است).
سپس داستانی را که زمین را پر از عدل می کند، ذکر کرد.
هلال بن عمرو از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) حدیث می کند که آن سرور فرمودند:
قال النبی (صلی الله علیه وآله) یخرج رجل من وراء النهر یقال له الحارث بن حراث علی مقدمته رجل یقال له المنصور یواطیء او یمکن لآل محمد کما مکنت قریش لرسول الله (صلی الله علیه وآله) وجب علی کل مؤمن نصره او قال اجابته(۲۳۷).
از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) شنیدم مردی از وراءالنهر که او را حارث بن حراث می گویند قیام می کند. در پیشاپیش او مردی در حرکت است که نامش منصور است (یکی از نامهای مبارک آقا حضرت مهدی روحی له الفداء منصور است) وزمینه را برای حکومت آل محمد آماده می سازد چنانچه قریش نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) همین معامله را کردند (آماده ساختن زمینه پیشرفت). فرمودند: بر هر مسلمانی واجب است او را یاری کند (یا دعوتش را اجابت نماید).
محمد بن صامت می گوید:
قلت لأبی عبد الله الحسین بن علی (علیهما السلام) اما من علامة بین یدی هذا الامر - یعنی ظهور المهدی (علیه السلام) - فقال بلی قلت وما هی قال هلاک بنی العباس وخروج السفیانی والخسف بالبیداء قلت جعلت فداک اخاف ان یطول هذا الامرقان انما هو کنظام الخرز یتبع بعضه بعضاً(۲۳۸).
از حضرت امام حسین (علیه السلام) پرسیدم: آیا برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) نشانه هایی هست؟ فرمودند: آری. عرض کردم: چیست؟ فرمودند: هلاکت بنی عباس، قیام سفیانی (از شام) وفرو رفتن در سرزمین بیداء (نزدیکی مکه معظمه لشکریان سفیانی به زمین فرو می روند). عرض کردم: فدایت شوم، می ترسم این امر به طول انجامد. فرمودند: این سه نشانه منظم یکی بعد از دیگری خواهد آمد.
بخاری در کتاب خودش از عوف بن مالک از حضرت امام حسین (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمودند:
اذا هدم حائط مسجد الکوفة مما یلی دار عبد الله بن مسعود (او دار عبدالملک) فعند ذلک زوال ملک القوم وعند زواله خروج المهدی(۲۳۹).
هرگاه دیوار مسجد کوفه که در جنب خانه عبد الله بن مسعود (یا خانه عبدالملک است) خراب شد، در این هنگام، سلطنت دشمنان ما (کنایه از انقراض بنی العباس یا دیگران) ساقط می شود ودر این زمان است که مهدی ما قیام می کند (اللهم عجل فرجه).

پاورقی:

-----------------

(۱) فصلت/ ۵۳.
(۲) بقره / ۱۵۶.
(۳) آل عمران/ ۷.
(۴) غیبت نعمانی، ص ۲۵۰.
(۵) انعام / ۳۷.
(۶) در باب دابة الارض بعضی گفته اند منظور، حضرت امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه است وبعضی دیگر برآنند که منظور، حضرت بقیة الله روحی له الفداء است.
(۷) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۱۸۱.
(۸) انعام / ۶۵.
(۹) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۱۸۲.
(۱۰) یونس / ۵۱.
(۱۱) سباء / ۵۰.
(۱۲) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۱۸۵.
(۱۳) معارج / ۱.
(۱۴) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۱۸۸.
(۱۵) بصائر الدرجات، ص ۱۴۷.
(۱۶) اصول کافی، ج ۱ / ص ۱۹۲.
(۱۷) همان مأخذ، ج ۱ / ص ۱۹۲.
(۱۸) همان مأخذ، ج ۱ / ص ۱۹۳.
(۱۹) همان مأخذ، ج ۱ / ص ۲۶۴.
(۲۰) همان مأخذ، ج ۲، / ص ۱۷.
(۲۱) همان مأخذ، ج ۱ / ص ۲۳۹.
(۲۲) بحار النوار ج ۵۲ / ص ۱۹۰.
(۲۳) البته در بعضی روایات دعای یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک به نام دعای غریق ذکر شده.
(۲۴) بحار الانوار ج ۵۲ / ص ۱۹۰
(۲۵) این آیینه در مقابل اسلام وکشورهای به اصطلاح مسلمان قرار بده مسلماً غیر از اسم ورسم از قرآن واسلام چیز دیگری نمی بینی.
(۲۶) همان ماخذ ج ۵۲ / ص ۱۹۱.
(۲۷) همان مأخذ، ج ۵۲ / ص ۱۹۲.
(۲۸) الامام المهدی عند اهل السنه، ج ۲، مشارق الانوار، ص ۲۹.
(۲۹) نوائب الدهور، ج ۱ / ص ۱۵۰.
(۳۰) اثباه الهداه، ج ۷ / ص ۳۹۰ و۳۹۱.
(۳۱) فرورفتگی زمین.
(۳۲) غیبت طوسی، ص ۲۷۵.
(۳۳) نوائب الدهور، ص ۲۹۱.
(۳۴) انعام / ۶۵.
(۳۵) مؤمنون / ۱۱۵.
(۳۶) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۶۲ - ۲۶۴.
(۳۷) الملاحم والفتن، ص ۵۴.
(۳۸) نوائب الدهور، ص ۱۰۶.
(۳۹) الملاحم والفتن، ص ۲۱.
(۴۰) الملاحم والفتن، ص ۵۲.
(۴۱) الملاحم والفتن، ص ۱۰۰.
(۴۲) یکی از نامهای حضرت مهدی روحی له الفداء.
(۴۳) نوائب الدهور، ص ۱۳۱. طبق روایات زیادی مراد از دابة الارض حضرت علی (علیه السلام) است (ناشر).
(۴۴) نوائب الدهور، ص ۱۴۶.
(۴۵) نوائب الدهور، ص ۱۶۶.
(۴۶) نوائب الدهور، ص ۱۷۰.
(۴۷) نوائب الدهور، ص ۱۶۸.
(۴۸) هود / ۱۵.
(۴۹) شوری / ۲۰.
(۵۰) کهف / ۱۱۰.
(۵۱) زخرف / ۶۷.
(۵۲) نساء / ۱۳۵.
(۵۳) لیل / ۲۰.
(۵۴) الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۵۰ - ۱۵۲.
(۵۵) آنگاه آیاتی از قرآن تلاوت فرمودند از سوره تبارک. طالبان به شرح آیات مراجعه نمایند.
(۵۶) روزگار رهایی، ص ۴۵۰.
(۵۷) همان مأخذ، ص ۴۵۱.
(۵۸) همان مأخذ، ص ۴۵۲.
(۵۹) همان مأخذ، ص ۴۵۳ و۴۵۴.
(۶۰) همان مأخذ، ص ۴۶۷.
(۶۱) بحار، ج ۵۳، ص ۱۰.
(۶۲) روزگار رهایی، ص ۴۲۹.
(۶۳) همان مأخذ، ص ۵۵۴.
(۶۴) الامام المهدی (عج) من المهد الی الظهور، ص ۳۶۵.
(۶۵) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۶۶.
(۶۶) اختصاص مفید، ص ۲۰۷.
(۶۷) با این تفاوت که جناب ایوب تقریباً هفت سال در مصائب وبلاها صبر کرد، اما حضرت مهدی ارواحنا له الفداء بیش از یکهزار وصد وچهل وچند سال در مقابل همه مصائب وسختیها وهجوم دشمنان وتبلیغات مسموم منافقان ومعاندان صبر کرده اند تا زمانی که خداوند فرمان ظهورشان را امضاء فرماید.
(۶۸) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۱۹۳.
(۶۹) اثباة الهداة، ج ۷ / ص ۴۱۴.
(۷۰) اشاره به شخصیت مادر مکرمه حضرت بقیة الله، حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، فرموده اند.
(۷۱) غیبت نعمانی، ص ۲۷۸.
(۷۲) کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۴.
(۷۳) الملاحم والفتن، ص ۵۹.
(۷۴) همان مأخذ، ص ۳۵.
(۷۵) قابل توجه اینکه خطبه مزبور با تفاوتهایی نقل شده است، از جمله در خود الزم الناصب (ج ۲ / ص ۲۱۳ وسپس در ص ۲۳۲). ضمناً در مورد ترجمه، آنچه که به ذهن نزدیکتر می آمد ذکر شد وممکن است معانی دیگری هم از آن بتوان استفاده کرد، که حتماً نیز چنین است وما به خاطر عدم اطاله کلام آنها را ذکر نکرده، این کار را به خود خوانندگان پژوهشگر واگذار نمودیم. همچنین، باید متذکر این نکته شد که خطبه مورد بحث دارای مضامین بسیار عالی است وگویا اصلاً طوری القاء شده که احتمالات مختلف در آن مطرح وملحوظ گردد، وبه اصطلاح، استعمال لفظ در اکثر از معنی که نزد محققان صحیح است در اینها انجام شده، یعنی هر فقره چندین معنی دارد.
(۷۶) الزم الناصب، ج ۲ / ص ۱۸۱.
(۷۷) شاید هم کلمه مزبور شقاق به ضم شین باشد به معنای مرضی که در پای چارپا پیدا می شود واو را از رفتن ودویدن بازمی دارد، که کنایه از این است که اگر در جایی به مانعی برخورد کردند، با خونریزی هم که شده است خود را از آن مانع عبور می دهند وهیچ ابایی از هیچ کاری ندارند.
(۷۸) روضة کافی، ج ۲ / ص ۳۵۹ - ۳۶۲.
(۷۹) روزگارهایی، ص ۴۵۹.
(۸۰) توبه / ۳۳.
(۸۱) روزگارهایی، ص ۴۶۱.
(۸۲) همان مأخذ وصفحه.
(۸۳) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۷۵.
(۸۴) روزگار رهایی، ص ۴۲۹.
(۸۵) همان مأخذ، ص ۴۷۱.
(۸۶) طرطوس از شهرهای بندری سوریه است.
(۸۷) استانبول فعلی.
(۸۸) روزگارهایی، ص ۵۵۴.
(۸۹) بحار الانوار، ج ۵۲ / ص ۲۶۵.
(۹۰) ارشاد مفید، ج ۳، ص ۳۴۷.
(۹۱) همان مأخذ، ص ۳۵۸.
(۹۲) همان مأخذ، ص ۳۶۰.
(۹۳) تاریخ ما بعد الظهور، ص ۷۶۲.
(۹۴) هود / ۸۶.
(۹۵) اثباة الهداة، ج ۷ / ص ۳۹۲.
(۹۶) غیبت طوسی، ص ۲۷۴.
(۹۷) غیبت نعمانی، ص ۲۷۹.
(۹۸) همان مأخذ، ص ۲۷۹.
(۹۹) غیبت نعمانی، ص ۲۸۰.
(۱۰۰) نساء / ۴۷.
(۱۰۱) آل عمران / ۳۴.
(۱۰۲) بقره / ۱۴۸.
(۱۰۳) الامامة والتبصرة، ص ۱۳۱.
(۱۰۴) الملاحم والفتن، ص ۵۶.
(۱۰۵) غیبت نعمانی، ص ۲۵۷.
(۱۰۶) همان مأخذ، ص ۲۶۴.
(۱۰۷) روزگارهایی، ج ۱ / ص ۴۵۳.
(۱۰۸) اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱.
(۱۰۹) روزگارهایی، ج ۱ / ص ۴۵۸.
(۱۱۰) الامام المهدی (علیه السلام) من المهد الی الظهور، ص ۳۹۰.
(۱۱۱) اثباة الهداة، ج ۷ / ص ۴۲۶.
(۱۱۲) مکیال المکارم، ج ۲ / ص ۱۸۴.
(۱۱۳) همان مأخذ، ص ۱۸۶.
(۱۱۴) همان مأخذ، ص ۱۸۷.
(۱۱۵) همان مأخذ، ص ۱۸۹.
(۱۱۶) مکیال المکارم، ج ۲ / ص ۱۸۹.
(۱۱۷) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۱۷.
(۱۱۸) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۴۹.
(۱۱۹) ارشاد مفید، ص ۳۵۳.
(۱۲۰) همان مأخذ، ص ۳۵۲.
(۱۲۱) بقره / ۱۵۵.
(۱۲۲) ارشاد مفید، ص ۳۵۳.
(۱۲۳) روزگارهایی، ج ۱ / ص ۵۱۷.
(۱۲۴) آل عمران / ۸۳.
(۱۲۵) ارشاد مفید، ص ۳۵۹.
(۱۲۶) همان مأخذ، ص ۳۶۱.
(۱۲۷) همان مأخذ، ص ۳۶۱.
(۱۲۸) حجر / ۷۵ و۷۶.
(۱۲۹) اثباة الهداة، ج ۷ / ص ۴۰۳.
(۱۳۰) همان مأخذ، ص ۳۹۷.
(۱۳۱) همان مأخذ، ص ۳۹۶.
(۱۳۲) همان مأخذ، ص ۳۹۶.
(۱۳۳) غیبت طوسی، ص ۲۷۱.
(۱۳۴) نفس زکیه طبق روایات معتبر جوانی است از آل محمد که پیش از ظهور در بین رکن ومقام در کنار خانه کعبه شهید می شود.
(۱۳۵) آل عمران / ۱۷۹.
(۱۳۶) نوائب الدهور، ج ۱، ۷۸.
(۱۳۷) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۴ - ۲۶۰.
(۱۳۸) این عبارت یا از باب تقیه است یا جهت امتحان وآزمایش منصور؛ والا حجت خداوند که تمام عالم هستی به امر خداوند متعال در دست اوست چگونه نیاز به دشمن خدا دارد؟
(۱۳۹) در انگلستان عمل شنیع لواط قانونی اعلام شده ومسأله همجنس بازی فوق العاده شایع است ونیز در بعضی از کشورهای اروپایی دیگر - مانند فرانسه - عمل لواط شایع است وخودفروشان خودشان را عرضه می دارند.
(۱۴۰) بحارالانوار، ج ۵۳ / ص ۷.
(۱۴۱) زمر/ ۷۴.
(۱۴۲) غیبت طوسی، ص ۲۶۷.
(۱۴۳) همان مأخذ، ص ۲۷۴.
(۱۴۴) غیبت نعمانی، ص ۲۷۰.
(۱۴۵) همان مأخذ، ص ۲۷۲.
(۱۴۶) همان مأخذ، ص ۲۷۴.
(۱۴۷) همان مأخذ، ص ۲۷۴.
(۱۴۸) الامامة والتبصرة، ص ۱۳۰.
(۱۴۹) الزام الناصب، ج ۲ / ص ۱۶۳.
(۱۵۰) همان مأخذ، ص ۱۵۹.
(۱۵۱) همان مأخذ، ص ۱۶۴.
(۱۵۲) بقره / ۱۴۸.
(۱۵۳) الزام الناصب، ج ۲ / ص ۲۸۷.
(۱۵۴) غیبت نعمانی، ص ۲۵۲.
(۱۵۵) روزگارهایی، ص ۴۵۸.
(۱۵۶) همان مأخذ، ص ۴۵۸.
(۱۵۷) همان مأخذ، ص ۴۲۹.
(۱۵۸) همان مأخذ، ص ۴۳۰.
(۱۵۹) همان مأخذ، ص ۴۳۰.
(۱۶۰) همان مأخذ، ص ۴۳۱.
(۱۶۱) همان مأخذ، ص ۵۱۳.
(۱۶۲) همان مأخذ، ص ۵۱۴.
(۱۶۳) همان مأخذ، ص ۵۱۵.
(۱۶۴) همان مأخذ، ص ۵۱۵.
(۱۶۵) کمال الدین صدوق، ج ۲ / ص ۳۹۰ (چاپ جدید، ص ۶۷۲، ح ۲۵).
(۱۶۶) همان مأخذ، ص ۳۹۱ (چاپ جدید، ص ۶۷۴، ح ۲۸).
(۱۶۷) یوسف / ۹۴.
(۱۶۸) کمال الدین صدوق، ج ۲ / ص ۳۹۲ (چاپ جدید، ص ۶۷۴، ح ۲۹).
(۱۶۹) روزگارهایی، ص ۵۱۵.
(۱۷۰) همان مأخذ، ص ۵۱۶.
(۱۷۱) همان مأخذ، ص ۵۱۶.
(۱۷۲) توبه / ۳۳.
(۱۷۳) کمال الدین صدوق، ج ۲ / ص ۳۸۷ (چاپ جدید، ص ۶۷۰، ح ۱۶).
(۱۷۴) روزگارهایی، ج ۱ / ص ۵۰۶.
(۱۷۵) الامام المهدی (علیه السلام) من المهد الی الظهور، ص ۵۱۶.
(۱۷۶) اثبات الهداة، ج ۷ / ص ۴۳۰.
(۱۷۷) همان مأخذ، ص ۴۲۳.
(۱۷۸) همان مأخذ، ص ۳۹۶.
(۱۷۹) مکیال المکارم، ج ۲ / ص ۱۸۵.
(۱۸۰) همان مأخذ، ص ۱۸۸.
(۱۸۱) همان مأخذ، ص ۱۸۸.
(۱۸۲) همان مأخذ، ص ۱۸۹.
(۱۸۳) همان مأخذ، ص ۱۸۷.
(۱۸۴) شعرا / ۴.
(۱۸۵) بحارالانوار، ج ۵۲ / ص ۲۷۰ و۲۷۱.
(۱۸۶) همان مأخذ، ص ۲۱۰.
(۱۸۷) همان مأخذ، ص ۲۸۶.
(۱۸۸) غیبت طوسی، ص ۲۶۸.
(۱۸۹) اثباة الهداه، ج ۷ / ص ۳۹۸.
(۱۹۰) مکیال المکارم، ج ۲ / ص ۱۸۶.
(۱۹۱) غیبت نعمانی، ص ۲۰۶.
(۱۹۲) غیبت طوسی، ص ۲۶۸.
(۱۹۳) همان مأخذ، ص ۲۶۹.
(۱۹۴) همان مأخذ، ص ۲۶۹.
(۱۹۵) همان مأخذ، ص ۲۷۴.
(۱۹۶) الملاحم والفتن، ص ۴۶.
(۱۹۷) در سال تألیف این کتاب ستاره مذکور در کره زمین دیده شد، حتی با چشمهای غیر مسطح.
(۱۹۸) الملاحم والفتن، ص ۲۰۰،
(۱۹۹) تذکرة الخواص، ص ۱۳۸.
(۲۰۰) الامام المهدی عند اهل السنة، ج ۱ / ص ۱۲.
(۲۰۱) شرح ابن الحدید، ج ۹ ص ۱۵۲.
(۲۰۲) واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب. یوم یسمعون الصیحة بالحق ذلک یوم الخروج (ق / ۴۱ و۴۲).
(۲۰۳) ینابیع المودة (چاپ بمبئی)، ص ۴۳۹.
(۲۰۴) یعرف المجرمون بسیماهم فیوخذ بالنواصی والاقدام (رحمان / ۴۱).
(۲۰۵) ینابیع المودة، ص ۴۳۹.
(۲۰۶) ان نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلت اعناقهم لها خاضعین.
(۲۰۷) ینابیع المودة، ص ۴۲۶.
(۲۰۸) الحاوی للفتاری، جزء دوم، ص ۳۵۵.
(۲۰۹) مهدی از خاندان من است واو از فرزندان دخترم فاطمه (علیها السلام) خواهد بود.
(۲۱۰) همان مأخذ، ص ۳۵۵.
(۲۱۱) همان مأخذ، ص ۳۶۴.
(۲۱۲) همان مأخذ، ص ۳۶۸.
(۲۱۳) همان مأخذ، ص ۳۶۸.
(۲۱۴) همان مأخذ، ص ۳۶۸.
(۲۱۵) اشاره به اینکه همسر حضرت سجاد (علیه السلام) دختر حضرت امام حسن است. بنابراین، امام زمان روحی له الفداء از طرف پدر از حضرت امام حسین واز طرف مادر از امام حسن (علیهما السلام) است. آری نوشته اند که مادر مکرمه حضرت باقر (علیه السلام) ام عبدالله دختر حضرت امام حسن (علیه السلام) بوده است.
(۲۱۶) الحاوی الفتاری، جزء دوم، ص ۳۶۹.
(۲۱۷) همان مأخذ، ص ۳۷۱.
(۲۱۸) همان مأخذ، ص ۳۷۲.
(۲۱۹) سنن ابی داود (مختصر)، جزء ۶ / ص ۱۶۰.
(۲۲۰) همان مأخذ، ص ۱۶۱.
(۲۲۱) تذکرة القرطبی، ص ۶۰۹ وصحیح مسلم، ج ۴ / ص ۲۲۳۴.
(۲۲۲) النهایة ابن اثیر، ص ۳۰۰ و۳۰۱.
(۲۲۳) همان مأخذ، ص ۳۰۰.
(۲۲۴) فرائد المسطین ج ۲ / ص ۳۱۲.
(۲۲۵) فصول المهمه، فصل دوازدهم، ص ۲۹۵.
(۲۲۶) عقد الدرر،ص ۱۳۷.
(۲۲۷) همان مأخذ، ص ۷۰.
(۲۲۸) همان مأخذ، ص ۵۱.
(۲۲۹) همان مأخذ، ص ۷۳.
(۲۳۰) همان مأخذ، ص ۷۴.
(۲۳۱) همان مأخذ، ص ۸۱ تا ۸۴.
(۲۳۲) همان مأخذ، ص ۸۱ تا ۸۴.
(۲۳۳) الحاوی، ص ۳۷۲.
(۲۳۴) همان مأخذ، ص ۳۶۹.
(۲۳۵) همان مأخذ، ص ۳۷۱.
(۲۳۶) سنن ابی داود (مختصر)، جزء ۶، ص ۱۶۲.
(۲۳۷) همان مأخذ، ص ۱۶۲.
(۲۳۸) عقدالدرر، ص ۴۹.
(۲۳۹) همان مأخذ، ص ۵۱.

دانلودها دانلودها:
رتبه رتبه:
  ۲ / ۵.۰
نظرات
بدون نظرات

نام: *
كشور:
ايميل:
متن: *
بررسی کاربر: *
إعادة التحميل
 
شبكة المحسن عليه السلام لخدمات التصميم